«از هیچ کس نباید ترسید الا از خدا نباشد» براستی اکنون که عمرم در پایان دهه چهارم زندگیام هست فکر میکنم این جمله «از هیچ کس مترس الا از خدا نباشد» واقعیت نداشت و ندارد. حال «دلیل» یعنی دلیل رد این جمله «از هیچ کس مترس الا از خدا» چیست:
زیرا خداوند سبحان مهربانترین و ستار العیوبترین، رزاقترین و... هست چرا باید از آن خالق با آن همه حسن و مهربانی و بخشندگی ترسید. براستی خدایی با آن همه زیبابی ها و مهربانی ها و گذشت ها و غیره را خوب به ما نشناساندند و معرفی نکردند، بلکه ما را از خدای مهربان دور کردند.
حالا که تامل میکنم در می یابم اغلب «اعتیادها، طلاقها، خودکشیها، بیعفتیها و بیاخلاقیها» همه اش دلیل همنشینی با دوستان و افراد ناباب هست، به درستی درک کردهام که باید از این انسانها ترسید نه از خدای مهربان که مرتب میفرماید بخوان بنام پروردگار مهربانت و مژده شفاعت به نبی مکرم اسلام(ص) رحمت للعالین میدهد ...
حالا می گویم، باید از خیلی آدمها به ظاهر انسانما ترسید و به خدای کریم و رحمان و سبحان پناه برد که مهربانترین و بهترین نگهبان و نگهدارنده هست در هر بن بست و پرتگاهی پشتیبان و آرامشدهنده قلبهاست. خدایی که آسمان بیکران و دریاهای بیکرانه، افق زیبا را با طلوع دل انگیز و غروب دل نشینش برای زندگی مادی و تعالی معنوی ما انسانها آفریده است. چه خالق مهربانی داریم برای اینکه ما انسانها را تنها نگذارد ملائک و انبیا را بر ما فرستاد و و بر ما نیز منت گذاشت رسول مهربانی ها را رحمت للعالمین فرستاد و مقام شفاعت و محمود به وی عطا فرمود ...
ما برای اینکه رسول الله(ص) خشنود سازیم چه کار باید بکنیم .. باید اخلاق و رفتار و گفتارمان بر مبنای آموزههای رسول مهربانی و به صورت رحمانی باشد. باید لغزشها را امر به معروف و نهی از منکر کرد و آن را نیز پوشید ...
باید نماز خواند به پدر ومادران، عالمان دینی که وارثان پیامبرانند، به بزرگان و اولیا ء الهی با احترام برخورد و با فقرا، مصیبت دیدگان ودلشستگان همدلی و یار همراهی و همنوا شد
باید از تهمتها، غیبتها، انگها، دروغها، بداخلاقیها دوری و ذهن را همراه با نفس تربیت تا از فضولیها و دو روییها دوری، و زندگی را مردانه مثل مردان خدا سپری و خدا را هر لحظه بر اعمال خود ناظر و از گناهان توبه و باب آشتی با خالق خوبی ها باز کرد.
و براستی آیا ما آن انسان هستیم که باید باشیم؟! آیا انسانهای این زمانه جای ترس دارند یا خدایی که این همه مهربان و ما را دوست دارد و نوازش می فرماید. تا ما راه راست برویم و در چاه جهالت و جمود نیفتیم.
چرا باید از خدایی با این همه صفات و گذشت و مهربانی ترسید؟!!
و حالا درست می گویم باید از «دوستان ناباب، افراد
کج اندیش، بدخلق بد فهم و مردم آزار و خود آزار ترسید ...
پس برای تعالی و رسیدن به قرب الهی جای ترس نیست و بلکه از انسانهایی
که قلب و ذهن آنان به انواع امراض فکری مبتلا شده باید ترسید....
خدای سبحان و مهربان ترا به حرمت نبی مکرم اسلام(ص) و اولیای مقربت ما را از شر نفس و شیاطین و کجاندیشانی که قلب و ذهنشان به مردم آزاری و خودآزاری آلوده هست محفوظ بفرما.