به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل ساجدی، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: شبستری تاکید دارد که قرائت رسمی از دین در مباحث فقهی و کلامی اساسا قابل دفاع نیست. وی در کتاب ایمان و آزادی و نقد قرائت رسمی از دین و ... به آن پرداخته است و یا محتوای سخنرانیهای وی در این کتب درج شدده است. در این کتب، وی تاکید دارد قرائت کلامی و فقهی از دین، غیرانسانی و ضدانسانی، غیراخلاقی و توام با خشونت و مخالف حقوق بشر است.
این نویسنده و محقق استاد حوزه علمیه بیان کرد: وی قرائتی از دین را انسانی میداند که خودش قبول دارد؛ وی قرائت رایج از سوی مراجع و فقها را ضدانسانی و خشونت بار میداند و میگوید از همین قرائت انسانی از دین و قرآن، داعش بیرون آمده است.
ساجدی عنوان کرد: یکی از مبانی این افراد، پذیرش فلسفه هرمنوتیک گادامر است؛ ایشان تاکید دارد که مراد من هرمنوتیک فلسفی و نه روششناختی است؛ ولی مباحثی که مطرح میکند دقیقا همان اصول گادامر است.
وی با بیان اینکه از وی با استناد این نوع هرمنوتیک، فهم قطعی از هر متنی را رد میکند؛ لذا فهم نهایی از دید وجود ندارد، گفت: البته ما منکر برداشتهای متعدد از متن قرآن نیستیم ولی قرآن دارای محکم و متشابه است و فلسفه وجود متشابهات، آزمون کردن قلوب افراد است؛ از طرفی سوای از قرآن، عقل هم به ما می گوید خدا وجود دارد و گزارههای قرآنی نیز عقلی است.
این استاد و محقق حوزه علمیه اظهار کرد: ما به زمانشناسی و مقتضیات زمان و احکام ثابت و متغیر بی توجه نیستیم و اصولا اجتهاد برای ارائه احکامی متناسب با زمان است ولی وی میخواهد تاکید کند که پیش فرضهای کنونی ما حرفهای حقوق بشر است و در آن هیچ تردیدی هم نیست.
وی افزود: چرا ما باید این پیش فرض را قطعی بگیریم، وی میگوید نگاه واقعنما به دین دوره خود را سپری کرده است؛ ما می پرسیم برای چه زبان دین نباید واقعنما باشد؛ اصلا دین آمده تا ما را با یک سری از واقعیات آشنا و مرتبط کند؛ واقعیاتی که دست ما نسبت به آنها کوتاه است.
ساجدی با اشاره به مبانی کلامی عنوان کرد: اگر کسی از ابتدا گفت ما هیچ فهم قطعی نداریم و دین، صرفا امری احساسی است لازمه آن این است که هر فردی باید احساس خود را هر طور خواست ارضاء کند که این دیدگاهها حرف جدیدی نیست و در کلام اندیشمندان لیبرالیسم هم وجود دارد و نقدهای جدی نیز از سوی علمای حوزه به آن نوشته شده است.
وی افزود: یک مبنای کلامی مهم وی این است که میان دین و ایمان مغالطه کرده و دین را به یک امر احساسی منحصر کرده است؛ در حالی که اگر غرب به قطعیت در این مسائل رسیده بود، چرا مباحثی مانند سلامت روانی و معنوی در غرب و ارائه راه حل برای رفع معضلات روحی آنان بیان میشود.
ساجدی اظهار کرد: آنچه مسیحیت را از دید ارباب مسیحی زمینگیر کرد این بود که برخی در غرب مانند شلایماخر، کتاب مقدس را زیر سئوال بردند و مسیحیت را دینی احساسی تلقی کردند؛ ما به وی می گوییم، آقای شبستری اگر به یک گزاره قطعی از قرآن رسیدید که ضدعقل و علم است آن وقت حرف شما قابل پذیرش است؛ ولی شما که دلیلی ندارید پس چرا این حرفهایی را که در غرب پنبه آن زده شده میزنید.
ساجدی افزود: در غرب دنبال رفع تعارضات کتاب مقدس بودند لذا گفتند کتاب مقدس را کنار بگذارید و دین امری قلبی پنداشته شد و گرفتاریهای امروز بشر غربی و بازگشت او به معنویت نیز ناشی از این مسئله است.
وی با اشاره به مبنای زبانشناختی شبستری گفت: این افراد زبان دین را رمزی و نمادین میدانند؛ یعنی اگر میخواهید قرآن را معنا کنید باید معنای ظاهری را رها کنید و باید از آموزههای اسلام، رمزگشایی شود و من رمزگشایی کردهام که یک بعد آن احساس قلبی و قبول پیش فرضهای غربی است.
ساجدی عنوان کرد: وی گفته من متوجه شدم دین سه بخش دارد و هسته کلیدی آن، امری قلبی است که کاملا وابسته به دیدگاههای شخص است و در فهم و تفسیر قرآن نیز باید از این امر تبعیت کنیم.
وی افزود: وی معتقد است همه آنچه در قرآن است نمیتوان به خدا نسبت داد؛ خیلی از چیزها هم هست که سخن خداست ولی در این کتاب نیست و وحی در دوره کنونی یعنی مراجعه به قلب و احساس خودمان است و نه قلب پیامبر که مربوط به هزار و 400 سال قبل است.
استاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) عنوان کرد: مبنای این سخنان این است که قرآن را کنار بگذارید و پاسخ ما این است که دین نیامده به ما بگوید احساس داری یا نداری؛ همه افراد اعم از مسلمین و غیر آن احساس نیاز به خدا دارند و دین آمده بگوید تا چگونه این بذر را شکوفا و به سمت خدا حرکت کنیم.
ساجدی ابراز کرد: همان طور که وجود انگیزه علم دوستی به تنهایی عامل دانشمند شدن فرد نیست و عوامل زیادی لازم دارد که فرد به این مرتبه برسد؛ یا همه دوست دارند قهرمان شوند ولی مگر همه به این مرتبه می رسند کسانی موفق میشوند که تلاش و کوشش کنند و مقدمات آن را طی کنند؛ در مورد دین نیز این مسئله صادق است.
وی تاکید کرد: همه میخواهند احساس معنوی در آنان رشد کند ولی کسی به آن میرسد که نیازهای مادی او بر معنویش غلبه نکند و برنامهریزی برای امور خود داشته باشد و دین نیز برای همین مسئله آمده است.
وی با بیان اینکه دین امری عقلی است، اظهار کرد: مبارزه با حسادت و کینه و کسب مقامات الهی، مقدماتی دارد و مهمترین مقدمات نیز تبیین عقلی این موضوعات و تلاش برای رسیدن به آن است.