به گزارش خبرنگار ایکنا، سعید بیابانکی، عضو شورای شعر دفتر موسیقی وزارت ارشاد صبح امروز در نشست چهل سال شعر انقلاب گفت: انقلاب اسلامی در سال 1357 یک انقلاب فرهنگی بود. یعنی نه گفتن به یک فرهنگ و آری گفتن به فرهنگ دیگر. همچنین این انقلاب به یک باره رخ نداده که در این صورت عنوان کودتا را میگرفت، بلکه به صورت تدریجی رخ داده است. از سوی دیگر تنها رسانه انقلاب، شعر بود و امروز که شبکههای اجتماعی وجود دارد، در سالهای قبلتر چنین رسانههایی وجود نداشت، اگر سینما نیاز به پرده سینما و یا موسیقی نیاز به ابزارهایی دارد، اما شعر نیاز به هیچ ابزاری ندارد و در سینههای مردم حفظ میشود و انتقال مییابد و این قدرت شعر را نشان میدهد.
وی افزود: انقلاب اسلامی پس از انقلاب مشروطه یک نقطه برجسته در تاریخ معاصر است و با رجوع به فضای شعر پس از انقلاب مشروطه و حرکتهایی که نیما در شعر انجام داده میبینیم جان تازهای در فضای شعر دمیده شده، اما در سالهای پیش از انقلاب، انقلاب شعر نیما دچار توقف میشود و تنها در جلسات و نشریات شبه روشنفکری منحصر میشود. اما شعر انقلاب در واقع نوعی تجمیع نظریات نیما با دیدگاههای امام خمینی(ره) است که نوعی شعر ابتکاری را به وجود آورده است.
بیابانکی در ادامه عنوان کرد: کار اصلی شعر این است که به عواطف انسانها پاسخ میدهد و در بزنگاههای تاریخی به درد مردم میخورد. اگر چه شعر کارکردهای بسیاری داشته، اما سهم کمی داشته است؛ چرا که اساساً شاعران آدمهای کمتوقعی هستند.
وی تصریح کرد: معتقدم شعر در این 40 سال کارهای بسیاری انجام داده است، اما سهم کمتری در امور برای او قائل شدند. یکی از کارهای بزرگ انقلاب بازگشت به احیای سنتهاست که در شعر هم ما شاهد احیای سنتهای شعری بودیم. قالب رباعی و دیگر قالبها پس از انقلاب دوباره زنده شد و پیش از آن کسی به خود جرئت نمیداد رباعی بسراید. زیرا بر این باور بودند که اگر خوب شود منصوب به خیام است و بد هم بشود طبیعی است، اما کسی مانند سیدحسن حسینی کار بزرگی کرد و دست به ریسک خطرناکی زد.
این شاعر در ادامه درباره آفتهای شعر انقلاب گفت: شعر برای رسیدن به دست مخاطب نیاز به رسانه دارد، اما در سالهای اخیر دو رسانه را از دست دادیم، به این معنی که در دو دهه اخیر موسیقی غالب و پرمخاطب از دست شعر انقلاب خارج شد و از سوی دیگر در رسانه ملی، شاعران انقلاب حضور کمرنگی دارند و این رسانه عرصه پاپیستها، فوتبالیستها و آرتیستها شده است. چرا باید هنرپیشههای بیسواد به برنامههای پربیننده دعوت شوند و چرا شاعران که این اندازه باسواد و خوشسخن هستند، دعوت نمیشوند. متأسفانه مجعولیات وارد شعر انقلاب شده است و متأسفانه این اندازه، پوشال از رسانه پخش میشود.
وی تصریح کرد: رسانه مکتوب تأثیرگذاری در حوزه شعر وجود ندارد و زمانی مجله شعر منتشر میشد، اما اکنون منتشر نمیشود و یا تیتراژ فیلمها و سریالها که بر آنها دعوا است، چه ادبیاتی در این تیتراژها به خورد مردم داده میشود. ما این رسانه را از دست دادیم و امیدواریم شاعران این رسانه را پس بگیرند.
مصطفی محدثی خراسانی نیز در پایان این نشست که به عنوان مجری نشست حضور داشت، تأکید کرد: سخن از شعر انقلاب اسلامی است و امروز 40 سال از پیروزی انقلاب میگذرد و طی این مدت تنها هنری که میتوان گفت همسن انقلاب است و پا به پای انقلاب در تمام فراز و فرودها حضور داشته و به ثبث و ضبط ارزشهای انقلاب پرداخته، شعر بوده است. اگر به دنبال هنری باشید که تمام ارزشهای انقلاب را بتوان در آن به صورت شفاف به نظاره نشست، آن هنر شعر است و همواره شعر در کنار دیگر هنرها به عنوان خط مقدم در این عرصه مطرح بوده است.
وی در ادامه عنوان کرد: شرافت و انصاف دو مقوله ذاتی انقلاب اسلامی است و همین سبب میشود ما از زبان علیرضا قزوه میشنویم که عنوان میکند، محمدرضا شفیعی کدکنی معلم شعر انقلاب است و رد پای شعر وی را در شعر شاعران پس از انقلاب میبینیم.
محدثی خراسانی تصریح کرد: عدم هوشمندی نظام فرهنگی و نداشتن مهندسی فرهنگی در طول دهههایی که پشت سر گذاشتیم، امروز دچار مشکلاتی است، در دهههای اول انقلاب یکی دو شبکه تلویزیونی بیشتر نداشتیم و ارتباط مردم با آنها بیشتر بود و شبکههای اجتماعی وجود نداشتند، اما متأسفانه بعدها که صداها مختلف و رسانهها متنوع شدند برای اینکه بیشتر کار کنیم، جریان موسیقی دفاع مقدس پس از جنگ تحمیلی رها شد و نهادهای متولی مانند بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس را داشتیم که از هنر انقلاب مراقبت کنند، اما منفعلانه برخورد میکنیم و به جای تلاش مضاعف، همان تلاش ابتدای انقلاب را نیز انجام ندادیم.
وی ادامه داد: برای هجمههایی که از سوی مخالفان انقلاب به فرهنگ انقلاب میشد، آماده نبودیم و به جای تلاشهای چند برابری کاری از پیش نبردیم. امروز جای تبارشناسی و جریانشناسی که مسیر طی شده را به ما نشان دهد، خالی است و این موضوع جای کار دارد و نیازمند دلسوزی، هوشمندی و نهضتی است که این خلأها را پر کند.
انتهای پیام