به گزارش ایکنا از استان مرکزی، «كتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپايی» به همت مرتضی كريمینيا و از سوی مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی در قم منتشر شده است. مؤلف در اين كتاب كوشيده است تا فهرست جامع، دقيق و همهجانبهای از مطالعات قرآنی و تفسيری طی پنج قرن گذشته و در فاصله سالهای 1500 تا 2012 ميلادی در 7 زبان اروپايی(انگليسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانيولی، ايتاليايی، هلندی و لاتينی) را ارائه دهد.
اين اثر كه نخستين و تنها كتابشناسی جامع در اين زمينه در سراسر جهان است، در قدم اول، راهنمايی است برای تمامی علاقهمندان و محققان مطالعات قرآنی و در درجه بعد، ابزاری پژوهشی برای عموم پژوهشگران دانشگاهی علاقهمند به مطالعات اسلامی در داخل و خارج كشور است.
محتوای اين كتابشناسی طی 15 سال(از 1376 تا 1391) با پژوهش مستمر در منابع كتابخانهای در مهمترين كتابخانههای سراسر جهان از جمله كتابخانههای ملی فرانسه(پاريس)، دانشگاه لايدن(هلند)، استراليا(ملبورن)، ايتاليا(رم)، اسپانيا(مادريد) و بريتانيا(لندن)، دولتی آلمان(برلين)، دولتی آلمان(مونيخ)، مدرسه مطالعات شرقی و آفريقايی(دانشگاه لندن)، كنگره(واشينگتن)، دانشگاه مکگيل (مونترآل، كانادا)، دانشگاه برلين، دانشگاه مونيخ، دانشگاه گوته(فرانكفورت)، كتابخانههای ملی اندونزی، مالزی، هندوستان، پاكستان، تركيه و برخی كتابخانههای داخل ايران گردآوری و تنظيم شده است که حاوی 8 هزار و 812 مدخل قرآنی و تفسيری همراه با ترجمه عناوين و نمايه تفصيلی به زبان فارسی است که در 800 صفحه با فونت ريز و دو ستونه انتشار يافته است.
عنوان هر مقاله يا كتاب برای سهولت خواننده ايرانی، به زبان فارسی ترجمه شده و مشخصات كتابشناختی كتابهايی كه چاپهای متعدد و با تجديدنظر و اضافات داشتهاند، و همچنين مشخصات كامل مقالاتی كه گاه در زمانهای مختلف در دو يا سه نشريه يا كتاب انتشار يافتهاند، ذيل مدخل واحد ذكر میشوند.
مشخصات كتابشناختی كتابها و مقالاتی كه به يكی از زبانهای اسلامی(عربی، فارسی، اردو، تركی، مالايی و اندونزيايی) ترجمه يا تلخيص شدهاند، ذيل هر مأخذ در پانويس ذكر شده است. مشخصات كتابشناختی كتابها و مقالاتی كه از يكی از زبانهای اسلامی(مانند عربی، فارسی و اردو) به اين زبانهای اروپايی ترجمه شدهاند، ذيل هر مأخذ در پانويس ذكر شده است. مهمترين بخش كتاب نمايههای تفصيلی كتاب به زبان فارسی است. اين نمايهها عبارتند از: نمايه اَعلام، اماكن، آيات، سورهها، مفاهيم و موضوعات، اصطلاحات تفسير و علوم قرآنی، كتابها و مؤلفان. با مراجعه به اين بخش كتاب، به سهولت میتوان دريافت كه درباره هر موضوع و يا مسئله قرآنی، كدام مقالات يا كتابها(به چه زبان و در كجا) انتشار يافتهاند.
پيشگفتار «اندرو ريپين» بر کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپايی
کتابشناسی يعنی«فهرستی از مجموعه نوشتههای مرتبط با موضوعی خاص». اين تعريف درست است؛ اما کتابشناسی امری بسيار فراتر از اين هم هست. کتابشناسی کمک میکند تا شاخهای از علوم را تعريف کنيم، تاريخ آن رشته علمی را مستند، و سرفصلهای بحث، و محققان آن رشته را مشخص کنيم. از همين رو، به گونهای روشن نشان میدهد که حوزههای مختلف علائق علمی چگونه پديد میآيند و به مرور زمان کمرنگ میشوند. ساکتان و غايبان عرصه هر کتابشناسی هم خود به صد زبان به ما میگويند که کدام حوزه از تحقيقات همچنان غريب افتاده و نيازمند توجه بيشتر است.
کتابشناسی حاضر از مطالعات قرآنی اطلاعات زيادی در باب رشته مورد بحث، و البته، در زبانهای اروپايی در اختيار ما مینهد. در پيشگفتار کوتاه خود بر اين اثر، ذکر چند نکته را لازم میدانم. نخست آنکه محتوای اين کتابشناسی به قدری گسترده است که هيچکس به تنهايی نمیتواند خود را در تمام مدخلهای آن خبره و آگاه بداند. اين امر هم نشان از پديده عمومی انفجار اطلاعات ــ و دسترسی به اين معلومات ــ در روزگار معاصر دارد و هم رشد حيرتانگيز توجهات و علائق به پژوهشهای علمی درباب قرآن در دهههای اخير را حکايت میکند. تنوّع موضوعاتی که در اين کتابشناسی گرد آمده نيز چشمگير است: موضوعات و مباحثی چون مصاحف و نسخههای کهن قرآنی، تفاسير قرآن و تفسيرپژوهی، مطالعات متنی يا متنپژوهی قرآنی، مطالعات موضوعی و محتوايی در مضامين قرآن، مطالعات تاريخی، جوانب مناسکی و شعائر قرآن و هلم جرّا. لذا به سهولت میتوان سير پيدايش هريک از مباحث و موضوعات جزيی در مطالعات قرآنی را چنان دنبال کرد که به انسجام بيشتر موضوعات بيانجامد.
ناگفته نگذاريم نام مؤلفانی که تلاش علمیشان درباب مطالعات قرآنی در اين کتابشناسی منعکس شده، خود از تنوع و گستره خاصی برخوردار است. با لحاظ اينکه اين آثار همگی در زبانهای اروپايیاند، اين امر درخور توجه است که اين مؤلفان به تمام نقاط جغرافيايی در سراسر عالم و در دنيای آکادميک تعلق دارند. اگر تنها بر پايه همين نامها بخواهيم قضاوت کنيم، دشوار میتوان ادعا کرد که تحقيق در اين حوزه، ملک طلقِ فرهنگ خاص، يا از آنِ زبان، قوميت، جنس، دين يا مذهب خاصی باشد. اين خود از اموری چند حکايت میکند. نخست آنکه نشان میدهد قرآن کريم واقعاً به مرکز ادبيات جهانی ورود يافته و با روشها، رهيافتها و پيشفرضهای مختلف مورد تحليل و بررسی قرار گرفته است.
ديگر آنکه اين امر پيامی اميدبخش برای آينده ما به همراه دارد. وقتی قرار است به بررسی نگاشتههای قرآنی فراهم آمده در خارج از محيطهای اسلامی بپردازيم، من غالباً صدای بیاعتمادی میشنوم. ناگفته پيداست که در اين کتابشناسی به معدود مدخلهايی برمیخوريم که هيچ عالم يا محقق خوشنامی ــ در غرب يا شرق ــ مايل نيست بدانها استناد علمی کند، مگر صرفاً از آن رو که بگويد فلان اثر هم در تاريخ مطالعات قرآنی به رشته تحرير درآمده است. وجود تعصّب يا انگيزههای مشکوک در قلم و نگارش برخی نويسندگان را نبايد انکار کرد و همگان بايد در شناسايی اين امور هوشيار باشيم (و به دانشجويانمان بياموزيم چگونه به ارزيابی نقادانه در منابع خود بپردازند). با تمام اين احوال، کتابشناسیای چون اثر حاضر يک امر را نيک به ما نشان میدهد: گفتگو و مباحثه فعالانه در فضای علمی و پژوهشی مطالعات قرآنی که در چارگوشه عالَم نضج گرفته است. به اعتقاد من، اين امر نشانهای مثبت است که بايد به تکامل بيشتر در روند مطالعات علمی و محققانه در باب قرآن و جهان قرآن بينجامد.
در پايان، نبايد از ياد بريم که کتابشناسی علیالاصول ابزار تحقيق و پژوهش، يا چونان چراغ راه است تا حاصل تحقيقات ديگر عالمان را به ما بنُماياند. در اهميت اين امر نبايد اغراق کرد. پژوهش علمی بايد چونان گفتگو صورت پذيرد: با هروله در ميان ذهن پژوهشگر و جامعه علمی و پژوهشی. تنها در چنين فضا و با اين روش، پژوهش علمی پيش میرود. هم از اين رو و تنها به مدد اين شيوه میتوان دريافت چرا برخی پرسشها در مقطعی خاص از تاريخ علم، به نقاط اصلی بحث و مجادلات علمی تبديل شده و برخی ديگر نشدهاند، و اساساً چرا سؤالات تحقيق در فلان حوزه علم اين گونهاند و نه آنگونه. هر پژوهش علمی، اگر قرار است مفيد و مهم و تأثيرگذار باشد، لاجرم بايد پيوندی تقريری و تصديقی با آثار پيشينيان در همان موضوع داشته باشد. از همين رو، من کتابشناسی حاضر را ابزاری ضروری و بیجايگزين میشمارم و معتقدم تمامی محققان قرآنی در سراسر جهان، سپاسگزاری خود را حقاً به مرتضی کريمینيا مديونند که با تلاش خود چنين منبع بسيار گرانبهايی فراهم آورده است.
«اَندرو ريپين،دانشگاه ويکتوريا، کانادا»
در ادامه یادداشت قرآنپژوه بنام، استاد بهاءالدین خرمشاهی را درباره این اثر گرانسنگ، پیشروی مخاطبان مشتاق قرار میدهیم.
راهنمای مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی(بهاءالدین خرمشاهی)
اخیراً مرجع ماندگار مهمی برای قرآنپژوهی و در عین حال نشاندهندۀ آثار قرآنپژوهانه در زبانهای اروپایی، به کوشش چندین سالۀ یکی از برجستهترین قرآنپژوهان عصر جدید، استاد مرتضی کریمینیا، از سوی مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی در قم(مرکز ترجمه قرآن مجید به زبانهای خارجی) در نزدیک به 800 صفحه، در قطع وزیری - متن دو ستونی - انتشار یافته است.
روان استاد ما مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی شاد باد که در مجلسی، وقتی دکتر نصرالله پورجوادی، مدیر مرکز نشر دانشگاهی گفت: امروزه دانستن زبان انگلیسی حتی برای مطالعات قرآنی، ضرورت و فایده دارد، با مهر و ادب و در عین حال با قاطعیت گفتند شما مبالغه میکنید. بنده سخن دکتر پورجوادی را تأیید کردم و گفتم به هیچوجه نمیتوان از حاصل پژوهشهای قرآنی اسلامشناسان و قرآنشناسان خارجی که عدهای از آنها هم مسلمان شدهاند، بیخبر بود یا استفاده نکرد و اکنون با ملاحظۀ این مرجع ماندنی و خواندنی باید گفت: «جمال چهرۀ تو حجت موجه ماست»
نام این اثر کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی است که خود نیاز به توضیح دارد. کتابشناسیها نوع خاص و مهمی از کتابهای مرجع است که در فرهنگ ما سابقۀ بیش از هزارساله دارد. اگر فقط یک مثال بزنیم، فهرست ابنندیم از قرن چهارم هجری به زبان عربی است که اخیراً هم به فارسی ترجمه شده است. این کتابشناسی هزارساله و بیشتر، هم موضوعات علمی و پژوهشی را معرفی کرده است، هم رجال یا علمای آن رشتهها را و هم مهمترین آثار در آن، یعنی در هر زمینهای که موضوعی را مطرح ساخته است.
برای جوانترها عرض میکنم، مرجع از ریشه رجوع است؛ یعنی اثر یا کتاب کثیرالرجوع یا کثیرالمراجعه که برای خواندن سراسری نیست. سادهترین مرجعی که بیش از نود درصد مردم دارند، دفتر تلفن است؛ چه به صورت ذخیره شده در تلفن همراه یا کامپیوتر همراه/ شخصی/ لوحک(tablet). دیگر فرهنگهای لغت است که آن هم در تمدن اسلامی ما سابقۀ بیش از هزارساله دارد. از جمله کتاب العین خلیلبناحمد یا دانشنامهها.
کتابشناسی قرآنی با کتابشناسی مطالعات قرآنی کمابیش فرق دارد. کتابشناسی قرآنی ممکن است موضوعی و تکموضوعی باشد. فیالمثل کتابشناسی هر یک از علوم قرآنی یا کتابشناسی ترجمههای قرآنی. این هم میتواند به یک زبان باشد. فیالمثل کتابشناسی ترجمههای فارسی که اتفاقاً یک نمونه یا بلکه دو نمونه و در واقع سه نمونه به فارسی از آن داریم: 1. فهرستگان نسخههای خطی، ترجمههای فارسی قرآن؛ تدوین جناب علی صدرایی خویی با بالغ بر حدود 900 عنوان چاپ شده از سوی موسسه ترجمان وحی. 2. فهرست قرآنهای مترجم (یا عنوانی شبیه به این) تألیف استاد محمد آصف فکرت، چاپ انتشارات آستان قدس رضوی که بیش از 300 عنوان ترجمه فارسی را معرفی کرده است. 3. که تنها فارسی نیست، کتابشناسی جهانی ترجمهها و تفسیرهای چاپی قرآن مجید به شصت و پنج زبان (1515 - 1980م) تألیف عصمت بینارق و خالد ارن، ترجمه و نگارش محمد آصف فکرت. چاپ مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
باید گفت گاهی بعضی از کتابهای مرجع به جای کتابشناسی از کلمه«فهرست» استفاده کردهاند. اینها مصداقاً شبیهاند. همچنین به جای کتابشناسی گاهی از کلمه کتابنامه استفاده شده که نمونه اعلای آن کتابنامه بزرگ قرآن کریم، تألیف روانشاد محمدحسن بکایی است که در حدود بیست جلد از آن از سوی دانشگاه امام صادق منتشر شده و پس از درگذشت مؤلف آن در حدود یک دهه پیش، ناتمام مانده است. کلمه کتابشناسی و کتابنامه مطلقاً برابرند و معادل فرنگی آنها بیبلیوگرافی است. آنچه بین آنها در مواردی فرق میگذارد، موضوع یا موضوعات آنهاست. فیالمثل کتابنامه مرحوم حجتالاسلام بکایی همه آثار قرآنپژوهانه را به زبان عربی و فارسی در بردارد؛ اعم از چاپی و خطی، اما نه به زبانهای اروپایی. شاید بتوان گفت این کتابنامه و کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی تدوین جناب کریمینیا مکمل همند و شاید هیچ مدخل(entry) مشترک نداشته باشند.
درباره کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی
درباره این مرجع ارزشمند قرآنپژوهانه جهانی که بیش از یک دهه و نیم کار مستمر صرف آن شده، کمابیش تاکنون سخن گفتهایم. اینک به آنچه ناگفته مانده میپردازیم.
انصاف علمی و اخلاق حکم میکند که یادآور شوم، شخصیت والای دیگری به نام دکتر رامین خانبگی هم کتابنامهای از مطالعات قرآنی در بیش از بیست زبان اروپایی تدوین کردهاند که نظر به مفصل بودن آن، فقط روایت الکترونیکی آن را به صورت سی دی انتشار دادهاند. بنده در یادداشتی در زمینه معرفی و برشماری وجوه اهمیت آن نوشتهام که نمیدانم آیا در آغاز یا انجام آن درج شده یا نه. به همین شیوه از کار سترگ استاد کریمینیا که آن موقعها در حدود یک سال پیش یا پیشتر که هنوز منتشر نشده بود، به نیکی، ولو به اختصار یاد کردهام. بیشک این دو مرجع ارزشمند مشترکاتی دارند. نیز هر یک ممیز است و امتیازاتی خاص خود.
جناب کریمینیا در مقدمه نسبتا کوتاه سه صفحهای، ولی پربار و پراطلاع خود، محتویات عمده و دامنه اصلیترین موضوعات و مفاهیم را با ایجازی که در نوشتههای ایشان معهود است، به روشنی معرفی کردهاند.
«... از زبانهای اسلامی چون عربی، ترکی، فارسی، اردو و مالایی و اندونزیایی که بگذریم، بخش مهمی از منابع قدیم و جدید در زبانهای اروپایی انتشار یافتهاند... کتابشناسی حاضر فهرست تفصیلی کتب و مقالات قرآنی انتشار یافته به یکی از زبانهای اروپایی(انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیولی، ایتالیایی، هلندی و لاتینی) را طی پنج قرن گذشته و در فاصله سالهای 1500 تا 2012 میلادی ارائه میدهد. به جز ترجمههای قرآن در زبانهای اروپایی که خود کتابشناسی مستقلی میطلبد، در این اثر، کتابها و مقالات مرتبط با یکی از موضوعات زیر فهرست میشوند: کلیات و کتابشناسی، علوم قرآنی (با تمامی شاخهها)، تاریخ قرآن، رسم الخط و مخطوطات قرآنی، تفاسیر، تفسیرپژوهی، مفسران و تاریخ تفسیر، ترجمهپژوهی و مترجمان قرآن، واژگان قرآن، (زبان و سبک قرآن، و پژوهشهای زبانشناختی و بلاغی قرآنی)، آیه پژوهی، سوره پژوهی(مصاحف کهن، قرائات و اختلاف قرائات و قرائتهای هفتگانه و بیشتر و شناسایی قایان و مقریان) اعلام قرآن(اعم از تاریخی و جغرافیایی، همچنین قصص قرآن و قصهپژوهی، مقایسه بین قرآن و کتاب مقدس(عهدین) و کتابهای مقدس، مباحث جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه تاریخ از دیدگاه قرآن، مفاهیم قرآن، قرآنپژوهان جهان، قرآن و چالشهای عصر جدید(به ویژه بررسی وحی و چگونگی وحیانیت قرآن، تحریف ناپذیری)، پژوهشهای موضوعی در قرآن(نیز بررسی و شناسایی مصاحف کهن) و نقد و بررسی آثار قرآنی غربیان(و دهها موضوع و سرعنوان دیگر). به دلایل مختلف و از جمله جلوگیری از حجیم شدن بیدلیل اثر حاضر، در این کتابشناسی، ترجمههای قرآن در زبانهای اروپایی اشاره نشده است. تنها استثنا ترجمههایی از قرآناند که حاوی تفسیر قرآن یا واجد ویژگی مهمی در تاریخ قرآنپژوهی غربیان باشند؛ از قبیل ترجمۀ آلمانی رودی پارت، ترجمۀ انگلیسی ریچارد بل و ترجمه فرانسوی رژی بلاشر. به جز این، ترجمههای تفسیری(مشروح) تفاسیر قرآن در زبانهای اروپایی و ترجمه تفاسیر اسلامی به این زبانها، در کتابشناسی حاضر آمدهاند». (صفحه اول مقدمه)
چند ویژگی ساختاری
1)در همه زبانهای هفتگانه، حروف تعریف و برخی حروف اضافه در اول اسامی مؤلفان و عنوان کتابها و مقالات موردنظر قرار نگرفتهاند.
2)در سراسر کتاب؛ یعنی بدنه اصلی این کتابشناسی، هر مدخلی به ترتیب الفبایی نام پدیدآورنده در ضبط فرنگی و اصلی، تنظیم شده است.
3)این اثر دربردارنده 8812 کتاب و مقاله است.
4)سال تولد و احیاناً درگذشت هر مؤلف تا آنجا که در منابع گوناگون یافت شده، جلوی نام آنها آمده است.
5)برای هر کتاب/ مقاله غالباً این عناصر یاد شده است:
نام کامل و مشهور مولف، عنوان، نام مترجم(در صورت ترجمهای بودن اثر)، نام نشریه(برای مقالهها) یعنی مشخصات کامل آن، نام ناشر، سال نشر و تعداد صفحات و احتمالاً عناصر لازم دیگر آمده است.
6)و یک عنصر مهم آنکه همواره ترجمه فارسی عنوان بعد از ذکر عناصر پیشین آمده است.
7)در سراسر کتاب مجموعاً 726 پانویس با شمارهگذاری سراسری، آمده که عمدتاً مشخصات ترجمه فارسی یا عربی مقاله(و احیاناً کتابی) را یاد میکند.
نمایه جامع
چنان که اشاره شد در جهت افزایش فایده کتاب برای مخاطبان فارسی زبان نمایه( فهرست عام) به زبان فارسی با عنوان «نمایه اعلام، اماکن، کتابها و موضوعات از ص 11 تا 99 این مرجع تنظیم و به شیوه دو ستونی با حروف ریز مناسب، درج شده است. راستی را باید بگویم که بنده کتابدار و مرجعنگار و مرجعپژوه به ندرت فهرستی چنین جوابگو و ریزبافت و درست و درمان دیدهام. بیان یک نکته فنی مهم، ارزشمندی و پاسخگویی این نمایه عام را نشان میدهد: ذیل چاپ قرآن، به درستی زیر عنوانهای راهنما آمده است، برای مثال«چاپ سنگی در جهان اسلام» در شبه قاره هند، در اروپا، در مالزی قرن نوزدهم، روسیه در قرن هجدهم، زوریخ، قرآن ونیز، هامبورگ(چاپ مشهور و مهم) گوستاو فلوگل، مارتین لوتر، مجمع ملک فهد لطباعة القرآن، با هشت - ده زیر عنوان یا عنوان فرعی دیگر و البته با ذکر صفحات مربوط به هر یک که ارجاع به متن کتاب میدهد، یک مائده آسمانی یا به قول سعدی «خلوت بیمدعی، سفره بیانتظار» برای پژوهندگان فراهم کرده است.
چنان که عنایت داشتهاید، عنوانهای فرعی در برابر هر مدخلی از این نمایه آن را بسیار گویا و روشن و روشنگر و زودیاب ساخته است. حال آنکه اگر مؤلفی احساس مسئولیت نکند یا از شیوه درست فهرست عام خبر نداشته باشد، در برابر مدخلها و از جمله همین«چاپ قرآن»، حدود پنجاه فقره عدد به شیوه برفانبار و مکانیکی درج میکند و طبعاً مراجعهکنندهای که فیالمثل نیاز به اطلاعات و احتمالاً مقاله یا مقالههایی درباره یکی از زیرعنوانها مثلاً قرآن طبع فلوگل یا مجمع چاپ قرآن در مدینه دارد، باید همه پنجاه فقره جلوی چاپ قرآن را یک به یک، در متن کتاب جستجو کند.
سخن آخر و یک پیشنهاد
چنان که اشاره شد، این نمایه خوشساخت و زودیاب و جوابگو، به زبان فارسی و برای فارسی زبانان است. خواننده/ پژوهندهای که زبان فارسی نداند، طبعاً فقط میتواند از متن کتاب بهره ببرد، آن هم به شرط دانستن نام مؤلف هر اثر. برای آنکه این کتابشناسی جهانی از اینکه هست جهانیتر شود، خوب است یک گزیده حدود بیست و چه بهتر که سی صفحهای به انگلیسی برای مخاطبان جهانی و غیرفارسیزبان، به مبنای همین فهرست فارسی، در چاپهای آینده تدوین شود.
واقعاً کوشش پانزده سالۀ استاد کریمینیا به درستترین و دقیقترین وجهی به بار نشسته است که یادآور این عبارت تابناک قرآنی است: توتی اُکُلها کلَّ حینٍ(ابراهیم: 25). خداش در همه حال از بلا نگه دارد. (منبع: مجله آینه پژوهش، شماره 140با جابجایی)
به گزارش ایکنا، کتاب بسیار ارزشمند کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی، با قرار دادن امکان تتبّع ژرف و مبسوط پیشروی قرآنپژوهان ایرانی، ظرفیت عظیمی برای اندیشیدن در باب نکات نغز نوین در حوزه قرآنشناسی را فراچنگ مخاطب مشتاق قرار میدهد.
دریای بس کرانه ناپدید قرآنشناسی، محتاج جهش و پویش نوینی است. پیجویی، وارسی، و کاوش فراگستر در پژوهشها و تحقیقات اندیشهورزان دیگر ملل، این امکان را به پژوهشگر میدهد تا از بلندای بهتری بر ساحت دلمشغولی خود نظر افکند، زوایای مستتر و مسطور عرصه پژوهش در مضمون مورد بررسی که به علو همت دانشوران دیگر کشف و ثبت گردیده است را بخوبی بنگرد و با پختگی و قوام مضاعف، به مراد خویش که همانا سرنهادن بر آستان کلامالله مجید است، نائل شود.
انتهای پیام