امام جمعه موقت تهران در خطبههای روز گذشته نماز جمعه تهران بخشی از سخنان خود را به موضوع فضای مجازی اختصاص داد و با اشاره به تهدیدهای پیامرسان تلگرام گفت: «ادامه فعالیت پیامرسان تلگرام، با این وضعیت که موجب سلطه اجانب و تضعیف اعتقادات میشود، طبق صریح قرآن، حرام بین است».
درباره این بخش از سخنان امام جمعه محترم تهران میتوان نکاتی را برشمرد:
ــ در روزهای اخیر فضاسازیهایی علیه وزیر ارتباطات شکل گرفته که با محوریت ضعف در مدیریت فضای مجازی، به دنبال برکناری یک وزیر جوان و پرتحرک است و حتی یک مسئله تروریستی را نیز ناشی از عملکرد یک پیامرسان دانسته و وزیر را مقصر اول این جریان معرفی میکند. لذا میتوان بخشی از سخنان دیروز در نماز جمعه تهران و برخی دیگر از نمازجمعهها را به نگاههای سیاستزده مربوط دانست.
ــ حرام اعلام کردن یک مسئله نیازمند رسیدن به سطحی از دانش فقه است که واقعاً مشخص نیست که امام جمعه محترم از آن برخوردار است یا نیست، زیرا فقها حکم کلی درباره یک موضوع را بیان میکنند نه اینکه وارد مصادیق شوند؛ یعنی مراجع تقلید اگر درباره موسیقی حکم کلی ارائه میدهند، به صورت مصداقی وارد حرام یا حلال بودن آهنگهای مختلف نمیشوند.
ــ صدور فتوا درباره موضوعات اجتماعی که ابعاد و پیچیدگیهای فراوانی دارند و نهادهای متولی نیز درباره این موضوعات در حال بحث و گفتوگوهای زیادی هستند، آیا در نهایت به تقلیل و تنزل آن حکم و امر دینی در جامعه نمیانجامد؟ امروز این سخن چه بازخوردی در جامعه داشته است؟ آیا میتوان فردی را در کشور یافت که به واسطه «حرام بین» اعلام کردن ادامه فعالیت تلگرام از آن خارج شود؟ این کار شأن فتوا و امر دینی را ارتقا داده یا موجب وهن آن شده است؟ اینها مسائلی است که نمیتوان به سادگی از ان گذشت و تصور کرد که چنین موضوعاتی را میتوان در نماز جمعه و با اعلام یک حکم و مستند دانستن آن به «صریح قرآن» رفع و رجوع کرد.
ــ مسئله مهم دیگر تفاوت نگاه بنیادی این دیدگاه با دیدگاه مقام معظم رهبری در زمینه فضای مجازی و تقدم فرصتها بر تهدیدهای فضای مجازی است. برای روشن شدن بحث به بخشهایی از سخنان ایشان طی سالهای مختلف درباره فضای مجازی اشاره میشود تا این تفاوت نگاه بنیادی کاملاً مشخص شود:
«دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند اما حضور در این فضا باید یک حضور جریانساز باشد، ضمن اینکه بهترین راه شناسایی و ارتباط با گروههای مؤثر فرهنگی و یافتن سؤالها و سرنخهای فکری آنان، استفاده از فضای مجازی است».(7 بهمن 1397، بیانات در دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم).
«ابزارهای تسهیلکننده، مثل رایانهها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوقالعادهای است؛ مبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفادههایی کردید؟» (19 مهر 1391).
«امروز شما ببینید وسایل تبلیغ در دنیا چقدر متنوع شده؛ این طرف دنیا یک نفر جوان پای دستگاه کوچکی مینشیند و افکار، تصورات، تخیلات، پیشنهادهای فکری و پیشنهادهای عملی را از سوی هر کسی ـ بلکه هر ناکسی ـ از آن طرف دنیا دریافت میکند. امروزه اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطی بسیار متنوعی وجود دارد و حرف، آسان به همه جای دنیا میرسد. میدان افکار مردم و مؤمنان، عرصه کارزار تفکرات گوناگون است. امروز ما در میدان جنگ و کارزار حقیقی فکری قرار داریم. این کارزار فکری به هیچ وجه به زیان ما نیست؛ به سود ماست. اگر وارد این میدان بشویم و آنچه را که نیاز ماست ـ از مهمات تفکر اسلامی و انبارهای معارف الهی و اسلامی ـ بیرون بکشیم و صرف کنیم، قطعاً بُرد با ماست؛ لیکن مسئله این است که ما باید این کار را بکنیم» (11 اردیبهشت 1384، بیانات در دیدار علمای کرمان).
«امروز دشمن از همه روش ها استفاده می کند. من دیروز در جمع جوانها می گفتم که امروز صدها سایت اصلی و هزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمدهشان این است که تفکرات اسلامی و به خصوص تفکرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالی نیست؛ از روش های تخریبی و از روش های روان شناسانه و غیره استفاده می کنند. همه اینها پاسخ دارد؛ پاسخ هایش هم مشکل نیست؛ بایستی از این وسایل استفاده کرد. باید از آنچه در اختیار داریم، حداکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صداوسیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومی مان، چنانکه باید و شاید، استفاده نمیکنیم. این ضعفهای ماست؛ این ضعف ها را بایستی کم کنیم. باید روزبه روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوت را زیاد کرد و این ممکن است» (27 بهمن 1379، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری).
رهبر معظم انقلاب در حکمی که به مناسبت تشکیل شورای عالی فضای مجازی در 17 اسفند 1390 صادر کردند درباره وظایف این شورا فرمودند:
«این شورا وظیفه دارد مرکزی به نام مرکز ملّی فضای مجازی کشور ایجاد نماید تا اشراف کامل و به روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و جهانی و تصمیمگیری نسبت به نحوه مواجهه فعال و خردمندانه کشور با این موضوع از حیث سختافزاری، نرمافزاری و محتوایی در چارچوب مصوّبات شورای عالی و نظارت بر اجرای دقیق تصمیمات در همه سطوح تحقق یابد».
البته در نگاه رهبر معظم انقلاب، فضای مجازی صرفاً یک فرصت نیست و تهدیدات فراوانی نیز بر آن مترتب است، اما جنس مقابله با این تهدیدها از جنس حرام اعلام کردن و بستن نیست؛ ایشان در بخشی از متن حکم انتصاب اعضای جدید شورای عالی فضای مجازی در 14 شهریور 1394 به نکات مختلفی اشاره میکنند که برخی از این نکات که مربوط به حوزه تهدیدانگاری این فضاست به شرح ذیل است:
ـ «ارتقای جمهوری اسلامی ایران به قدرت سایبری در طراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی و برخورداری از ابتکار عمل و قدرت تعامل با دیگر کشورها در جهت شکلدهی به قواعد و قوانین مرتبط با فضای مجازی در عرصه جهانی با رویکرد اخلاقمدار و عادلانه».
ـ «اهتمام ویژه به سالمسازی و حفظ امنیت همهجانبه فضای مجازی کشور و نیز حفظ حریم خصوصی آحاد جامعه و مقابله مؤثر با نفوذ و دستاندازی بیگانگان دراین عرصه».
ـ « ترویج هنجارها، ارزشها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ممانعت از رخنهها و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه و مقابله مؤثر با تهاجم همهجانبه فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه».
در واقع با مرور این مجموعه بیانات، میتوان دریافت که در عین حال که رهبر معظم انقلاب به تهدیدها و خطرات این فضا منفعل نیستند و آن را بیاهمیت تلقی نمیکنند اما رویکرد اتخاذی از سوی ایشان، مواجهه مؤثر و خردمندانه با این تهدیدات، حضور فعال و اثرگذار جبهه فرهنگی انقلاب در فضای مجازی برای پاسخگویی به شبهات از موضع دفاع از ارزشها، حمله به سیاستها و افشای توطئه دشمنان و ترویج ارزشهای اسلامی و انقلابی از موضع تهاجم به ارزشهای غربی است. به عبارتی رهبر معظم انقلاب به این موضوع اجتماعی رویکرد ایجابی حداکثری و سلبی حداقلی دارند. حال باید دید «حرام بین» اعلام کردن فعالیت تلگرام، چه نسبتی با این گفتمان و رویکرد دارد و تا چه میزان صدور چنین حکمی، به جایگاه فتوا منزلت بخشیده یا از اعتبار آن کاسته است.
مهدی مخبری، دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی
انتهای پیام