تلفن زنگ میخورد. فردی است که از من راهنمایی میخواهد و میگوید: «میخواهم اثر قرآنی را که در دست دارم بفروشم و برایم تفاوتی نمیکند که یک ایرانی یا خارجی خریدار آن باشد، چون مشکل مالی دارم». این گفتههای فردی است که برای فروش قرآن سنگی خود با ایکنا تماس گرفته بود تا از این طریق قرآنش را به کتابخانه ملی، یا هر نهاد، سازمان و یا فردی بفروشد. البته کتابخانه ملی آن را خریداری نکرد.
چندی پیش فرد دیگری نیز تماس گرفت و گفت که دو تابلوی قرآنی نفیس و خطی از صفحات بزرگترین قرآن پارچهای را به خط محمود طلایی در اختیار دارد که میخواهد آن را بفروشد.
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پس از سومین حراج باران، که گرانترین قرآن به قیمت ۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در آن به فروش رفت، فروش آثار ارزشمند خطی قرآنی افزایش یافت و مطمئناً کسان دیگری هم هستند که به فکر افتادهاند تا با فروش این آثار یکشبه مشکلات زندگیشان را حل کنند؛ آن هم در این شرایط اقتصادی و معیشتی.
آثار خطی و تاریخی همواره در معرض خطر بودهاند، به ویژه آثاری که در دست مردماند و تعداد آنها هم اندک نیست. دو تابلوی نفیس قرآنی از جمله این آثار است که دارنده آنها مدعی است که این تابلوها بخشی از بزرگترین قرآن پارچهای جهان است، اما با بررسیهایی متوجه شدیم که این قرآن پارچهای اکنون به صورت کامل در اختیار صاحب اصلی آن است و این تابلوها از آثار کاتب این قرآن کامل بوده و هیچ ارتباطی با این دو تابلو ندارد.
یادآور میشود بزرگترین قرآن پارچهای اواخر دهه ۷۰ به قلم محمود طلایی کتابت و تزیین شد. استاد محمود طلایی نامی آشنا در میان هنرمندان نقاش است و به گفته شاگردانش، وی از آخرین شاگردان کمالالملک بود. او علاوه بر هنر نقاشی، در خوشنویسی نیز تبحر داشت. متأسفانه اطلاع چندانی از تعداد آثار وی در دست نیست، اما به نظر میرسد که بزرگترین قرآن پارچهای یکی از آثار مهم او باشد، اما زمانی که این قرآن را کتابت میکرد، برای تأمین هزینههای سنگین آن، صفحاتی از قرآن را کتابت میکرد و به فروش میرساند. شیوه کار این تابلوها و قرآن پارچهای تقریباً یکی و به صورت نقطهگذاریهای رنگی است. همچنین، رنگهای استفادهشده در آن نیز از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و این رنگها از کشور آلمان آورده میشد.
در پایان باید گفت که فارغ از معرفی اندک درباره بزرگترین قرآن پارچهای، خطر خروج این آثار ارزشمند از کشورمان وجود دارد و نهادها و سازمانها نیز به دلیل بودجههای اندک قادر به خرید این آثار نیستند و نمیتوان از این افراد هم انتظار داشت که تا پایان عمرشان و پس از آنها، خانوادههایشان متعهد باشند و نگذارند که این آثار از کشور خارج شوند؛ چه بسا براساس خبرهایی که منتشر شده، تابلوهایی از همین دست و مشابه آنها در عراق به فروش رفته است. البته این آثار به دلیل شرایط نگهداری در معرض آسیب هستند.
انتهای پیام