به گزارش ایکنا؛ بیست و سومین همایش بزرگداشت ملاصدرا صبح امروز 22 خردادماه در مجتمع فرهنگی آدینه برگزار شد. زکریا بهارنژاد، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی در این نشست به تبیین حکمت خسروانی و تأثیر آن بر حکمت متعالیه پرداخت و اظهار کرد: عنوان مقاله بنده عناصر حکمت خسروانی در حکمت صدرایی است. بنده در 10 محور این عناصر را بررسی کردم. اما قبل از اینکه به عناصر حکمت خسروانی بپردازم، مقدمهای در خصوص حکمت خسروانی و زمینههای شکلگیری آن عرض خواهم کرد. مردم ایران همواره متصف به گوهر فلسفه بودند تا آنجا که برخی آنان را بانی علوم عقلی در جهان میدانند. حکمت خسروانی را از آن جهت به این نام مینامند که منتسب به کیخسرو است. با بررسی این حکمت میتوان دریافت که برخی عناصر آن برگرفته از آیین زرتشت است.
جایگاه ایرانیان در فلسفه
وی افزود: پیامبر اسلام نیز ایرانیان را به سبب برخورداری از حکمت ستودند و فرمودند: اگر دانش در ثریا باشد، مردانی از پارس آن را به دست خواهند آورد. البته ابنعربی این روایت را این گونه بیان میکند که اگر ایمان در ثریا باشد، مردانی از پارس آن را به دست خواهند آورد. البته بین این دو اختلافی وجود ندارد، چراکه بازگشت ایمان نیز به علم و معرفت است. ابنخلدون هم درباره اتصاف ایرانیان به علم و دانش سخن گفته است. وی میگوید همه متکلمان ایرانینژاد هستند. چنانکه صحاح سته و کتب اربعه را ایرانیان تألیف کردهاند. حتی سه فلسفه مشاء، اشراق و متعالیه نیز توسط ایرانیان بنا نهاده شدند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی همچنین اظهار کرد: سهروردی بیشترین نقش را در احیای تمدن ایرانی باستان ایفا کرده است. به بیان دیگر، پس از انقراض سلسله ساسانی، اوضاع اجتماعی ایرانیان رو به پریشانی نهاد، اما روح ایرانی همواره زنده و جاوید بود و در دوران اسلامی، ایرانیان توانستند رستاخیزی نوین به پا کنند و علوم یونانی را به زبان تازی ترجمه کردند. باید به این نکته توجه داشت که آثار فرهنگی و تمدنی ما در دو مرحله از بین رفت. مرحله اول در زمان تهاجم اسکندر مقدونی بود. پس از این تهاجم، اردشیر بابکان مجددا آثار فرهنگی ایرانیان را جمع کرد و آنها را بر 10 هزار پوست آهو نگاشته کرد. در حمله اعراب به ایران، این آثار از بین رفت. کتابسوزی اعراب یک واقعیت تاریخی است که نمیتوان در آن تردید روا داشت. ابن خلدون نیز بر این مطلب تصریح کرده و گفته است «أین الکتب الفرس؛ کتابهای فارسی کجاست»؟!
ایرانیان در معرض بیشترین نفوذ اعراب
وی در ادامه تصریح کرد: ایرانیان در معرض بیشترین نفوذ اعراب بودند. اعراب به هر سرزمینی راه پیدا میکردند، دو چیز را با خود به همراه میبردند؛ یکی فرهنگ عربی و دیگری زبان عربی. بسیاری از کشورها مانند مصر و عراق که الآن عربی هستند، در حقیقت نژاد عرب نیستند. وقتی اسلام به ایران آمد، نه تنها ایرانیان زبان خود را از دست ندادند و آن را حفظ کردند، بلکه اعرابی که به ایران آمدند در فرهنگ ایرانی هضم شدند. اگر امروزه آثاری از فرهنگ ایرانی داریم، به برکت بزرگانی مانند فردوسی است. با ظهور سهروردی جان تازهای در تمدن و فرهنگ باستانی ایران دمیده شد و او احیاگر فرهنگ باستانی بر اساس وحی اسلامی است.
در ادامه نشست، عباس بخشنده، عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران با موضوع روششناسی فلسفه سهروردی در به کارگیری حکمت خسروانی به ایراد سخن پرداخت و گفت: در روششناسی فلسفه صدرا اختلاف نظر شدیدی وجود دارد. برخی معتقدند فلسفه او التقاط اندیشهها است، اما برخی دیگر فلسفه او را امتداد ابنسینای اشراقی میدانند. هانری کربن تصریح دارد که صدرا با آثار ابن سینا آشنا بوده است، ولی او پیرو ابنسینای اشراقی بر طبق روش سهروردی است. یعنی روش او روش سهروردی است. با همین روش، صدرا به بررسی آثار ابن سینا پرداخت و زیرکانه حکمت متعالیه را سامان داد. با این توصیف، یکی از منابع مورد نظر صدرا، مجموعه آثار سهروردی بوده است. حتی صدرا تعلیقهای دارد بر کتاب «حکمه الاشراق» که مهمترین اثر سهروردی است.
سهروردی و حکمت ایران باستان
وی ادامه داد: یکی از منابع مورد استفاده سهروردی، حکمت ایران باستان است. من در این سخنان، از صدرا به سهروردی رسیدم و از سهروردی به ایران باستان. در خصوص استفاده سهروردی از ایران باستان دیدگاههای ضد و نقیضی وجود دارد. برخی تلاش دارند اثبات کنند سهروردی یک فیلسوف ایرانی بوده است و از این جهت، جنبه اسلامی او را کمرنگ جلوه دهند. سهروردی نمیخواهد کاملاً ایرانی باشد. مرحوم آشتیانی گفته است سهروردی هم ایرانی است و هم مسلمان است. یعنی هر دو خصوصیت را دارد. سهروردی نمیخواهد اسلامیت را از ایران حذف کند، به همین دلیل بر جمع بین ایران و اسلام توجه کرده است.
بخشنده با تبیین سه اقدامی که در قبال منابع ایران باستان باید انجام شود، گفت: یکی اینکه درک عمیقی از اطلاعات قابل دسترسی از ایران باستان پیدا کرده است. در گام دوم، بین آموزههای مختلف در یک مسئله هماهنگی ایجاد کرده است. در گام سوم نیز بین ایران باستان درست و ایران باستان غلط تفکیک ایجاد کرده است. بنابراین روشن شد یکی از منابع صدرا، سهروردی بوده و یکی از منابع سهروردی، ایران باستان بوده است.
انتهای پیام