شهید مصطفی چمران جمیع اضداد و اسوه بسیجی بود
کد خبر: 3820551
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۰
مهدی چمران:

شهید مصطفی چمران جمیع اضداد و اسوه بسیجی بود

گروه دانشگاه ــ مهدی چمران در آیین گرامیداشت استاد تراز انقلاب اسلامی گفت: شهید چمران یک عابدِ زاهدِ خاشع بود و نیز یک هنرمند عارف و بیان خود او جمیع اضداد بود. او به‌واقع استادی بسیجی، اسوه و الگو بود.

شهید مصطفی چمران جمیع اضداد و اسوه بسیجی بودبه گزارش ایکنا؛ مهدی چمران در آیین گرامیداشت روز ملّی بسیج اساتید با حضور سردار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها و جمعی از اساتید بسیجی دانشگاه‌های کشور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امروز سه‌شنبه ۲۸ خردادماه در سالن همایش‌های دانشگاه امیرکبیر برگزار شد.
مهدی چمران طی سخنانی در این مراسم بیان کرد: شهید دکتر چمران فقط یک نظامی یا دانشمند بزرگ نبود، اگر چه دانشمند بودن او و مراتب علمی او کافی بود تا نه تنها در کشور ما بلکه در دنیای اسلام شناخته شود.

وی با اشاره به برخی دست‌نوشته‌های شهید چمران ادامه داد: شهید چمران در این نوشتار‌ها خود را با صفات متضادی که در او بود، خود را جامع اضداد معرفی می‌کند، آن هم شخصیتی که مراتب علمی بالای او مبرهن است و بدون شک در آن دوره به تعداد انگشتان دست دانشمندان هم‌پای او نبودند. در کنار همه این‌ها، ایشان یک عارف و مدیر بود و هر کجای دنیا می‌رفت، سازمان و تشکیلاتی درست می‌کرد و با کمک نیرو‌های مردمی فعالیت‌های گسترده‌ای انجام می‌داد. ایشان یک سیاستمدار بود و پیش بینی خود از فروپاشی کمونیسم را همان روز‌های اول انقلاب بیان کرد که بعد از شهادت سخنان ایشان در این زمینه چاپ و منتشر شد. ایشان همچنین یک عابدِ زاهدِ خاشع بود و نیز یک هنرمند بود و همه این‌ها را کنار هم داشت و در واقع استادی بسیجی، اسوه و الگو بود.

مهدی چمران با اشاره به یکی از دست‌نوشته‌های شهید مصطفی چمران که در آن به جامع اضداد بودن خود را اشاره می‌کند، به قرائت این نوشتار شهید پرداخت و بیان کرد: حدید و اشک، این منم، چه معجون عجیبی! طبع لطیف، قلب حساس، چشم اشک‌آلود، وجودی که تار و پودش با عشق و محبت سرشته شده است. آنگاه حدیدتر از حدید، سخت‌تر از خارا، محکم‌تر از کوه، عجبا اشک و آهن چگونه با هم جمع شده است؟

وی همچنین در ادامه با اشاره به دو نامه و خطابه شهید چمران که یکی را در بدو ورود به لبنان و دیگری را در بدو ورود به ایران نوشته، گفت: نامه نخست را در بدو ورود به لبنان که از آمریکا و مصر وارد می‌شود، می‌نویسد. لبنان آن روز هم لبنان حزب‌الله امروز نبوده است، ایشان در بدو ورود خود به لبنان با مردم آنجا صریح می‌گوید: «ای شیعیان حسین، من بشارتی عظیم برای شما آورده‌ام که حلّال همه مشکلات است و جبر تاریخ را در برابر اراده آهنین‌اش تسلیم می‌کند و راه بسته ما را به آسمان و گشایش خورشیدوار طوفان ظلمت را محو و نابود می‌کند و طاغوت را سرنگون ساخته و فرشتگان سرود پیروزی سر می‌دهند و معراج به آسمان‌ها می‌رود و ما را از خاک تیره صعود داده و به اعلا علیین می‌رساند. این بشارت خیر و پیروزی و وصال به معشوق و بشارت شهادت است. دوستان، من پیشاپیش شما پرچم شهادت را به دستان گرفته‌ام و راه حسین را که معتبر است، دنبال می‌کنم، من تصمیم گرفتم در برابر اسرائیل حتی با مشتی محکم علیه توپ او بجنگم و با ایثار خون خود راه نجات شیعیان را در صحنه عظیم تاریخ ترسیم کنم. من آمده‌ام که به اسرائیل بفهمانم در تاریخ روسیاه‌اش خواهم کرد و در هر بیراهه‌ای چه در ته دره‌ها و قله کوه‌ها و در هر کجایی که امکان یابم با گلوله‌ای به اسرائیل پاسخ خواهم داد. من راه خود را یافته‌ام و مطمئنم که پیروزی و نجات شما نیز در مسیر راه حسین است و بس». شیعیان حسین در آن برهه زمانی مقاومت لبنان را پایه نهادند و در سال ۱۳۴۹ دانه‌های مقاومت اسلامی را غرس کردند و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران این مقاومت را قوت بخشیدند و نتایج آن‌را امروز به صورت مقاومت حزب‌الله می‌بینیم.

مهدی چمران در ادامه سخنان خود با اشاره به نامه دوم برادر شهیدش که در بدو ورود به ایران نوشته گفت: شهید دکتر چمران در این نامه خطاب به مردم آورده است: «خدایا به شکرانه این پیروزی بزرگ (انقلاب اسلامی) خوش دارم که هدیه‌ای تقدیم تو کنم؛ اما چیزی جز جان ندارم، من از شدت سرور می‌سوزم، می‌لرزم و شرم‌زده‌ام و نمی‌دانم خدایا تو را چگونه شکر کنم. می‌خواهم همه چیز خود را بدهم، می‌خواهم خود را قربانی کنم، با کمال اخلاص آنچه دارم تقدیم می‌کنم، مالی ندارم، ملکی ندارم، درویشم، بی‌چیزم، فقط قلبی سوزان دارم که آن را هم تقدیم کرده‌ام و جانم ناچیزتر از آن است که برای تقدیم آن بخواهم منتی بگذارم، جانم که چیزی نیست. خدایا من آمده‌ام، با همه وجودم، با قلبم و روحم، آمده‌ام که خود را قربانی راه تو کنم، آمده‌ام تا همه حیات و هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم تو کنم، من چیزی از تو نمی‌خواهم، من سربازی گمنامم، من درویشی سراپا برهنه‌ام و هنگامی‌که چشم از جهان فرو می‌بندم می‌خواهم که هیچ چیز نداشته باشم».

در ادامه این مراسم، مجتبی زارعی، رئیس سازمان بسیج اساتید کشور در سخنانی بیان کرد: نزدیک به ۱۱۰ سال نزاع ساختگی و تصنعی علم و ایمان، دین و توسعه، هویت ملی و هویت اسلامی، تضاد سیاستگذاری عمومی و دین در جریان این کشور وجود داشته و اوج آن در دهه ۷۰ بوده است و دو پارادیم روشنفکری لیبرال در حوزه علم و تکنوکراسی لیبرال در حوزه کشورداری را موجب شده است.

وی ادامه داد: در آن جریانات، رهبر حکیم و فقید، ۳۰ سال صبوری کردند و امروز جریان و پارادایم روشنفکری لیبرال در دو حوزه علوم تجربی و انسانی سر به زیر شد و او که طرفدار آزمایشگاه و توسعه علم و فناوری شد، فقاهت حکیمانه بود و آنکه روزگاری پشت علم و فناوری می‌ایستاده، امروز پنهان شده و خاموش است.

وی افزود: جریانی که می‌گفته مدیریت فقهی ناتوان از درک غوغای صنعت است، گم شده و پیدا نیست. در حالی که همه کار‌ها را یک دستگاه و پارادایم فکری که نام آن فقاهت حکیمانه است، جابجا کرد و امروز فضا مهیاست که در استان‌ها، پایتخت و سطح حاکمیت به داد مردم برسیم و جنبش بسیج اساتید به این موضوع فکر می‌کند و آن‌ها حاضرند در هر مکان، زمان و دانشگاهی درباره اینکه چه کسی در این کشور دنبال علم نافع بوده در منظر افکر عمومی حرف بزنند.

در این مراسم همچنین از تعدادی از استادان دانشگاهی که دارای سوابق علمی و انقلابی ویژه‌ای بوده و سوابق آن‌ها در کمیته علمی برگزاری این همایش بررسی شده است، به‌منزله استادان تراز انقلاب اسلامی تجلیل شد.

یادآور می‌شود، ۳۱ خردادماه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران در تقویم کشور به نام روز بسیج اساتید نامگذاری شده است که هر ساله استادان دانشگاه‌های سراسر کشور با برگزاری مراسم ویژه‌ای، یاد و خاطره این شهید را گرامی می‌دارند.

انتهای پیام
captcha