اصول فقه کنونی نمی‌تواند منطق فهم قرآن باشد
کد خبر: 3820982
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۷
حجت‌الاسلام میرزایی بیان کرد:

اصول فقه کنونی نمی‌تواند منطق فهم قرآن باشد

گروه حوزه‌های علمیه ــ عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) با بیان اینکه قرآن کریم دارای منطقی خودبنیان است و باید با آن به فهم قرآن بپردازیم، تأکید کرد: اصول فقه کنونی که در مجموع فقط چند آیه قرآن در آن است نمی‌تواند منطق فهم قرآن باشد.

اصول فقه کنونی نمی‌تواند منطق فهم قرآن باشد/ مرجعیت منطقی قرآنبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) امروز 30 خردادماه در سومین سمینار دومین کنفرانس قرآن‌پژوهی پیشرفت در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) با بیان اینکه خطابات قرآن در مورد انسان، اجتماعی است و ما تکلیف انحصاری فردی در قرآن نداریم، گفت: همه مفهوم‌های قرآنی، کاملا تشکیکی هستند و دلالت‌های آن هم تشکیکی است مانند امر به نماز و نهی از فحشا که مرتبط با همین مراحل تشکیکی اجتماعی است.

وی بیان اینکه ذاتی انسان، اجتماعیت او است و انسان بدون اجتماع، انسان نیست تصریح کرد: بنابراین شریعت اسلام ناظر به اجتماعیت انسان است که شهید صدر از همین منظر دیده است؛ دو تن از نزدیکترین افراد به شهید صدر به بنده گفتند کسانی که منطق استقراء شهید صدر را فهم دقیق نکرده باشند در درک اصل مطلب وی ناتوان هستند و به ورطه اشتباه می‌افتند.

میرزایی گفت: اینکه ما با منطق‌های بیرونی در مورد برداشت‌های قرآنی قضاوت کنیم از اساس غلط است زیرا اولین سؤال این است که با چه منطقی قرار است سراغ فهم قرآن برویم؟ منطق‌ها در رحم‌های فرهنگ و جامعه شکل می‌گیرند و ما برای فهم قرآن به مدلی از منطق‌زدایی فرهنگی و اجتماعی نیاز داریم.

اصول فقه کنونی نمی‌تواند منطق فهم قرآن باشد

میرزایی بیان کرد: اصول فقهی که در کل چند آیه به کار گرفته است، نمی‌تواند منطق فهم کتاب‌الله شود؛ با این اصول فقه ما نمی‌توانیم کشف اراده الهی داشته باشیم بگذریم از اینکه اصول فقه نمی تواند جای منطق علم را بگیرد اما در میان علوم اسلامی ما منطقی جز علم اصول نداریم و این دلیل بر ضعف روند منطق‌سازی مسلمین است که اصولا سیر علمی مسلمین، منطق ستیزی پیشادینی بوده است.

قرآن دارای منطق خودبنیان است

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) با بیان اینکه به نظر می‌رسد منطق تراز تفکر انسان متعالی است بیان کرد: توحید امام صادق(ع) سرچشمه منطق بوده است زیرا منطق تا جایی که توحیدی است منطقی است بنابراین چرا قرآن خودش منطق خودبنیان دلالی نباید داشته باشد؟ قرآن خودش منطق الهیاتی دارد؛ از این رو خدا اینکه به لسان ما قرآن فرستاده است به معنای این نیست که با منطق ما حرف زده باشد بنابراین اینکه برخی می‌گویند ما باید فرهنگ زمانه را بشناسیم تا قرآن را بفهمیم؛ این تحمیل بر قرآن درست نیست بنابراین وقتی انسان زیاد قرآن را تلاوت کند می تواند مفهوم انسان را از درون منطق قرآن بیرون بیاورد.

میرزایی با بیان اینکه قرآن دستور به تجربه و عبرت‌گیری و پنداندوزی دارد اظهار کرد: تمامی این توصیه‌ها برای این است که ایمان در وجود انسان ایجاد شود بنابراین مفهوم عقل در قرآن به معنای تمنطق نیست و یکی از کارکردهای قرآن، تولید این منطق است گرچه ما حق داریم و چاره‌ای نداریم که مبتنی بر فهم‌های بداعی، کلمات را بگیریم ولی عرضه تعقل و منطق هم در مواجهه با قرآن داریم و باید اجازه بدهیم که خدا ادامه تحول و اصلاح تعقل را هم در ما ایجاد کند.

مرجعیت منطقی قرآن

 وی با تاکید بر مرجعیت منطقی قرآن افزود: این همه جدل، زور زدن برای این است که ما کارهایی را که دوست داریم انجام بدهیم و به نام قرآن تمام کنیم در حالی که ما باید وارد دلالت‌های منطقی قرآن شویم؛ در قرآن خطابات از پایین ترین سطوح اجتماعیت تا عالیترین سطوحات اجتماعی است. وقتی سخن از اقامه نماز است مراد سطوح تشکیکی اجتماعیت این دستور از اقامه نماز چند نفره تا تمدن اقامه صلات است.

میرزایی با بیان اینکه مرزهای دلالتی، توقیفی نیستند تصریح کرد: مثلا در قرآن واژه صلاح و فساد کاملا وضعی و خارجی است البته اشعری‌ها نگاه دیگری به بحث صلاح و فساد دارند ولی ما در مکتب اهل بیت حوزه صلاح و فساد را در حوزه عقل انسانی می‌بینیم؛ در مسئله نظام سازی هم این مسئله وجود دارد مثلا اینکه آیا قرآن واقعا مرزبندی این علوم را که می‌خواهیم به قرآن نسبت بدهیم قبول دارد مثلا بگوئیم روان شناسی و جامعه شناسی قرآنی و ...؟.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) اظهار کرد: معتقدم حتی الامکان در داوری‌ها باید کشف مراد متکلم و سخن خدا مراد باشد نه عرضه معانی از پیش بسته شده؛ در اصول فقه باید علم کشف مراد متکلم باشد و علم کشف مراد مباحث را متفاوت از وضع کنونی خواهد کرد و ممکن اسست نیمی از مباحث فعلی را نفی کرده و کنار بگذارد.

میرزایی اظهار کرد: اگر می‌خواهیم بازتولید منطق قرآن‌بنیان را کشف مراد صاحب قرآن را داشته باشیم باید از منطق قرآن بهره ببریم وگرنه اگر بخواهیم کشف منطق ملاصدرا و هگل و ... بکنیم در اینجا مدخلیتی ندارد و در علم فقه اصول هم باید مفصل و اساسی برای این کار تدوین شود.

نیاز به لغت و فرهنگ زمانه در برداشت از قرآن

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین محسن الویری در نقد سخنان وی بیان کرد: اینکه بگوئیم ما نیازمند مراجعه به تاریخ زمانه و لغات و فرهنگ زمانه برای فهم قرآن نیستیم درست نیست و باید بیشتر بر روی آن تفکر کنیم.

وی افزود: قرآن وقتی خودش می‌فرماید من به لسان شما سخن گفته‌ام بنابراین خداوند با منطق بشری سخن گفته است زیرا اگر با منطق انسان سخن نگفته باشد نطقی صورت نمی‌گیرد بنابراین برای شروع رجوع به فرهنگ زمانه و واژگان لازم است گرچه منحصر در این نیست. بنده معتقدم که باید منطق مشترکی برای تفسیر قرآن داشته باشیم وگرنه پلورالیسم عجیبی ایجاد خواهد شد.

اصول فقه کنونی نمی‌تواند منطق فهم قرآن باشد/ مرجعیت منطقی قرآن

نقدی بر سخنان حجت‌الاسلام میرزایی

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت‌پور، مفسر تفسیر همگام با وحی در سخنانی گفت: سخنان آقای میرزایی برداشت پست مدرن دارد و سر از نسبیت در می‌آورد بدتر اینکه به مبحث دانش رسیدند و این نتیجه که هیچ دانش جدیدی را نمی توان به قرآن عرضه کرد زیرا بسته‌ای در دوره ای آمده و تمام شده است.

وی افزود: چند دهه است که در کشور در همین زمینه ها بحث می‌شود و در اصول فقه ما خیلی از این مسائل حل شده است؛ به ما یاد داده‌اند که به قدر عقول مردم با آنان سخن بگویید؛ خدا با مشرک و کافر و ... حرف زده و گفته که برهان بیاورید؛ آیا این برهان و منطق، منطق مشترک است یا منطقی که صرفا خدا آن را قبول دارد؟.

وی افزود: برخی گفته‌اند زبان قرآن از عرف شروع می‌شود ولی عرفی نیست بنابراین کسی که می‌خواهد تفسیر کند باید سیر نزول و تغییر مفهوم واژگان را ببیند؛ خطاب اولیه قرآن عرب دوره جاهلی بوده است ولی سخنان آن را همه می‌فهمند و دانش‌ها و فهم‌های جدیدی که از قرآن در می‌آید بر اساس منطق امام علی(ع) یعنی استنطاق می‌تواند مبنای علم جدید هم بشود و این ظرفیت قرآن است.

مدیرحوزه خواهران اظهار کرد: اصول فقه، وظیفه‌اش اثبات حجیت و دلیلیت است؛ قواعد در اصول فقه به سمت روش حل مسئله رفته است. یکی از مباحث مهم در اصول فقه دلالت‌های تصوری و تصدیقی است یعنی اولین واکنش شما در برابر واژه‌ها دلالت تصوری است ولی این واژه در متن قرآن کشف دلالت تصدقی دارد بنابراین نمی‌توان نیاز به لغت را کنار بگذاریم.

وی افزود: کل کار مفسرین مطلبی پیش‌بینی شده و قابل فهم در راستای دلالت تصوری و تصدیقی بوده است بنابراین دستگاه ما دستگاه منطق ارسطویی است یعنی منطق قرآن به منطق ارسطو و بالعکس پیوند می‌خورد بنابراین نگرانی‌هایی که مطرح شد ناشی از این است که شاید توضیح مناسبی برای شما ارائه نشده است.

وی ادامه داد: شما می‌فرمایید در تفسیر لازم نیست معنای واژه را بدانیم ولی فهم عرب عصر نزول را باید پایه کار قرار دهیم و لازمه گسترش بعد از فهم زمان نزول که ممکن است متفاوت از فهم لغوی باشد همین است.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن گفت: ایشان در ایده‌پردازی بسیار خلاق است ولی تعمیم‌های وی، درست نیست؛ در قرآن 40 مورد ماده فلاح به کار رفته که 37 مورد به معنای اصطلاح خاص قرآنی است که با معنای واژه تفاوت دارد.  

وی افزود: در ابتدای نزول قرآن مفهوم واژه‌ها به معنای عرف نزدیکتر است ولی هرقدر به انتهای نزول می‌رسیم می‌بینیم که مفاهیم قرآن از واژه‌ها در برخی موارد کاملا متفاوت است و قرآن خواسته مفهوم یک واژه را اصلاح و القا کند.

بهمنی بیان کرد: اینکه بگوییم همه خطابات قرآن اجتماعی است در این صورت سؤالات زیادی ایجاد خواهد شد؟ زیرا مثلا در آیه «انا خلقناه من نطفة امشاج...» یک سلول از جامعه انسانی را لحاظ کرده و با جامعه کاری ندارد.

دفاع مجدد

میرزایی در دفاع مجدد از سخنانش بیان کرد: ما متاسفانه گاهی در دو منطق حرف می‌زنیم که اختلال گفت‌وگویی است؛ ما باید منطق مشترک داشته باشیم؛ شیعه و سنی با دو منطق جداگانه حرف می‌زنند و همدگر را متهم کرده و جهنمی می‌دانند بنابراین در این فضا گفت و گو عقیم است.

وی افزود: آقای بهجت‌پور می‌گوید که منطق ارسطو به قرآن و منطق قرآن به ارسطو رسیده است؛ این حرف کاملا نادرست و این صورتبندی غلط است مثلا منطق شهیدصدر اساسا منطق ارسطو را قبول ندارد.

وی افزود: بنده قائل به نسبیت‌گرایی و منطق پست مدرن نیستم، ولی گاهی حرف را هزار سال است می‌زنیم و بر آن مصر هستیم ولی باید از آن عبور کنیم؛ اینکه آیت‌الله جوادی آملی با این عظمت می‌گوید اصول فقه، قرآنی نیست و جواب نمی‌دهد نباید آن را طور دیگری توجبه کنیم.

وی در پایان تأکید کرد: بحران منطقی از دید بنده همچنان وجود دارد؛ البته در بحث فهم لغوی هیچ انسان عاقلی نمی‌گوید وقتی شما معنای لغت را نمی‌دانید سراغ لغتنامه بروید؛ این بحث ما نیست بحث این است که اگر قرار است ما مراد کسی یا خدا را بفهمیم چرا باید اینقدر سراغ لغت برویم و فکر کنیم به آن نیاز است.

انتهای پیام 

captcha