علی سلیمانی، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا درباره نمایش دینی «مردی در آیینه» و اجرای آن در ماه مبارک رمضان، اظهار کرد: طی سالهایی که در هنر این سرزمین مشغول فعالیتم، تلاش کردهام، در ایام ماه رمضان یا محرم حداقل یک نمایش را با مضمون دینی روی صحنه ببرم، در همین راستا در ماه رمضان فرصتی فراهم شد تا نمایشی با محوریت حضرت امیر (ع) در تالار وحدت به مدت ۱۵ شب اجرا شود.
وی افزود: این نمایش برداشتی جدید از زندگی حضرت امیر(ع) است. داستان این نمایش قصه مردی است که پدرش در یکی از جنگها به دست حضرت علی (ع) کشته شده و به همین جهت بهشدت از امیرالمؤمنین (ع) بیزار است. این شخص وقتی درباره حضرت امیر مطالعه و تحقیق میکند، به نکات جدیدی پی میبرد که این نفرت را به عشق تبدیل میکند. این قصه بر روی روابط انسانی تأکید ویژهای دارد و درام در آن پررنگ است، بنابراین اشکهایی که در حین تماشای نمایش بر چشمان تماشاگر مینشیند را به خوبی درک میکنم و امیدوارم بازهم توفیق تولید چنین آثاری را داشته باشم.
برای حضور سلبریتیها نیازمند سرمایه کلان هستیم
این بازیگر درباره حضور سلبریتیها در نمایشهای مذهبی بیان کرد: اینکه هنرمندان مطرح و محبوب در نمایشهای دینی حضور یابند، اتفاقی بسیار خوبی است، اما تحقق این موضوع نیازمند دو پیش شرط است، ابتدا اینکه نمایشنامههایی که در این زمینه تولید میشوند بهاندازهای خوب باشند که چهرههای مطرح برای حضور در آن اشتیاق داشته باشند. در گام بعد هم باید به لحاظ مادی این امکان فراهم شود، اما فضایی که امروزه بر نمایش دینی حاکم است دستیابی به این امر را دشوار کرده است.
سلیمانی تأکید کرد: متأسفانه تماشاگران عادت کردهاند که نمایش مذهبی را رایگان ببینند، درصورتیکه برای این ژانر باید ارزش بیشتری قائل شد و رایگان بودن این آثار سبب شده مخاطب احساس کند این ژانر ارزش هزینه کردن ندارد و در ذهن او این تفکر شکل بگیرد که همیشه این آثار با حداقل امکانات و سرمایه تولید شدهاند.
وی درباره تئاتر «چشمبهراه میرغضب» نیز که هماکنون در حال اجراست، گفت: من در نمایشهای آیینی ـ سنتی فراوانی بازی کردهام در این میان حضور در آثاری که محور آن سیاهبازی است کمتر از دیگر بخشها برایم فراهم شده است، پس خوشحالم موقعیتی پیش آمد تا در چنین اثری حضور داشته باشم، البته چشمبهراه میرغضب یک تفاوت آشکار با دیگر نمایشهای سیاهبازی دارد و این موضوع به فرم و ساختار آن مربوط است که با نمایشهای رایج در این حوزه تفاوت دارد. این اثر نقدهای گوناگونی به معضلات اجتماعی دارد.
این بازیگر ادامه داد: تمام تلاشم در این اثر این بود که نقد گزنده، این تئاتر را از حال و هوای سنتی خود خارج نکند، در همین راستا در بخشهایی از نمایش بازهم به ذات اصلی سیاهبازی رجوع میشود. اجرای این اثر بسیار پر زحمت است و بیش از یک ماه برای تمرین آن زمان صرف شده است. این در شرایطی است که عموماً برای آثار آیینی ـ سنتی چنین زمانی صرف نمیشود. برخلاف نمایشهای سیاهبازی، دیالوگهای این اثر بداهه نیست و تمام دیالوگها از قبل برنامهریزی و نگاشته شدهاند.
وی در پاسخ که مخاطبان ژانر سیاهبازی
مشخصاند، آیا این نمایش میتواند انتظارات آنها را برآورده کند تصریح کرد: در تمام شبهایی که این اثر اجرا شده است عمده مخاطبان از تماشای آن راضی بودند، زیرا میدیدند در حوزه آثار آیینی ـ سنتی هم میتوان اثر جدی و منتقدانه تولید کرد و سلیقه مخاطبان تئاتر را هم تأمین کرد.
مرگ سعدی افشار رونق را از سیاه بازی برد
این کارگردان تئاتر با تأکید بر اینکه استقبال از نمایشهای آیینی – سنتی کاهش یافته گفت: تا دو یا سه دهه پیش با حضور بزرگانی، چون سعدی افشار در سیاهبازی شاهد روزهای خوبی بودیم، اما دیگر این شکل از هنر جایگاهی در میان عامه مردم ندارد، درصورتیکه به یاد دارم در دهه ۶۰ نوارهای صوتی سیاهبازی هم به فروش میرسید، اما با فراگیر شدن وسایل ارتباطجمعی دیگر کمتر به آثار سنتی توجه شد. این کمتوجهی در شرایطی است که در کشورهایی، چون چین، ژاپن، هند و... به موضوعات بومی و سنتی اهمیتی ویژه داده میشود.
وی در پایان تأکید کرد: ظلم بزرگ دیگر به نمایش آیینی ـ سنتی این است که بگویم این شکل از آثار به لحاظ کیفی ارزش لازم را ندارد، این نگرش کاملاً غلط است که تنها بهواسطه برخی اداهای روشنفکری پیشآمده است، وگرنه کدام هنرمند یا هنردوستی فرهنگ بومی خود را بیکیفیت میداند؟ اگر قصد داریم هنر سنتی و آیینی ارتقا یابد باید با برگزاری جشنوارههای بینالمللی جهانیان را با این هنر آشنا کنیم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام