طهماسب صلحجو، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا، «متری شیش و نیم» را بهترین فیلم جشنواره سیوهفتم دانست و اظهار کرد: در میان تمام آثاری که در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر تماشا کردم، «متری شیشونیم» بهترین فیلمی بود که از دیدن آن لذت بردم. جذابیت این اثر تنها معطوف به یک بخش نیست و بررسی ابعاد گوناگون یک اثر رویکرد غلطی است که در سینما رایج شده است که به هر قسمت آن نمره متفاوت میدهند. درصورتیکه پرداختن به این شکل صحیح نیست، وقتی به فیلمی نمره بالا میدهیم یعنی آن اثر توانسته در فیلمنامه، مباحث فنی و تمام فاکتورهای گوناگون به استانداردها نزدیک شود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فیلمسازانی نظیر سعید روستایی را باید استثنایی در سینما دانست که در جوانی به پختگی کامل رسیده است؟ گفت: من با قضاوت افراطگرایانه در مورد آدمها مخالفم و این اتفاقی است که درباره سعید روستایی رخ داده است و به شدت از او تمجید میشود. سعید روستایی، فیلمساز خوبی است که اثرش هم به نظر من بهترین فیلم این دوره از جشنواره بود، اما این ارزیابی بیانگر آن نیست که پیش از این فیلم اثر بهتری در سینما تولید نشده است. سینمای ایران در عرصه اجتماعی هم آثار خوبی ارائه کرده است و قطعاً آثار بهتری نیز تولید خواهد شد، پس اگر قرار است از کسی حمایت کنیم، این حمایت نباید شکل اغراقگونه داشته باشد.
شخصیتپردازی جذاب؛ برگ برنده فیلم
این منتقد درباره شخصیتپردازی «متری شیشونیم» بیان کرد: مهمترین ویژگی این فیلم شخصیتپردازی در داستان است و همین امر سبب میشود یک بازیگر توانا به اوج برسد. در حقیقت باید گفت شخصیتپردازی ضعیف باعث میشود، کارآکتر برای بازیگر قابل درک نباشد. برای مثال شخصیتی که نوید محمدزاده از خود ارائه میدهد از منظر درام دو وجه دارد. یک وجه آن در شرارت و پلیدی است و وجه دیگر نمود یک قربانی را پیدا میکند. مثلاً وقتی در بخش نخست فیلم اینگونه القا میشود که نوید محمدزاده یک هیولاست، تماشاگر به نوعی انتظار دارد با یک فرد پلید روبهرو شود، اما در ادامه هر اندازه جلوتر میرویم لایههای پنهان این شخصیت بیشتر عیان میشود و در نهایت او را قربانی میبینیم. همین موضوع باعث میشود زمانی که سکانس اعدام را مینگریم احساس کنیم این شخصیت هم یک قربانی است.
این کارشناس سینما ادامه داد: این اتفاق برای شخصیت پلیس نیز رخ میدهد، یعنی شخصیتپردازی او بین خوب و بد در حال چرخش است. در همین راستا تماشاگر وقتی خیر و شر را در متری شیشونیم مقایسه میکند به این نتیجه میرسد در صورت تغییر شرایط، ممکن است جای پلیس و خلافکار عوض شود. در جایی دیگر از فیلم کارگردان این امر را به تماشاگر نشان میدهد، چون آنجایی که به پلیس دستبند زده میشود درمییابیم تغییر شرایط قادر است جای آدمها را عوض کند. نکته بعد اینکه، شخصیت نوید محمدزاده، فردی است دارای آرزوهایی بسیاری است که همگی در کودکی سرکوب شدهاند، به همین دلیل او نمیخواهد خانوادهاش این مسئله را تجربه کند، پس هر چه توان دارد به کار میگیرد تا آنها دچار مشکل نشوند.
شخصیتهای مثبت در آثار نمایشی واقعی نیستند
صلحجو تأکید کرد: نکته دیگر در باب شخصیتپردازی فیلم به واقعی بودن آنها مربوط است، زیرا وقتی کارآکترها را میبینیم درمییابیم که شباهت زیادی با آدمهای گوناگون اطرافمان دارند. نقطه مقابل این فیلم برخی آثار اجتماعی هستند که رویکردشان به شخصیتهای مثبت و منفی، تیپگونه است. این معضل به صورت ویژه در شخصیتها مثبت بیشتر عیان است، زیرا برخی محدودیتهای غیر قابل درک باعث شده تا شخصیتهای مثبت عاری از لغزش باشند. به همین جهت عموماً نقشهای منفی بیشتر مورد توجه تماشاگران قرار میگیرند.
وی در پاسخ به سؤالی دیگر مبنی بر اینکه آیا تصاویر این فیلم سبب ترویج خشونت نمیشود و زبانی که برای گفتوگو به کار گرفته میشود بر مخاطب تأثیر منفی نمیگذارد ؟ چنین توضیح داد: این انتقاد از نظر من پذیرفته نیست، هر انسانی دارای ۵ حس است، اما برای سینما تنها حس بینایی و شنوایی نیاز است و برای درک فیلم به حس چشایی یا بویایی نیازی نداریم. در این فیلم خشونت نه دیده میشود نه شنیده، پس چگونه میگوییم متری شیشونیم خشن است. از این گفته ممکن است برخی تعجب کنند و بگویند در فیلم صحنههای خشن دیدهاند. در جواب باید بگویم این ادعا درست نیست، چون خشونتی که در فیلم میبینیم در راستای قصه است و فیلمنامه چنین ظرفیتی را میطلبد، پس وقتی به فیلمی میتوان گفت که مروج خشونت است که داستانش اینگونه اقتضا نمیکند، اما در متری شیشونیم این خشونت در خدمت داستان است.
صلحجو در پایان تأکید کرد: خشونت آن چیزی نیست که فیلم قصد بیان آن را دارد، بلکه این اثر سعی دارد نقدی به بیعدالتی اجتماعی داشته باشد. مثلاً در سکانسی که پلیس به محل زندگی قاچاقچیها حمله میکنند و میبینیم که بچههای کوچک چگونه و در چه وضعیتی در حال آبتنیاند. این به نظرم بهترین شکل از تصویرگری بیعدالتی که میگوید، هر یک از این بچهها در صورت عدم توجه قادرند تبدیل به یک قاچاقچی شوند، پس وقتی قرار است به معضلات در آثار سینمایی بپردازیم، این نگاه باید مبتنی بر واقعیت باشد.
گفتوگو از؛ داوود کنشلو
انتهای پیام