ارکان آموزش قرآن باید تعریف شود/ نگارش کتب آموزشی بر اساس مخاطب‌شناسی
کد خبر: 1441855
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۹
سیدمهدی سیف:

ارکان آموزش قرآن باید تعریف شود/ نگارش کتب آموزشی بر اساس مخاطب‌شناسی

گروه ادب: کارشناس مرکز طبع و نشر قرآن کریم با بیان اینکه ارکان تدریس قرآن باید تعریف شود، گفت: مطالب ارائه شده در کتب آموزشی قرآن باید با در نظر گرفتن مخاطب و نیز روان، آسان، مختصر، علمی و به‌دور از تفصیل بیان شوند.

کتب بسیاری در حوزه آموزش قرآن کریم در موضوعات مختلف از آموزش قواعد، قرائت و ... در بازار نشر وجود دارند، ولی چه تعداد از آنها برای قرآن‌آموزان مناسب هستند و چقدر کارایی دارند؟
در این باره خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با سیدمهدی سیف، کارشناس مرکز طبع و نشر قرآن، به گفت‌وگو نشسته است تا به بررسی آسیب‌ها و یافتن راهکارهای رفع مشکلات این حوزه بپردازد.
ـ در حوزه نگارش کتب آموزشی قرآن کریم با چه مشکلاتی روبرو هستیم؟
در آموزش قرآن رویکردها، برنامه‌ها و روش‌های مختلفی وجود دارد. اساتید، مدرسان، معلمان و مربیان در آموزش قرآن بر اساس یکی از روش‌های تجارب، مطالعات و اطلاعات به تدریس می‌پردازند و روش مورد نظر را دنبال کرده و از آن دفاع می‌کنند.
حال در این میان شاید ما هم مدعی یک برنامه، رویکرد و روش باشیم. این یک امر طبیعی است و اشکالی ندارد، ولی در این رابطه باید به یک مسئله اصولی‌تر اشاره کنم؛ این که باید به روش آموزش قرآن و برنامه‌ریزی در این باره توجه ویژه شود.
این موضوع هم جزء روش‌های کار محسوب می‌شود و جزئی از اصل نگارش کتاب در این باره است. در این حوزه و به ویژه نگارش کتاب آموزشی قرآن کریم باید مشخص شود که رویکردی که در پیش گرفته می‌شود، چگونه است؟
باید معلوم شود که رویکرد آموزش قرآن براساس اجتهاد و استنباط شخصی و سلیقه‌ای است یا مبتنی بر مبانی خود قرآن و مبانی عقل و منطق.
برای مثال رویکرد مرکز طبع و نشر قرآن، آموزش جامع قرآن است؛ معنای جامعیت آموزش یعنی ما فقط به بُعد تلفظ و قرائت توجه نکنیم، بلکه به همه ابعاد توجه داشته باشیم؛ یعنی هم قرائت و هم مباحث مربوط به تلفظ و قرائت قرآن و در کنار این رویکرد، مباحث مربوط به درک و فهم و تدبر را نیز مورد توجه قرار دهیم.
در این رویکرد تلاش می‌شود که به همه ابعاد آموزش قرآن نگاه بکنیم؛ یعنی آموزش جامع قرآن براساس اقتضای عقلی و منطقی خود موضوع و آنچه در خود قرآن و سنت و سیره پیامبر اکرم و معصومین(ع) آمده است.
ـ لطفاً درباره نحوه اجرای این رویکرد در کتب علوم قرآنی توضیح دهید.
برای این موضوع باید برنامه داشت و این دومین نکته در تألیف کتب علوم قرآنی به شمار می‌آید. در این راستا باید روش و برنامه مشخص باشد؛ به این معنی که باید به اجزای تدریس قرآن در قالب ارکان تدریس هم توجه کنیم.
ـ ارکان تدریس قرآن و ارائه آنها در این گونه کتاب‌ها باید به چه نحوی صورت گیرد؟
ارکان تدریس یعنی اینکه تدریس تعریف بشود؛ به این معنی که وقتی می‌گوییم «آموزش قرآن»، مشخص باشد که منظور چیست؟ آیا تلفظ حروف و حرکات و کلمات قرآن یا آهنگ و صوت تلاوت یا مثلاً وقف و ابتدای قرآن، قرائت یا درک و فهم تفسیر یا تدبر مورد نظر است.
برای مشخص شدن برنامه آموزش قرآن و نگارش کتاب بر پایه آن، همه این موارد باید تعریف شود. با این اقدام، سطوح مخاطبان نیز تعیین می‌شوند که مثلاً روش ارائه شده در اثر مربوط به مخاطبان مبتدی، متوسط، سطح عالی یا ممتاز است.
بر این اساس تعریف می‌شود که اثر حاضر برای کدام سطح از دوره متوسطه یا سطح عالی دانشگاه تهیه و تدریس خواهد شد. با این اقدام مشخص خواهد شد که مؤلفان بر چه پایه و اساسی باید کار کنند؛ زیرا هدف آموزش آنها تعیین و تعریف شده است.
از سویی هدف پایان دوره نیز مشخص خواهد شد؛ به این معنی که کتب مورد نظر با ارائه چنین آموزشی، چه انتظاری از قرآن‌آموز دارد و می‌خواهد وی را از چه نقطه‌ای به کدام نقطه برساند و وی با مطالعه این کتاب به چه مهارت‌هایی دست خواهد یافت. این موضوع همان هدف تعیین شده در این راستاست.
ـ آیا با مشخص شدن تعریف نگارش اثر و جزئیات و اهداف، کار دیگری نیز باید صورت گیرد و موردی وجود دارد که کارشناسان مؤلف باید به آن توجه داشته باشند؟
این روش به مؤلف کمک می‌کند تا درک کند که چند درصد از انتظاراتش برآورده می‌شود و آیا در این راستا موفق عمل کرده است یا تا حدودی به موفقیت دست پیدا کرده و یا ناموفق بوده است. اگر در این راستا انتظارات و اهداف مشخص نشوند، نمی‌توان امیدوار بود که بتوان به نتیجه درستی دست پیدا کرد.
رکن سوم در این  حوزه، محتوای کتب آموزش قرآن است. اینکه محتوا شامل چه بخشی باید باشد، از جمله اینکه به آیات قرآن در سطوح مختلف از نظر تلاوت، تلفظ، خواندن، درک و فهم توجه، تدبر و استفاده از آیات باید توجه شود.
رکن چهارم آموزش، وسایل مورد نیاز است که برای این منظور مشخص شود که با تعریف و اهداف و محتوای مشخص از چه نوع ابزار و وسایلی می‌توان استفاده کرد. برای مثال در کنار تألیف کتاب آیا به ابزارهای صوتی همچون لوح فشرده، نرم‌افزار یا وسایل کلاسیک دیگر از جمله ابزارهای عمومی و برخی وسایل خاص نیاز است یا خیر.
وسایل آموزشی بر اساس سه رکنی که گفته شد، بنا بر اینکه کدام یک در این راستا موثرتر خواهند بود انتخاب می‌شوند. پس از مشخص شدن موارد مورد نیاز، باید برنامه زمانی نیز مشخص شود که در چه مدت زمانی آموزش قرآن برای سطوح مختلف قابل انجام است تا بر اساس آن تألیف کتاب نیز صورت بگیرد.
بر پایه زمان، میزان صفحات و فصول کتاب آموزشی نیز مشخص می‌شود که برای مثال یک یا سه ماه، یک فصل آموزشی یا یک ترم برای آموزش در نظر گرفته می‌شود. در این حوزه روش تدریس نیز اهمیت دارد.
ـ نحوه ارائه مبانی و قواعد و اصول آموزش قرآن کریم در کتب این حوزه چگونه است و شما چه روشی را پیشنهاد می‌کنید؟
برای مثال اینکه آیا باید ابتدا قرائت را در کتب آموزشی قرار دهیم و به آن بپردازیم یا اینکه ابتدا قواعد را به قرآن‌آموز یاد دهیم. همین طور با توجه به اینکه قصد داریم جمع‌خوانی کنیم یا فرد‌خوانی، محتوای کتب باید متفاوت باشد. گاهی نیز لازم است هر دو روش را با هم تلفیق کنیم.
زیرا قرائت انواع مختلف دارد که تحقیق، ترتیل و آموزشی از آن جمله هستند. با توجه به این رویکرد، اینکه قواعد چطور آموزش داده شوند نیز متفاوت است. برای مثال آیا باید مثل کتب قدیم و به اصطلاح توصیفی آموزش داده شود یا به شکل دیگر که این موضوع نیز در نگارش کتاب باید مورد توجه قرار گیرد.
در این راستا، قواعد و سطح‌بندی آنها بر اساس نوع مخاطبان و سطح آنان باید متفاوت باشد. برای افراد مبتدی باید به زبان ساده، کوتاه و کاربردی باشد و در سطح دوم، در کنار اینکه قواعد باید راحت بیان شوند، ولی کامل‌تر از سطح نخستین هستند.
سپس در سطوح سوم و چهارم به شکل تخصصی‌تر و کامل‌تر و فنی‌تر بیان شود و در این بخش از اصطلاحات، تعاریف و آموزش علمی استفاده شود که این موضوع اهمیت خاص خود را دارد.
آیا بیان آنچه قدما در این باره در کتب قدیمی گفته‌اند باید پیش گرفت و همه قواعد را برای همه سطوح بیان کرد یا اینکه مطالب در کتب مختلف و برای سه سطح مبتدی، متوسطه و عالی به سه زبان بیان شود.
ـ آیا در این راستا بنا به نص صریح قرآن کریم مواردی از باب تذکر آمده است؟
البته این مواردی که بیان شد در خود قرآن دارای مبانی متعدد است که در سیره معصومین(ع) نیز می‌توان به آن اشاره کرد. در اوایل سوره مبارکه ابراهیم آمده است که «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ»؛ یعنی ما هیچ پیامبری را به رسالت نفرستادیم، مگر به زبان قومش تا به آنها بفهماند و برای آنها پیام ما را روشن کند.
بر اساس این آیه از قرآن کریم، هر پیامبری به زبان قوم خود به تبلیغ و ارائه پیام الهی می‌پرداخته است و با همان زبان ارائه طریق می‌کرده و رسالت خود را به انجام می‌رسانده است.
در روایت مشهوری از پیامبر اکرم(ص) آمده است که «نحن معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم»؛ به ما پیامبران دستور داده شده است که به اندازه درک و ظرفیت مردم با آنها سخن بگوییم.
این مبانی بسیار مهم باید در آموزش قرآن و کتب درسی آموزشی قرآن کریم لحاظ شوند. از سویی در قرآن کریم نیز آمده است که «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا»؛ خداوند به اندازه وسع و توانایی هر فرد به وی تکلیف می‌کند.
همچنین در قرآن کریم آمده است که «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمْ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمْ الْعُسْرَ»؛ خداوند آسانی و هموار بودن را برای شما می‌خواهد و عسر و سختی را برای شما نخواسته است.
در جای دیگری از قرآن کریم خداوند می‌فرماید «وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ»؛ ما قرآن را برای یادآوری، آموختن و پندگیری هموار و آسان کردیم. این مبانی مهم از جمله اصولی است که معلم و مؤلف کتب قرآنی نباید از آن غافل باشد.
چرا که اگر در این راستا و در نگارش کتاب و آموزش قرآن مخاطبان را به درستی شناسایی نکنیم و اصطلاحات و تعاریف سنگین را به افراد مبتدی ارائه کنیم یا در سطوح بالا برای افرد سطح عالی مسائل پیش پا افتاده را بیان کنیم، قطعاً اثرگذاری مورد نظر را دریافت نخواهیم کرد.
امیرالمومنین(ع) فرمودند که «عدل یعنی وضع الشی فی موضعه». بر این اساس یکی از تعاریف عدل این است که هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. اگر از جاده و راه عدل منحرف شویم، به بیراهه رفته‌ایم. از این رو باید ببینیم در روش‌ خود چه ساز و کاری را در پیش گرفته‌ایم. اینکه در کتب علوم قرآنی باید قواعد برای همه افراد به یک زبان گفته شود یا اینکه زبان‌های متعدد را برای بیان آنها به کار بگیریم و به ترتیب سطوح مختلف به بیان قواعد بپردازیم که البته این بهتر است.
ـ شما چه پیشنهادی در این باره دارید؟
باید بر اساس نیاز مخاطب و اینکه در کدام بخش‌ها دارای مشکل و اشتباه است و سؤال دارد به بیان مسائل بپردازیم. وقتی گفته می‌شود که مسائل و قواعد باید آسان، کوتاه، مختصر، علمی و کاربردی گفته شود، یعنی از تفصیل مطلب پرهیز کنیم.
نباید مطالب خارج از حوصله قرآن‌آموز چه در سر کلاس درس و چه در کتب تالیفی که به قرآن‌آموزان ارائه می‌شود، بیان شود. چنین روش‌هایی در آموزش قرآن منطقی نیست. سلیقه را زیر سؤال نمی‌بریم، ولی کارهای نوشتاری در این حوزه باید منطقی و دارای مبانی و اصول درست باشد.

captcha