رد پای صوت ماندگار استاد مولایی در سال‌های دور + فیلم
کد خبر: 1444473
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۳
«در سایه استاد»/

رد پای صوت ماندگار استاد مولایی در سال‌های دور + فیلم

کانون خبرنگاران نبأ: استاد مولایی با مداومت انس با قرآن این‌چنین نقطه جذب و اتصال دل‌هایی می‌شود که هر کدام خود سر سلسله‌دار حلقه‌ای از زنجیر اتصال به ربوبیت شده‌اند؛ فردی که محبوب قلب‌ها می‌شود و مقامش نزد همراهان و حتی بزرگان افزون می‌شود و به راستی هم‌نشینی در محضر قرآن و عالم بودن به علمی که از آیات کلام وحی در جان استاد تزریق می‌شد، این‌چنین او را به جایگاهی می‌رساند که نه تنها بر سر زبان‌ها بلکه در دل‌ها نیز اکبرالقراء لقب می‌گیرد.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ، زمانی که قرار شد از استاد مولایی بیشتر بدانیم و هم‌کلام آنهایی شویم که سال‌های زیادی از هم‌جواری با استاد بهره‌مند شده‌اند، شاید نمی‌دانستم که این نشست و این گفت‌و‌گو‌ها ما را با خود به روزهایی ببرد که هر چه بیشتر می‌شنویم، همانند تشنه‌ای که از آب دریا می‌نوشد، تشنه‌تر خواهیم شد.

ساعت 11 روز چهارشنبه، کانون خبرنگاران نبأ خبرگزاری ایکنا میزبان سه شاگرد استاد مولایی بود، سه تن از کسانی که هم‌جواری با استاد را با بند بند وجود خود لمس کرده‌اند؛ محمدرضا خرمیان که روزهایی از جمله مقام آوران عرصه قرائت قرآن بود.

محسن مظاهری که در میان اشک‌ها و بغض‌های خاموشش، به درازای یک عمر بیش از 50 سال همراه و هم‌گام با استاد مولایی، روزگار گذرانده و امروز با یادآوری لحظات همراهی‌اش با استاد، آهی بر دل می‌نشاند و چشمان دعایش رو به آسمان است و امید به لطف رب تا بازگرداند آن همراه سال‌های دور و درازش را.

و سیدعباس میرداماد که پس از انقلاب تنها کسی بوده که اجازه‌نامه رسمی از استاد مولایی جهت اداره جلسات استاد کسب کرده و هم‌اکنون پس از آغاز دوران کسالت استاد مولایی، اداره جلسات مسجد حجت‌ابن الحسن(عج) را برعهده داشته است.

حال امروز در جوار این سه همراه قدیمی، از سال‌هایی دور می‌شنویم، از اولین روزها، اولین دیدار‌ها، اولین گام‌ها و همراهی‌ها، اولین تشرها، اولین تشویق‌ها، اولین جاذبه حضور در جلسات استاد مولایی و ... . و آن قدر این لحظات و این بودن‌ها، شنیدنی بود که ساعت‌هایی جدایمان کرد از این روزها و جامعه‌ای که شاید کمتر بتوان چنین رنگ قرآنی در آن یافت.

شاید اسم استاد را خیلی از قرآنیان بارها و بارها شنیده باشند؛ سال‌های زیادی از آن روزی می‌گذرد که رهبر معظم انقلاب ایشان را اکبرالقراء کشور خطاب کردند؛ هم او که در کنار جلسات قرآن خویش، سعی در تربیت انسان‌هایی داشت که هر کدام وجهی از وجوه آیات کلام‌الله را به تصویر کشیده‌اند.

استاد که خود «استاد‌الاساتید» لقب گرفته‌اند و شاگردانشان هر کدام خود استادی بزرگ در عرصه قرائت قرآن محسوب می‌شوند، همیشه تأکید داشت که قاری صرف بودن مهم نیست؛ باید متخلق به خلق قرآنی بود و همین ویژگی‌ها و سادگی‌ها و نفوذ کلام استاد بود که این روزها، جوان‌ترهایی که شناخت زیادی از استاد ندارند، با شنیدن خاطرات استاد مولایی حسرت نشنیدن کلام استاد را با خود همراه می‌کنند.

بغض‌های خاموش در کلام شاگردان استاد مولایی

وقتی پای صحبت‌ها نشستیم در ابتدا شاید مانند بسیاری از گفت‌وگوها، انتظار شنیدن صفات استاد مولایی را از زبان شاگردانشان داشتیم اما صحبت‌ها که گرم‌تر شد و گپ‌و‌گفت‌ها به سال‌های دور کشید، می‌شد با تمام وجود در میان لبخند‌ها و دعا‌ها و یاد‌ها، بغض‌های خاموشی را دید، که در لابه‌لای این سه شاگرد استاد به تصویر کشیده می‌شد.

محمدرضا خرمیان، از سال‌های دور همراه با استاد و جلسات قدیمی دنیایی حرف و خاطره دارد از روزهایی که در سایه استاد سپری کرده و می‌کند. چشمانش دنیایی حرف است و خاطره و یاد از استاد.

اما در آرامشی که میان آیات قرائت شده‌اش نهفته؛ دردی پنهان دارد از این روزها، از این روزهایی که استادش، استادمان، استاد بزرگ قرآن و انسان‌سازی، بر تخت بیمارستان آرام چشمان خود را بسته؛ و هر کدام در دل دعایی دارند از بازگشت استاد و چشمانی که گاه و بیگاه در میان کلامشان به آسمان دوخته می‌شود. نگاهی پر امید بر درگاه رب تعالی تا بازگرداند نگاه پدرانه و پر مهر استاد مولایی را به جلسات قرآنشان.

استاد مولایی در کلام محمدرضا خرمیان

خرمیان نقل خاطرات خود  از استاد را با حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آغاز می‌کند:  پیامبر اکرم(ص) در این حدیث بیان فرمودند که فضل و برتری این کتاب الهی نسبت به سایر کتبی که بشر نوشته از زمان خلقت آدم ابوالبشر تا به امروز مانند فضل و برتری خداوند است به انسان.

امروز که در اوج تکنولوژی صنعت و چاپ و مسائلی از این دست هستیم، شاید بتوان گفت که در دنیا چندین میلیارد کتاب چاپ شده است. 1500 سال قبل پیامبر اکرم(ص) در عظمت این کتاب الهی فرمودند که اگر بخواهیم مقایسه‌ای بکنیم این کتاب الهی با همه عظمتش نسبت به میلیاردها کتابی که بشر نوشته فضل و برتری‌اش نسبت به کتاب‌های دیگر مانند فضل و برتری خدا است نسبت به انسان.

قرآن کتاب هدایت انسان‌ها است؛ به‌صورت عمومی برای تمام بشریت و به‌صورت خصوصی برای ایجاد تقوا در بین مسلمان‌ها است. این کتاب مانند کتاب‌های دیگر کتابی برای مطالعه نیست که انسان آن را باز کرده و با چشم سر، شروع به خواندن کنند. بلکه این کتاب همان‌طور که از اسم آن برمی‌آید و می‌دانید، به معنای خواندنی است که انسان باید بخواند و قرائت کند؛ مطلب سوم اینکه در احادیث زیادی پیامبر اکرم(ص) فرمودند که برای هر چیزی خداوند زیبایی آفریده و زیبایی این کتاب الهی این است که انسان‌ها با صوت نیکو و با قرائت بسیار زیبا آن را بخوانند.

بنابراین ما مسلمانان افتخارمان به این است که هم‌اکنون در جمهوری اسلامی ایران زیربنا و سنگ زیرین آسیای قانون اساسی ما بر اساس قرآن تدبیر شده و اینکه در نظامی زندگی می‌کنیم که سنگ زیرینش و تمام نهادها بر اساس قرآن مدیریت می‌شود.

ما در خانواده‌هایی مذهبی و عاشق قرآن بزرگ شده‌ایم و خداوند عنایت کرده که میان هزاران انسان دیگر، عده‌ای مورد عنایت و تفقد قرار گرفته که صوت زیبا دارند و با این کتاب الهی مأنوس شده‌ و با دعای پدر و مادر و همراهی خانواده‌ به‌سوی جلسات قرآنی ترغیب شده‌اند.

40 سال در «سایه استاد»

امروز در این نشست که با عنوان «در سایه استاد» برگزار شده، جهت بیان خاطراتی از استاد مولایی همراه با بزرگوارانی مانند حاج آقای مظاهری و استاد بزرگوار جناب آقای حاج سیدعباس میرداماد که از قاریان بین‌المللی قرآن کریم هستند، افتخار داریم اعلام کنیم که از همان زمان و دوران طفولیت با جناب استاد حاج ابراهیم پورفرزیب معروف به مولایی آشنا شدیم. آشنایی بنده با استاد مولایی از سال 1353 آغاز شد و بیش از 40 سال است که در خدمت این استاد بزرگوار هستیم.

60 سال خدمت به قرآن

استاد مولایی بیش از 60 سال است که در خدمت قرآن بودند. یعنی هر روز از ساعات اولیه صبح و یا اگر شب بوده از ساعات اولیه شب در محضر قرآن، دو زانو می‌نشستند و قرآن تلاوت می‌کردند و تدریس قرآن داشتند؛ ایشان شاگردان بسیار زیادی از عاشقان قرآن را با علم و با حلم خود، در مسیر قرائت قرآن هدایت کردند.

شب‌های رمضان و مسجد شیخ فضل‌الله نوری

استاد مولایی در طول هفته چندین جلسه داشتند. شب‌های ماه مبارک رمضان در مسجد شیخ فضل‌الله نوری که الان در خیابان بهشت تهران قرار دارد محافل قرآنی برگزار می‌کردند این مسجد یکی از مساجد قدیمی تهران بود که بعد‌ها بازسازی شد.

شب‌های ماه مبارک رمضان 30 شب در این ماه برنامه‌های مختلف قرآنی داشتند که بسیار بسیار این جلسات استاد، هیجان‌انگیز و شورآفرین بود. این جلسات از دو قسمت تشکیل می‌شد، که قسمت اول مخصوص کسانی بود که تازه به مباحث قرائت قرآن راه یافته بودند و این‌ها که نوعا مبتدی بودند، قرآن را با قرائت می‌خواندند و استاد هم ایراداتشان را می‌گرفت.

شب‌های خاطره‌انگیز رمضان با حضور استاد مروت و استاد مولایی

بخشی از شب کلاس مخصوص به این افراد برگزار می‌شد و از ساعتی به بعد جلسه اصلی استاد مولایی آغاز می‌شد؛ در آن جلسات قاریان بنام آن زمان (سال‌های 50  تا 60 هجری شمسی) می‌آمدند و قرائت‌های زیبایی را انجام می‌دادند. این جلسات و حلقه‌هایی که در مسجد شیخ فضل‌الله نوری تشکیل می‌شد، بسیار خاطره‌انگیز است چراکه بزرگانی همچون استاد محمدتقی مروت و استاد مرحوم محمد غفاری در این جلسات به قرائت قرآن می‌پرداختند و بنده شاید تا چندین سال خودم صدای این بزرگان را ضبط می‌کردم.

خرمیان که با عبور از سال‌های دور، لبریز از یاد آن سال‌ها و جلسات قرآن استاد در ذهنش لحظه به لحظه پررنگ‌تر نقش می‌بندد، نگاهش به خاطرات آن سال‌ها پر کشیده و چشمانش در حسرت درک دوباره آن لحظات ناب، به گذشته‌هایی دوخته می‌شود که عطر استاد می‌دهد، بوی بهشتی که از لحظه لحظه آن بهره‌مند می‌شدند و حال مدت‌هاست که تنها یاد آن عطر دل‌انگیز در میان خاطرات‌شان باقی مانده است.
محمدرضا خرمیان در ادامه سخنانش پس از تأملی کوتاه می‌افزاید: آن‌ شب‌های ناب رمضان، یک شب آقای مروت تلاوت قرآن داشتند، یک شب مرحوم غفاری، که شب‌های بسیار بسیار خاطره‌انگیزی بود آن قرائت‌های قرآنی که این اساتید در آن شب‌ها به جای گذاشتند.

مسجد‌الرضای تهران و جلسات صبح‌های جمعه

جلسه دیگری که استاد مولایی در آن سال‌ها اداره می‌کردند، جلسه‌ای در مسجدالرضای تهران بود که در روزهای جمعه، در طول سال برگزار می‌شد. مسجدالرضا در انتهای خیابان بهار در کوچه‌ای بود که به خیابان هفت تیر منتهی می‌شد و این جلسات استاد نیز بسیار معروف بود.

ساعت‌ها دو زانو در محضر قرآن بود

خیلی از افرادی که الان خود مطرح هستند و از اساتید مسلم قرآن کریم، در این جلسه شرکت می‌کردند؛ این جلسات بیش از 50 سال برگزار می‌شد، صبح‌های جمعه استاد از ساعت 6 صبح تشریف می‌آوردند، با وضو دو زانو در محضر قرآن بیش از 3 الی 4 ساعت می‌نشستند و تا ساعت 11 قبل از ظهر این جلسه را مدیریت می‌کردند.

قاریان قرآن، بنده، آقای سیدعباس میرداماد و دیگران در این جلسه قرآن تلاوت می‌کردیم و اگر ایرادی داشت استاد ایراداتش را برطرف می‌کرد؛ این جلسات تا همین اواخر ادامه داشت؛ بعد از انقلاب این جلسه به مسجد حجت ابن الحسن(عج) در انتهای خیابان سهروردی انتقال یافت که هم‌اکنون توسط آقای میرداماد، این جلسات ادامه پیدا می‌کند.

شب‌های دوشنبه و جلسات مجمع قاریان قرآن

یک جلسه دیگری آقای مولایی داشتند به نام مجمع قاریان قرآن کریم که این جلسه سیار بود و شب‌های دوشنبه هر هفته برگزار می‌شد؛ یعنی یکشنبه شب‌ها در منازل افرادی که دوستدار و عاشق قرآن بودند، برگزار می‌شد و ما از همان قبل از انقلاب در این جلسات شرکت می‌کردیم.

سختی‌های سهل و آسان

آن زمان‌ها وسایل نقلیه نبود؛ ماشین که هیچ، شاید یک دوچرخه هم نداشتیم، ولی به هرحال آن عشق به قرآنی که در دل ما بود و علاقه‌ای که به قرآن داشتیم و شیفته آن بودیم، سختی‌های رفت‌و‌آمد مسیر را در نظرمان زیبا جلوه می‌داد و در این جلسات با عشق، شرکت می‌کردیم.

قدمت 50 ساله محافل دعای کمیل با صوت استاد مولایی

جلسه دیگری که استاد مولایی داشتند جلسه دعای کمیل ایشان بود که شب‌های جمعه با قدمتی بیش از 50 سال در منازل افراد برگزار می‌شد؛ از قبل از انقلاب این جلسات نیز آغاز شده بود. اول هر جلسه یک نفر از اعضا، آیاتی از قرآن را تلاوت می‌کرد و پس از آن، استاد خود دعای کمیل را از حفظ می‌خواندند؛ بیش از 50 سال هر هفته دعای کمیل را از حفظ در این جلسات می‌خواندند.

گاهی میان این جلسات مداحی نیز می‌شد؛ یکی از نکات  قابل توجه استاد مولایی این بود که در عین اینکه استاد بزرگی در عرصه قرائت قرآن و اختلاف قرائت بودند، عاشق امام‌حسین(ع) و اهل‌‌بیت‌(ع) نیز بودند.

استاد مولایی عاشق اهل‌ بیت(ع) بود

معمولا وقتی مدیحه‌سرای اهل‌ بیت(ع) عصمت و طهارت شروع به مدیحه‌سرایی می‌کرد چشمان استاد در اشک می‌نشست و برای مظلومیت اهل‌ بیت(ع) بسیار گریه می‌کرد. ما با استاد بسیار مسافرت می‌رفتیم، در سفری که به مکه معظمه داشتیم، من ساعات زیادی به تنهایی در محضر استاد بودم.

استاد این را از دل خود بیان می‌کردند که من از بین اهل‌‌بیت عصمت و طهارت، عاشق امام حسین(ع) هستم و چند بار این مطلب را از زبان ایشان شنیدم، واقعا هم همین‌طور بود، وقتی روضه‌ای در رثای امام‌ حسین(ع) خوانده می‌شد، ایشان با تمام وجود گریه می‌کردند و این روح معنویت در استاد همیشه بود و هنوز هم هست.

خرمیان که با یادآوری خاطرات سال‌های دور گاهی لبخندی بر لب می‌نشاند و گاهی با بغضی پنهان از استاد یاد می‌کند، با تمام وجود سعی دارد، بخشی از دریای صفات پسندیده استاد را بتواند در کلام بگنجاند.

در میان بیان خاطرات خرمیان نگاهم به دو همراه وی می‌افتد. دو استاد بزرگ قرآن، دو همراه دیگر از همراهان قدیمی و سال‌های دور استاد مولایی؛ گاه گاهی در میان کلام خرمیان، با سر حرف‌هایش را تأیید می‌کنند و گویا ذهن این دو همراه نیز، به گذشته‌هایی پرواز کرده که در سایه استاد، روزگار را ناب و معطر به عطر حضور استاد لمس کرده بودند.

با خود می‌اندیشم چه بزرگ سعادتی است برای این سه بزرگوار که روزهایی در محضر چنین مردی می‌نشستند و هم‌کلام وی می‌شدند و چه بی‌سعادت بودیم که حتی لحظه‌ای از درک این استاد بزرگوار غافل شده‌ایم.

اویی که به واسطه هم‌جواری با محضر قرآن، آن‌چنان لبریز از عطر خدا شده بود که همراهانش نیز آن عطر را با خود به این نشست صمیمی آورده‌اند؛ هر لحظه که بیشتر و بیشتر از استاد مولایی می‌شنوم در دلم حسرتی بزرگ می‌نشیند، حسرت عدم درک حضور چنین انسانی که شاید به جرأت بتوان گفت، ذراتی نورانی از درخشش آیات کلام وحی را با خود همراه داشت.

زمان می‌گذرد و حسرت‌ها باقی می‌مانند

آیا امروز که استاد زیر دستگاه‌ها و لوله‌های تنفسی با چشمانی بسته آرام خفته، را نباید دریافت؟ آیا حال که لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر از استاد مولایی می‌شنویم، نباید برای درک بیشتر او، کنار شیشه بخش مراقبت‌های ویژه برویم برای ملاقات استاد. گرچه استاد مظاهری این روزها کهولت سن، شاید برایش توان ملاقات هر روزه استاد را باقی نگذاشته، اما می‌گوید هر روز به دیدن استاد می‌رود و گاهی اگر نتواند حال استاد را تلفنی از فرزندش جویا می‌شود.

شهرت بین‌المللی استاد مولایی/ حضور قاریان مصری در منزل استاد

خرمیان که یکی از ویژگی‌های خاص استاد را خشوع وی در عین شهرت بین‌المللی که داشت، می‌داند، می‌افزاید: استاد مولایی یکی از چهره‌های بین‌المللی قرآن کریم هستند که در قبل از انقلاب نیز از شهرت خاصی برخوردار بودند و بسیاری از قاریان او را با عنوان قاری بین‌المللی قرآن کریم می‌شناختند و اگر قرائی از کشوری مثل مصر می‌خواستند به ایران آمده و در ایران اسکان پیدا کنند، به منزل استاد مولایی می‌آمدند؛ ما شاهد بودیم در حسینیه ارشاد و در فضاهای دیگری که محافل انس با قرآن برگزار می‌شد، از سال 50 به بعد، چندین استاد بین‌المللی قرآن کریم به دعوت استاد مولایی حضور پیدا کردند و در جلسات گسترده‌ و عظیمی محافل قرآنی برگزار می‌کردند.

جنبه‌های تعلیمی و جاذبه‌های شخصیتی/ سعه‌صدر و اخلاق قرآنی؛ عامل جاذبه استاد

خرمیان با اشاره به جنبه‌های تعلیمی استاد مولایی جاذبه و دافعه استاد مولایی و صلابت کلام، رفتار و گفتار وی را از جمله عوامل تأثیرگذاری و نفوذ کلامش می‌داند، در ادامه می‌گوید: جنبه‌های تعلیمی و تسلط  وی به قرائت قرآن کریم، یک طرف، جاذبه استاد برای جوانان از طرفی دیگر یکی از دلایل حضور و جذب افراد بسیاری به جلسات قرآن وی بود. جوان‌های زمان قبل از انقلاب و اوایل انقلاب را جذب جلسات قرآن می‌کرد؛ سعه‌صدر و اخلاق اسلامی استاد مولایی به همراه علم، حلم و صبر و بردباری ایشان جوانان را در آن برهه زمانی جذب می‌کرد.

استاد با خوش‌اخلاقی و لبانی خندان همه را جذب می‌کرد. جوانان و نوجوانان را به سفر می‌برد، به ویژه سفرهایی مانند مشهد، اتوبوس تهیه می‌کرد و خود این جوانان را به سفر زیارتی می‌برد. بسیار به جوان‌ها عنایت می‌کرد و با کلامی خودمانی و مهربانی‌های خاص خود، آنان را می‌بوسید و با آنان هم‌کلام می‌شد و جذبه ایشان باعث می‌شد که عشق به قرآن نیز در این جوانان افزایش یافته و شیفته قرآن شوند.

و به راستی تمام ویژگی‌های استاد تلألوئی از نورانیت قرآن است که در علم و رفتار استاد مولایی متجلی شده بود و همین عشق و همین ارادت نیز، استاد را در یاد‌ها و خاطرات همراهان قدیمی، اینچنین بزرگوارانه و انسان‌منشانه به ثبت رسانده است.

عنایت خاص و ویژه رهبر معظم انقلاب به استاد مولایی

خرمیان از عنایت خاص و ویژه مقام معظم رهبری نسبت به استاد مولایی می‌گوید: ما شاهد بودیم و هستیم که از زمانی که آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رئیس جمهور بودند تا زمانی که به مقام معظم رهبری رسیدند، بارها و بارها از استاد مولایی تعریف و تمجید می‌کردند.

خودم شاید در جلسات خیلی خصوصی‌تر بودم که صحبت استاد مولایی شده و چقدر ایشان از شأن و شوکت و مقام بزرگوار استاد تمجید کردند. چندین مرتبه ما شاهد بودیم که وقتی استاد مولایی وارد می‌شدند، مقام معظم رهبری تمام قد در مقابل وی بلند می‌شدند و می‌ایستادند و احترام می‌گذاشتند؛ رهبر معظم انقلاب احترام خاصی برای استاد قائل بودند.

آری و این‌چنین یک فرد با مؤانست و مداومت انس با قرآن این‌چنین نقطه جذب و اتصال دل‌هایی می‌شود که هر کدام خود سر سلسله‌دار حلقه‌ای از زنجیر اتصال به ربوبیت شده‌اند؛ فردی که محبوب قلب‌ها می‌شود و مقام او در نزد دیگران، همراهان، حتی بزرگان افزون می‌شود و به راستی هم‌نشینی در محضر قرآن و عالم بودن به علمی که از آیه آیه کلام وحی در جان استاد تزریق می‌شد، این‌چنین او را به جایگاهی می‌رساند که نه تنها بر سر زبان‌ها بلکه در دل‌ها نیز اکبرالقراء لقب می‌گیرد.

همتی بلند و اهدافی آسمانی

استاد تمام این سال‌ها با هزینه شخصی و با هویت غیر‌دولتی وغیر‌سازمانی در محضر قرآن به خدمت پرداخت در صورتی که شاید این خدمات را در حال حاضر خیلی از سازمان‌های قرآنی با بودجه‌های مخصوص به خود نیز نمی‌توانند انجام دهند؛ منزل استاد  محل مراجعه قاریان بزرگ کشوری و بین‌المللی می‌شود؛ مساجد و جلسات آموزشی استاد محل برگزاری کلاس‌هایی می‌شود که از این جلسات، اساتید بزرگی ظهور می‌کند که هر کدام  قطب و سرسلسله هستند.

سخنان استاد خرمیان که به پایان می‌رسد با خود می‌اندیشم چه دیر شناختمتان استاد، کاش این روزها که تشنه بیشتر شنیدن از شما شده‌ام، چشمانتان و نگاهتان با ما بود، گرچه خوب می‌دانم دلتان این روزها آرام است؛ آرام از آرامشی که آیات کلام خداوند در قلبتان ابدی کرده است.

چه خالی است این روزها جایتان استاد؛ مسجد حجت‌ ابن الحسن(عج) و رحل‌های چیده شده، انتظار نفس‌های گرم شما را می‌کشند؛ شب‌های جمعه هنوز نوای دعای کمیل شما در میان خانه‌تان به گوش می‌رسد؛ خوب که گوش کنیم هنوز صدای قرائت‌های ماندگارتان بلند است؛ هم قطارهای قدیمی این روزها با سوز و آهی عمیق چشمان دعایشان رو به آسمان است تا بازگردید. چه خالی است جایتان این روزها استاد...

گذری بر زندگی استاد مولایی

سال 1306 هجری شمسی بود که در منطقه سنگلج تهران صدای گریه نوزادی تازه متولد شده، در فضای خانه‌ پورفرزیب پیچید؛ پسری که نامش را ابراهیم نهادند. خانواده پورفرزیب در آن سال‌ها شاید خود نمی‌دانستند که کودک تازه متولد شده، آینده‌ای به درخشانی آیه آیه کلام وحی دارد. مردی که استاد‌الاساتید قرآنیان شد و امروزه اکبرالقراء کشور، در بستر بیماری است و دعای قرآنیان و هم کلامانش را با خود به همراه دارد.

استاد مولایی دوران ابتدایی تحصیلات خود را در دبستان عنصری تهران گذراند و در سال‌های دبیرستان در خیابان سعدی تهران همچنان مشغول به آموختن بود و در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تحصیلات خود را تکمیل کرد.

وی در سال 1330 ازدواج کرد و دارای دو فرزند، یک دختر و یک پسر است. استاد مولایی 70 سال از عمر 87 ساله خود را در خدمت قرآن گذراند و کتاب «تهذیب القرائت» وی همچنان از شهرت خاصی برخوردار است. وی بیش از 60 سال در مساجد تهران از جمله مسجدالرضا(ع)، مسجد شیخ فضل‌الله‌ نوری، مسجد لاله‌زار، مسجد گلوبندک، مسجد حجت‌ ابن‌ الحسن(عج) و ... به تدریس قرآن و پرورش انسان‌هایی پرداخت که نه تنها قاری صرف، بلکه هر یک خود، سر سلسله‌‌دار وجود و بعدی از ابعاد انسانی استاد مولایی در پناه آیات کلام وحی بودند.

حال روزهاست که در بیمارستان مهر تهران و در بخش مراقبت‌های ویژه، استاد در میان دستگاه‌ها و لوله‌های تنفسی و نوسان‌های ضربان قلبش، آرام خفته و چشمانش را نگشوده، روزهاست که استاد مولایی حتی شاهد حضور عاشقانش نیست. عاشقانی که با عشق استاد به قرآن، جان گرفتند و نفس کشیدند و به قدمت حضور خود در محافل قرآنی استاد، خاطراتی از وجوه و ابعاد انسانیت این استاد بزرگوار نقل می‌کنند.

روزهاست در میان شاگردانش نیست و بر روی تخت بیمارستان مهر در آرامشی فرو رفته؛ آرامشی که تلاطمی در جان عاشقان استاد افکنده و هر روز پشت شیشه بخش مراقبت‌های ویژه، یکی از همان‌‌ شیفتگان و مریدان با استاد خویش نجوا می‌کند.

ادامه دارد...

انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
pldm
|
-
|
۱۳۹۳/۰۶/۰۹ - ۱۵:۵۸
0
0
خدا شفا دهد ایشان را به حرمت قران کریم
رضا مطهر
|
-
|
۱۳۹۳/۰۷/۲۳ - ۱۱:۳۷
0
0
روحش شادیادش گر امی باد
captcha