تبيين زمينه‌های معرفت شهودی كربلايی كاظم ساروقی بر اساس آيات و روايات
کد خبر: 1575607
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۸۶ - ۰۹:۲۱

تبيين زمينه‌های معرفت شهودی كربلايی كاظم ساروقی بر اساس آيات و روايات

گروه فعاليت‌های قرآنی: عالی‌ترين نوع اتصال ميان بشر و منبع فيض، ارتباط وحيانی است و در معنای خاص، مربوط به پيامبران و در سطح پايين‌تر مربوط به افرادی ويژه می‌شود كه مأموريتی خاص بر عهده دارند.

دكتر سيد حميد حسينی در نخستين كنگره بين‌المللی بزرگداشت حافظ كل قرآن، كربلايی كاظم ساروقی با ارائه مقاله‌ای تحت عنوان «تبيين زمينه‌های معرفت شهودی كربلايی كاظم ساروقی بر اساس آيات و روايات» به تجليل از اين شخصيت الهی پرداخت، اين مقاله به شرح ذيل است:
شهود از ريشه شهدا شقاق يافته و به معنای حضور است و حضور از ريشه حضر و در مقابل غيبت به كار می‌رود. هرگاه شهود و حضور به يك معنا گرفته شوند معنای مقابل آن غيبت است.
در علوم عقلی، اصطلاح شهود دارای مفاهيم گوناگون است. در فلسفه، در مباحث معرفت‌شناسی اصطلاح شهود، معمولا به معنای حضور به كار می‌رود، كما اين كه علم شهودی كه همان علم حضوری است در برابر علم حصولی قرار می‌گيرد.
در عرفان، اگرچه اصطلاح شهود معمولا به معنای كشف، مكاشفه و مرادف با روايت است اما می‌توان گفت، اشتراك كشف و شهود در اين است كه هر دو طريقی برای كسب معرفت هستند.
در علم اخلاق، اصطلاح شهود به نوعی احساس درونی اطلاق می‌شود، احساسی كه از درون، نشأت‌گرفته است و تجربه بيرونی در آن دخالت ندارد، اين احساس می‌تواند بين خير و شر و حسن و قبح تميز دهد در اين صورت شهود به يك نوع قضاوت درونی باز می‌گردد كه معنايی مرادف با وجدان دارد.
در علم كلام، اصطلاح شهود در دو معنا به كار رفته است؛ شهود به معنای شهادت و در مقابل غيبت و شهود ربويی كه صرفا مربوط به ذات اقدس الهی است.
علم انواع و مراتبی دارد ،از يك ديدگاه، علم را می‌توان به دو نوع تقسيم كرد: علم رسمی كه از طريق خواندن و نوشتن و ديدن و شنيدن و گفتن حاصل می‌شود و علم حقيقی كه با ايجاد زمينه‌های لازم از سوی خداوند در قلب انسان جای می‌گيرد.
اكنون اين سوال قابل طرح است كه چه زمينه‌ها و عواملی در ظهور و حصول معرفت شهودی كربلايی كاظم موثر بوده است؟
معرفتی كه برای كربلايی كاظم ساروقی پديد آمد و در پی آن حافظ قرآن شد، حداقل با سه زمينه ارتباط دارد اين زمينه‌ها عبارتست از: 1- فيض و موهبت الهی
2- تزكيه و ايجاد ظرفيت معنوی در اثر خوسازی فردی
3- ضروری اجتماعی و اعتقادی
يكی از ويژگی‌های معنوی كه خداوند در اختيار بشر قرار داده است، ‌امكان ارتباط و اتصال به منبع فيض الهی است اين اتصال در سطوح مختلفی قابل بررسی است كه عالی‌ترين نوع اتصال ميان بشر و منبع فيض، ارتباط وحيانی است و در معنای خاص، مربوط به پيامبران و در سطح پايين‌تر مربوط به افرادی ويژه می‌شود كه مأموريتی خاص بر عهده دارند.
ارتباط خداوند با مادر موسی و با يوسف در زمانی كه هنوز به مقام نبوت نرسيده از اين قبيل است از اين محدوده كه بگذريم، امكان اتصال برای افراد مومن و وارسته نيز در شرايطی وجود دارد، براين اساس، انسان مومن با عنايت به ميزان خودسازی و تزكيه و همچنين اراده حق تعالی می‌تواند به درجه‌ای از درجات شهود نائل گردد چه بسا كربلايی كاظم هم يكی از انسان‌هايی است كه با تزكيه نفس و استقامت و پايداری به اين مقام نايل شده باشد.
اگر چه سفره رحمت الهی بر همه چيز و همه كس گسترده است اما رحمت خاص و عنايت ويژه حق تعالی متوجه كسانی است كه در راه كمال تلاش كنند نتيجه خودسازی و تقوا برای مومن نوری است كه باعث می‌شود بتواند ميان حق و باطل فرق گذارد و راه هدايت را باز شناسند.
با مطالعه شيوه زندگی و حالات كربلايی كاظم در می‌يابيم كه وی علی رغم محروميت از علم رسمی و سواد توانسته است با تزكيه و پرهيز از حرام و عمل به واجبات و پرداخت زكات به محرومان، به مدارجی از تقوا دست يابد.
تزكيه و ايجاد ظرفيت معنوی در اثر خودسازی باعث شد تا با كمك ساير زمينه‌ها، وی به معرفت شهودی و مكاشفه‌ای عجيب و پر منفعت دست يابد.
در روزگار كربلايی كاظم، افكار ضد دينی و كفرآميز و شرك‌آلود به ايران سرازير شده بودند، تأسيس حزب توده، شيوع تفكرات سوسياليستی و ماركسيستی، غرب‌گرايی افراطی و فرنگی‌مابی، باعث ايجاد چالش‌های اعتقادی و فكری فراوانی در ايران شده بود در اين دوره كه تا زمان محمدرضا پهلوی هم ادامه پيدا كرد، پاره‌ای از اصول اساسی اسلام مورد ترديد و تاخت و تاز مخالفان قرار داشت.
واقعه كربلايی كاظم در دوره معاصر با ويژگی‌های كه ذكر شد، شبيه به ماجرای اصحاب كهف است. بيدارشدن اصحاب كهف از خوابی طولانی در دوره‌ای بود كه مردم مسيحی درباره بعث و نشور در اختلاف بودند و ترديد و حيرت‌زدگی در اين مساله چون ابری سياه بر افكار آنان سايه افكنده بود اما خدای متعال با نشان‌دادن معجزه‌ای بزرگ به آنان فهماند كه بعث و نشور، حقيقتی است كه در اين دنيا نيز ممكن است نمونه كوچكی از آن واقع شود.
در روزگار كربلايی كاظم نيز شبهه تحريف لفظی قرآن در جامعه تا حدودی شيوع يافته بود اما با ظهور پديده نادر و عجيب كربلايی كاظم به طور ناگهانی، خط بطلانی بر اين شبهه كشيده شد سازگاری و مطابقت قرآن موجود با محفوظات كربلايی كاظم، به ما اطيمنان می‌دهد كه الفاظ قرآن كريم به هيچ وجه تحريف نشده، زيرا اگر از قرآن مجيد چيزی حذف يا تحريف شده بود می‌بايست ميان قرآنی كه در حافظه كربلايی كاظم بود و قرآنی كه در اختيار ماست،‌ اختلاف وجود داشت.
captcha