بهاءالدين خرمشاهی: حافظ با بهره‌گيری از قرآن اشعار خود را متنوع كرد
کد خبر: 1590290
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۸۶ - ۰۸:۴۷

بهاءالدين خرمشاهی: حافظ با بهره‌گيری از قرآن اشعار خود را متنوع كرد

گروه ادب: تنوع غزليات حافظ از شاعران گذشته او حاصل نمی‌شود، بلكه اين اشعار حكايت از بهره‌مندی او از قرآن دارد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) «بهاءالدين خرمشاهی» مترجم قرآن و مؤلف كتاب «حافظ‌نامه» در نشست هفتگی شهر كتاب كه به مناسبت روز بزرگداشت حافظ با عنوان «مولوی در جست‌وجوی حافظ» شب گذشته 18 مهر برگزار شد باتوجه به تأثير قرآن در شعر حافظ بيان كرد: در شعر حافظ بسياری از واژه‌ها خارج از دايره غزل مطرح است و او درگذشته به زبان فراواقع‌گرايی سخن گفته و تلميحاتی را به كاربرده كه تنها می‌توان گفت اين تلميحات تحت تأثير ساختار قرآن هستند.
وی با توجه به شكل‌گيری غزل در قرن هفتم و هشتم هجری قمری تصريح كرد: غزل فارسی در قرن هفتم زمانی كه سعدی در اوج است، آن درجه از معنا را ندارد و ما نمی‌توانيم تنوع موجود در شعر حافظ را به سعدی نسبت دهيم.
اين مترجم و پژوهشگر قرآن در پايان باتوجه به بيت «شعر حافظ همه بيت‌الغزل معرفت است/ آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش» با مقايسه اشعار مولانا و حافظ يادآوری كرد: مولانا با اشعار خود گوهر می‌پاشد اما حافظ گوهر می‌تراشد. آن چه مسلم است حافظ مثنوی را خوانده و آرايه‌های موجود در آن را در غزل خود می‌آورد و در اوج، ادبيات درخشانی خلق می‌كند.
«سعيد حميديان» عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی نيز در ابتدای اين نشست در پاسخ به صحبت‌های «علی‌اصغر محمدخانی» مدير جلسه كه پيش از شروع نشست حافظ را «يگانه» خوانده بود، گفت: به گمانم كسانی كه دستی در ادب فارسی دارند می‌دانند كه در اين عرصه يگانه وجود ندارد و چهار شاعر يعنی فردوسی، مولانا، سعدی و حافظ هر كدام برای خود يگانه هستند.
وی ادامه داد: در زمان ما به دليل برخی تعلق خاطر سعی می‌شود كه بعضی از اين بزرگان در پای ديگری كوچك شوند.
عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طبابايی با انتقاد از نبود تحقيق كافی در ساختار شعر حافظ عنوان كرد: در سال‌های اخير كاوش كافی در مباحث ساختاری و تنوع درون‌غزلی صورت نگرفته و حدود نيمی از غزل‌های حافظ دارای ساختاری هستند كه كم يا بيش دو مضمون را در بردارد.
حميديان با اشاره به غزل «زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نيست/در حق ما هرچه گويد جای هيچ اكراه نيست» افزود: اين غزل 8 يا 9 مضمون گوناگون را دنبال می‌كند و در مصراع «هرچه هست از قامت ناساز ماست» عرصه را به خلقت خدا كشانده و اثبات می‌كند خلقت خداوند كامل و اين نظام در نهايت احسن است.
وی باتوجه به تنوع ابيات در قرن ششم، هفتم و هشتم هجری قمری تصريح كرد: از حدود قرن 6 از سنايی كه آغازگر غزل فارسی است، جسته و گريخته بعضی از غزل‌ها متنوع می‌شود، در قرن 7 تنوع غزل بيشتر و در نيمه قرن 8 خواجوی كرمانی و واحدی مراغه‌ای اين موضوع را تجربه می‌كنند، اما هيچكدام نه در كميت و نه در كيفيت به اندازه حافظ تنوع را به يك خصيصه بارز تبديل نمی‌كنند.
اين استاد دانشگاه تنوع و نوآوری حافظ را مديون مولانا دانست و بيان كرد: در مورد مولانا با شاعری سر و كار داريم كه به قدری نوآور است كه هيچ شاعری پيش از «نيما يوشيج» در عرصه نوگرايی، گستردگی و طيف مضامين به پای او نمی‌رسد.
وی افزود: تنوع در اشعار مولانا را به برون‌غزلی و درون غزلی می‌توان تقسيم كرد و معلوم می‌شود كه با يك تحقيق، طيف واژگان مولانا تا چه اندازه وسيع است و مولانا از زيباترين واژه‌ها، بهترين و زيباترين تركيبات را به وجود می‌آورد.
اين استاد دانشگاه باتوجه به نحوه ساختار درونی در اشعار مولانا اظهار كرد: بخش دوم اصل ساختار در درون غزل است و مولانا پيش از هر شاعری به درج حكايت در غزل پافشاری دارد و همين حمايت می‌تواند ساختاری متنوع و گسترده را به شعر دهد.
وی در پايان تنوع را يكی از ويژگی‌های مشترك اشعار حافظ و مولانا خواند و بيان كرد: اين تنوع در شاعرانی مانند مولانا و حافظ هميشه محفوظ بوده است، اما در قرن نهم و دهم شاعران سبك هندی تنوع را به پرت و پلاگويی كشاندند.
در پايان اين نشست «محمدعلی حق‌شناس» زبان‌شناس و استاد دانشگاه تهران باتوجه به ويژگی‌های زبانی مشترك حافظ و مولانا تصريح كرد: در اشعار مولانا محتوا و صورت با هم يكی نيستند و محتوا از صورت‌های ظاهری جدا است.
وی افزود: براساس اين نظريه ارزش‌های هر متن تنها در گفت‌وگو با متون ديگر شناخته می‌شود و گفتار موقعی قابل فهم است كه زبان را بدانيم و متن حافظ زمانی معلوم می‌شود كه شاعران پيش از آن را بشناسيم.
اين زبان‌شناس فضای عرفانی را ويژگی مشترك زبانی حافظ و مولوی دانست و افزود: نمی‌توانيم بگوييم حافظ از مولانا در چارچوب محتوا بهره گرفته است؛ زيرا همه در فضای يك فرهنگ و در عرصه مختلف عرفانی شناور بودند و آن‌چه متعلق به مولانا بوده به حافظ هم تعلق داشته است.
حق‌شناس تأثيرپذيری حافظ را از شاعران متعدد دانست و افزود: با همه تشابهاتی كه بين محتوای شهر حافظ و مولوی وجوددارد نمی‌توان گفت حافظ تنها از يك شاعر و يك متن كمك گرفته است.
چهره ماندگار ادبيات در سال 85 ادامه داد: نشانه‌های صورتگری حافظ و مولانا خيلی به هم نزديك است؛ مثلاً در اين بيت «عزم ديدار تو جان بر لب آمده/بازگردد يابرآيد چيست فرمان شما» با ‌صورت‌سازی، امكانات معنايی در شعر كاربرد بسياری پيدا كرده است، اما با تمامی اين سخنان می‌توان نتيجه‌گيری كرد تأثيرپذيری حافظ از مولانا از تصاوير بيشتر است.
وی در پايان يادآوری كرد: شعر مولانا به صرف برخورداری از مجموعه‌ای از معانی از كيفيت روايی بيشتری بهره‌مند است. مولانا قصه‌گو است ولی همه جا سرشت سخن او عناصر روايی دارد و از اين نظر شعر مولانا به جهان ما نزديك‌تر است.
در پايان اين نشست به درخواست بهاءالدين خرمشاهی از «احمد جلالی» رييس كنونی كتابخانه مجلس و پيشنهاددهنده سال 2007 به نام مولانا توسط حضار تقدير به عمل آمد.
captcha