رحمان‌ستايش: «مسند امام علی(ع)» اثر استاد عطاردی، جامع‌ترين‌ مسند موجود درباره اين امام است
کد خبر: 1595500
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۸۶ - ۱۳:۲۱
بررسی ويژگی‌های علمی و اخلاقی استاد عطاردی (18)

رحمان‌ستايش: «مسند امام علی(ع)» اثر استاد عطاردی، جامع‌ترين‌ مسند موجود درباره اين امام است

گروه انديشه: مسند امام علی(ع)، اثر استاد عزيزالله عطاردی به لحاظ جامعيت بر دو ديگر مسند امام علی(ع)، «مسند قبانچی» با وجود محاسنش و «مسند يوسف اوزبك»، افضليت دارد.

متن فوق بخشی از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمين «محمدكاظم رحمان‌ستايش» در نشستی است كه به مناسبت رونمايی از مسند امام علی (ع)، آخرين مسانيد از مجموعه مسانيد اهل بيت (ع) اثر استاد عزيزالله عطاردی، با حضور اعضای سرويس انديشه و علم ايكنا در محل اين خبرگزاری برگزار شد. ‌پيش از اين سه بخش از گفت‌وگوی ايكنا با ايشان تقديم شد، حال چهارمين و آخرين بخش اين گفت‌وگو از خاطرتان می‌گذرد.
مسندنويسی شايد در ابتدا كاری ساده به نظر بيايد ولی از مشكلات زيادی برخوردار است؛ يكی از مشكلات برای مسندنويس اين است كه كتاب‌ها و منابع متعددی را بايد تفحص كند برخی از مسندها كم‌حجم‌اند. آقای عطاردی تقريبا 80 منبع دارد منظورم از ذكر عدد اين است كه برخی از عناوين دارای مجلدات زياد است. اين منابع درباره مسند امام علی ـ عليه‌السلام ـ بيشتر هم می‌شود. با وجود اين‌كه ايشان الان هنوز كتابنامه مسند امام علی ـ عليه‌السلام ـ را چاپ نكرده‌اند قطعا پس از چاپ، چند برابر خواهد شد. به اين دليل كه از حضرت علی ـ عليه‌السلام ـ روايات فراوانی از شيعه و اهل سنت نقل شده است و مقدار زيادی از اين روايات در منابع اهل سنت پراكنده است اما از برخی ائمه در منابع اهل سنت روايتی نقل نشده است. علی‌القاعده تتبع موردی و صفحه به صفحه روايات يك امام و پس از آن استخراج موارد تكراری يعنی رواياتی كه با سندهای مختلف از يك امام نقل شده است و ذكر مصدر اول و رها كردن بقيه مصادر، از مشكلات است.
به بيان ديگر در تأليف هر يك از مسانيد اگر 80 مصدر را در هزار صفحه با توجه به تعداد صفحه ضرب كنيم بايد 80 هزار صفحه را مورد تفحص و جست‌وجو قرار دهيم تا احاديث استخراج شود پس از استخراج، مسأله بعدی، بحث فقه‌الحديث و فهم حديث مطرح می‌شود و بعد تبويب موضوعی به اين معنا كه هر موضوع در جای خودش قرار بگيرد و بعد در مجموعه مسند در باب مناسب با خودش ذكر شود. اين مسيری است كه بايد در جهت تدوين يك مسند طی كرد لذا در مرحله تتبع نيازمند دقت فراوانی هستيم كه ممكن است آسيب‌های زيادی هم داشته باشد، مثلا در مسير فقه‌الحديث و فهم حديث بايد دقت‌های بسياری صورت بگيرد در تبويب و چينش و همه مراحل امكان اشتباه وجود دارد.
نكته ديگری كه از سختی‌های اين كار است در بخش سوم رجال است. آقای عطاردی فقط به اطلاعات شيعه اكتفا نكرده‌اند بلكه اطلاعات مختصر و مفيدی از هر راوی را، از شيعه و اهل سنت هر دو، نقل كرده ‌است، كه اين از نكات مهم است. در مواردی زيادی راويانی با اسامی متعدد از آن‌ها ياد شده است كه ايشان در اين موارد همه اسامی را به يك اسم برگردانده و شرح حال موجز و جامعی را از راوی ارائه كرده است. در اين بخش كتاب رجال طوسی برای ايشان يك مصدر به كار برده می‌شده است اما تتبعات بيشتر ايشان در شناسايی راويان زيادی مفيد است.
نكته آخر درباره مسانيد اين است كه، خطای متعارفی در كتاب‌های مسند ديده می‌شود كه آن خطا درباره كسانی از ائمه كه دارای كنيه‌های مشترك هستند مثل امامانی كه دارای كنيه ابوالحسن كه مشترك بين سه نفرو ابوجعفر كه مشترك بين دو نفر و ... وجود دارد و مواردی كه اين كنيه‌ها اشتباهاتی را ايجاد می‌كرد كه كدام يك مورد نظر بوده است. ما در كتاب‌هايی كه به صورت مسند درباره ائمه در اين اواخر نوشته شده است به اشتباهات زيادی ازاين قبيل برمی‌خوريم كه روايات امامی را به جهت اشتراك كينه، جابه‌جا كرده‌اند، آقای عطاردی انصافا در اين جهت كمترين اشتباه را انجام داده‌اند كه اين با استفاده از اطلاعات رجالی ميسر است و اين از زحمات ايشان است.
نكته‌ای كه خود ايشان متعدد تصريح كرده‌اند اين است كه ايشان حديث‌نگار نبوده‌اند اساساً قصد حديث‌نويسی از ابتدا نداشته‌اند و صرفاً برای خراسان‌پژوهشی خودشان به تعبيرشان از قبر امام رضا شروع كردند و تحقيقاتشان را تا تمامی خراسان توسعه دادند و در ابتدای امر به همين جهت روايات امام رضا ـ عليه‌السلام ـ را در حوزه فرهنگ خراسان جمع‌آوری كرده‌اند و اساساً قصد مسند‌نويسی به شكلی جامع را نداشته‌اند و بعد با تشويق‌های ديگران مسند اهل بيت را نوشتند.
با وجود اين‌كه نوشتن مسانيد يك تقدير الهی بوده است اين مشكل ايجاد می‌شود كه از ابتدا طرح جامع و كاملی مدنظر نبوده است كه تتبع انجام شود شايد بسياری از زحمت‌هايی كه در اين جهت كشيده‌اند ناشی از اين امر بوده است و اگر دوره‌ای غير از آن دوره ايشان كار كرده بودند می‌توانستند وسيع‌تر و دقيق‌تر از آنچه كه موجود است را ارائه كنند. در هر صورت اين ادعا را می‌توانيم بكنيم كه، امروزه به اين شكل، بديلی از كتب شيعه به صورت جامع نداريم و اين كار فوايد خودش را رسانده و خواهد رساند.
در خصوص مسند امام علی ـ عليه‌السلام ـ تذكر اين نكته لازم است كه دو مسند امام علی ـ عليه‌السلام ـ ديگر نيز به غير از كتاب‌هايی كه داخل مسندهای اهل سنت وجود دارد، موجود است؛ يكی مسند امام علی ـ عليه‌السلام ـ تأليف سيدحسن قبانچی كه توسط انتشارات اسوه منتشر شده است و يكی نيز مسند امام علی ـ عليه‌السلام ـ تأليف يوسف اوزبك است كه از اهل سنت است. روايات امام علی ـ عليه‌السلام ـ را نيز از كتب اهل سنت جمع كرده است.
با وجود اين‌كه تعداد و حجم روايات آن كتاب‌ها بالاست، تنها كاری كه مؤلف كرده تهيه فيش‌هايی از خود كتاب‌ها بوده است به طوری كه خطوط هم خاص همان كتاب ‌است و متن همان كتاب را زيراكس كرده‌ است و در يك صفحه شما خطوط متعددی را می‌بيند چراكه از اصل كتاب‌ها بريده است. در هر صورت امروزه مسند جامعی نداريم و مسند آقای عطاردی به لحاظ جامعيت بر مسند آقای قبانچی با وجود محاسنش (با توجه به نكته‌ای كه خود مؤلف در ابتدای آن گفته و آن كنارگذاشتن برخی از مصادر است)افضليت دارد.
نكته آخر درباره آقای عطاردی اين است كه كارهای ايشان را بايد با خراسان مرتبط كرد. اگر «الغارات» را ترجمه كرده و يا شرح ‌نهج‌البلاغه‌ای را كه توسط نويسنده‌ ناشناخته‌ای نوشته شده، تصحيح كرده است، دليلش اين است كه با خراسان مرتبط بوده است.
captcha