دكتر «محمد جعفر ياحقی» در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) با بيان اين مطلب ادامه داد: سعدی چه در نظم و چه در نثر به آموزههای قرآنی توجه نشان داده است و وقتی دقت میكنيم میبينيم كه آثارش سرشار از آموزههای قرآنی است؛ همچنين در شعر او احاديث و سخنان پيامبر نيز وجود دارد.
او ادامه داد: در گلستان در موارد مختلفی و به ويژه در ديباچه آن بسياری از آيات قرآن درج شده است؛ سعدی در قصايدش اشارات بسياری چه به شكل ترجمه آيات قرآنی و چه به شكل درج مستقيم آورده است حتی گاهی در غزلياتش با غزلهای پندآميزی روبهرو میشويم كه ريشه قرآنی دارد.
ياحقی گفت: درج هنری و استادانه آيات قرآن و پيوند آيات با حوادث اجتماعی آنزمان در شعر سعدی نكته بارزی است كه كمتر بهآن توجه شده است.
رئيس هيئت مديره فرهنگسرای فردوسی مشهد علل گرايش سعدی به قرآن را چنين دانست: سعدی در دورهای زندگی میكرده كه قرآن به عنوان پايه معتقدات اسلامی در بين همه فرهيختگان جا افتاده بود و مبنايی برای زندگی شده بود؛ به گونهای كه همه سخنوران از آن استفاده میكردند؛ به عبارت ديگر قرآن نمود كامل ادبيات به حساب میآمده و تمام كسانی كه با ادبيات سروكار داشتند، قرآن را به عنوان اسوه و الگوی خود معرفی میكردند.
استاد دانشگاه فردوسی افزود: تربيت قرآنی سعدی در زندگی شخصی به عنوان دومين ركن در بهرهگيری اين شاعر از معارف قرآن است؛ نحوه تربيت شخصی سعدی در نظاميه و يادگيری اسلامی در روحيهی قرآنی او تأثير بسزايی داشت؛ زيرا استادانی به سعدی نكتهها آموختند كه بزرگترين قرآنشناسان عصر خود بودند و از آن ميان میتوان به «غزالی» و «ابنجوزی» اشاره كرد.
او افزود: همچنين سعدی همانگونه كه خود بارها گفته است در خانوادهای كه همگی از عالمان دين بودهاند پرورش يافته است؛ اين موارد سبب كشش سعدی به سمت قرآن شد.
دكتر ياحقی گفت: در قرآن اشاراتی به قصص و رواياتی شده است كه در بستر فرهنگی جامعه نيز جريان داشته و دانستن آنها نيازمند روی آوردن به قرآن بوده است؛ در نتيجه وقتی كه به جهت فنی و ادبی خود را نيازمند قرآن میديدند، از جهت محتوايی هم معانی دلانگيز و سرشاری در قرآن میيافتند و بهطور كلی جذب قرآن میشدند. طبيعی است سعدی كه از شاخصه های هنری برخوردار است و گرايش دينی هم دارد بيشتر به سمت قرآن گرايش پيدا كند.
استاد نمونه كشوری در سال 1378 تصريح كرد: حافظ و مولانا هم از جمله شاعرانی بودند كه هر كدام به يك گونه از قرآن در آثارشان استفاده كردهاند اما سعدی قرآن را در وجود خود متبلور كرده و با علم قرآنی و نگاه قرآنی به جهان خود نگاه كرده است؛ به عبارت ديگر سعدی حرف خود را بر اساس قرآن زده است در مقابل مولانا آشكارا از قرآن استفاده كرده در نتيجه ممكن است تصور كنيم كه مولانا بيشتر از قرآن استفاده كرده كه اينگونه نيست.
عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی تصريح كرد: مهمترين ويژگی شعر سعدی «سهل ممتنع» است؛ هنر شاعری سعدی ممتاز و شعر او زرين و بیهمتاست؛ غزل سعدی غزل يگانهای است كه هم بسيار ساده و روان است و هم بسيار هنرمندانه و ممتاز سروده شده است. غزلهای او از نظر دقتهای اجتماعی و محتوايی ريزهكاریهايی دارد كه بینظير است و كمتر شاعری مانند او را میتوان يافت كه هم ساده و بیپيرايه سخن گفتهباشد و هم ديد اجتماعی و مردم شناسی داشتهباشد.
عضو هيئت مديره انجمن ترويج زبان و ادب فارسی در پايان تصريح كرد: بحث و تحقيق در آثار سعدی نكتهای مهم و سرنوشتساز در آينده ادبی كشور ماست و میتواند تكيهگاه خوبی برای آيندگان باشد.