«رامين اعتمادیبزرگ» گرافيست و نقاش در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با ايرانی خواندن آثار احصايی عنوانكرد: اگر آثار احصايی را تنها از ديدگاه گرافيكی يا خوشنويسی بنگريم شايد آنها را چندان شاخص نيابيم در حالی كه ويژگی بارز آثار او تلفيق فوقالعاده هنرهای خوشنويسی، گرافيك و نقاشی است كه به خلق آثاری ويژه و شاخص منتهی شدهاست.
اعتمادی درباره اينكه چرا مضمون اكثريت آثار احصايی اسما خداوند و عباراتی مانند لاالهالاالله است، تشريحكرد: احصايی فردی مذهبی است و توجه به مضامين دينی از همين عقايد وی نشأت گرفتهاست همچنين از گذشتههای دور خوشنويسی با متن كلام رابطه عميقی داشته و خوشنويسان در كنار خوش خط نوشتن در انتخاب جملهها و عبارات نيز دقيق بودهاند و بالطبع در اين انتخاب آيات قرآن و عبارات مرتبط موضوعات مناسبتری هستند.
اين گرافيست در پاسخ به اين پرسش كه تاكيد احصايی بر اسما را نشانگر چه چيزی میتوان دانست، اظهاركرد: به نظر میرسد رابطه احصايی با اسما و به ويژه اسم الله به يك رابطه ذهنی و انتزاعی بدل شده و اين رابطه كمكم به شكل يك فرم درآمده و از آنجا كه فرمها تمام نشدنی هستند، میتوان خلق آثاری جديد با مضمونی تكراری را ادامه داد و بدون شك احصايی هنوز فرمهای جديدی را در اين كلمه میبيند.
وی افزود: در بسياری مواقع مفهومی ذهنی در قالب فرم ساده میشود و هنرمند از بازی كردن با همان فرم لذت برده و با جابهجا كردن فرمها به اثری جديد دست میيابد و در واقع از اين طريق به كمالی در روند آثارش دست میيابد. نمونه اين مسئله را میتوان در تابلوهای سهراب سپهری نيز مشاهده كرد.
اعتمادی درمورد مخاطبان آثار احصايی اذعانكرد: آثار وی در عين داشتن مخاطبان خاص به دليل بهرهگيری از خوشنويسی و استفاده از خط به عنوان عنصر اصلی قابليت ارتباط با مخاطبان عام را دارد به طوری كه در نمايشگاههای مختلف شاهد هستيم كه مردم عادی چون از گذشته با خط و خوشنويسی ارتباط تنگاتنگی داشتهاند، جذب آثار نقاشیخط شده و اين تابلوها را میپسندند.
اين نقاش تصريحكرد: احصايی ظرايف گرافيك و خوشنويسی را به خوبی میشناسد و در روندی كه در نقاشیخط در پيش گرفت، به سبكی شخصی دست يافت ولی در عين حال يك نوع پختگی را در آثار او میتوان ملاحظه كرد.
وی ادامهداد: البته هر فردی با افزوده شدن سن، تجربه بيشتری كسب میكند و بالطبع هنرمندی كه 40سال در يك رشته به فعاليت پرداخته و همزمان تدريس نيز كرده، رشد قايل ملاحظهای در هنر خود داشتهاست به همين سبب پختگی آثار فعلی احصايی با آثار اوليه وی قابل قياس نيست هر چند جسارتی كه در ابتدای راه داشته، اكنون ندارد كه اين نكته باعث جذابيت آثار هر دوره سنی او شدهاست.
اين هنرمند گرافيست ادامهداد: بايد اين نكته را مدنظر قرار داد كه زمانی احصايی به نقاشیخط روی آورد كه اين رشته چندان مورد توجه نبود و هنرمندان متعددی در اين زمينه فعاليت نمیكردند اما در حال حاضر نقاشیخط با استقبال روبهرو شده و بسياری از فعالان اين رشته ادامهدهندگان راه احصايی هستند و به بيانی ديگر برخی آثار او را تكرار میكنند.
وی تصريحكرد: تاثير احصايی بر هنرمندان بعد از خود دارای دو وجه مثبت و منفی است از سويی گرفتن ايده از آثار او و ارائه اثری نوين امری مطلوب است اما از سويی ديگر تكرار كردن همان تابلوهای قديمی مسئلهای ناخوشايند است كه متاسفانه در جامعه گرافيك كنونی ايران رواج يافته و به دليل نبود بانك اطلاعاتی كامل از آثار هنرمندان و نبود مرجعی برای شكايت، بسياری از آثار ارائه شده تكراری و كپیبرداری هستند.
اعتمادی توضيحداد: متاسفانه من افتخار حضور در كلاسهای درس احصايی را نداشتم اما آن گونه كه از شاگردان وی شنيدهام مهمترين ويژگی او به عنوان يك معلم ارائه ايدههای ناب به دانشجويان است كه اين ايدهها دنيای جديدی را در برابر دانشجويان باز میكند و خلاقيت آنها را پرورش میدهد.
اين هنرمند مجسمهساز درباره جايگاه احصايی در هنر معاصر بيانكرد: به طور كلی در ايران جايگاه رفيعی برای هنرمندان وجود ندارد و با اينكه اساتيدی مانند احصايی حضور دارند كه میتوانند در تربيت نسلهای بعدی هنرمندان موثر باشند اما به شكل درست از اين افراد بهره نمیبريم كه برای جبران اين نقص بايستی از آنان به عناوين مختلف مانند استاد و داور در مسابقات استفاده كرده و راه را برای فعاليتهای گسترده اين افراد هموار كرد.
وی كه خود در كنار فعاليتهای متعدد هنری به تدريس نيز اشتغال دارد، ابرازكرد: افرادی مثل احصايی میتوانند ايران را در دنيا مطرح كنند به همين دليل بايد زمينه معرفی اين اساتيد را به جهانيان مهيا كرد و روی آنها سرمايهگذاری كرد تا اعتباری برای هنر ايران باشند به ويژه شخصی چون احصايی كه در آثارش ايرانی بودن موج میزند.
اين هنرمند كه در عرصه هنر مفهومی نيز فعاليت دارد، يادآورشد: از كارهايی كه میتوان برای معرفی اساتيد و ماندگاری آثارشان انجام داد، برگزاری كارگاههای آموزشی با حضور آنان و احداث موزهای خاص اين افراد است كه مجموعه آثار اساتيد در آن گردآوری شده و محلی برای آشنايی جوانان و دانشجويان با سرمايههای هنری كشور باشد.
اعتمادی اشارهكرد: متاسفانه در ايران هيچ مكانی برای جمعآوری آثار اساتيد وجود ندارد تا به عنوان يك مجموعه امكان مراجعه هنرجويان فراهم باشد در حالی كه به راحتی میتوان با احداث چنين مكانهايی در عين حمايت مادی از اساتيد، اسباب پيشرفت هنری را نيز تهيه كرد.
وی در پايان فروش بالای آثار احصايی در حراجهای خارجی را تحليلكرد و گفت: حراجی مانند حراج كريستی دبی بيش از اعتبار هنری بازار خريد و فروش اجناس هنری است كه البته وجود اين حراج وضعيت اقتصاد هنری ايران را بهبود بخشيدهاست و سبب تغيير نگرش مردم نسبت به آثار هنری شده و اندكی از مشكلات مالی هنرمندان را مرتفع كرده اما نمیتوان فروش بالای آثار احصايی را دليل شناخت اين هنرمند در دنيا دانست.