به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، پس از پيروزی انقلاب شكوهمند جمهوری اسلامی ايران، قاريان برجستهای از كشور مصر به كشورمان سفر كردهاند و در اقصی نقاط ايران به تلاوت قرآن پرداختند.
قاريان بزرگی چون «ابوالعينين شعيشع»، «محمد طوخی»، «شحات محمد انور»، «محمد بسيونی»، «راغب مصطفی غلوش»، «متولی عبدالعال»، «رزق خليل حبه» و ديگر قاريانی كه با حضور در ايران به نوعی موجی از حرارت و اشتياق را در جامعه قرآنی كشورمان به راه انداختند.
هر چند كه شايد قاريان بزرگی همچون استاد ابوالعينين شعيشع در سنين كهولت به ايران سفر كردند و با دوره طلائی تلاوت خود فاصله زيادی داشتند اما نمیتوان مدعی شد كه حضور آنها در بين قاريان ايرانی و استفاده از نظرات آنها بیفايده بوده باشد.
همچنين نمیتوان از تأثير حضور قاريانی مانند استاد شحات محمد انور در ايران بر روند شكلگيری سمتوسوی تلاوت قاريان ايرانی به اين سادگی گذشت، امری كه كارشناسان فن نيز به آن تأكيد دارند.
در اينكه قاريان ايرانی از تلاوتهای قاريان متقدم و متأخر مصر تأثير پذيرفتهاند شكی وجود ندارد اما بحث اصلی بر سر حضور يا عدم حضور يا به طور اصولی مثبت يا منفی بودن حضور قاريان مصری در ايران است.
بسياری از كارشناسان بر اين عقيدهاند كه قاريان كنونی مصر حرفی برای گفتن ندارند و چه بسا بسياری از قاريان ايرانی نيز در درجه بالاتری نسبت به آنها تلاوت میكنند پس دليلی برای صرف هزينه و دعوت از قاريان درجه دوم يا سوم مصر برای حضور در ايران وجود ندارد.
عدهای ديگر نيز با تأكيد بر اين نكته كه فرهنگ تلاوت قرآن كريم در مصر به خيلی سال قبل بر میگردد و اينكه عنوان میشود قاريان ايرانی نسبت به قاريان كنونی مصر از درجه فنی بالاتری در قرائت برخوردارند زياد درست نيست، بلكه شايد بعضی از قاريان ايرانی توانسته باشند خود را به سطح تلاوت مصریها برسانند.
هر چند كه بحث در اين باره بسيار است اما اگر كمی بيشتر در اين موضوع دقيق شويم به نظر میرسد حضور قاريان كنونی مصر در ايران چندان نيز بیفايده نيست، حضور «فرج الله شاذلی» معاون نقابةالقراء مصر در بهمنماه سال گذشته در جمع قاريان جوان كشورمان و ارائه آموزشهای تخصصی به آنها شايد شاهدی بر اين مدعا باشد.
بله، شايد اين گفته كه قاريان كنونی مصر حرفی برای گفتن ندارند تا حدودی نيز درست باشد، اما اين مقايسه، مقايسه قاريان متأخر مصر نسبت به قاريان متقدمی چون «مصطفی اسماعيل»، «محمد رفعت»، «عبدالباسط محمد عبدالصمد» و ديگران است نه در مقايسه با قاريان ايرانی!
آيا واقعاً تلاوت قاری جوانی مانند «محمود شحات محمد انور» فرزند يكی از ستارههای درخشان آسمان تلاوت از بار فنی خاصی برخوردار نيست؟ به هيچ وجه اينچنين نيست، در اين رهگذر از پيشرفت بعضی از قاريان ايرانی كه در واقع از نظر سطح تلاوت قرآن با قاريان مصری نيز برابری میكنند نيز نبايد غافل شد.
در چند روز گذشته نيز حضور دو تن ديگر از قاريان جوان مصر يعنی «عبدالجليل بنا» و «محمود سعيد عبدالصمد الزناتی» را در ايران شاهد بوديم كه با حضور در مراسمهايی كه برای سالگرد رحلت بنيانگذار انقلاب اسلامی برپا شده بود به تلاوت قرآن كريم پرداختند.
محمود سعيد عبدالصمد الزناتی فرزند «سعيد الزناتی» از قاريان نامدار مصری است و «عبدالجليل بنا» نيز بر طبق گفتههای خودش قرابت فاميلی با «محمود علیالبنا» از قاريان عصر طلائی تلاوت قرآن كريم دارد.
به هر روی شايد حتی اگر حضور قاريانی همچون محمود سعيد الزناتی و عبدالجليل بنا برای قاريان ايرانی بار فنی خاصی به همراه نداشته باشد، به دست آوردن اطلاعات و تلاوتهايی از قاريانی مانند «سعيد الزناتی» كه اغلب اطلاعات كمی از اين قاری در اختيار قاريان و جامعه قرآنی كشورمان است، مغتنم باشد.
نويسنده: سيد جاسم موسوی