به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه خراسان رضوی، متن پيام آيتالله العظمی جوادی آملی به اولين كشوری همايش مساجد فعال قرآنی كه توسط حجتالاسلام و المسلمين مرتضی جوادی آملی در مراسم افتتاحيه قرائت شد، به اين شرح است؛
بسم الله الرحمن الرحيم
حمد ازلی خدای را سزاست كه آفريدن ویژه اوست، تحيت ابدی، پيامبران الهی(عليه السلام) خصوصا حضرت ختمی نبوت(صلی الله عليه والسلام) را رواست كه همراهی قرآن بی همتا مخصوص اوست و درود بيكران، دوده طاها و اسره ياسين(ع) را بجاست كه ولايت آنان مايه كمال دين و پايه تمام نعمت است، انتظار جهانيان، نثار مقدم ختمی امامت، مهدی موجود موعود(عج) است كه تعيين كنندگان زمان ظهور وی، دجالان زورند! به عترت اطهار، تولی داريم و از معاندان لدود آن ذات قدسی، تبری می نماييم!
مقدم صحابه كتاب خدا، قاريان، اساتيد تلاوت و تفسير، ائمه محترم اقامه جماعت مساجد و مهمانان بزرگوار را گرامی می داريم و از سعی بليغ ستاد عالی كانون های فرهنگی، هنری كشور، تشكر و اجر وافر همگان از خداوند سبحان مسئلت می شود!
قرآن حكيم، حيات بخش دلهای آماده دريافت آب زندگانی و شفا دهنده بيماران اعتقادی، اخلاقی و رفتاری است. بهره وری از كوثر حيات و شفا، مرهون تلاوت، معرفت معارف، عرضه هويت خود برآن مجلای فيض الهی و توزين كالای وجودی خويش باآن ميزان قسط است، لذاچند نكته كوتاه پيرامون ضرورت عرضه مسائل فردی و جمعی و كيفيت پاسخ يابی بعد از اين درخواست، ارائه می شود:
يكم، انسان، درمعرض رخدادهای تلخ تاريخی است و برای صيانت از سقوط، لازم است به حبل متين خدايعنی قرآن حكيم، اعتصام نمايد تا مايه وی از هر لغزش گردد.اعتصام به كتاب الهی، متوقف بر معرفت آن به عنوان ميزان حق و باطل، معيار صدق و كذبف مدار حسن و قبح، محور خير و شرو بالاخره مناط صواب و خطا در عقايد، اخلاق و اعمال خواهد بود. حضرت محمد بن علی الباقر (ع) فرمود:"...اعرض نفسك علی كتاب الله فان كنت سالكا سبيله زاهدا فی تزهيده فی ترغيبه خائفا من تخويفه فاثبت و ابشر فانه لا يضرك ما قيل فيك و ان كنت مباينا للقرآن فماذا يغرك من نفسك..."
چون قرآن كريم، مصون از آسيب تحريف و محفوظ از گزند زوال است، اعتصام آگاهانه بشر در مسائل فردی و جمعی به آن ، سبب صيانت وی از غوايت و حفظ او از ضلالت خواهد بود.
دوم؛ عترت اطهار(ع) كه قرآن ناطق اند و كلام آنان نور است، كيبفيت عرضه بر حقيقت وحی كه به صورت قرآن مجيد تجلی نمود را بيان فرمودند. نموداری از اين تبيين را می توان در جريان عرضه حديث بر قرآن مشاهده نمود كه خلاصه آن اين است: آنچه عدل قرآن كريم است انسان كامل معصوم(ع) يعنی اهل بيت عصمت و طهارت(ع) هستند كه هرگز كسی همتای آنان نخواهدبود، هرچند به صورت اجتماع متظاهرانه و متعاضدانه جن و انس باشد، چه اينكه هيچ كتابی، همسان قرآن نخواهد بود"لئن اجتمعت الانس و الجن" اما حديث، هرگز معادل قرآن نيست زيرا امامان معصوم عليه السلام فرمودند كسی نمی تواند مانند قرآن، آيه ای جعل كند ولی می تواند شبيه حديث ماثور م روايتی را جعل نمايد، لذا هر روايتی بايد برقرآن كريم عرضه شود خواه معارضداشته باشد- چنانكه نصوص علاجيه درفن اصول فقه ناظر به آن است- و خواه معارض نداشته باشد كه لزوم عرضه هر دو صنف برقرآن، درجوامع روايی ما نيز آمده است.
لزوم عرضه عقايد، اخلاق و اعمال برقرآن، مطلق است، خواه كسی بين دو عقيده متطارديا دوخلق متخالف يا دو عمل متضاد واقع شود و درانتخاب يكی و ترك ديگری مردد باشد يا درباره عقيده خاص، خلق مخصوص و عمل معين، ترديد داشته باشد، در هر دو صورت بايد آن را بر ميزان قسط و زبان عدل بی عدل الهيی يعنی قرآنف معروض دارد و بعد از معرفت، باور نمايد و بعد از تدين،به آن عمل كند و اگر توفيق يافت سب انتشار آن را فراهم نمايد.
سوم؛ قرآن حكيم نه تنها ميزان حق و عدل است بلكه مبانی علمی و مبادی ورودی و عملی در ساحت حق را ارايه می كند و ماثر عينی و آثار پر بركت خروجی آن را نيز بيان می نمايد. دستورهای ايجابی و تحريمی و يا ترجيحی و تنزيهی آن از يك سو و تبشير پرهيزكاران و انذار تبهكاران از سوی ديگر و نقل نمونه های اجراشدن آن درضمن داستان پيامبران و مردمی كه با قبول يا نكول،به اصحاب ميمنه يا اصحاب مشئمه تقسيم شده و به فلاح يا طلاح رسيدند از سوی سوم، همگنی بيانگر تمام و كمال اين ميزان الهيی و ضرورت عرضه خود برآن و دريافت نسخه شفابخش از چنين كتابی است كه ندای"و ننزل من القران ما هو شفا و رحمه"را از بارگاه ملكوت اعلای عرشيان به كارگاه فرش نشينان رسانده است و عده ای را كه دلمايه ای به عنوان كلمه طيب فراهم كردند، به سوی پژثواب خدا صعود می كند.
چهارم؛لزوم عرضه خود برقرآن، معنای جامعی دارد كه بايد ملحوظ گردد:
1-چون قرآن عترت(ع) عديل بی مثيل هم اند، عرضه برهركدام بايد عرضه بر ديگری را همراه داشته باشدو گرنه عرضه حقيقی نخواهد بود.
2-عرضه برحديث، بعد ازعرضه آن برقرآن حكيم استف تا مخالف آن نباشد زيرا گرچه موافقت قرآن، شرط حجيت نيستولی مخالفت با آن، كاشف از بطلان و كذب و مانع از اعتبار است.
3-بعد از دريافت معنای قرآن به عنوان اولين ترازو و بعد از عرضه حديث برآن به عنوان متممو مكملحجت خدا،نوبت به عرضه متعارف و اخلاق متداول و اعمال متناوب بشری به آن ها می رسد تا غث و سمين و صحيح و معيب آن روشن گردد، بنابراين هماره روايتهای معتبر، دركنار آيات الههی، به عنوان هماهنگی ثقل كبيريا اكبر مطرح اند و گرنه تنها عرضه برقرآن مجيد، ناتمام خواهد بود،زيرا خود قرآن، جامعه بشری را به پذيرش رهنمود حضرت ختمی نبوت(ع) فرا می خواند:
"ما آتاكم الرسول فخذوه و يكی از برجسته ترين آثار متواترآن حضرت (ع)، فرمان اعتصام به اين دووزنه وزين و پرهيز از غوايت ناشی ازترك آن و دوری از هلاكت حاصل از رهايی و عدم اعتصام به اين دو ثقل الهی است.
پنجم؛ چون قرآن كريم كتابی است حق و هيچ فسون و فسانه درآن راه ندارد جامعه بشری ، به ویژه امت اسلامی و بالاخص حوزويان عزيز و دانشگاهيان گرامی را توصيه می كند كه هيچ گاه در تصديق و قبول مطلبی و درتكذيب و نكول مطلب ديگر،بدون تحقيق و دليل سخن نگويند، اين رهنمود ناب ، ضامن رشد فرهنگی يك ملت زنده و بيدار است . حضرت امام صادق (ع) فرمود : « أن الله خَصَّ عبادَه بآيتين مِن كتابه : أنْ لا يقولوا حتی يعلَموا و لا یَردّوا ما لم یَعلَموا و قال عزّ و جلّ « ألَمْ یُؤْخَذْ عَلیْهِمْ ميثاقُ الْكِتابِ أن لا یَقولوا عَلَی اللهِ ألا الْحَقَّ » وَ قال : «بَلكَذَّبوا بما لَم یُحيطوا بِعِلمِه وَ لَمّا يأتِهِم تَأويلُهُ» (يونس آيه 39 ؛ الكافی ، ج1 ، ص 43 .)»
وقتی تعهد ارباب بنان و قلم، بر پژوهش محققانه استوار بود و هنگامی كه مبنای اصحاب بيان و كلام ، بر نزاهت از گفتار غير عالمانه برابر بود و اين سفارش ويژه اهل بيت (ع) كه برگرفته از دو آيه ياد شده است ، تدبير شد، جامعه از گزند خواب و آسيب خيال و خرافه وهم می رهد و به صفای بيداری و خردمندی می رسد، آن گاه تنفس در چنين جامعه ای دانش محور آسان خواهد بود وگرنه مرزی برای گزافه نويسی و افسانه سرايی نيست كه در اين حال نفسهای محققان، در سينه حبس و زندگی دشوار و كتاب خدا نزد بدانديشان، مهجور (كه از هُجْر و هذيان است) و نزد دگر انديشان، محجور (كه از حَجْر و منع است) و نسبت به توده مردم ،مهجور (كه از هِجر و ترك است) خواهد بود و منشأ همه اين خطرها ، عرضه نكردن هويت فردی و جمعی جامعه بر قرآن و عدم دريافت ميزان قبول و ردّ و آگاه نبودن از معيار خواب و بيداری است.
ششم؛ محصول عرضه هويت انسان بر قرآن اين است كه فتوای كتاب الهی درباره جامعه بشری ، چند عنصر محوری است كه سه بخش آن عبارت است از : 1- لزوم جهان دانی ؛ 2- لزوم جهان بانی ؛ 3- لزوم جهان آرايی . به استناد اصل اول بايد آغاز و انجام جهان هستی را شناخت و به آن ايمان آورد و به اعتبار اصل دوم بايد نظام كيهانی را كه خداوند ، آن را مسخر انديشه ناب قرار داد ، از تباهی حفظ كرد و از رفتار غير عاقلانه تخريب، پرهيز نمود و جلوی تجاوز طاغيانی را كه «أذا دَخَلوا قَرْیَهً أفسَدوا وَ جَعَلوا أعِزَّهَ أهلِها أذِلَّهً » (سوره نمل آيه 34) گرفت و به اتكال اصل سوم بايد بر زيبايی و آرايش سنتی آن، جمال صنعتی را افزود و تمام نيازهای بشری را هنرمندانه برآورد تا كسی كمبودی را احساس نكند و لكه فقر اقتصادی ، چهره زيبای نظام اجتماعی را زشت نكند و غبار غربت و محروميت، روی آئينه شفاف جامعه را نگيرد و زيبايی عدل و داد ، به زشتی جور و بيداد مبدل نشود و حكومت عقل به حاكميت جهل ،دگرگون نگردد .
هفتم؛ نتيجه عرضه حيات فردی و جمعی بر قرآن حكيم اموری است كه برخی از آنها را می توان در لزوم احترام متقابل به مقدسات ملل دانست. همان طور كه قرآن كريم تمام كتابهای آسمانی را محترم شمرده است و ارج نهادن به آنها را برای پيروان خود لازم و برای ديگران وظيفه می داند. نگهداری حرمت قرآن كريم را بر همگان واجب كرده است و اگر كسی خود را يهودی يا ترسا می داند بايد همه كتابهای آسمانی را كه در راس همه آنها قرآن مجيد است محترم بشمرد و اگر استكبار جهانی و صهيونيسم بين الملل ، مايه به هم ريختگی نظام كنونی و تعدی مستكبران عنود بر مستضعفان ودود شدند و زمينه بيداری مردم مسلمان ستم سوز و ظلم ستيز را فراهم كردند، نبايد چنين نهضتی را گناه پنداشت و نبايد قرآن حكيم را كه حق مدار و عدالت محور است محكوم نمود و به حريم مقدس آن اهانت روا داشت و ندای آسمانی اين كتاب الهی را بايد شنيد كه « أنَّ رَبّكَ لَبالْمِرصادِ » (سوره فجر آيه 14)
خلاصه آنچه در اين پيام كوتاه آمد، عبارت است از :
1- لزوم عرضه هويت انسان بر قرآن كريم .
2- همتايی قرآن و عترت ايجاب می كند كه عرضه جامعه بشری بر رهنمود های اهل بيت وحی (ع) در كنار عرضه بر قرآن ملحوظ گردد.
3- قرآن حق مدار ،بيانگر مبانی و مبادی علمی و عملی طغوای دوزخيان و تقوای بهشتيان است .
4- لزوم عرضه خود بر حديث مأثور ، بعد از عرضه حديث بر قرآن مجيد است تا مخالف آن نباشد ،زيرا احتمال تحريف در روايت ،بجاست ،هر چند در باره قرآن ،مجالی ندارد .
5- لزوم زندگی خردمندانه و پرهيز از افسانه نظير سی دی خرافه «نزديكی ظهور امام زمان (عجل الله فرجه الشريف) و مانند آن .
6- لزوم جهان دانی ، جهان بانی و جهان آرايی دولت و ملت مسلمان .
7- لزوم احترام به مقدسات آسمانی و اجلال و تكريم كتابهای انبياء (عليهم السلام) به ويژه آخرين كتاب پروردگار جهان .
8- در پايان مجدداً مقدم همگان را گرامی می داريم و از كوشش ستاد عالی كانونهای فرهنگی و هنری مساجد كشور ،حق شناسی نموده و اجر آنان از خداوند مسئلت می شود .
جوادی آملی
ارديبهشت 1390