به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، علی الهبداشتی، دانشيار فلسفه دانشگاه قم، در همايش «اخلاق متعاليه» كه امروز، اول خردادماه، به همت بنياد حكمت اسلامی صدرا در مجموعه فرهنگی تلاش در حال برگزاری است، به ارائه مقاله «كرامت ذاتی انسان، لوازم و آفات آن از منظر حكمت متعاليه» پرداخت.
وی اظهار كرد: محور استدلال من از آيات و روايات است و همچنين از دلايل عقلی استفاده كردهام. اولين آيهای از قرآن كريم كه «كرامت» از آن برداشت میشود، آيه شريفه «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم» است.
وی افزود: در اين آيه شريفه به طور عام، همه انسانها از آن جهت كه انسان و فرزندان حضرت آدم(ع) هستند، بهرهمند از كرامت شمرده شدهاند. خدای سبحان كرامت را به خودش منتسب كرده و فرموده است: ما به بنیآدم كرامت عطا كرديم، پس كرامت و بزرگداشت و شرفات انسان امری فطری و عطيهای الهی است.
الهبداشتی ادامه داد: نكته دوم اين است كه همه انسانها از حيث انسان بودن با هم برابرند و وابستگی قومی، نژادی، حزبی، گروهی، شرقیبودن يا غربیبودن، اروپايی بودن يا افريقايی بودن، سفيدپوست بودن يا سياهپوست بودن، مرد بودن يا زن بودن از نظر اسلام، دليل بر كرامت خاصی برای شخص يا قوم خاصی نيست.
وی اضافه كرد: دليل ديگر ما اين است كه قرآن كريم میفرمايد: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسایى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست». خطاب قرآن در اينجا به همه انسانهاست. قرآن كريم دو نوع خطاب دارد، يكی به مؤمنان و ديگری به همه انسانها كه در اينجا خطاب به همه انسانهاست كه همه شما انسانها از يك مرد و زن آفريده شدهايد و بعد ما شما را دستهها و گروهها و قبائل و ملتهای مختلف قرار داديم.
وی در ادامه با طرح اين سؤال كه «ثمره اين ملتها و مليتها چيست؟» عنوان كرد: قرآن كريم با واژه «لتعارفوا» بيان فرموده كه اين ملتها و اين مليتها برای اين است كه همديگر را بشناسيد. از نظر قرآن كريم، ثمره ديگری در اين مليتهای خاص وجود ندارد و آنچه كه موجب شرافتمندی و عزت است، تنها تقواست. تقوا هم يك امر همگانی است، و مختص يك قوم خاص يا دين خاصی نيست، بلكه همه انسانها میتوانند در كاروان تقوا قرار بگيرند و از زشتیهای اخلاقی دوری كنند و فضيلت تقوا را كسب كنند.
دانشيار فلسفه دانشگاه قم تأكيد كرد: دليل سوم كه بر ارزشمندی همه انسانها دلالت دارد، اين آيه شريفه است كه میفرمايد: «وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْلَمُونَ؛ و اگر يكى از مشركان از تو پناه خواست پناهش ده تا كلام خدا را بشنود سپس او را به مكان امنش برسان چرا كه آنان قومى نادانند» خداوند میفرمايد ای پيامبر ما، اگر يكی از افراد مشرك از تو پناه خواست و میخواهد در جامعه اسلامی زندگی كند، تا كلام الهی و پيام الهی را بشنود، وظيفه شما اين است كه او را پناه بدهی تا كلام و پيام الهی را بشنود، حالا كه شنيد، چه اتفاقی میافتد؟ آيا میتوانی او را ملزم كنيد كه حالا كه پيام خدا را شنيدی حتما بايد ايمان بياوری؟ آيه درباره اين مطلب ساكت است، بعد كه میفرمايد: «ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ»؛ يعنی او را به محل امنش، وطنش، منزلش، مأوايش برسان تا از اينكه نخواسته دعوت تو را بپذيرد، آسيبی نبيند. پس در اين آيه شريفه هم در واقع برای انسان ـ بما هو انسان ـ ارزش قائل شده ولو اينكه اين انسان عقيده من را نپذيرد.
وی تصريح كرد: مؤيد ديگر اين مدعا، خطاب خدای تعالی به حضرت موسی(ع) است كه میفرمايد: به سوی فرعون برو و به او بگو: «هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى؛ آيا سر آن دارى كه به پاكيزگى گرایى» خداوند كه فرعون را میشناسد، چرا حضرت موسی(ع) را به سوی او میفرستد تا از او بپرسد كه آيا میخواهد پاك شود و رشد يابد؟
وی با نقل سخنی از علامه طباطبايی اظهار كرد: علامه طباطبايی در ذيل آيه «وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ...» سخن بسيار زيبايی دارد، میفرمايد كه اين نهايتمرتبه مراعات اصول فضيلت اخلاقی است و حفظ كرامت انسانی و انتشار رحمت و رأفت و شرافت انسانی است كه قرآن كريم آن را معتبر شمرده است. علامه، در ادامه میگويد كه اين آيه محكمی است كه نسخ نمیشود و برای هميشه بر استحكام خودش باقی است و نبايد بگوييم كه آيات ديگری آن را نسخ كردهاند؛ چون ظاهر كتاب و سنت اين است كه كسی را نمیتوان قبل از اتمام حجت، مؤاخذه كرد؛ پس بر مسلمانان فرض است كه به كسانی كه از آنان امان میخواهند تا در جامعه اسلامی حضور يابند و معارف دين را بفهمند، امان دهند و اين اصلی است كه هرگز باطل نخواهد شد و تغيير نخواهد كرد؛ پس آيه محكمی است كه تا روز قيامت قابل نسخ نيست.
وی با اشاره به فرمان امام علی(ع) به مالك اشتر عنوان كرد: دليل بعدی ما سخن اميرالمؤمنين علی(ع) در فرمان حكومتیشان به مالك اشتر است، وقتی حضرت(ع) او را استاندار مصر كرد، فرمود: ای مالك، تو را به سوی مردمانی میفرستم كه يا همدين تو هستند يا همنوع تو در خلقتتاند. تلاش كن حق خدا را در مورد آنان رعايت كنی؛ پس ای مالك، به همه شهروندان (البته اصطلاح نهجالبلاغه «رعيت» است كه من عبارت «شهروند» را آوردهام) به نيكی و مهربانی رفتار كن و همچون درندهای نباش كه خوردن اموال شهروندان را غنيمت بداند. ای مالك، با عفو و گذشت با مردم رفتار كن، همانگونه كه دوست داری خداوند با تو با عفو و گذشت رفتار كند. اين آيات و روايات همه بيانكننده اين حقيقت هستند كه همه انسانها دارای كرامت هستند.