به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی خامنهای، درباره وضعيت ناآرام و پرتنش اين روزهای سوريه يادداشتی از محمد اكرمینيا، كارشناس مسائل خاورميانه ارائه داده است كه به شرح ذيل است:
سوريه به لحاظ ژئوپوليتيكی و ژئواستراتژيكی از اهميت بسياری برخوردار است. موقعيت جغرافيايی و اينكه سرپل سه قاره اروپا، آسيا و افريقا است، همچنين مرزهای مشتركی كه با رژيم صهيونيستی و تركيه و لبنان دارد، موارد مهمی است كه موقعيت ممتازی را به سوريه بخشيده است.
اما نكته مهمتر اين است كه پس از شكست اعراب در جنگ ششروزه با رژيم صهيونيستی و نيز شكست در جنگ ۱۹۷۳ و سپس ديگر جنگهای پراكنده و متعددی كه در منطقه اتفاق افتاد و باعث ضعف كشورهای عربی شد، متأسفانه اين كشورها يكی پس از ديگری مجبور به انعقاد قرارداد صلح با رژيم صهيونيستی شدند. از جمله آنها مصر بود كه به اين خفت تن داد. سوريه اما تنها كشوری بوده كه به سبب قابليت ژئوپولتيكی و قدرت ملی نسبتاً خوبش هرگز به اين صلح ننگين تن نداده و اين روند را ادامه داده است. مواضع ضد اسرائيلی سوريه و حمايتش از گروههای مقاومت فلسطينی در سالهای گذشته پررنگتر هم شده و اين سياست هنوز هم در سوريه حاكم است. از اين جهت میتوان گفت موقعيت سوريه يك موقعيت ممتاز برای جهان اسلام است و در واقع كشوری است كه در خط مقاومت به حساب میآيد.
سوريه از گذشته نياز به اصلاحات داشته و ضرورت اصلاحات سياسی و اقتصادی و ... در آن احساس میشده است. اين ضرورت را هم مردم و هم دولتمردان سوريه احساس میكردند. اقداماتی نيز در اين زمينه صورت گرفته است. در يك سال گذشته انتخابات اصلاح قانون اساسی سوريه اقدام مهمی بود كه در راستای اصلاحات ضروری در سوريه انجام گرفت. رئيسجمهور سوريه نيز اقداماتی را صورت داد؛ عفو عمومی زندانيان سياسی، لغو اعلام وضعيت فوقالعاده كه از سالها پيش در اين كشور حاكم بود و دادن تابعيت به اتباع كُرد در اين عرصه قابل توجه است. در آينده هم انتخابات پارلمانی سوريه برگزار خواهد شد كه از اهميت ويژهای برخوردار است.
به طور كلی عوامل مؤثر در تحولات فعلی سوريه عمدتاً عوامل خارجی و فرامنطقهای است. يعنی وجه مميزه اصلی تحولات سوريه با كشورهای ديگر منطقه در اين است كه در كشورهايی مثل تونس، مصر، يمن و بحرين و ... اقدامات به صورت خودجوش و داخل اين كشورها شروع شده و مردم انقلاب كردهاند و تلاش میكنند انقلاب خودشان را به نتيجه برسانند. البته اين اقدامات هنوز كاملاً به نتيجه نرسيده، اما اتفاقی كه در سوريه افتاده، عمدتاً اقدامات تحريكآميز عوامل خارجی منطقهای و برخی كشورها با همراهی كشورهای فرامنطقهای مثل آمريكا است. در واقع تمام اين كشورها متحد شدهاند تا نظام سياسی سوريه را ساقط كنند. هدف اصلی آنها اين است و تا امروز هم به دنبال اين قضيه هستند.
اما همراهی برخی كشورهای منطقه با مخالفان سوريه چند دليل دارد. نخستين دليل، خطی است كه آمريكايیها ديكته كرده و میكنند. البته پس از جنگ جهانی دوم و جعل شدن رژيم صهيونيستی در ۱۹۴۸، حاكمان مرتجع منطقه اين خط را دنبال كردند و امروز اين قضيه علنیتر شده است. به طوری كه برخی دولتمردان عربی بی هيچ ابايی عليه يك كشور عربی كه از خودشان است، متحد شدهاند و اينچنين جنگ و ناامنی و خونريزی در آن راه میاندازند تا زمينههای دخالت خارجی و حضور مجامع بينالمللی مثل شورای امنيت، مجمع عمومی سازمان ملل و حتی نهادهای نظامی مثل ناتو را در سوريه فراهم آورند و سريعتر به اهدافشان دست پبدا كنند.
دليل دوم نيز تلاش برخی كشورها برای ايفای يك نقش ويژه در خاورميانه است. متأسفانه آنها به همين دليل به آمريكا متمايل شده و مجبور به همراهی با سياستهای خاورميانهای ايالات متحده در منطقهاند و به يك چرخش ۱۸۰ درجهای در روابط خود با سوريه تن دادهاند.