مقاله«مشروعيت جنگ در يهود»
کد خبر: 2363244
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۴

مقاله«مشروعيت جنگ در يهود»

گروه انديشه و علم: برگزيده جشنواره علامه حلی، به تشريح مقاله خويش پيرامون مبانی مشروعيت جنگ در يهوديت پرداخت.

محمدرضا برته، برگزيده جشنواره علامه حلی، در گفت وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) درباره ويژگی‌های پژوهش علمی در خصوص مبانی مشروعيت جنگ در يهوديت، گفت: اين مقاله يكی از سلسله مقالاتی است كه در اين باره نوشته شده، البته تعدادی از آنها منتشر شده و تعدادی هم در دست انتشار است و به طور كل تحقيقات خوبی در اين زمينه انجام شده است.
وی درباره مقاله علمی خود در اين رابطه، تصريح كرد: اين مقاله در تلاش است تا ببيند يك انسان متدين خصوصا در شريعت يهودی كه برای هر چيزی دنبال حكم الله می گردد و مثلا حتی از خوردن گوشت و لبنيات كراهت دارد و اين محرم را رعايت می‌كند يا احكام بسيار سنگين "شبات" را مورد اهتمام خود می¬داند اين آدم منطقا در امور مهمه خود بايد به دنبال حجت شرعی بگردد. برته خاطرنشان كرد: يكی از خطيرترين كاری كه در طول تاريخ از انسان سرزده قتل نفس است؛ هيچ كاری به اندازه دگر كشی برای يك انسان بار روانی ندارد؛ مساله ما اين بود تا ببينيم در دينی كه اين همه تقيد به شريعت مساله است يك متدين در زمانی كه تصميم می¬گيرد تا شخصی را در قالب جنگ بكشد وجاهت اين كار را از كجا به دست می¬آورد و دين او آيا چنين اجازه ای را به او داده است يا نه؟ و اگر از نظر دينش چنين اقدامی بايسته و يا مقرَب است مبانی آن چيست. پس اين مقاله به طور خلاصه واكاوی مبانی شرعيت جنگ است از منظر آيين يهود.
برگزيده جشنواره علمی علامه حلی، در خصوص اهداف از طرح اين مقاله، گفت: آنطور كه همه می دانيم هر كاری واجد مجموعه اهدافی است كه بعضی از اينها هدف متوسطه اند و بعضی هم غايی هستند؛ مثلا هدف از مدرسه رفتن سواد دار شدن است كه اين هدف متوسطه است و هدف غايی كسب علم و معرفت است شايد بشود به اين اهداف متوسطه اهداف كاربردی و به آن هدف غايی هدف راهبردی گفت؛ هدف متوسطه اين اثر قبلا بحث شد كه عبارت بود از شناخت مساله جنگ و چرايی آن از نگاه دين يهود، اما هدف غايی چيز ديگری است؛ وقتی دو انسان درگير يك منازعه بسيار عادی می¬شوند مثل نزاع خانوادگی همسرها، در اينجا اينگونه نيست كه مثلا مرد در اوج عصبانيت ياد ماده واحده كنوانسيون‌های بين المللی مبنی بر رعايت حقوق زوجه يا زنان بيافتد و از آسيب زدن به همسر خويش سرباز بزند و به احترام اين سنخ مصوبات انسانی تر رفتار كند، يا زن در هيمن منازعه ياد قانون مدنی بيافتد كه تحقير را كار غلط معرفی كرده و به استناد اين تفسير از قانون از بكار بردن الفاظ تحقير آميز ابا بورزد.
وی افزود: روشن است كه بسياری از انسان ها حتی نمی دانند كه قانون اساسی كشورشان چند اصل است كه مصوبه ای بين المللی در اين خصوص داريم يا نداريم؛ گذشته از اينها انسانها تا چه ميزان به اين قوانين عشق می¬ورزند و آنها را دوست دارند و حاضرند برای آنها فداكاری كنند؟! ما به اين قوانين قوانين بشری و اين دنيايی می¬گوييم گرچه ممكن است مبنايی الهی و آن دنيايی داشته باشند؛ اما در مقابل اين قوانين، قوانين دينی وجود دارند كه انسان‌ها در سخت ترين حالات روحی و روانی نسبت به آنها مقيد و متوجهند. برته گفت: انسان‌ها برای دينشان جان فشانی می¬كنند اما برای مصوبات لاهه هرگز؛ انسان‌ها معمولا سعی می¬كنند راه فرار قانونی برای عمل نكردن به قوانين بشری پيدا كنند نمونه‌اش هم تناقض¬های رفتاری در عمل به قوانين واحد در چالش-های بين المللی است، اما يك انسان متدين سعی می¬كند به ظريف ترين موارد هم توجه داشته باشد تا عمل عبادی اش نقص و خللی پيدا نكند.
برته خاطرنشان كرد: جان كلام اينجا است در جهانی كه اقبال به دين پر رنگ تر از هميشه است و ما می¬دانيم بر اساس متون دينی مان كه عاقبت جهان نيز عاقبتی به مراتب معنوی تر است و از طرف ديگر مساله¬ای به نام جنگ دامن¬گير حيات بشر بوده و امروزه بيشتر خودنمايی می¬كند حال جمع بين اين موارد اين خواهد بود كه برای كنترل شئون ناخرسند حيات بشر دست به دامان دين بزنيم و با قبول اين واقعيت كه همه مردم جهان دين واحدی ندارند پس از ابزارهای نهفته در همان اديان بايد برای كنترل متدينين در جهت دنيايی مهربانتر و امن تر تلاش كرد و خوب ما معتقديم كه اگر اين قوانين خوب فهميده، استخراج و اطلاع رسانی شود و ارباب اديان در اين خصوص همسو شوند آنگاه مردمی كه از عمق وجود ديندار هستند در مواقع بحرانی به بركت اين قوانين دينی تصميامتی صلح¬آميزتر خواهند گرفت.
وی در تشريح اين مقاله، تصريح كرد: يهوديت منابع فقهی و شرعی عظيم و شيوه فقاهتی تاريخمندی دارد و بايد اعتراف كنم كه هنوز شناخت ما از اين مجموعه بسيار كم است؛ اما به طور كلی منابع شريعت يهودی به منابع توراتی، تلمودی، شروح و حاشيه¬ها، مراجع پسا تلمودی و منابع متاخر تقسيم می¬شوند كه اين اثر تلاش كرده تا رد هر مساله را از همان سرچشمه تا عصر حاضر رهگيری كند و با "تنخ" آغاز و به معاصرين ختم نمايد، اما با توجه به وزن سنگين "رامبام" در يهويديت آثار او مورد توجا وافری بوده است.
اين پژوهشگر حوزوی، اظهاركرد: در اين باره كه آيا كار تطبيقی در اين اثر بين اسلام و مسيحيت نيز مورد عمل بوده يانه؟ به روشنی بايد عرض كنم كه خير؛ زيرا آنطور كه در ابتدای بحث نيز گفته دغدغه بنده مجموعه¬ای است از مقالات كه برخی از آنها هم چاپ شده كه ما در اين آثار به صورت مستقل هر دين را بررسی كرده ايم حال شايد مجالی نيز حاصل شود كه بخواهيم يك روز اين تطبيق را نيز كه البته حدود قابل توجهی از آن فيش برداری شده منتشر كنيم ولی فعلا اين بخش از كار به بلوغ خود نرسيده است.
وی افزود: اين مقاله به برخی از رگه¬های اصلی پاسخ اشاره كرده است، اما به طور كلی می¬توان گفت كه در يهوديت ما با سه نوع نبرد مواجهيم كه برخی از اينها از اختصاصات اين دين به شمار می¬رود، يكی از آنها نبرد با قوام هفت¬گانه و عمالقه است به منظور اسكان يهوديان در عصر باستان در ارض موعود؛ خوب شريعت يهودی چنين گزارشی می‌دهد كه "يهوه" خدای يهود اين سرزمين را به ايشان داده است و يهوديان مالك اين زمين هستند و اقوام ساكن بايد خود را تسليم بنی اسرائيل كنند يا با جنگ و خونريزی اين ممالك را تخليه كنند؛ به اين دسته از نبردها ميتوان عنوان "ملحمت حوا" را داد.
برته اظهاركرد: گروه ديگری از نبردها هم وجود دارند كه برای دفاع از كيان حاكميت يهود هستند و اين نيز برای همه واجب شرعی است كه به آن "ملحمت ميصوا" می¬گويند و گونه آخر نيز جنگی است كه حتما بايد در راس آن پادشاه تدهين شده، كاهن، و ركن ديگری به نام "اوريم و تميم" باشد كه هدف از اين جنگ ها گسترش حوزه حاكميتی يهود است و البته اين نبردها مستحب هستند و برای پادشاه اقدام به انها ضروری نيست و در حوزه اختيار او است؛ اينگونه جنگ ها عنوان كلی "ملحمت رشوت" به خود می گيرند. فقهای يهود معتقدند كه جنگ دسته آخر در عصر حاضر به خاطر نبود ابزارها و اركان آن مجاز و مشروع نيست.
وی خاطرنشان كرد: اين مقاله بيشتر جنبه درون¬دينی و توصيف فقهی و گاها اخلاقی و فلسفی آموزه جنگ را عهده دار است و تلاش كرده تا شرايط و ضوابط آن را از متن دين يهود مانند يك عالم يهودی استخراج كند و گزارش دهد، اينكه آيا در طول تاريخ حكما و فقهای يهودی در عمل به مفاد شريعت موفق بوده اند يا نه يك بحث ديگری است و عرصه ديگری را می¬طلبد؛ اين اثر صرفا گام نخست و آغازی است برای فعاليت¬های پژوهشی عميق¬تر كه البته با توجه به هندسه معرفتی شريعت يهودی قدری پيچيده می¬نماياند و به ابزارهای زبانی و مهارت¬های فقهی و فلسفی خاصی نياز دارد كه آشنايی اجمالی با زبان عبری، مهارت مقبول در خواندن متون عربی و انگليسی از حداقل های آن است؛ اميدوارم اين اثر توانسته باشد فارغ از مباحث ژورناليستی درباره يهوديت قدری بيشتر ما را با سازمان فكری اين دين آشنا كند و زمينه ساز تفاهماتی بين متدينين جهت رسيدن به صلح پايدار باشد.
captcha