به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، شاید برای بسیاری اجتماع مذهب و موسیقی اجتماع نقیضین باشد، اما این اتفاق در عالم واقعیت رخ داده است و استاد هادی آرزم، نمونه بارزی از این امر است، این هنرمند عرصه موسیقی کشورمان از معدود هنرمندانی است که هنر خود را به خدمت قرآن و مناجاتهای مذهبی درآورده است. این استاد 67 ساله هنر موسیقی خود را در خدمت اعتقاداتش در آورده است.
آشنایی با آثار استاد
استادی که آثار مذهبی فراوانی را با زبان موسیقی تألیف کرده است و با این کار انس و الفت زیادی بین جوانان برای گرایش به فعالیتهای دینی و مذهبی ایجاد کرده است.
«ربنا»، «اسماءالحسنی»، «فرازهای مختلف دعای جوشن کبیر»، «دعای نور»، «دعای فرج»، «دعای سحر»، «بِنَبیٍّ عربیٍ»، «بسمالله نور» و ... تنها نمونهای از دهها اثر استاد هادی آرزم است که باعث علاقهمندی جوانان بسیاری برای گرایش به عرصه آثار دینی و مذهبی شده است.
«بِنَبیٍّ عربیٍ» شاید کمتر از هفت یا هشت دقیقه باشد، اما به اندازه ساعتها و روزها صحبت کردن و کتاب نوشتن اثرگذاری دارد و به همین اندازه حرف در دل خود جاداده است، تواشیح سادهای که به اسم مبارک هر کدام از ائمه(ع) میرسد، حال و هوای روزگار آن اسوههای پاکی و طهارت را تداعی میکند، به کلمه «بِنَبیٍّ عربیٍ» که میرسد همان روزگار و حال و هوا و سختیهایی را در ذهن شنونده تداعی میکند که پیامبر اکرم(ص) برای گسترش اسلام متحمل شدند. به نام مبارک حضرت زهرا(س) که میرسد حزن و اندوه و مصائب این اسوه پاکدامنی را با صداهایی که ملکوتی بودنشان تأمل برانگیز است، در ذهن شنونده مینشیند و همینطور تا پایان ادامه میدهد این اثرگذاری، با هر بار شنیدنش ردی از آن در دل و جان و گوش شنونده باقی میماند.
«بسمالله نور» هم تجلی انوار الهی را در قالب هم آوایی متبلور میسازد، با هر بار گوش دادن به این هم آوایی زیبا، میتوان وجوهی از زیباییهای باریتعالی را از حنجره اعضای گروه هم آوایی اهل بیت(ع) که سرپرستش استاد هادی آرزم است، شنید.
«ربنا» را در سال 1374 میسازد تا از این سال به بعد انتظار روزهداران برای گرفتن جشن یک روز بندگی خدا با شنیدن این نوای نورانی به پایان برسد. چه صدایی بهتر از صدای استاد «محمد عباسی» که آن سالها در اوج خود بوده است میتواند بر تن نتهای استاد هادی آرزم بنشیند و لباس زیبایی از اصوات و الحان را بر آن بیاراید و ربنایی شکل بگیرد که ...
داستان آثار استاد هادی آرزم و آهنگسازیهایش برای گروه همآوایی اهل بیت(ع) خودش به اندازه یک گزارش پر و پیمان حرف برای گفتن دارد.
هادی آرزم متولد سال 1327 در شهرستان بندرانزلی است، دیپلم خود را در رشته ریاضی که میگیرد وارد کنسرواتوار موسیقی میشود و در کلاسهای شبانه و فوق برنامه حضور مییابد. ساز ویلون را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب میکند تا به این ترتیب وارد حیطه آهنگسازی شود. نوازنده ارکستر بوده و در حال حاضر هم در این رشته کار میکند. تا این جا این استاد را باید در زمره هنرمندان عرصه موسیقی معرفی کرد، اما از این به بعد یعنی از سال 1368 کلید آشنایی وی با جامعه قرآنی زده میشود و این آشنایی راه را برای این استاد روشنتر میکند و با جامعه قرآنی موأنستی پیدا میکند که هنوز هم ادامه دارد.
ردپایی از صدای استاد عبدالباسط
«قبل از اینکه در سال 68 موأنستم با جامعه قرآنی زیاد شود، براساس تربیت مذهبی در خانواده با قرآن و فعالیتهای مذهبی آشنایی داشتم» اینها آغاز صحبتهای استاد هادی آرزم در مورد چگونگی ورودش به عرصه فعالیتهای قرآنی و مذهبی است که در ادامه آن میگوید: «خانوده من از قدیمالایام یک خانواده مذهبی و سنتی بودهاند؛ شنیدن صدای تلاوت قرآن بسیار من را منقلب میکرد به خصوص اگر صاحب این صدا استاد عبدالباسط بود، بیشتر منقلب میشدم. تلاوتهای عبدالباسط روی من تأثیر بسیار زیادی گذاشت».
غیر از آشناییاش با فعالان قرآنی کشور که از سال 1368 کلید میخورد، از بعد از انقلاب کارهای مذهبی را شروع میکند و تخصص خودش را در خدمت کارهای مذهبی قرار میدهد، «ابتدا از اشعار مذهبی و اشعار فارسی شروع کردم، یکی از کارهایی که انجام دادم شعر دوازده بند مرحوم محتشم کاشانی با عنوان - باز این چه شورش است- بود که در سال 1362 در تالار وحدت با گروه کر ارکستر سمفونیک تالار وحدت که برنامه نور و صدا را اجرا میکرد، اجرا شد».
«بعد از این کم کم گرایش به کارها و موسیقی مذهبی و دینی پیدا کردم، در اصطلاح تخصصی به این نوع کارها آکاپلا میگویند. این موسیقی با صدای انسان است و در آن از هیچ نوع، سازی استفاده نمیشود، در دنیای موسیقی این نوع موسیقی برای خود جایگاه و اعتبار خاصی دارد».
آشنایی با فعالان قرآنی و تسهیل در ورود به این عرصه
از سال 62 که وارد کار موسیقی مذهبی و دینی میشود به تدریج در این زمینه شروع به کار میکند چرا که ساختن کارهایی با تم مذهبی نیاز اصلی آن روزهای شبکههای رادیویی و تلویزیونی بوده است. بعد از آن و در سال 1367 با «استاد سیدمحسن خدامحسینی» آشنا میشود تا راهی جدید جلوی پای این استاد برجسته باز شود. «سال 62 که وارد ساخت کارهای مذهبی شدم، همزمان شده بود با نیاز شبکههای رادیویی و تلویزیونی به نواهایی با تم مذهبی چرا که میخواستند در مراسمها و مواقع خاص از نوعی از موسیقی استفاده کنند که نیازی به ساز در آن نبود، این کار را تا سال 1367 ادامه دادم تا اینکه در گروه مذهبی رادیو به طور کاملاً اتفاقی با استاد خدامحسینی از طریق مرحوم حسین صبحدل آشنا شدم، استاد صبحدل در رادیو مسئولیت نواهای مذهبی را برعهده داشته و آنجا گروههای همخوانی روی اشعار مناسبتی کار میکردند».
آشنایی با این جمع قرآنی مساوی میشود با نزدیکی هر چه بیشتر استاد با قرآن، حالا استاد به آرمانی که در ذهن خود برای آن نقشه کشیده است بیشتر از هر موقع دیگری نزدیک شده است، آرمانی که چیزی جز ارائه و تولید آثار فاخر مذهبی به دنیای اسلام نبود. «وقتی که با این جمع قرآنی آشنا شدم احساس کردم که به آن چیزی که میخواهم نزیک شدهام، دوست داشتم در عرصه کارهای مذهبی و به خصوص زبان عربی که زبان قرآنی و زبان دین ما است آثاری داشته باشیم که بتواند در جهان حرف و جایگاهی برای خود داشته باشد».
«اجرای کارهای مذهبی ما همچون مداحیها و ابتهالاتی که میشنویم با این شیوه اجرا در موسیقی غرب شناخته شده نیست، به همین دلیل بود که میخواستم با تولید آثار مذهبی فاخر ارزشهای دینی و مذهبیمان را به دنیا معرفی کنم».
خلق شاهکاری به نام «به نبیٍ عربیٍ»
استاد آرزم بعد از دوستی با حلقه قرآنی که هسته اصلی آن استادان خدامحسینی و صبحدل بودهاند از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را میبرد تا سواد قرآنی و زبان عربی خود را ارتقاء دهد. بعد از آن بر روی یکی از اشعار آیتالله تسخیری آهنگسازی میکند تا سرانجام یک شاهکار را خلق کند. «به نبیٍ عربیٍ» شاهکاری میشود که تا سالها شناسنامهای برای گروه همآوایی اهل بیت(ع) میشود. یک همآوایی ناب که تکنیکهای بالای آوایی در لحظه لحظه آن گوش را نوازش میدهد و قلب را به تپش برای ارادت به ائمه اطهار(ع) وامیدارد، بعد هم نوبت به اثر «بال محمد اعرف الصواب» که باز هم شعر آن از آیتالله تسخیری بوده است، میرسد.
پدیدهای به نام گروه هم آوایی اهل بیت(ع)
حالا گروه همآوایی اهل بیت(ع) به سرپرستی یک آهنگساز حرفهای با اجرای آثار یاد شده در محضر مقام معظم رهبری شناخته شدهتر از هر زمانی شده است و جامعه قرآنی کشور پدیدهای با عنوان گروه همآوایی اهل بیت(ع) را در نهاد خود پذیرا میشود. استاد آرزم در این زمینه میگوید: «از اینجا بود که گروه اهل بیت(ع) در نهاد قرآنی جامعه ما به شکل برجستهای خود را معرفی کرد و نشان داد. در آن زمان اولین گروههایی که در زمینه تواشیح کار میکردند، گروه «قدر» بود که با حضور افرادی همچون احمد لیایی، هوشنگ محمدیون، محمدرضا پورزرگری، برومند و البته قبل از آن با حضور افرادی همچون استاد عباس سلیمی و سیدمحسن موسویبلده فعالیت میکردند، این دوستان دست و بال ما را گرفتند و در این زمینه کمکهای زیادی به ما شد، عمدهترین درسهایی که از این دوستان گرفتم درسهایی همچون مسائل ادبی، تلقیق، تقطیع و... در زبان عربی بود که همه را از این اساتید فرا گرفتم».
شروع آهنگسازی بر روی ادعیه
مرحله بعدی کار استاد هادی آرزم ورود به آهنگسازی بر روی ادعیه است، کاری که به سفارش یک استاد خوش فکر همچون «استاد سیدمحسن خدام حسینی» پیشنهاد شده و ساخت دعای جوشن کبیر شروع میشود. دعایی که به گفته خود استاد آرزم دریچهای میشود برای شروع کار بر روی ادعیه دیگر؛ «اولین فراز دعای جوشن کبیر را در سال 1369 یا 70 بود که به سفارش استاد خدام حسینی آغاز کردم و این اثر در رادیو کار شد که خیلی با اقبال عمومی مواجه شد، از آنجا بود که گروههای تواشیح ما احساس کردند حالا دریچهای باز شده است؛ چرا که فرم و هارمونی موجود در این کار به گونهای بود که مخاطب احساس میکرد نیازی به حضور ساز در این کار نیست».
بعد از دعای جوشن کبیر، دعای نور هم نتنویسی میشود، اثری که پس از اجرا و ضبط و پخش آن، علاقه مخاطبان دلیلی میشود تا رسانهها چندین بار در هفته آن را پخش کنند. استاد آرزم در این مورد نیز میگوید: «اغلب گروههای تواشیح جامعه ما کم کم به این سمت یعنی از هموفونی یا کارهای تکصدایی به سمت پلی فونی یا چند صدایی حرکت کردند. در حال حاضر در جامعه در مسابقات تواشیح گروههای مختلف چند صداییهای بسیار خوبی را اجرا میکنند که نشان از استعداد و ظرفیتهای درونی قاریان و همخوانان تواشیح را دارد».
با ساخت چند کار قوی و اثرگذار برای صدا و سیما، حالا دیگر نیاز رسانههای کشور نسبت به تولید و پخش این نوع کارها به خوبی احساس میشد، در سال 1373 بخش معارف شبکه اول سیما چند کار را سفارش میدهد که یکی از آنها ربنای معروف استاد «محمد عباسی» است، کاری زیبا و همچون همیشه محکم و اثرگذار که هنوز هم در ماه مبارک رمضان از برخی شبکهها پخش میشود. در ادامه هم «باز آ، باز آ، هر آنچه هستی باز آ» ساخته میشود و در ادامه نیز دعای خمسه عشر که «محمد اصفهانی» تکخوانی آن را انجام میدهد. در این سال آثاری توسط استاد هادی آرزم تولید میشود که شنیدنش ذوق و شوقی در دل و جان علاقهمندان به ادعیه مذهبی ایجاد میکند.
حالا دیگر کارها رو به روال شده و یک سبک و سیاق خاصی در این زمینه در جامعه ایجاد شده است که مهمترین ویژگی آن مواجهه خوب مخاطبان بوده است.
بعد از راهاندازی شبکه رادیویی معارف در قم در سال 1378 که پخش موسیقی آن الزاماً بدون ساز میبود، عرصه برای فعالیت استاد و هنرنماییهای بیشتر بیش از پیش فراهم میشود. «بعد از افتتاح شبکه رادیویی معارف با تکنیکهای ووکال میان برنامههایی را برای این شبکه نوشتم که مورد استقبال قرار گرفت و به خوبی فعالیتها پیش رفت».
کار گروه اهل بیت(ع) آکاپلا است
حالا که تاریخچه فعالیتهای استاد آرزم به پایان رسیده است فرصت برای طرح سؤالات مختلف فراهم میشود، با توجه اینکه استاد آرزم خطکشیهای خاص خودش را در زمینه گروههای تواشیح و همخوانی دارد، از وی در مورد اینکه گروه همآویان اهل بیت(ع) گروه تواشیح است یا همخوانی یا هر چیز دیگر، میگوید: «گروه اهل بیت(ع) نه گروه تواشیح است، نه ابتهال، تواشیح و یا ابتهال در موسیقی عرب شیوه اجرای خاص خود را دارد همانند تعداد زیادی از گروههای تواشیج که در کشور خودمان برنامه اجرا میکنند، میتوان در مقایسه با موسیقیهای مذهبی غربی که بدون ساز برنامه اجرا میکنند، به آنها هم موسیقی آکاپلا لقب داد، ولی نوع ساختار کارهای گروه اهلالبیت(ع) را از جنبه تعریف در موسیقی جهانی باید به آن لقب آکاپلا داده شود که ما عنوان هماوایی را برای آن انتخاب کردیم».
از استاد در مورد تفاوت این آکاپلایی که میگوید و همخوانیهای مذهبی سؤال میکنم که میگوید: «همخوانی نزد فعالان قرآنی معنای دیگری دارد چون جمعخوانی هم هست بنابر این در اصطلاح، جمعخوانیها را جمعخوانی قرآنی میگویند».
چرا عدهای مخالف گذاشتن آهنگ بر روی شعر در تواشیح هستند؟
سؤال دیگری که از استاد آرزم پرسیده میشود، در مورد برخی مخالفتها که استفاده از آلات موسیقی بر روی متن برخی اشعار در تواشیح و گروههای همخوانی است که پاسخ بسیط استاد را به دنبال دارد؛ «بستگی دارد که منظور ما چه نوع موسیقی باشد، به عنوان مثال استفاده از ساز بر روی یک فیلم سینمایی خیلی به کار خواهد آمد ولی آن هم بستگی به نیاز دارد، ولی در برخی جاها همچون کارهای قرآنی و ادعیهها و ... نمیتوانیم از ساز استفاده کنیم، ما در برخی مواقع احتیاط داریم که از ساز استفاده نکنیم، اینجاست که موسیقی آکاپلا به وسط میآید و با هنر خود نقش ساز را ایفا میکند. در این نوع موسیقی همان کاری که ساز انجام میدهد حنجره انسان قادر است انجام دهد، اصولاً زیبایی و ظرافت و قدرتی که در صدای انسان وجود دارد در هیچ سازی وجود ندارد. البته این را هم بگویم که تا جایی که نیاز است باید و میتوان از موسیقی سازی بر روی متون و اشعار استفاده کرد اما در جاهایی همچون تلاوت نمیتوان این کار را کرد».
وی در ادامه با بیان اینکه قصد ورود به بحثهای انتقادی را ندارد، میافزاید: «در این مورد چندان دوست ندارم صحبت کنم، عرض بنده این است که در اشعار مذهبی برخی خطوط قرمز وجود دارد که نباید از آنها عدول کرد. اگر لازم باشد افرادی که در این زمینه متخصص هستند راه را نشان خواهند داد، مخالفتها بستگی به مناسبتها دارد، یعنی اگر کاری نیاز دارد ساز در آن باشد، خود به خود کمبود در آن حس خواهد شد و طبیعتاً از اثرگذاری آن کار نیز کاسته خواهد شد، اما برخی کارها و آثار هستند که خود به خود قوی هستند و نیازی به ساز ندارند، من دیدهام برخی گروههای تواشیح اشعار عربی ثقیل را به اجبار با ساز همراه میکنند، در واقع اینها میخواهند با این کار مخاطب را از طریق بکارگیری ساز با خود همراه کنند، که این مغایر با هدف اصلی موسیقی که انتقال پیام است، خواهد بود».
علایق صوتی استاد در زمینه قرآن
همیشه دانستن اینکه یک استاد موسیقی و کسی که در این عرصه مویی سپید کرده است و فعالیتهایی هم در زمینه آهنگسازی دینی داشته است و با قاریان قرآن نیز حشر و نشر دارد، از صدای کدام قاریان لذت میبرد و یا گوش میدهد، جالب بوده است، همین سؤال را از استاد آرزم نیز میپرسیم که بیان میدارد: «من از صدای خیلی از اساتید مصری و ایرانی در زمان تلاوت قرآن لذت میبرم، بسیاری از اساتید قرآنی ما تلاوتهای خیلی خوبی دارند، در مصر نیز که اکثراً خوب هستند و صدا و نغمات خوبی دارند به این دلیل که زبانشان عربی است، نغماتی هم که در تلاوت به کار میبرند نغمات زیبای عربی است».
«ما نغمات ایرانی زیادی داریم که میتوانیم تلاوتهای خودمان را براساس آن انجام دهیم کما اینکه در ادبیات عرب بسیاری از نغماتی را که استفاده میکنند برگرفته از موسیقی و نغمات ایرانی است. منتها وقتی با زبان عربی تحریر میشود اینگونه به نظر میرسد که نغمات عربی است. به عنوان مثال زیارت عاشورایی که توسط استاد عباس سلیمی تکخوانی شده است را در مایه شوشتری ساختهام، اگر این دعا با زبان فارسی خوانده شود مشخص خواهد شد که موسیقی کاملاً ایرانی است اما وقتی که با کلام عربی همراه میشود مخاطب گمان میکند که نغمه عربی است هر چند که خود عرب زبانها متوجه میشوند، این نغمه عربی نیست».
چرا تلاوتهای گذشته بهتر و شنیدنیتر است؟
از استاد آرزم در مورد اینکه چرا تلاوتها در گذشته بسیار بهتر از زمان حال بوده است نیز سؤال میکنیم که ضمن دادن یک پاسخ تلویحی، پاسخگویی صحیح این سؤال را به کارشناسان امر واگذار کرده و اظهار میکند: «به نظر من این سؤال باید توسط اساتید قرآنی پاسخ داده شود. چون برخی نکاتی که یک موزیسین از جنبه موسیقی وارد میداند متفاوت از دیدگاه یک استاد قرآنی است. شاید تجوید برای من خیلی ملاک نباشد و تنها نغمه آهنگین و زیبایی لحن ملاک باشد. تصور میکنم برخی این انتقاد را دارند که در تلاوتهای 30 یا 40 سال اخیر جای یک تحول در زمینه جذابیت لحنی خالی است، البته باید بپذیریم که سطح توقع نیز بالا رفته است».
آیا تلاوت قرآن، آکاپلاست؟
استاد هادی آرزم در اثنای این گفتوگوی خود ضمن تعریفی از آکاپلا این سؤال را در ذهن ایجاد میکند که آیا تلاوت قرآن نیز یک آکاپلا است؟ «من در تعریف آن گفتم از نظر من موزیسین هر موسیقی صدای انسانی که ساز در آن نباشد آکاپلا است و بهتر است که تلاوت را وارد این معقولات نکنیم».
نظر استاد آرزم در مورد داشتن سبک ایرانی در تلاوت قرآن
مقام معظم رهبری در دیداری که سال 1370 قاریان و جامعه قرآنی با ایشان داشتند از لزوم صاحب سبک بودن قاریان ایرانی سخن گفته بودند، از استاد هادی آرزم در مورد اینکه قاریان و موزیسینها چه همکاریها و کمکهایی میتوانند با هم داشته باشند و آیا اساتید موسیقی میتوانند به قاریان در زمینه ساخت سبکهای جدید در تلاوت همکاری کنند نیز سؤالی پرسیده شد که میگوید: «اگر این فرمایشات یاد شده توسط مقام معظم رهبری ایراد شده باشد، مطمئن باشید که چیزی جز این نخواهد بود که من موزیسین اعتقاد دارم در تلاوت هیچ ابتکاری نمیتوانیم بزنیم مگر اینکه به این سمت رو بیاوریم، به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد ابداع شیوه جدید قرائت، نباید شک کرد که قاریان ایرانی باید ردیف موسیقی ایرانی را فرا بگیرند و دستگاههای آوازی را بشناسند چون در آن صورت است که از آن گوشهها و نغمات نهفته در بطن موسیقی ایرانی با تلفیق آنچه که در تلاوتها بر اساس موسیقی عربی شنیده شده است یک سبک و شیوه جدید بیرون خواهد آمد».
«موفقیت کارهای گروه اهل البیت(ع) به این دلیل بوده است که با موسیقی ایرانی آشنا بودهام و موسیقی عربی را نیز نه تنها گوش دادهام بلکه کار کردهام».
الزامات داشتن مشاور موسیقیدان برای قاریان
این سؤال که لازم است یک قاری قرآن مشاور موسیقیدان داشته باشد، یکی دیگر از سؤالها از استاد هادی آرزم است، که پاسخ و دید مثبتی نسبت به این قضیه دارد؛ «زمانی که مقام معظم رهبری میفرمایند قاریان ایرانی صاحب سبک شوند، همین معنا را میدهد و برداشت من نیز همین است، به اعتقاد من اگر این اتفاق بیفتد یعنی موزیسینها و قاریان با هم بدهبستان داشته باشند، مطمئن باشید هم موزیسینها بهرههای فراوانی از این امر خواهند برد و هم اینکه قاریان از تجربیات و دانستههای موزیسینها استفاده خواهند کرد. چرا که این اتفاق در تلاوت قاریان عرب زبان رخ میدهد و اگر خوب نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که بسیاری از تلاوتهایی که شنیده میشود خیلی نزدیک به آوازهایی است نغمات آن را خوانندگان با ارکستر اجرا کردهاند».
البته استاد در ادامه این را نیز میگوید که مودت بین قاریان و موزیسینها باید از طریق کارهای فرهنگی به وجود بیاید و انجام کارهای فرهنگی هم زمانبر و هم هزینهبر است.
از استاد آرزم در مورد فاکتورهایی که وی برای انتخاب افراد جهت عضویت در گروههای همآوایی مد نظر دارد نیز سؤال کردیم و اینکه برای انتخاب افراد چه فاکتورهایی باید باشد که وی اولین فاکتور را قاری قرآن بودن عنوان میکند و میگوید: «فاکتور اولیه جهت عضویت در این گروهها این است که قاری قرآن باشد و بعد از آن نیز بسته به نیاز گروه در طبقهبندیهای مختلف صدایی مورد توجه قرار میگیرد».
در کوچه پس کوچههای خاطرات استاد
بخش دیگری از گفتوگوی ایکنا با استاد هادی آرزم به بحث در مورد مشکلات و موانع پیش روی گروههای همآوایی و تواشیح میگذرد. وی در پاسخ به سؤالی در مورد لزوم حضور بخش مردمی در حمایت گروههای تواشیح، بر این باور است که این کار شدنی نیست؛ چرا که نیاز به سرمایه فراوانی دارد و به نظر من تنها از طریق حمایتهای دولتی میتوان اقدام به آموزش و تقویت گروههای همآوایی کرد. وی در این زمینه میگوید: «تا زمانی که جدی به این قضیه نگاه نکنیم مسائل به همین نحو بدون قاعدهمند بودن خودش ادامه خواهد یافت. فرهنگسراها چنین برنامههایی که تشکیل و حمایت از گروههای تواشیح و همآوایی باشد در مقاطع مختلف در دستور کار قرار دادهاند اما چون نگاه تخصصی و ثبات مدیریتی در این سطح وجود ندارد کارها بدون اینکه سامانی پیدا کند رها شدهاند».
استاد هادی آرزم در اثنای این گفتوگو و یکی دو بار برای اینکه مطلب را بهتر تبیین کند مجبور به استفاده از صدای زیبایش شد، در ادامه تلاش ما برای تلاوت یک آیه از قرآن کریم و ثبت آن به عنوان یادگار در آرشیو ایکنا راه به جایی نبرد و با گفتن این جمله که؛ «برای خودم زمانی که تنها هستم گهگاهی آیاتی را تلاوت میکنم اما در حال حاضر بیشتر شنونده تلاوت هستم». سعی در پس گرفتن خواسته گروه خبری مصاحبهکننده داشت.
قسمت پایانی این گفتوگوی طولانی به خاطرات استاد هادی آرزم اختصاص یافت، خاطراتی که هر بار که از ذهن استاد عبور میکند لبخندی کمرنگ را به دنبال دارد. خاطراتی که اهمیت گروه اهلبیت(ع) را در ذهن تداعی میکند.
«برخی از دوستان همچون یوسف افراش و احمد ابوالقاسمی و شادالویی تعریف میکردند که در سال 1375 یا 76 سفری برای اجرای تواشیح به کشور سوریه داشتند، در یکی از اجراهای آنها – زهیر المنینی - که یکی از اساتید آهنگساز و موسیقیدان سوری در رشته تواشیح و ابتهال میباشد، نیز حضور داشته است، بعد از این که اجرایشان پایان مییابد، این استاد سوری، اطلاعات تواشیح اجرا شده را جویا میشود، دوستان هم مشخصات من را میدهند، این استاد برای شب بعد این گروه را به منزل خودش دعوت میکند و همان شب هم تمام شاگردهای خودش را جمع میکند و رو به شاگردانش میگوید ما تا صد سال دیگر نیز نمیتوانیم چنین کارهایی را بسازیم، بعد از چندین سال سفری با همین دوستان به سوریه داشتم با این استاد سوری که تقاضا داشت من را ببیند دیداری داشتم که محتوای آن دیدار بحث در مورد آهنگسازی بر روی ادعیه و ... بود، این برای خودم بسیار جالب بود که آثار ما مورد توجه این استاد موسیقی قرار گرفته باشد که با یک اجرا خاطره آن چندین سال در ذهن او مانده باشد».
«یکی دیگر از خاطرات که هر موقع به ذهنم میرسد حالم دگرگون میشود مربوط به سفری است که به کشور قزاقستان داشتم، همانطور که میدانید این کشور از لحاظ موسیقی یکی از کشورهای مطرح جهان است. در این سفر من به عنوان سرپرست ارکستر قرار بود در نمایشگاهی که در یکی از موزهها برپا شده بود و ایران هم در آن غرفه داشت برنامه اجرا کنیم، مشغول کوک کردن سازها و فراهم کردن مقدمات بودم، که متوجه یک صدای آشنا شدم، دیدم بچههای قزاق به رهبری یک خانم دارند فراز دوم جوشن کبیر که سال 1369 ساخته بودم، را اجرا میکنند، حالم دگرگون شد و گفتم خدایا من کجا؟ اینجا کجا؟ جوشن کبیر کجا؟، بعد از چند لحظه که به خودم آمدم از بچههای رایزن فرهنگی ایران قضیه را جویا شدم و گفتم این کاری که اجرا شد چی بود، کارکنان رایزنی هم اطلاعی از سازنده این دعا نداشتند و گفتند که رهبر این ارکستر و گروه کر از بین همه نوارهایی که در اختیارش گذاشتهایم این را انتخاب کرده است، این خانم که یکی از اساتید برجسته موسیقی قزاقستان بود خواستار خطوط موسیقایی یا همان پارتیتور این اثر شده بود، این خانم پس از اینکه متوجه شد سازنده این اثر من هستم به سرعت خودش را به من رساند و از من خواست تا پارتیتور کار را در اختیارش بگذارم، به او قول دادم که حتما برایش بنویسم و آن شب تا صبح نخوابیدم و پارتیتور اثر را نوشتم».
«این خاطره را تعریف کردم تا بگویم که دلیل خاص بودن این اثر، به غیر از جنبه محتوایی علمی بودن آن و استفاده از تکنیکهای مختلف است، البته کمک الهی بسیار اثرگذار بوده است. این امر به خاطر بافت کار و کلام الهی بودنش کیلومترها آن طرفتر بر مردمی از نژادی دیگر اثر گذاشته بود و این برای من بسیار جالب بود».
برکات فعالیتهای قرآنی دینی در زندگی
سؤال پایانی ما از استاد آرزم(حضور در عرصه آهنگسازی مذهبی چه برکاتی را برای شما به دنبال داشته است؟) شاید تا حدودی کلیشهای باشد اما پاسخ استاد به هیچ وجه کلیشهای نبود، «بودن، شناخته شدن و آبرویی که در این عرصه کسب کردهام همه از برکات قرآن است و گرنه در عرصه هنر موسیقی اساتید و شخصیتهای شناخته شدهای داریم که شاید من یکی از شاگردان آنها میبودم، خدای را سپاسگزارم که این توفیق را به بنده کمترین عنایت فرمود تا توانایی و هنرم را در این راه به کار گیرم».
تیمور کاکایی
گزارش تصویری گفتوگوی صمیمانه با استاد آرزم در ایکنا
کثر الله امثالهم
بنده تشکر و قدردانی دارم از تلاش و زحمات ایشان(استاد آرزم) .
متآسفانه دیگر مثل سابق کارهای زیبای ایشان پخش نمیشود.لازم بذکر است کارایشان ،بخاطر دارا بودن زیبایی معنوی فوق و تآثیر گذار ی فراوان مورد نیاز جامعه و نسل امروز جوانان هست.
گروه هم اوایان اهل البیت عالی اجرامیکنند
چقدردلنشین وروح نواره اثارشما عزیزان
خداحفظتون کنه
با سپاس از شما و آرزوی سلامت برای استاد آرزم
البته رادیو معارف در سال 1377 راه اندازی شد