اصغر میری، یکی از سه قاری که در تنها دیدار امام خمینی(ره) با جامعه قرآنی به قرائت قرآن پرداخته بود، در گفتوگو با خبرنگار کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در رابطه با نحوه فعالیتهای قرآنی و خاطرهای به یادماندنی از حضور خود در محضر امام(ره) گفت: بنده با وسیله نقلیهای موتوری که در اختیار داشتم از خیابان امامخمینی و هاشمی به سمت لویزان میرفتم تا در جلسات قرآن آقای اربابی شرکت کنم، جلساتی که هم اکنون نیز بهصورت هفتگی با حضور استاد رضائیان در روزهای سهشنبه بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار میشود، این جلسه در مسجد حضرت علی بن ابیطالب(ع) خیابان سهروردی واقع شده است، اما همچنان با وجود مسافت زیاد و نداشتن وسیله نقلیه، تا آنجا که برای ما مقدور بود در این جلسات شرکت میکردیم و هیچ کدام از این جلسات را از دست نمیدادیم.
نبود امکانات هرگز مرا از ادامه راه دلسرد نکرد
وی ضمن اشاره به کمبود امکاناتی که در آن برهه از زمان، رفت و آمد وی را به جلسات قرآنی با مشکل روبه رو کرده بود، عنوان کرد: در آن زمان درآمد آنچنانی نداشتیم که با تاکسی و آژانس بخواهیم به جلسات برویم و برای رفتن به جلسات متحمل سختیهای بسیاری میشدیم اما هرگز بروز چنین مرارتهایی ما را غمگین و دلسرد نمیکرد و شور و شعف ما با ورود در چنین جلساتی وصفناشدنی بود؛ به این معنا که گاهی جلسات ما چند ساعت طول میکشید و حتی در اوقات ماه رمضان که هر شب نیز مراسم بود، تا سحر در این جلسات شرکت میکردیم.
این قاری قرآن کریم با بیان اینکه قرار گرفتن من در جریان انقلاب دقیقا همانند سایر مردم بود، گفت: قرار گرفتن من در جریان انقلاب بهگونهای نیست که در این زمینه ادعایی داشته باشم و یا جدای از دیگران یک نقشی دیگری را برای خودم قائل شوم، من نیز همانند سایر مردم در تظاهرات و یا برنامهها شرکت میکردم.
برگزاری مسابقات قرآنی در نخستین سالگرد شهدای هفتم تیر
وی اظهار کرد: سازمان اوقاف اعلام کرده بود که قرار است به مناسبت بزرگداشت شهدای هفت تیر، مسابقات قرائت قرآن در سطح کشور برگزار شود و به نیابت از 72 شهید دفتر حذب جمهوری، 72 نفر انتخاب و به حج تمتع مشرف شوند؛ برای هر استانی متناسب به جمعیتی که داشت سهمیهای تعلق گرفته شده بود، در این میان استان تهران 11 نفر سهمیه داشت و تعداد شرکت کنندگان بهطور تقریبی 400 تا 460 نفر بود، این تعداد از نفرات، بسیار بالا بود و زمانی که این موضوع را مورد ارزیابی قرار دادند به این نتیجه رسیدند که مسابقات را به صورت مرحلهای برگزار کنند، زیرا اگر هر فردی به طور تقریبی 20 دقیقه تلاوت میکرد روزها طول میکشید که مسابقات خاتمه بیابد.
میری در رابطه با نحوه برگزاری مسابقات قرآنی و نقائصی که در این زمینه داشت، گفت: مرحله مقدماتی مسابقات در مسجد مجد بعد از میدان حسنآباد با جمعیتی بالغ بر هزار نفر برگزار شد، مسابقه به این نحو بود که فرد آن زمان که پشت میکروفن قرار میگرفت، استاد از فرد شرکتکننده درخواست میکرد که قرآن را بگشاید و قرائتی داشته باشد، پس از آنکه مقدار کمی از قرآن تلاوت میشد، استاد بلافاصله پایان تلاوت را اعلام میکرد و قرائت ما تنها به یک آیه اختصاص مییافت و تنها هدفشان این بود که دریابند که شخص تا چه حد در این زمینه تبحر دارد، در مدت دو روز از تمامی شرکتکنندگان تست گرفته شد، در واقع بیش از آنکه مسابقه باشد سنجشی برای ارزیابی قاریان بود.
وی ادامه داد: از این مرحله آنطور که به خاطر میآورم حدود 80 تا 100 نفر برای ورود به مرحله نیمهنهایی و نهایی انتخاب شدند که این دوره نیز دو روز به طول انجامید و در انتهای کار 11 نفر انتخاب شدند که من نیز به عنوان نفر دوم در آن مسابقه برگزیده شدم، مسابقات در دیگر استانها نیز همزمان با تهران برگزار و نفرات انتخابیشان مشخص شد.
دیدار با امام(ره) پیش از موعد حج
این قاری قرآن کریم در رابطه با نحوه دیدار خود با امام(ره) که پیش از موعد حج برای آنان تدارک دیده بودند، عنوان کرد: آن زمان که موسم حج فرا رسید، حدود سه روز به پرواز مانده بود، تمامی افراد از استانهای مختلف به تهران دعوت شدند؛ گروه اعزامی در اردوگاه منظریه که امروزه نامش به اردوگاه شهید باهنر تغییر یافته است، گرد هم آمدند تا زمینه آشنایشان با یکدیگر فراهم شود و در کنار آن با فعالیتهای لازم و اهداف تعیین شده برای این سفر توجیه شوند.
وی گفت: در بین ما حدود 20، 30 نفر مبلّغ مذهبی بودند که قرار بود به زبانهای مختلف تبلیغ داشته باشند؛ در میانشان افرادی بودند که به زبانهای انگلیسی، عربی، ترکی استانبولی و حتی اردو و پژتو احاطه کافی داشتند. در مجموع، کاروان ما 100 نفر میشدند، در همان جریان اطلاع دادند که قرار است با حضرت امام خمینی(ره) یک دیدار داشته باشیم و این موضوع برای ما یک رخداد غیر منتظره بود، تمامی افراد خوشحال بودند؛ در آن روزها، آرزوی همه این بود که با امام(ره) دیدار کنند، چه بسا بسیاری از افراد از مسافتهای دور میآمدند که برای یک لحظه حضرت امام(ره) را ببینند، اینکه به این سهولت و به صورت خصوصی برای جمع قرآنی دیدار با امام راحل مهیا شده بود بسیار برای ما دلپذیر و لذتبخش بود.
میری با بیان اینکه در این دیدار مدعوین دیگری نیز حضور داشتند، ادامه داد: با هماهنگیهایی که شده بود قرار شد قاریان در محضر امام(ره) در حسینیه جماران قرآن تلاوت کنند اما با زمان محدودی که در نظر گرفته شد همه نمیتوانستند این کار را انجام دهند و قرار بر این شد که تنها چند نفر انتخاب شوند، آقای عبدالغفور، فردی را از سیستان و بلوچستان برگزید که اهل سنت بود و قرار بر این شد که به مناسبت وحدت بین شیعه و اهل سنت، ایشان به نمایندگی از اهل سنت تلاوتی داشته باشند، دو نفر دیگر نیز در کنار ایشان انتخاب شدند.
قرعه تلاوت در محضر امام(ره) به نام بنده افتاد
وی اظهار کرد: انتخاب دو نفر از بین 70، 80 نفر کمی سخت بود، عدهای پیشنهاد دادند مثلا فلانی بخواند و در نهایت تصمیم بر این شد که برای انتخاب این دو نفر قرعهکشی کنند، حالا نمیدانم خوش اقبالی من بود که اولین قرعهکشی به نام من و دومی به نام آقای علامی افتاد، جمعا یک ربع در محضر امام(ره) تلاوت کردیم.
این قاری قرآن کریم در رابطه با نحوه حضورش در محضر امامخمینی(ره) عنوان کرد: بعدازظهر از منظریه به حسینیه جماران رفتیم؛ گفتند حضرت امام(ره) در منزل تشریف دارند و آنهایی که قرار است قرآن قرائت کنند باید به آن بالکن بروند و این چنین بود که به منزل امام شرفیاب شدیم؛ وارد حیاط شدیم به فاصله چند ثانیه حضرت امام به همراه یکی، دو نفر که همیشه همراهشان بودند تشریف آوردند و پس از عرض ادب در معیت ایشان رفتیم و در محضر ایشان در حسینیه حضور یافتیم، ابتدای جلسه، آقای اعتمادیان رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه وقت، سخنرانی کردند و در انتهای جلسه، یک جلد قرآن از طرف قاریان به حضرت امام(ره) اهدا شد، سپس حجتالاسلام امامجمارانی که آن زمان نماینده امام در اوقاف نیز بودند، طی سخنانی بیوگرافی این جماعت و هدف از این سفر را خدمت امام(ره) بیان کردند.
سکوت امام(ره) در برابر درخواست رهنمودهای حضار
وی با بیان اینکه در محضر امام(ره) به ما اجازه قرائت فرمودند، بیان کرد: نخستین قرائت، به عهده بنده گذاشته شده بود، اما به ما زمان نداده بودند که تا چه میزان میتوانیم تلاوت داشته باشیم، چون از پیش گفته بودند که وقتمان محدود است، پیش خودم گفتم که پس پنج دقیقه بیشتر سهم نخواهم داشت، چند آیه را تلاوت کردم و سپس آقایان عبدالغفور و علامی قرائت کردند و جلسه تمام شد و حضرت امام(ره) تشریف بردند.
میری اظهار کرد: طبق معمول همه دیدارها که امام راحل در آن جلسات صحبت میکردند به ویژه اگر جمعی میآمدند که سخنگویی هم داشتند و مطلبی را عنوان میکرد و در ادامه امام(ره) نکاتی را در رابطه با آن موضوع بیان میکردند، ما نیز انتظار داشتیم ایشان در آن جلسه گفتوگویی داشته باشند؛ بچهها با سر دادن شعاری که از قبل تهیه کرده بودند با عنوان «پیش از حج بیتالله، رهنمود از روحالله» علاقهمند به رهنمودهای حضرت امام در آن جلسه بودند ولی ایشان بعد از تلاوت قرآن، جلسه را ترک کردند.
علت سکوت امام(ره) در آن دیدار
وی در بیان علت سکوت امام در آن جلسه تصریح کرد: سفر ما به حج، سفر خاصی بود چرا که جنبه تبلیغاتی داشت و ما به این منظور میرفتیم که تبلیغاتی در عرصه قرآن برای کشور داشته باشیم و بگوییم که در این عرصه چیزی از کشور مصر وعربستان کم نداریم و چه بسا حیطه فعالیتهایمان بیشتر نیز هست، به همین منظور انتظار داشتیم حضرت امام(ره) صحبتی داشته باشند و تعیین تکلیفی کنند به هرحال به هر دلیلی بود ایشان صحبت نکردند و بعدها شنیدم که امام(ره) فرمودند من در جلسهای که قرآن تلاوت میشود سخن نمیگویم و نسبت به قرآن ادب میکنم.
این قاری قرآن کریم عنوان کرد: دو روز بعد از این دیدار به مکه مشرف شدیم، من و برخی از دوستان برای بار دوم بود که به این سفر میرفتیم؛ اگر بخواهم یک مقایسهای انجام بدهم رویکرد و برخورد آن افراد در کشور سعودی با ما نسبت با نخستین سفری که داشتیم خیلی متفاوت بود و مغایرت داشت، این مسئله شخص را متأسف میکند.
تفاوت نحوه برخورد سعودیها پس از انقلاب
وی با بیان اینکه پیش از انقلاب سعودیها یک امتیازاتی را از لحاظ اسکان، غذا و خدمات دیگر برای ایرانیها قائل میشدند، گفت: به عنوان مثال در سفر اول هتل ما دقیقا نزدیک و مشرف بر مسجدالحرام بود در حالی که در سفر دوم هتل ما در خارج از شهر مکه بود؛ هتلی که هنوز کامل نشده بود و امکانات لازم را نداشت، از آنجا تا حرم شاید 40 دقیقه مسافت بود و چون خارج از شهر بود تاکسی و اتوبوس نیز نداشت، باید مسافتی را پیاده میآمدیم تا اتومبیل سوار میشدیم اما از آن جهت که ما جوان بودیم، معمولا پیاده میرفتیم و میآمدیم.
میری با بیان اینکه این مسائل اصلا مهم نبود چراکه ما برای حج و زیارت رفته بودیم، گفت: ولی این نشاندهنده نحوه برخورد و دیدگاه آنها نسبت به ما بود و ما این را دقیقا احساس میکردیم که در سفر قبلی ما را تحویل میگرفتند و اما در این سفر خیر، چرا؟ به جهت بغضی که سعودیها نسبت به مردم ایران داشتند و این کاملا در برخوردهایی که با مردم آنجا داشتیم محسوس بود.
وی ادامه داد: گاهی مجبور میشدیم نسبت به رفتار آنان جبهه بگیریم با اینکه این مأموریت و مسئولیت را نداشتیم که دفاعی برخورد کنیم یا وارد بحثی شویم ولی ناخودآگاه پیش میآمد؛ با یک زبان ناقص سعی میکردیم با آنان گفتوگویی داشته باشیم که دیدگاهشان را تغییر دهیم، اما برخوردشان، برخورد خوبی نبود.
شرطههای امنیتی مسلح، جمع قرآنی ما را احاطه کرده بودند
این قاری قرآن کریم بیان کرد: این سفر چون از طرف سازمان اوقاف تدارک و هماهنگیهای لازم انجام شده بود، بعثه حضرت امام(ره) از حضور ما در آنجا مطلع بود و مساعدتهای لازم انجام شد، در برنامههایی که در نظر گرفته شده بود بنا شد تمام کارها با حضور افراد صورت بگیرد، با پرچمی که به دست داشتیم نشان میدادیم که یک گروه را تشکیل میدهیم.
وی با بیان اینکه بر اقامه نماز جماعت با حضور تک تک افراد بسیار تأکید داشتند، گفت: هر زمان که به مسجدالنبی میرفتیم حداقل 40، 50 نفر از بچهها میایستادیم و نماز میخواندیم و چون تکرار میشد طبعا زائرانی که در آنجا بودند متوجه میشدند که این گروه یک گروه خاص است. با هماهنگی که از قبل شده بود جایی را به ما اختصاص داده بودند که آنجا جمع میشدیم و قرآن قرائت میکردیم، هر روز تا جایی که وقت بود حدودا هفت، هشت نفر قرآن تلاوت میکردند و زائران زیادی که از دیگر کشورها بودند دور ما جمع میشدند.
میری بیان کرد: بسیار جالب است در آن جمع قرآنی که فقط قرآن خوانده میشد و هیچ فعالیت دیگری نبود و ما سخنی خارج از قرائت قرآن نداشتیم و یا شعاری نمیدادیم؛ با این اوصاف چون جمع، جمع ایرانی بود، شرطههای امنیتی را در اطراف خود مشاهده میکردیم، با اینکه در حرم نباید افراد مسلح وارد آن شوند و بسیار توجه داشتیم که مسائلی خارج از عرف اتفاق نیفتد.
ایرانیها مگر میتوانند قرآن بخوانند!
وی با طرح چند پرسش، رفتار نامعقول و نامناسب سعودیها را مورد نکوهش قرار داد و ادامه داد: البته با حضور ما قطعاً اتفاق خاصی نمیافتاد چون تنها هدف ما قرائت قرآن بود، اما آیا تلاوت قرآن در مسجدالنبی کار ناپسند یا ممنوعی است؟ شما بهعنوان زائر یا یک فرد مسلمان از هر نقطهای از جهان که آمده باشید تنها قصدتان زیارت است، با فضیلتترین عمل و عبادت در مسجدالنبی چیست؟ عمل بافضیلت این است که در یک محراب خاص یا روبهروی منبر پیامبر(ص) نمازی بخوانی؛ آیا از این بافضیلتتر عملی هست که کسی انجام دهد؟ هر زائری در آنجا چنین شیوهای از عبادت را برمیگزیند، اکنون شما در کنار بهجا اوردن نماز، دو جزء قرائت قران داشته باش آیا این عمل ناپسندی است؟ اما آنها با حساسیتی که نسبت به قرآن خواندن ما نشان میدادند طبعاً برخوردشان متعارف، مطلوب و معقول نبود.
این قاری قرآن کریم اظهار کرد: حال اگر بخواهیم این موضوع را از نقطه مقابل و از دید خودمان بررسی کنیم باید بگویم بله، کاری که ما انجام دادیم تلنگری بود تا تمامی مسلمانان دریابند که کشور ایران نیز در مسئله قرائت قرآن و دیگر آداب اخلاقی و اسلامی نه تنها از آنان چیزی کم ندارد بلکه از آنها برتر نیز هستند؛ از اعراب کسانی بودند که میآمدند و در حلقههای قرآنی ما مینشستند اما نمیتوانستند قرآن بخوانند، همچنین، در صف نماز گاهی مشاهده میکردیم اعرابی که در کنارمان قرآن میخوانند به صورت اشتباه قرائت میکنند؛ آن زمان که بنده به اشتباه قرائتی آن اعرابی پی میبردم و از وی درخواست میکردم که قرائتش را تصحیح نماید، شگفت زده و متحیر میشد و میگفت ایرانیها مگر میتوانند قرآن بخوانند.
وی بیان کرد: آن زمان که مشاهده میکردند قاریان ایرانی به سبک عبدالباسط، مصطفی اسماعیل و یا دیگر قاریان مشهور تلاوت میکنند و به رعایت تمام نکات مربوط به قرائت و صوت و لحن اهتمام دارند این موضوع برای آنها کمی غیرمنتظره و جالب بود، این نحوه برخورد ما در آنجا، یک معرفینامه قرآنی از سوی بچههای ایرانی محسوب میشد.
تلاوت دو آیه بنده، شخص معاند را تسلیم کرد
میری با اشاره به اینکه جنبههای تبلیغاتی گروه توسط مبلّغان همراه انجام میشد، گفت: در مباحثی که در جلسات مطرح میشد شخصا وارد بحث نمیشدیم مگر در موارد خاص و این مسئولیت بر عهده مبلّغانی بود که همراه ما حضور داشتند و با زبانهای مختلفی که میدانستند جنبههای تبلیغاتی قضیه را انجام میدادند، اگر اشتباه نکنم حجتالاسلام انصاری که به زبان عربی و به زبان اردو تسلط کامل داشت طوری سخن میگفت که افراد گمان میکردند وی هندی، پاکستانی و یا عرب عراقی است و آن زمان که میگفت ایرانی است همه حیرتزده میشدند.
وی ادامه داد: زمانی که به همراه آقایان رضائیان، یاریگل، قندهاری و حجتالاسلام انصاری بیرون میرفتیم بارها و بارها شاهد بودم که ایشان در رابطه با همین مسائل، جنبههای تبلیغاتی را اعمال و شروع به بحث با دیگران میکرد.
این قاری قرآن در پایان با بیان خاطراتی از سفر خود به حج عنوان کرد: با یکی از دوستان برای خرید به داخل فروشگاهی وارد شدیم، یک آقایی در آن زمان که دریافت که ملیت ما ایرانی است، جسارتی کرد و سخن نامربوطی در مورد انقلاب بهزبان آورد و معتقد بود که ما ایرانیان، با اسلام بیگانه هستیم؛ ما از برخورد ایشان دلخور شدیم و با آن شخص وارد بحث شدیم، بنده دو آیه مرتبط با موضوع برایش تلاوت کردم با این مضمون که شما بر خلاف قرآن عمل میکنید اگر شما مسلمان هستی قرآن چنین میگوید، به آن شخص گفتم شما اصلا قرآن قرائت میکنید، وی تسلیم شد و اقرار کرد که تصور بنده این نبود اما اکنون پی بردم که در اشتباه بودم.