چاپ ۸۷ کتاب درباره حافظ طی سال ۹۳
کد خبر: 3385191
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۴
سروستانی بیان کرد:

چاپ ۸۷ کتاب درباره حافظ طی سال ۹۳

گروه هنر: کوروش کمالی سروستانی در همایش روز ملی حافظ عنوان کرد: در سال ۹۳ مجموعاً ۸۷ عنوان دیوان ۲۱ عنوان فالنامه و ۲۵ عنوان کتاب پیرامون حافظ در ۱۰۰ هزار نسخه به چاپ رسیده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نخستین روز از یادروز حافظ شیرازی عصر امروز، 21 مهر در سالن‌ همایش‌های شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست علی‌اصغر محمدخانی، کارشناس و پژوهشگر ادبی به ایراد سخن پرداخت و گفت: در شرایط فعلی باید دید که مردم در حافظ شیرازی چه چیزی دیده‌اند که همچنان بعد از گذشت چند قرن، این شاعر بزرگ همچنان محبوب است و باید به تحقیق و پژوهش پرداخت که مردم از حافظ چه می‌خواهند و اینکه حافظ به دنبال چه طرز تفکری بوده که اکنون پاسخگویی نیاز مردم است.
وی افزود: آنچه مسلم است اینکه حافظ به مردم چیزهای زیادی یاد داده که از جمله آنها می‌توان به دینداری، صفات خوب، مبارزه با ریا و دورویی اشاره کرد.
محمدخانی ادامه داد: اینکه حافظ را شاعر بخوانیم یا فیلسوف و یا مصلح اجتماعی، مقوله‌ای است که باید مورد بررسی قرار گیرد که خوشبختانه امسال با بسیاری از کشورها هماهنگی‌هایی صورت گرفته تا برنامه‌هایی ترتیب داده شود که از این رهگذر به شناخت بیشتر از این شاعر بزرگ بپردازیم که خوشبختانه 25 کشور موافقت کردند که در طول این هفته برنامه‌هایی را به این منظور اختصاص دهند.
این کارشناس ادبی تصریح کرد: تاجیکستان روز گذشته برنامه‌ای را ترتیب داد و فردا در پایتخت کرواسی پراگ برنامه‌ای به این منظور اختصاص داده خواهد شد. امروز هم درباره شخصیت و شعر حافظ از منظر نظریه‌های ادبی و فردا دیدگاه فول گشوار، ادیب آلمانی را که به واسطه ترجمه‌های وی، گوته به حافظ علاقه‌مند شد را مورد بررسی قرار می‌دهیم. البته قرار است همایشی در اتریش برگزار شود؛ چرا که گشوار اصالتا اهل گراست اتریش بوده است.

این گزارش حاکی است در ادامه این برنامه کورش کمالی سروستانی که از بنیانگذاران روز سعدی و حافظ در ایران است به ایراد سخن پرداخت و گفت: آمار انتشار آثار حافظ که از سوی خانه کتاب اعلام می‌شود بر دو مبنا ترتیب داده شده است؛ یکی از روز حافظ هر سال تا روز حافظ سال بعد که با این حساب اکنون ما دو سال 93 و 94 را مورد بررسی قرار می‌دهیم و از سوی دیگر تنها به سال 93 خواهیم پرداخت.

بر این اساس در سال 93 مجموعاً 87 عنوان دیوان 21 عنوان فالنامه و 25 عنوان کتاب پیرامون حافظ در 100 هزار نسخه به چاپ رسیده است، اما در شکل دیگر که از روز حافظ امسال تا روز حافظ سال بعد مورد محاسبه قرار می‌گیرد، آمار کمی متفاوت است و مثلاً در مورد سال 93 و 94 ، 71 عنوان دیوان و فالنامه در تیراژ بیش از 120 هزار نسخه به چاپ رسیده و این در حالی است که آمار کتاب‌هایی که پیرامون حافظ تالیف شده بالغ بر 490 عنوان است.
وی ادامه داد: دانشنامه حافظ زیر نظر استاد خرمشاهی در حال تدوین است که پس از دانشنامه سعدی، دومین دانشنامه جامع پیرامون یکی از شاعران و ادبای برجسته ایرانی است؛ همچنین منصور رستگار شرح 6 جلدی بر آراء و آثار حافظ نوشته است که البته ایشان اکنون به علت بیماری در آمریکا بستری است، اما اثر 6 جلدی ایشان از سوی انتشارات علمی و فرهنگی به زودی منتشر خواهد شد. پرویز خائفی نیز صاحب تالیفاتی در حوزه حافظ‌شناسی است.
کمالی سروستانی ادامه داد: با این وجود تیراژ ادبیات کلاسیک در بسیاری از کشورها بی رقیب است و یکی از پر فروش‌ترین کتاب‌های ادبیات ما ادبیات کلاسیک است و البته بازدید از آرامگاه‌های کشور ما به نسبت بازدید اروپائیان از مثلا آرامگاه گوته و شیلر متفاوت است. البته شب گذشته با وجود 4 هزار نفر که البته وزیر ارشاد هم حضور داشت بزرگداشت حافظ در حافظیه شیراز برگزار شد و این عشق به حافظ که از کارشناس ادبی تا مردم عادی را شامل می‌شود به دلیل نبوغ زبانی و شاعرانگی این استاد مسلم شعر پارسی است که هر خواننده‌ای را هر مشرب فکری جذب خود می‌کند که البته خوانش شعر حافظ در 4 شکل سطحی لمسی، تمثیلی، باطنی و اخلاقی اتفاق می‌افتد.

این گزارش حاکی است علی اصغر محمدخانی مجدد در ادامه نشست پیرامون این موضوع که معمولا ما به برخی از شاعران همچون فردوسی و عطار نیشابوری لقب حکیم می‌دهیم و این نشان از اشراف آنها به فلسفه و حکمت است، اما آیا می‌توانیم لقب حکیم را به حافظ بدهیم؛ از رضا داوری اردکانی استاد فلسفه دانشگاه دعوت کرد که درباره مبحث تأملی فلسفی بر شعر حافظ سخنرانی کرد.
رضا داوری اردکانی در ابتدای سخنان خود گفت: درباره نسبت حافظ با فلسفه باید بگویم که اساسا ما در شعر از شاعر توقعی نداریم که به مباحث فلسفی بپردازد، هر چند که شعر و فلسفه هر دو متفکر هستند. به نظر می‌رسد هر تفکری که خواسته باشد به فلسفه مبدل شود نیاز به آن دارد که دیالوگی برقرار کند، الزاما شعر علمی نیست که آموخته شود، ما شعر نمی‌خوانیم که چیزی یاد بگیریم، دیوان شعر کتاب لغت نیست، شعر مصرف نمی‌شود، بلکه به شعر نیازمندیم؛ شعر مشکلی از مشکلات ما را درمان نمی‌کند و اگر ما در خواندن شعر لذت نبریم تشبیهی که برخی فلاسفه دارند این است که از شتر کمتر هستیم؛ چرا که شتر از موسیقی و شعر لذت می‌برد.
داوری اردکانی ادامه داد: فلسفه در 2 هزار و 500 سال اخیر تفکر قالب بوده بنای فلسفه بر این است که تفکر اول باشد، لذا فلاسفه از اول در مورد شعر نظر دادند یکی از مهمترین آثاری که در مورد شعر نوشته است توسط فیلسوف معروف یونانی ارسطو است. از آن زمان تا قرن هیجده شعر قالبی داشته و از قرن هیجده تاکنون صورت دیگری پیدا کرد. ما در تقسیم‌بندی لغت و واژه از دیدگاه ارسطو خطابه داریم، جدل داریم، برهان و شعر نیز داریم. خطابه زبان سیاست است. جدل، علم کلام است، برهان علم فلسفه است و شعر که مقدمه آن تخیلات است ما را به عالم خیال می‌برد.
این استاد فلسفه دانشگاه تصریح کرد: آن چیز که مسلم است آنکه در طول تاریخ شاعران کمتر به فلسفه رقبت نشان دادند، اما فیلسوفان در بند شعر بودند. کمتر شاعری در شعرش فلسفه وجود دارد و در نتیجه شاعران عارف هستند و در شعر خود تنها احوال عارفانه مطرح است، اما فیلسوفان بیشتر اهل بحث هستند؛ مثلا در بسیاری از آثار فلسفی ما با یک قالب داستانی مواجه هستیم، ولی در یک اثر شعری مثل دیوان شمس ما با یک سری بیان احوالات روبرو هستیم.
وی با اشاره به اینکه ناصرخسرو قبادیانی از فلسفه در شعر خود استفاده کرده است، گفت: البته همچنین شاعری استثنائاتی نیز دارد که فلسفه را در شعر خود بیاورد. اما باید گفت از آنجا که پایه و اساس فلسفه بر تفکر است، اما لزوما شاعر پیش از به نظم آوردن عبارات درباره چیزی فکر نمی‌کند و لطف شعر در بیان آهنگین و موسیقی آن است که باعث می‌شود هر انسانی در مواجه با شعر برداشت شخصی خود را بکند و مثلا برداشتی که یک انسان پا به سن گذاشته از شعر حافظ دارد با یک جوان که بیشتر به جنبه‌های رمانتیک حافظ توجه می‌کند متفاوت است.
وی در پایان گفت: نمی‌دانم بعد از گذشت این همه سال که نگاه فلسفی به موضوعات در زندگی من غالب بوده است شعر را در اولویت قرار دهم یا فلسفه و کدام را بر دیگری ترجیح دهم، اما تصور می‌کنم شعر و سرودن شعر تنها برای تفریح و خوش آمدن مخاطب نیست؛ شعر انگیزشی برای تفکر در مورد پدیده‌های طبیعی و ماوراء طبیعه است که ما را به تفکر برای نگاه فلسفی داشتن به دنیا ترغیب می‌کند.
مریم حسینی، استاد دانشگاه الزهرا(س) سخنران سوم این نشست بود که گفت: می‌خواهم درباره نگاه اسطوره‌ای به اشعار حافظ نکات کوتاهی را اشاره کنم و با اشاره به شعری از حافظ که مطلع آن این عبارت است که «خمی که آبروی شوخ تو روی کمان انداخت» به این نکته اشاره کنم که حافظ را می‌توان در دسته‌ شاعرانی قرار داد که به سیر اساطیری معتقد است او سیر در عامل مثال دارد و از کهن نمونه‌ها و داستان‌های اساطیری در شعر خود بیش از اندازه استفاده کرده است.
وی ادامه داد: از جمله دلایل ماندگاری شعر حافظ جانب اسطوره‌ای است و شعر حافظ به خاطر چند لایه بودن می‌تواند فهم‌های زیادی ایجاد کند، گذر زمان در شعر حافظ از فضای ازلی در حرکت به سمت کنون و آینده است و لذا می‌توان گفت شعر حافظ از آن دسته از اشعاری است که به آن اشعار عرشی گفته می‌شود؛ یعنی اشعاری که در زمان سیر نمی‌کند.
حسینی تصریح کرد: انسان در شعر حافظ انسان اسطوره‌ای است که حرکتی خطی ندارد و حرکت او چرخشی است و شعر حافظ موجب می‌شود که شاعر نسبت به انسان بیان نمادینی داشته باشد که روح اشیاء در آن متجلی می‌شود.
این مدرس دانشگاه گفت: پر رنگترین صحنه‌ای که در اشعار حافظ می‌توان دید صحنه آفرینش انسان است و در درآمد همین شعر که مطلع آن را برای شما قرائت کردم رابطه عاشقی و معشوقی در یک نگاه قابل درک است، همچنان که کمانی که انداخته می‌شود به قصد شکار است و معشوق آدم را شکار می‌کند و همان طور که گفتم از آنجا که داستان اسطوره‌ای با روایت همراه است، لذا شعر حافظ نیز اسطوره را در باطن خود نهادینه دارد.
وی در پایان عنوان کرد: آن چیزی که در شعر حافظ مشخص است آنکه تقویم زمانی در شعر حافظ اهمیتی ندارد، بلکه برای او اینکه چه واقعه‌ای در زمان رخ دهد مهم است و در شعر او غالبا حضور طبیعت که مظهر‌‌ی از اسطوره است به وضوح برای تلطیف روح انسان گنجانده شده.
سخنران پایانی این مراسم بهادر باقری، استاد دانشگاه خوارزمی و عضو انجمن دوستداران حافظ بود که به مبحث کاربست نظریه‌های ادبی بر شعر حافظ پرداخت و گفت: در این مورد با رجوع به ده مقاله سعی می‌کنم اشاراتی تطبیقی بر شعر حافظ داشته باشم و اینکه این مقالات تا چه اندازه توانسته‌اند آنچه را که در شعر حافظ بیان شده است به وضوح مطرح کند.
این گزارش حاکی است از جمله مقالاتی که باقری به بررسی آنها در شعر حافظ پرداخت عبارت بودند از بررسی تصاویر کهن الگو در شعر حافظ، تحلیل غزلیات حافظ بر اساس نظریه نقاب و سایه یونگ، بررسی ادراک واقعیت پذیرش خود و دیگران براساس نظریه مزلو، بررسی غزلیات حافظ براساس نظریه نیچه، بررسی غزلیات حافظ براساس زیبایی‌شناسی انتقادی یا مکتب فرانکفورت.

captcha