طهرانچی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:
توصیه‌هایی برای راه‌اندازی کسب و کارهای قرآنی
گروه دانشگاه: مدیر عامل شرکت پیشگامان موج تلفن همراه که علوم قرآنی را با تجاری‌سازی گره زده، با برشمردن موانع کار، مطالعه وجوه مختلف راه‌اندازی یک کسب و کار را اصلی‌ترین توصیه ممکن برای شروع کسب و کار قرآنی می‌داند.
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، شرکت‌هایی که در حوزه تجاری‌سازی علوم انسانی و قرآنی وارد بازار کار می‌شوند، با مشکلات خاص این حوزه درگیر هستند. در میان انبوه شرکت‌هایی که به‌واسطه این موانع و مشکلات از گردونه رقابت خارج می‌شوند، یکی از شرکت‌های موفق در این زمینه شرکت پیشگامان موج تلفن همراه است، محمدعلی طهرانچی، مدیر عامل شرکت پیشگامان موج تلفن همراه از مهم‌ترین موانع کار در حوزه علوم انسانی و قرآنی می‌گوید. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:
ایکنا: در حین کار در حوزه تجاری‌سازی علوم اسلامی، مهم‌ترین موانعی که با آن‌ها برخورد کردید چه بود؟
موانع خیلی زیاد بود، بزرگترین مانع ما، فرهنگ بود. فرهنگ برخورد با این فعالیت‌ها، برای مخاطب، فرهنگی را جا انداخته‌اند و در رابطه با فعالان این حوزه نگاهی را برایش ایجاد کردند که همیشه متوقع است، بالاترین توقعش هم این است که چون در حوزه علوم انسانی است پس باید رایگان باشد، این توقع، توقع خیلی عجیبی است. من در هیچ حوزه، صنف و ... این توقع را نمی‌بینم ولی در این حوزه این توقع وجود دارد و خود فعالان هم همین رویکرد را ادامه می‌دهند.
اعتقاد داریم در حوزه فرهنگ، مذهب و حوزه علوم قرآنی باید اقتصاد را دید. تا موقعی که اقتصاد را نبینید مطمئناً جریان‌ها و مجموعه‌های پایا، پایدار و مانایی نخواهید داشت. دوستی با یک ایده‌ای کاری را انجام می‌دهد، امروز هست، فردا دیگر اصلاً نیست، چون برای رضای خدا و برای قلب پاک خودش شروع به کار کرده که البته این لازم است ولی وقتی بعد اقتصادی‌اش، از اول دیده نشده و راجع به آن تحقیق و فکر نشده و مشورت گرفته نشده، خیلی زود از اهداف خود باز می‌ماند و یا بخشی از اهدافش محقق می‌شود. در نهایت گوشه‌گیری و انزوا را انتخاب می‌کند و وارد یک جریان، جو دیگر و صنعت و حوزه دیگری می‌شود. این اتفاق، اتفاق معمولی است که می‌بینم، دوستان واقعاً با مشکلات اقتصادی خاصی در این حوزه روبه‌رو شدند و این نشئت گرفته از این است که از ابتدا حوزه اقتصاد را در نظر نگرفته‌اند، آن هم نه فقط به این خاطر که خودشان این دید را نداشته‌اند بلکه کل جامعه فرهنگی‌مان این دید را دارد که فرهنگ وظیفه دولت است، دولت باید هزینه آن را تأمین کند، سازمان‌ها و نهادهای زیادی هستند که در این حوزه بودجه‌های کلان می‌گیرند و آن‌ها باید پول فرهنگ را بدهند.
خود طرح‌ها و ایده‌ها از پایه باید طوری باشند که خودشان به‌صورت مستقل بتوانند منابع مالی خود را تأمین کنند اگر این اتفاق نیفتد هیچ جریان مانا و پایداری را نخواهیم دید. یکی از افتخاراتمان همین است که محصولاتی که در سال 87 و 88 تولید کرده‌ایم در سال 94 هنوز با قدرت خیلی بالایی منتشر می‌شوند و مصرف‌کننده خودشان را دارند. چیزی بالغ بر 5، 6 سال عمر یک محصول در حوزه فناوری اطلاعات و علوم انسانی و قرآنی است. این چیزی نیست که نمونه‌های زیادی از آن وجود داشته باشد.
بزرگترین افتخارمان پایداری در بازار رقابت است
«باد صبا» محصولی است که اهداف مالی نداشته، در تولید محصولات خارج از گردونه اقتصاد واقعاً موفقیت‌های خوبی داشته‌ایم. باد صبا توانست یک جریان را رقم بزند. محصول باد صبا برای سال 87 است و حدود 5 میلیون نفر الان مخاطب دارد؛ فقط یک محصول داریم که سعی کردیم به‌عنوان یک محصول که خواست قلبمان است روی آن کار کنیم و آن را نگه داریم، آن هم نه اینکه نگران بعد مالی مجموعه نبوده‌ایم بلکه به خاطر اینکه توانستیم در حوزه‌های دیگر بعد مالی را ببینیم و حس کردیم وقت آن است که محصولی را نیز برای دل خودمان داشته باشیم و بتوانیم هر دو وجه کار را با هم داشته باشیم. خدا توفیق داد و عنایت ویژه کرد و توانستیم خودمان را در بازار نگه داریم، بزرگترین افتخارمان این است که توانسته‌ایم خودمان را نگه داریم.
بزرگترین مانع برای فعالیت تجاری در حوزه علوم انسانی بعد اقتصادی است
بزرگترین مانع برای فعالیت تجاری در حوزه علوم انسانی بعد اقتصادی است. تمام مجموعه‌های پژوهشی، تولیدی و هر حالت دیگری که در نظر بگیرید اول بعد اقتصادی را در نظر می‌گیرند، رکود اقتصادی هم شامل حال ما شده و مضاعف هم شده چون خود مصرف‌کننده هم متوقع است که این محصول به‌صورت رایگان و بدون هزینه باشد.
ایکنا: برای ایده‌یابی چگونه عمل می‌کردید؟
با توجه به بکر بودن فضا در آن سال‌ها، برای یافتن ایده با مشکل مواجه نبودیم. خیلی فضا باز بود و یافتن ایده کار سختی نبود. مهم پیدا کردن سرمایه و اجرای آن بود. آن موقع استارت‌آپ ویکند وجود خارجی نداشت، از درآمد و سود پروژه‌های جانبی که سفارش داده می‌شد هزینه‌ها را تأمین می‌کردیم و کار را توسعه می‌دادیم.
ایکنا: نحوه تیم‌سازی به چه صورتی بود؟
بسیار کار سختی است. همین الان هم کار سختی است. تیم‌سازی خودش یک مقوله خیلی خاصی است و مثل یک تز دانشگاهی باید روی آن کار کرد. تیم‌سازی در ایران واقعاً مشکل اساسی است، پیدا کردن منابع انسانی مطلوب در واقع الان از کارهای خارق‌العاده است. در نهایت یک هسته اولیه که جزو شرکای اصلی کار بودند را تشکیل دادیم و برای نیازهای فرعی‌مان هم منابع انسانی را به‌صورت موقت استخدام می‌کردیم.
هسته اصلی تکنیکال بودند. در بحث محتوا هم مشورت می‌گرفتیم و دوستانی که در این حوزه قدرت ویرایش، تحلیل و پردازش را داشتند استخدام می‌کردیم.
ایکنا: توصیه‌تان به دیگران در راه‌اندازی کسب و کارهای فرهنگی چیست؟
مهم‌ترین توصیه اولاً مطالعه وجوه مختلف راه‌اندازی یک کسب و کار است، نه فقط خود ایده و بُعد تکنیکال آن. راه‌اندازی و اجرای یک کسب و کار وجوهات مختلفی دارد؛ مثل وجه مدیریتی، تأمین منابع مالی، تأمین منابع انسانی، طرح توجیه اقتصادی.
توجیه اقتصادی مدون روی کاغذ خیلی مهم است و بالاخره آینده‌نگری و تحلیل بازار و وجه بررسی بازار، اینها مواردی است که دوستان حوزه فرهنگی بسیار زیاد در آن ضعیف هستند و عملاً بزرگترین نقاط ضعفی که الان داریم همین است که نگاه هدفمندی ندارند و صرفاً به خاطر احساسی که نسبت به یک موضوع پیدا می‌کنند، شروع به اجرا با هر کیفیتی می‌کنند، در نهایت بعد از اجرا به این فکر می‌افتند که چگونه آن را بفروشند و کسب درآمد کنند و مخاطب داشته باشند. این بزرگترین توصیه‌ای است که می‌توانم داشته باشم.
استفاده از مشورت دیگر دوستان هم جزء پیشنهادات ماست. مشورت گرفتن در حوزه‌های مختلف یکی از حوزه‌های مغفول در ایجاد کسب و کار است. متأسفانه دوستان فکر می‌کنند به تنهایی می توانند ایده‌پردازی کنند و همین کفایت می‌کند. بعد هم اگر اجرا کنند و در نهایت به ماحصل کار برسند از همه دنیا متوقع هستند که ما تولید کرده‌ایم حالا بیایید و ما را حمایت کنید. در نهایت هیچ دید، افق و برنامه اقتصادی مشخصی ندارند، برنامه فرهنگی‌شان هم جای بحث دارد.
ایکنا: بهای نرم‌افزارها حداکثر چقدر بود؟
بهای نرم‌افزارها نمی‌توانست زیاد باشد چون واقعاً در حوزه فرهنگ و مذهب، واقعاً نمی‌توان توقع داشت که دوستان بهای زیادی را آن هم در حوزه نرم‌افزار بپردازند، در کل ما واقعاً با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌ایم. رقم‌ها رقم‌هایی نبود که بتوان حتی بیان کرد. خیلی رقم‌های ناچیزی بود که حتی می‌توان گفت با آن تیراژ و انتشاری که داشت هم‌خوانی نداشت. در حوزه فرهنگ چه نشر دیجیتال و چه نشر غیر دیجیتال روی بعد مالی واقعاً زیاد نمی‌شود حساب کرد و فقط برای بقا در بازار اینکار را انجام می‌دادیم.
محصولی جدید در حوزه آموزش کودک در راه بازار
ایکنا: الان مهم‌ترین پروژه‌های در دستتان چه چیزهایی است؟
در حال حاضر در حوزه آموزش کودک کار می‌کنیم، در حوزه آموزش دروسی که مصوب آموزش و پرورش است یک محصول در دست انتشار داریم که ان‌شاءالله تا یکی دو هفته دیگر منتشر می‌شود.
ایکنا: برنامه‌های آتی‌تان چیست؟
با توجه به شرایط جدیدی که به وجود آمده و ظرفیت رسانه‌ای که پیدا کرده‌ایم علاقه‌مند به جذب ایده‌های جدید و سرمایه‌‌گذاری روی ایده‌های جدید هستیم.
ایده‌های جدیدی که افراد سرمایه‌گذار دوست دارند در آن باره کار شود. همچنین تمایل داریم با سرمایه اصلی رسانه‌ای که داریم به معرفی محصولاتمان کمک کنیم و هم اگر عده‌ای ایده‌های خوبی دارند حمایتشان کنیم که استارت‌آپ‌ها را راه‌اندازی کنند و ما هم مثل یک شتاب‌دهنده بتوانیم در انتفاع آن سهیم باشیم.
و سخن آخر ...
باد صبا، مشهورترین محصول ماست و در این قضیه توانسته‌ایم افتخارات خیلی خوبی کسب کنیم، بزرگترین افتخارمان هم جلب رضایت مخاطبمان است. نگاه مثبت و اعتمادی که در کاربر ایجاد کرده‌ایم، تعامل سازنده‌ای که با کاربر ایجاد کرده‌ایم، اینها بزرگترین افتخارات ماست که واقعاً به آن می‌بالیم. از سال 87 این نرم‌افزار تولید شده و مخاطب خود را پیدا کرده است. گسترش تکنولوژی و تغییر آن به سمت آندروید قدرت بیشتری به ما برای جذب مخاطب داد. این نرم‌افزار از شکل صرفاً تقویمی و اذان‌گویی پای خود را فراتر گذاشته و تبدیل به یک رسانه پنج میلیونی شده؛ این هم دستاورد دیگری بوده که به آن رسیده‌ایم.
ایکنا: در حین کار در حوزه تجاری‌سازی علوم اسلامی، مهم‌ترین موانعی که با آن‌ها برخورد کردید چه بود؟
موانع خیلی زیاد بود، بزرگترین مانع ما، فرهنگ بود. فرهنگ برخورد با این فعالیت‌ها، برای مخاطب، فرهنگی را جا انداخته‌اند و در رابطه با فعالان این حوزه نگاهی را برایش ایجاد کردند که همیشه متوقع است، بالاترین توقعش هم این است که چون در حوزه علوم انسانی است پس باید رایگان باشد، این توقع، توقع خیلی عجیبی است. من در هیچ حوزه، صنف و ... این توقع را نمی‌بینم ولی در این حوزه این توقع وجود دارد و خود فعالان هم همین رویکرد را ادامه می‌دهند.
اعتقاد داریم در حوزه فرهنگ، مذهب و حوزه علوم قرآنی باید اقتصاد را دید. تا موقعی که اقتصاد را نبینید مطمئناً جریان‌ها و مجموعه‌های پایا، پایدار و مانایی نخواهید داشت. دوستی با یک ایده‌ای کاری را انجام می‌دهد، امروز هست، فردا دیگر اصلاً نیست، چون برای رضای خدا و برای قلب پاک خودش شروع به کار کرده که البته این لازم است ولی وقتی بعد اقتصادی‌اش، از اول دیده نشده و راجع به آن تحقیق و فکر نشده و مشورت گرفته نشده، خیلی زود از اهداف خود باز می‌ماند و یا بخشی از اهدافش محقق می‌شود. در نهایت گوشه‌گیری و انزوا را انتخاب می‌کند و وارد یک جریان، جو دیگر و صنعت و حوزه دیگری می‌شود. این اتفاق، اتفاق معمولی است که می‌بینم، دوستان واقعاً با مشکلات اقتصادی خاصی در این حوزه روبه‌رو شدند و این نشئت گرفته از این است که از ابتدا حوزه اقتصاد را در نظر نگرفته‌اند، آن هم نه فقط به این خاطر که خودشان این دید را نداشته‌اند بلکه کل جامعه فرهنگی‌مان این دید را دارد که فرهنگ وظیفه دولت است، دولت باید هزینه آن را تأمین کند، سازمان‌ها و نهادهای زیادی هستند که در این حوزه بودجه‌های کلان می‌گیرند و آن‌ها باید پول فرهنگ را بدهند.
خود طرح‌ها و ایده‌ها از پایه باید طوری باشند که خودشان به‌صورت مستقل بتوانند منابع مالی خود را تأمین کنند اگر این اتفاق نیفتد هیچ جریان مانا و پایداری را نخواهیم دید. یکی از افتخاراتمان همین است که محصولاتی که در سال 87 و 88 تولید کرده‌ایم در سال 94 هنوز با قدرت خیلی بالایی منتشر می‌شوند و مصرف‌کننده خودشان را دارند. چیزی بالغ بر 5، 6 سال عمر یک محصول در حوزه فناوری اطلاعات و علوم انسانی و قرآنی است. این چیزی نیست که نمونه‌های زیادی از آن وجود داشته باشد.
بزرگترین افتخارمان پایداری در بازار رقابت است
«باد صبا» محصولی است که اهداف مالی نداشته، در تولید محصولات خارج از گردونه اقتصاد واقعاً موفقیت‌های خوبی داشته‌ایم. باد صبا توانست یک جریان را رقم بزند. محصول باد صبا برای سال 87 است و حدود 5 میلیون نفر الان مخاطب دارد؛ فقط یک محصول داریم که سعی کردیم به‌عنوان یک محصول که خواست قلبمان است روی آن کار کنیم و آن را نگه داریم، آن هم نه اینکه نگران بعد مالی مجموعه نبوده‌ایم بلکه به خاطر اینکه توانستیم در حوزه‌های دیگر بعد مالی را ببینیم و حس کردیم وقت آن است که محصولی را نیز برای دل خودمان داشته باشیم و بتوانیم هر دو وجه کار را با هم داشته باشیم. خدا توفیق داد و عنایت ویژه کرد و توانستیم خودمان را در بازار نگه داریم، بزرگترین افتخارمان این است که توانسته‌ایم خودمان را نگه داریم.
بزرگترین مانع برای فعالیت تجاری در حوزه علوم انسانی بعد اقتصادی است
بزرگترین مانع برای فعالیت تجاری در حوزه علوم انسانی بعد اقتصادی است. تمام مجموعه‌های پژوهشی، تولیدی و هر حالت دیگری که در نظر بگیرید اول بعد اقتصادی را در نظر می‌گیرند، رکود اقتصادی هم شامل حال ما شده و مضاعف هم شده چون خود مصرف‌کننده هم متوقع است که این محصول به‌صورت رایگان و بدون هزینه باشد.
ایکنا: برای ایده‌یابی چگونه عمل می‌کردید؟
با توجه به بکر بودن فضا در آن سال‌ها، برای یافتن ایده با مشکل مواجه نبودیم. خیلی فضا باز بود و یافتن ایده کار سختی نبود. مهم پیدا کردن سرمایه و اجرای آن بود. آن موقع استارت‌آپ ویکند وجود خارجی نداشت، از درآمد و سود پروژه‌های جانبی که سفارش داده می‌شد هزینه‌ها را تأمین می‌کردیم و کار را توسعه می‌دادیم.
ایکنا: نحوه تیم‌سازی به چه صورتی بود؟
بسیار کار سختی است. همین الان هم کار سختی است. تیم‌سازی خودش یک مقوله خیلی خاصی است و مثل یک تز دانشگاهی باید روی آن کار کرد. تیم‌سازی در ایران واقعاً مشکل اساسی است، پیدا کردن منابع انسانی مطلوب در واقع الان از کارهای خارق‌العاده است. در نهایت یک هسته اولیه که جزو شرکای اصلی کار بودند را تشکیل دادیم و برای نیازهای فرعی‌مان هم منابع انسانی را به‌صورت موقت استخدام می‌کردیم.
هسته اصلی تکنیکال بودند. در بحث محتوا هم مشورت می‌گرفتیم و دوستانی که در این حوزه قدرت ویرایش، تحلیل و پردازش را داشتند استخدام می‌کردیم.
ایکنا: توصیه‌تان به دیگران در راه‌اندازی کسب و کارهای فرهنگی چیست؟
مهم‌ترین توصیه اولاً مطالعه وجوه مختلف راه‌اندازی یک کسب و کار است، نه فقط خود ایده و بُعد تکنیکال آن. راه‌اندازی و اجرای یک کسب و کار وجوهات مختلفی دارد؛ مثل وجه مدیریتی، تأمین منابع مالی، تأمین منابع انسانی، طرح توجیه اقتصادی.
توجیه اقتصادی مدون روی کاغذ خیلی مهم است و بالاخره آینده‌نگری و تحلیل بازار و وجه بررسی بازار، اینها مواردی است که دوستان حوزه فرهنگی بسیار زیاد در آن ضعیف هستند و عملاً بزرگترین نقاط ضعفی که الان داریم همین است که نگاه هدفمندی ندارند و صرفاً به خاطر احساسی که نسبت به یک موضوع پیدا می‌کنند، شروع به اجرا با هر کیفیتی می‌کنند، در نهایت بعد از اجرا به این فکر می‌افتند که چگونه آن را بفروشند و کسب درآمد کنند و مخاطب داشته باشند. این بزرگترین توصیه‌ای است که می‌توانم داشته باشم.
استفاده از مشورت دیگر دوستان هم جزء پیشنهادات ماست. مشورت گرفتن در حوزه‌های مختلف یکی از حوزه‌های مغفول در ایجاد کسب و کار است. متأسفانه دوستان فکر می‌کنند به تنهایی می توانند ایده‌پردازی کنند و همین کفایت می‌کند. بعد هم اگر اجرا کنند و در نهایت به ماحصل کار برسند از همه دنیا متوقع هستند که ما تولید کرده‌ایم حالا بیایید و ما را حمایت کنید. در نهایت هیچ دید، افق و برنامه اقتصادی مشخصی ندارند، برنامه فرهنگی‌شان هم جای بحث دارد.
ایکنا: بهای نرم‌افزارها حداکثر چقدر بود؟
بهای نرم‌افزارها نمی‌توانست زیاد باشد چون واقعاً در حوزه فرهنگ و مذهب، واقعاً نمی‌توان توقع داشت که دوستان بهای زیادی را آن هم در حوزه نرم‌افزار بپردازند، در کل ما واقعاً با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌ایم. رقم‌ها رقم‌هایی نبود که بتوان حتی بیان کرد. خیلی رقم‌های ناچیزی بود که حتی می‌توان گفت با آن تیراژ و انتشاری که داشت هم‌خوانی نداشت. در حوزه فرهنگ چه نشر دیجیتال و چه نشر غیر دیجیتال روی بعد مالی واقعاً زیاد نمی‌شود حساب کرد و فقط برای بقا در بازار اینکار را انجام می‌دادیم.
محصولی جدید در حوزه آموزش کودک در راه بازار
ایکنا: الان مهم‌ترین پروژه‌های در دستتان چه چیزهایی است؟
در حال حاضر در حوزه آموزش کودک کار می‌کنیم، در حوزه آموزش دروسی که مصوب آموزش و پرورش است یک محصول در دست انتشار داریم که ان‌شاءالله تا یکی دو هفته دیگر منتشر می‌شود.
ایکنا: برنامه‌های آتی‌تان چیست؟
با توجه به شرایط جدیدی که به وجود آمده و ظرفیت رسانه‌ای که پیدا کرده‌ایم علاقه‌مند به جذب ایده‌های جدید و سرمایه‌‌گذاری روی ایده‌های جدید هستیم.
ایده‌های جدیدی که افراد سرمایه‌گذار دوست دارند در آن باره کار شود. همچنین تمایل داریم با سرمایه اصلی رسانه‌ای که داریم به معرفی محصولاتمان کمک کنیم و هم اگر عده‌ای ایده‌های خوبی دارند حمایتشان کنیم که استارت‌آپ‌ها را راه‌اندازی کنند و ما هم مثل یک شتاب‌دهنده بتوانیم در انتفاع آن سهیم باشیم.
و سخن آخر ...
باد صبا، مشهورترین محصول ماست و در این قضیه توانسته‌ایم افتخارات خیلی خوبی کسب کنیم، بزرگترین افتخارمان هم جلب رضایت مخاطبمان است. نگاه مثبت و اعتمادی که در کاربر ایجاد کرده‌ایم، تعامل سازنده‌ای که با کاربر ایجاد کرده‌ایم، اینها بزرگترین افتخارات ماست که واقعاً به آن می‌بالیم. از سال 87 این نرم‌افزار تولید شده و مخاطب خود را پیدا کرده است. گسترش تکنولوژی و تغییر آن به سمت آندروید قدرت بیشتری به ما برای جذب مخاطب داد. این نرم‌افزار از شکل صرفاً تقویمی و اذان‌گویی پای خود را فراتر گذاشته و تبدیل به یک رسانه پنج میلیونی شده؛ این هم دستاورد دیگری بوده که به آن رسیده‌ایم.
مصی
| 
۱۳۹۴/۱۰/۳۰ - ۰۸:۱۸
پاسخ
ميخواستيم بدانم مرا عضو کردید 
