20 بهمنماه سال 90 اين قاري قرآن خوزستاني كه در كشور نيز رتبههاي برتر را به دست آورد دعوت حق را لبيك گفت. سال گذشته نيز اعضاي تحريريه ايكناي خوزستان به ديدار خانواده اين قاري جوان رفتند.
پدر مرحوم لقمان در اين ديدار گفت: «لقمان همیشه با قرآن بود، از کودکی شروع به نماز خواندن و قرائت قرآن میکرد و .... .» اين پدر صوت قرآن فرزندش را برايمان گذاشت.
پدرش از فرزندش گفت: وقتی لقمان بیمار شد به او میگفتم مانند حضرت ایوب(ع) از درگاه خداوند برای سلامتی خودت دعا کن. به من میگفت: دعای شما مستجابتر است. وقتی که به لقمان تذکر میدادم مراقب خودش باشد و با افراد نامناسب ارتباط نداشته باشد اطاعت میکرد.
مادر مرحوم لقمان با گريه از فرزندش گفت كه اولین کلماتی که لقمان یاد گرفت کلمات قرآن و اذان بود. قبل از رفتن به مدرسه نماز شب خواندن را یاد گرفته بود و نماز شب میخواند و به من نیز آموخت.
و اما امروز محمدجواد
محمدیمجد، حافظ قرآن کریم براي ايكنا از روزهایی میگوید که در سفر به نقاط مختلف
کشور برای شرکت در مسابقات قرآنی با مرحوم لقمان همراه بوده است.
وی بیان کرد: اولین سفر من با لقمان که منجر به آشنایی ما شد مرحله منطقهای مسابقات قرآن دانشآموزی در سال 86 به میزبانی بندر امام بود. پس از آن در سال 88 در سفر به خرمآباد به منظور شرکت در مرحله کشوری مسابقات اوقاف و امور خیریه بار دیگر با وی همسفر شدم که در آن مسابقات لقمان رتبه چهارم را به دست آورد.
محمدیمجد ادامه داد: بسیار پیش آمده که شرکتکنندگان در مسابقات قرآن نسبت به نتیجه اعلام شده اعتراض داشته باشند. اما هیچگاه از خاطرم نمیرود که مرحوم لقمان پیش و پس از اعلام نتایج هیچ تغییری در رفتارش به وجود نیامد و همواره لبخند به لب داشت.
وي ادامه داد: پس از پایان مسابقات در تابستان سال بعد یعنی سال 89 مجدداً در سفری مسابقاتی به تبریز اعزام شدیم و آن سفر آخرین همسفری من و لقمان بود. پس از اجراي مسابقه وقتي از جايگاه پايين آمدم لقمان به پيشوازم آمد و گفت خوب خواندي.
محمديمجد گفت: در این سفر آثار بیماری نیز در چهره او مشخص بود و به خاطر دارم که گاهی اوقات از خواب بیدار میشد و میگفت پایم درد میکند. با وجود بیماری و آغاز دوره درمان در مسابقات کشوری دانشآموزی رتبه دوم را به دست آورد.
محمدیمجد گفت: آخرین قرائت من و لقمان با یکدیگر ماه رمضان سال 90 در حسینیه امام رضا(ع) اهواز بود.
محمدجواد به اينجاي بيان خاطرهاش كه رسيد گفت: سبحانالله، مرحوم لقمان شیمی درمانی کرده بود اما با همان حالت بیماری لبخند به لب داشت.
وي عنوان كرد: ما سرمایه قرآنی بزرگی را از دست دادیم. اما خوشحالم که در مدت کوتاه عمر خود در مسیر قرآنی قرار داشت. مطمئناً جایگاه او در اعلی علیین است و در محضر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) قرآن قرائت میکند.
مرتضی طرفی، دوست دوران دانشآموزی مرحوم لقمان عبیات با این مطلب سخن درباره وی را آغاز کرد که سرطان مغز استخوان داشت.
وی ادامه داد: بعد از آنکه متوجه شدم بیماری لقمان چیست درباره آن تحقیق کردم. زمانی که لقمان به بیماری سرطان دچار شد و پایش ورم کرد پدرش گفت من امروز فهمیدم که برادرم در سالها پیش چه بیماری داشته است. بیماری لقمان ریشه ارثی داشت و تومور در پای چپ او بود.
طرفی ادامه داد: ما
در مدرسه شهدا منطقه امانیه اهواز درس میخواندیم. كليد كتابخانه مدرسه در دست من بود و زنگ تفريح لقمان به كتابخانه ميآمد و ضمن قرائت قرآن نكات تجويدي را براي من توضيح ميداد. يک روز که در مدرسه بودیم و
لقمان داشت از پلهها بالا میرفت گفت مرتضی پایم درد میکند و نزدیک بود که بیفتد
من او را از پشت سر گرفتم.
وی گفت: پس از آنکه لقمان درمان خود را شروع کرد و حتی برای بهبودی به تهران سفر کرد درمانها جواب نداد و پای چپ او را قطع کردند. اما سرطان پیشرفت کرده بود و به دیگر نقاط بدن او سرایت کرد.
طرفی ادامه داد: از ویژگیهای لقمان صبر زیاد او بود. با وجود بیماری و درد زیادی که داشت اما همیشه آرام بود. حتی وقتی که پایش را قطع کردند. به تمرین و استماع قرآن پایان نداد. قاری مورد علاقه او مصطفی اسماعیل بود و از او تقلید میکرد.
مرحوم لقمان عبیات 20 بهمن سال 90 پس از آنکه در اثر بیماری سرطان به کما رفت، ديگر چشم باز نكرد و به دیار باقی شتافت و در مقبره سیدهادی واقع در 10 کیلومتری اهواز(جاده حمیدیه) به خاک سپرده شد.
خدا رحمتشون کنه
هنوز هم دلم نمیاد شماره اش رو از روی گوشیم پاک کنم!!
خیلی با نجابت بود و محجوب و تودل برو
ان شاء الله مهمان سفره با کرامت ائمه اطهار باشه