محمود واعظی بیان کرد:
مشکل ارتباط کلامی رشته الهیات با دانشگاههای خارج
گروه دانشگاه: دبیر کارگروه آموزش مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور با اشاره به امضای یادداشتهای تفاهم قرآنی جمهوری اسلامی ایران با دانشگاههای خارج از کشور، گفت: ارتباط نظام دانشگاهی ما با جهان خارج بسیار ضعیف است و این موضوع به دلیل تسلط اندک به زبان کشورهای مورد نظر است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، اولین یادداشتهای تفاهم ویژه قرآنی با دانشگاههای خارج از کشور، برای اولین بار با تلاش مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور و دانشکده الهیات دانشگاه تهران انجام شده است. در همین رابطه پای صحبتهای محمود واعظی، معاون تحصیلات تکمیلی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و دبیر کارگروه آموزش مرکز نشستیم و از اهداف این یادداشتهای تفاهم و فرآیندی که برای آنها طی شد جویا شدیم. آنچه در ادامه میآید مشروح این گفتوگو است: ایکنا: یادداشت تفاهمهای قرآنی با دانشگاههای خارج از کشور پیرو چه نیازی و با چه هدفی دنبال شد؟
در طول 35، 36 سالی که از انقلاب میگذرد، نظام زحمات و تلاشهای زیادی برای معرفی مبانی انقلاب متحمل شده است. حضرت امام(ره) برای اینکه مبانی احیاگری دینی را بتواند به جهانیان و بهصورت خاص به جهان اسلام معرفی کند تلاش بسیاری کرد و در این راه هم توفیقاتش آنقدر بود که در 37 سال پیش، نظامی را به رفعت و بزرگی جمهوری اسلامی ایران تأسیس کرد که برای جهان اسلام الگویی از شجره طیبه و برای مستکبران و زورمداران زخمی جانکاه است.
رسالتی که امام برای انقلاب و اسلام تعریف کرد، رسالت جهانی بود. تمام صحبت و نگاهی که امام(ره) داشت نگاه جهانی بود. قرآن، عدالت و اصول انقلاب اسلامی را جهانی و برای همه جهان میخواست. بهصورت کلی، ادبیات امام(ره)، یک ادبیات محلی، ملی و یا منطقهای نبود؛ بلکه فراتر از اینها بود، یک ادبیات بینالمللی و فراگیر بود. امام(ره) برای همه انسانهای آزاده جهان، انقلاب و اصول احیاگری دینیشان را مطرح کرد؛ البته این برخورد و رأی حضرت امام(ره) برخاسته از رسالت جهانی نبی اکرم(ص) بود. رسالت جهانی حضرت رسول اعظم(ص) بر اساس نص قرآن کریم «كَافَّةً لِّلنَّاسِ»، (آیه 28 سوره سبأ) است؛ لذا همه آموزههای دینی و ارزشهای انقلابی که ما قائل به آنها هستیم نه محلی، نه ملی و نه منطقهای، بلکه جهانی است.
به نظرم در بیش از سه دههای که از انقلاب میگذرد توفیقاتمان در عرصه بینالمللی و فرهنگی کم یا ضعیف بوده، دلیل آن هم فقدان سختافزار نبوده، ما سازمانهای متعددی داریم که در عرصه خارج از کشور کار میکنند، سختافزار اتفاقاً یکی از موانع بوده، نهادهای موازی در خارج از کشور کار را تسهیل نکردهاند، کار را دشوار کردهاند.
بنده تأکید دارم که به ویژه در عرصه قرآنی طی دهههای گذشته کار منضبط و سازمان یافتهای انجام نشده است. مرکز هماهنگی و توسعه آموزش و پژوهش کشور از دو سال پیش این مهم را در دستور کار خویش قرار داد و با ارتباط گیریهای هدفمند این مهم را رصد و پایش کرد. کارگروه بینالملل به ریاست قائم مقام وزیر و نمایندگان دانشگاهها و نهادها تشکیل و مصوبات ارزشمندی در این راستا اعلام شد.
همگرا نبودن مأموریت نهادهای بینالمللیمان با شعارهای حضرت امام(ره)
ایکنا: بزرگترین مشکلات را در زمینه فعالیتهای بینالمللی دانشگاهیان در زمینه قرآن چه میدانید؟
مشکل عمده ما در خارج از کشور این بوده که مأموریتی که ساختارها و نهادهایی که برای معرفی فرهنگ و نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف شدهاند همراستا و همگرا با شعارهای حضرت امام(ره) نبوده است. شعارهای حضرت امام(ره) و شعارهای مقام معظم رهبری جهانی است و تصمیمگیریهای نهادهای فرهنگی و آموزشی ما تصمیمگیریهای محلی و ملی است؛ معنای این حرف آن است که ما اگر امالقری جهان اسلام هستیم و اگر قبول داریم که جمهوری اسلامی ایران مصدر صدور اسلام ناب هست و نگاهی نو از اسلام دارد، تحول ویژهای در جهان آفریده، لازمهاش آن است که بتوانیم مأموریت همه نهادهای فرهنگیمان را با این شعار همسان کنیم. معنا ندارد که در قله تصمیمگیریهای یک نظام، رهبر و امام تأکیدشان امالقری بودن جهان اسلام باشد، اما نه در دوره دبیرستان و نه در دوره دانشگاه، هیچ دانشجو و دانشآموز ما به هیچ زبانی مسلط نشود. نگوییم زبان در دوره راهنمایی و دبیرستان خوانده میشود. زبان، گرامر، reading و listening نیست، اینها جزء زبان است، اما زبان نیست، ما اشتباه گرفتهایم. زبان به معنای آن فرهنگی است که مخاطب شما دارد تا بتوانید با آن فرهنگ ارتباط برقرار کنید.
اولویت اول ما در زمینه تحقق شعارهای بینالمللی این بوده که زبان عربی را که زبان قرآن است همه فرهنگیانمان و همه داعیهداران فرهنگ مسلط باشند، اگر قرار است بر اساس قرآن و سنت حرفی بزنند، اول باید با زبان قرآن مکاتبه داشته باشند. زبان فارسی زبان ملی ماست، هویت ملی جایگاه خود را دارد، کلام بنده ترویج و تبیین اسلام ناب است آیا برای معرفی اسلام ناب به زبان عربی نیاز نداریم؟ اگر میخواهیم داعیهدار فرهنگ جهانی شویم، اولین موضوع گفتوگو با مخاطبان به لسان قوم است. باید بتوانیم به لسان قوم صحبت کنیم.
عدم تکلم فرهنگیان و بانیان فرهنگی ما، حوزه و دانشگاه، اساتید و دانشجویان و در کل عدم تواناییشان به زبانهای دوم و سوم مشکل عمده ماست. در حوزه الهیات و معارف اسلامی زبان اول، زبان عربی است، نه فارسی؛ اما به زبان عربی متأسفانه نتوانستیم تسلط پیدا کنیم، به فرهنگ و لسان عربی تسلط پیدا نکردیم؛ لذا آن شعار همچنان بر جای خود مانده و جهان اسلام، با ما از طریق ترجمه و ردههای سوم و چهارم و با پیام بعضی خبرنگارها و رونویسیها و مذاقهایی که خبرنگاران به جهان منتقل میکنند مطالب را متوجه میشوند؛ نه از لسان مستقیم رهبران دینی و رهبران اسلامی ما، چرا؟ چون دانشگاه، استاد و معلم ما نمیتواند و قدرت تکلم با جهان اسلام را ندارند، چون حوزه ما قدرت تکلم با جهان اسلام را ندارد.
پیامهای بزرگ و عمیق رهبران بزرگمان با زبان قوم رسانده نشده است
حضرت آیتالله جوادی آملی میفرمودند وقتی برای ارائه پیام امام به گورباچف رفتم، شخصیتم که همراهم نبود، چرا؟ چون نمیتوانستم حرف بزنم، مترجم هر چه بلد بود میگفت، شخصیت هر فرد زیر زبان اوست نه زیز زبان دیگری! معلوم است حرفی که من مستقیم میتوانم بزنم، مترجم امکان انتقالش را ندارد؛ بنا بر این پیامهای بزرگ و عمیق رهبران بزرگ ما متأسفانه با زبان قوم رسانده نشده؛ شعار حضرت امام و حضرت مقام معظم رهبری بر زمین مانده است و ما تخاطب جهانی نداریم؛ لذا امروز نگاه میکنید و میبینید در جهان اسلام یک فضای نامناسبی علیه ما ایجاد شده، چون ما ارتباط نداریم و جالب اینکه بعد که ارتباط برقرار میکنید و توضیح میدهید، بسرعت متقاعد میشوند و گاه از ذهنیتهای خود استغفار میکنند که ما چرا درباره شما این حرفها را زدیم. چون توضیح دادیم و برایشان مشخص شده است. این موضوع، موضوع بر جای مانده نظام ماست. باید هر دانشجوی ما بتواند در شبکههای اجتماعی و در رسانههای بینالمللی ارتباطات مستقیم داشته باشد، نه استاد الهیات ما و نه ادبیات و فلسفه و کلام ما و نه علوم قرآن و حدیث ما، هیچکدام متأسفانه در این زمینهها توفیق شایسته و بایستهای نداشتهاند.
خلأ اصلی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نداشتن ابزار است و آن ابزار زبان است. ابزار صدور انقلاب سلاح هستهای و اتمی نیست، تا الان هم نیازی به این چیزها نداشتهایم. همین الان با اینکه امکاناتی هم نداشتیم و زبان پر برشی هم نداشتیم این همه هوادار در دنیا داریم، اگر میتوانستیم با لسان قوم ارتباط برقرار کنیم امروز به مراتب مسیر ما هموارتر بود و این همه در جهان اسلام دشمن نمیتوانست برای ما شبههسازی و مانعتراشی کند. با هر کدام از همین افرادی که مستقیم در برابر نظام ما موضعگیری میکنند اگر صحبت کنید میبینید که وقتی صحبت شما را میشنوند متقاعد میشوند، قبول میکنند و به مکتب اهل بیت(ع) و اسلام ایرانی علاقهمند میشوند. در جنوب شرق آسیا و آفریقا، بسیاری از خانوادهها، اسم فرزندانشان روحالله، خمینی، بهشتی و مطهری است، اینها کم هم نیستند. زاکزاکی در کشور نیجریه یکی از شاگردان حضرت امام(ره) است، که پیش از 10 میلیون نفر را با خودش همراه کرده است. در کشورهای مختلف، متعدد و فراوان چنین افرادی داریم.
ایکنا: کدام کشور برای یادداشت تفاهم قرآنی و با چه رویکردی انتخاب شد؟
از سال گذشته، هیئت رئیسه دانشکده الهیات تصمیم گرفت که رویکرد این دانشکده را به رویکرد بینالمللی تغییر دهد، تشویقهایی که مرکز توسعه آموزش و پژوهش عالی وزارت علوم در این زمینه داشتند و اهتمامی که به این موضوع داشتند، دانشکده را مأمور کردند که این مهم را انجام بدهد؛ لذا ما برای اینکار ابتدا شروع به رصد کردن کشورهای مختلف کردیم که با چه کشورهایی میشود ارتباطات مناسبی را برقرار کرد، اروپا، آسیا و آفریقا جای خود را دارند، ما در اولویتبندی سراغ کشوری رفتیم که پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان را تشکیل میدهد، به نظرمان رسید که ما میتوانیم با این کشور راحتتر ارتباط برقرار کنیم. به دلیل اینکه اسلام از طریق ایران و جاده ابریشم به کشورهای جنوب شرق آسیا منتقل شده فضای مساعدی در این کشورها هست و آمادگی بیشتری برای ارتباطگیری دارند. کشوری که ما از جنوب شرق آسیا انتخاب کردیم کشور اندونزی بود که 250 میلیون جمعیت و بیش از 200 میلیون مسلمان در این کشور زندگی میکنند؛ بنابراین این کشور به عنوان پایلوت انتخاب و در سال گذشته اولین یادداشت تفاهم قرآنی جمهوری اسلامی ایران امضا شد. اینکه میگویم اولین یادداشت، دلیلش آن است که وزارت علوم بیش از 600 تفاهمنامه و یادداشت تفاهم امضا کرده است، ولی همه را نگاه کردم، هیچ خطی حتی درباره همکاریهای قرآنی که قرآن، محور باشد، نداریم.
امضای اولین یادداشت تفاهمها با دانشگاههای علوم قرآنی جاکارتا و رادن فتح اندونزی
همه یادداشتهای تفاهم، کلی و در مورد رفت و آمد اساتید و دانشجویان، فرصتهای مطالعاتی، گروههای ورزشی و ... است؛ اما ما برای اولین بار سال گذشته اولین یادداشت تفاهم قرآنی را در 12 بند آماده کردیم. در همین دانشکده الهیات، اساتید و رؤسای دانشگاههای اندونزی آمدند و برای اولین بار یادداشت تفاهم به امضا رسید. دانشگاه علوم قرآنی جاکارتا و دانشگاه رادن فتح اندونزی، دو دانشگاهی بودند که سال گذشته بهصورت خاص با آنها یادداشت تفاهم امضا شد.
در سال جاری ضمن پیگیریهای جدی برای آن یادداشت تفاهم به اصطلاح برنامه اجرایی تهیه کردیم و آن را با همان دانشگاهها به امضا رساندیم. امسال در پاسخ به سفر مسئولان دانشگاههای اندونزی که به ایران آمده بودند، از وزارت علوم، ابوالفضل خوشمنش و من از دانشکده الهیات به دعوت طرف اندونزیایی به جاکارتا رفتیم و برنامه اجرایی مشخصی را برای یادداشت تفاهم سال 93 به امضا رساندیم. در بندهای مورد توافق راهاندازی مجله مشترک علمی دو زبانه، اعزام اساتید و دانشجویان و اجازه ترجمه کتابهای دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران به دانشگاههای اندونزیایی با موضوعات قرآنی و حدیثی آمده است. این برنامههای اجرایی با دو دانشگاه رادن فتح و دانشگاه علوم قرآنی جاکارتا بود. اما با شناسایی ظرفیتها توفیق یافتیم تا سومین یادداشت تفاهم همکاری را با دانشگاه شریف هدایتالله اندونزی به امضا برسانیم. این یادداشت تفاهمها بهمنظور آن بود که ما بتوانیم زمینه فعالیتهای قرآنی و تبادل اساتید قرآنی خودمان را با دانشگاههای خارج از کشور نهادینه کنیم. برای ارتباطگیریها ممکن است انسان با دو نفر صحبت کند، ولی وقتی در قالب تفاهمنامه و یادداشت تفاهم رسمی این کار انجام میشود، این اقدام بدون هیچ حساسیتی، میتواند به صورت روان و قانونمند پیگیری شود.
امضای سه تفاهمنامه همکاری با دانشگاههای خارجی
دانشکده الهیات تا الان سه تفاهمنامه و یک تفاهمنامه چهارمی هم با یکی از مؤسسان اندونزیایی امضا کرده است. برای اینکه بتواند این مسیر ارتباطات را به زبانهای دیگری پیگیری کند، ما نشستهای تخصصی ویژهای را هم در دانشکده بهصورت مجازی با کشورهای مختلف برگزار میکنیم تا دانشجویان و اساتیدمان فعال شوند و بتوانند در این زمینه ایفای مسئولیت کنند.