نگاهی به اشارات علمي قرآن در مورد زنبور عسل، عنكبوت و مورچه
کد خبر: 3483903
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۸

نگاهی به اشارات علمي قرآن در مورد زنبور عسل، عنكبوت و مورچه

گروه انديشه: در قرآن كريم اشارات علمي خاصي در مورد سه حشره كوچك زنبور عسل، عنكبوت و مورچه شده است كه هر كدام حاوي اطلاعاتي دقيقي است كه با يافته‌هاي علمي امروزي نيز مطابق هستند.

به گزارش خبرگزاري بين‌المللي قرآن(ايكنا) از اردبيل، حشرات و در مجموع بندپايان از نظر فرآواني از بيشترين گونه‌هاي جانوري دنيا محسوب مي‌شوند كه در سرتاسر كره خاكي و انواع محيط‌هاي مختلف زندگي مي‌كنند و حدود 80 درصد گونه‌هاي جانوري نيز متعلق به اين جانوران است. در ميان جانوران مختلف، به سه جانور بندپا(زنبورعسل، عنكبوت و مورچه) در قرآن كريم توجه ويژه‌اي شده است كه در هر مورد نيز چنان اشارات ظريف و دقيق علمي در خصوص زندگي اين جانوران به‌ميان آورده است كه باعث شگفتي انسان است. جالب آن‌كه تمام اين اشارات علمي كاملا منطبق با يافته‌هاي نوين امروزي است. بطور مثال اشاره به مونث بودن زنبورعسل(كارگر)، معناي علمي وحي نمودن به زنبورعسل، استخراج عسل، لانه‌سازي زنبوران عسل، اشاره به ساختار كيتيني مورچه‌ها، ارتباطات فرموني و صوتي مورچه‌ها و اشاره به زندگي عنكبوت همه و همه از مطالبي است كه بدون شك اكنون نيز نياز به مطالعه دقيق و موشكافانه در مورد آنها احساس مي‌شود و اين خود از اعجاز كتابي است كه 1400 سال قبل بر پيامبر اسلام نازل شده و تاكنون مطلبي از اين كتاب بزرگ با يافته‌هاي علمي مدرن امروزي منافاتي نداشته است.

زنبورعسل؛ حشره‌اي تلاشگر و خستگي‌ناپذير

آیات 68 و 69 سوره مبارکه نحل

وَ أَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ* ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ*

و پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد که: از کوه‌ها و درختان و در بناهايی که (مردم) می‌سازند خانه‌هايی برگزين(68) آنگاه از هر ثمره‌ای بخور و از روی خشوع به راه پروردگارت برو از شکم او شرابی رنگارنگ بيرون می‌آيد که شفای مردم در آن است و صاحبان انديشه را در اين عبرتی است(69).

وحی به زنبور عسل

معنای وحی«فهماندن مخفیانه» شامل روش‌های مختلف اشاره، الهام، کلام خفی و... می‌باشد. اگر قرار باشد معنای«مخفیانه‌»ای که در واژه وحی نهفته می‌باشد بصورت دائمی و همیشگی باشد، بایستی مکانیسم بیولوژیکی که این امور را در زنبوران عسل سامان‌دهی می‌کند نادیده گرفت، اما چنانچه وحی را به سایر جانوران تعمیم داده و زنبورعسل را بعنوان یک مثال در نظر بگیریم، می‌توان آن را به صفات ژنتیکی نهفته در DNA موجودات زنده تفسیر کرد. اما بایستی اشاره نمود که وجود عبارت «وَ اَوحی ربُّکَ.....» نوعی تمایز همراه با برجستگی را نسبت به سایر جانوران نشان می‌دهد.

همان‌گونه که در بالا اشاره شده است، تمام موجودات زنده اعم از گیاهان، جانوران، باکتری‌ها، قارچ‌ها و... دارای محتوای اطلاعات ژنتیکی می‌باشند که در کروموزوم‌های آن‌ها ذخیره شده و برز صفات موجودات زنده وابسته به همین عوامل می‌باشند. و اطلاق واژه(وَ اَوحی) نیز احتمالا به این موضوع نیز اشاره می‌نماید.

در سلول‌های بدنی زنبوران عسل ماده 16 جفت کروموزوم وجود دارد که به آن‌ها دیپلوئید گفته می‌شود. زنبوران نر دارای یک مجموعه کروموزومی(یا 16 عدد) می‌باشند که آن‌ها را از ملکه مادر دریافت نموده‌اند و هاپلوئید نامیده می‌شوند. همان‌گونه در آیه اشاره شده است که ما به زنبورعسل وحی نمودیم در کوه‌ها و درختان منزل گرفته و از ثمرات(شهد گل‌ها) مختلف تغذیه کند و... امروزه دانشمندان کشف نموده‌اند که کروموزوم‌های شماره 2، 5 و 10 دارای محتوای اطلاعات ژنتیکی(DNA) دخیل در صحراگردی زنبوران عسل و کروموزوم‌های شماره 3، 4 و 6 رفتار دفاعی(نیش زدن) را کنترل می‌نمایند. بعلاوه کروموزوم‌های شماره 3و 10 علاوه بر وظایف اشاره شده، به‌ترتیب تعیین جنسیت و یادگیری را نیز کنترل می‌کنند. کروموزوم شماره 11 نیزاندازه بدن و تولید فرومون‌های خطر را کنترل می‌کند. بنابراین محتمل است منظور از واژه(وَ اَوحی) اشاره به موضوع اطلاعات ژنتیکی نهفته در کروموزوم‌های زنبورعسل نیز باشد.

...الی النَّحل اَنِ اتَّخِذی

واژه نَحل از نظر صرفی اسم جنس جمع بوده که می‌تواند هم مونث و هم مذکر باشد. بنابراین باعنایت به این موضوع که خود واژه«نَحل» مشخص‌کننده جنسیت نمی‌باشد، فعل همراه آن جنسیت این واژه را مشخص نموده است. یکی از شگفتی‌های علمی قرآن در این زمینه آن است که از نظر صرفی، فعل مفرد مونث مخاطب را برای نَحل بکار برده است و این موضوع حقیقتا اعجاز علمی قرآن در این زمینه به‌شمار می‌رود چرا که جنسیت زنبوران کارگر ماده می‌باشد که در ادامه به شرح و بسط این موضوع می‌پردازیم.

هر کلنی زنبوران عسل متشکل از سه نوع مختلف زنبوران عسل شامل: زنبوران کارگر، ملکه و زنبوران نر می‌باشد. زنبوران نر از تخم‌های غیربارور ملکه بوجود آمده و نقشی در گرده افشانی، تولید عسل، ساخت کندو، انتخاب محل کندو و... نداشته(و حتی فاقد نیش سمی می‌باشند) و تنها وظیفه آن‌ها جفت‌گیری با ملکه و انتقال محتوای اسپرمی خود به ملکه تخم‌گذار می‌باشد، که خود باعث حفظ تنوع ژنتیکی در جمعیت زنبوران عسل کلنی می‌باشد. معمولا زنبوران نر بحالت فصلی تولید و نگه‌داری می‌شوند، آن هم فقط در زمانی که کلنی‌ها توانایی تامین غذای آن‌ها را داشته و موقعی‌که ملکه باکره بصورت بالقوه وجود داشته باشد.

ملکه در کندو تنها ماده بارور(غیر عقیم) بوده و سایر زنبوران ماده(زنبوران کارگر) جزء زنبوران ماده عقیم بشمار می‌روند. ملكه زنبورعسل عهده‌دار جفت‌گیری با زنبوران عسل نر، تخم‌ريزي، تداوم رشد و تكثير جمعيت زنبورعسل در داخل كندو است .همچنين ملكه با توليد و پخش فرمون مخصوصي سبب ايجاد آرامش در جمعيت داخل كندو شده و از رشد تخمدان‌هاي زنبوران ماده کارگر جلوگيري مي‌كند.

سایر وظایف یک کندو که در قرآن کریم نیز به آن‌ها اشاره شده است متعلق به زنبوران ماده کارگر می‌باشد که این وظایف شامل: رفتن به خارج از کندو و تهیه عسل از شیره گل‌ها(فعالیت چَرایی)، تغذیه نوزادان، تهیه صمغ برای پوشاندن شکاف‌ها و روزنه‌ها جهت جلوگیری از ورود نور و مواد خارجی به کندو، نگهبانی و رسیدگی به وضع نوزادان و ملکه و پرستاری از آنان، تمیز کردن کندو و تهویه مناسب آن، انبار کردن اندوخته‌ها و مرمت کندو و تعدادی وظایف دیگر(5) از جمله وظایف اصلی این نوع زنبوران عسل به‌شمار می‌رود.

بنابراین تمام وظایف و فعالیت‌های کندو توسط جنس ماده انجام شده و نرها فقط نقش جفت‌گیری و بارور کردن ملکه را برعهده دارند. محوریت ایجاد یک کلنی با ملکه بوده و سایر وظایف(کارگری) یک کندو برعهده زنبوران کارگر می‌باشد. بنابراین گرچه ممکن است مردم قرون گذشته از ماده بودن ملکه بدلیل تخم‌گذاری آن آگاه بوده‌اند اما بعید به‌نظر می‌رسد که ماده بودن زنبوران کارگر روشن بوده باشد.

مورچه‌ها و عجايب زندگي آن‌ها

مورچه‌ها حشراتي اجتماعی و از راسته نازک بالان مي‌باشند و امروزه بیش از ۱۲۰۰۰ گونه مورچه طبقه‌بندی و شناسايي شده است. مورچه ها با استفاده از فرومون‌ها(ماده شیمیایی بودار تولید شده به وسیله حیوانات برای ایجاد ارتباط گروهی)، صداها و لمس با یک‌دیگر ارتباط برقرار می‌کنند که استفاده از فرومون‌ها به عنوان سیگنال‌های شیمیایی در ایجاد ارتباط رایج‌تر است. در قرآن كريم اشارات بسيار دقيق علمي در مورد نحوه ارتباط صوتي و فروموني مورچه‌ها وجود دارد كه در اين مقاله به بحث در مورد ارتباط فروموني پرداخت نموده‌ايم. همچنين در قرآن به شكسته شدن بدن مورچه‌ها اشاره شده است كه استعمال واژه بسيار دقيق و علمي است چرا كه اسکلت خارجی بدن مورچه‌ها از ماده‌ای بنام کیتین ساخته شده است که به سیلیکون شیشه نیز شباهت دارد و صدای له شدن مورچه صدایی شبیه خرد شدن مي‌باشد.

معرفي مورچه‌ها

مور یا مورچه حشره‌ای اجتماعی و همانند زنبور عسل از راسته نازک بالان است که در میانه‌های دوره کرتاسه یعنی حدود ۱۱۰ تا ۱۳۰ میلیون سال پیش تکامل یافته‌است. امروزه بیش از ۱۲۰۰۰ گونه مورچه طبقه‌بندی و شناسايي شده و حدس زده می‌شود كه این تعداد تا ۲۲۰۰۰ گونه نیز برسد. مورچه‌ها به‌راحتی از شاخک‌های آرنج‌دار و ساختار گره مانند و کمر باریک خود قابل شناسایی هستند.

اندازه اجتماع مورچه‌ها می‌تواند از چند ده مورچه شکارچی در یک حفره تا چند میلیون مورچه ساده و مورچه نازای ماده و طبقه‌ای از کارگرها و سربازها و سایر گروه‌ها را در یک محدوده جغرافیایی وسیع شامل شود. همچنین اجتماع مورچه‌ها شامل تعدادی نر دارای نطفه و همچنین یک یا چند ماده که توانایی بارور شدن دارند و ملکه نامیده می‌شوند، مي‌باشد.

آيه قرآني

خداوند متعال در آيه 18 و 19 سوره مباركه نمل مي‌فرمايند:

«حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ* فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ».

«آنگاه كه به وادي مورچگان رسيدند، مورچه‌اي گفت: اي مورچگان به خانه‌هايتان داخل شويد مبادا سليمان و سپاهش بدون توجه شما را پايمال كنند*سليمان از سخن او لبخند زد و گفت: ای پروردگار من، مرا وادار تا سپاس، نعمت تو را که بر من و پدر و مادر من ارزانی داشته‌ای به جای آورم و کارهای شايسته‌ای کنم که تو خشنود شوی، و مرا به رحمت خود در شمار بندگان شايسته‌ات در آور».

ارتباطات فروموني مورچه‌ها

مورچه ها با استفاده از فرومون‌ها(ماده شیمیایی بودار تولید شده به وسیله حیوانات برای ایجاد ارتباط گروهی)، صداها و لمس با یک‌دیگر ارتباط برقرار می‌کنند که استفاده از فرومون‌ها به عنوان سیگنال‌های شیمیایی در ایجاد ارتباط رایج‌تر است.

مانند دیگر حشرات مورچه ها نیز با استفاده از شاخک های بلند و نازک خود، بوهای مختلف را حس می‌کنند. در واقع هر دو شاخک اطلاعاتی درباره جهت و شدت بو به مورچه‌ها منتقل می‌کنند. مورچه‌ها برای برقراری ارتباط با یک‌دیگر از فرومون‌ها نيز استفاده می‌کنند. این سیگنال‌های شیمیایی در مورچه‌ها نسبت به سایر نازک بالان تکامل یافته‌تر است. همانند سایر حشرات، مورچه‌ها برای تشخیص بوی فرومون، از شاخک‌های بلند و نازکِ متحرّک خود استفاده می‌کنند. مورچه بوسیله دو شاخک خود اطلاعاتِ لازم در مورد جهت و شدت بو را استخراج می‌کند.

از آن‌جایی که اغلب مورچه‌ها در روی سطح زمین زندگی می‌کنند، از سطح خاک برای برجا گذاشتن رد فرومون استفاده می‌کنند تا دیگر مورچه‌ها نیز بتوانند آن‌را دنبال کنند. بطور مثال، در گونه‌هایی که بصورت گروهی کاوش می‌کنند، مورچه‌ای که غذا پیدا می‌کند یک رَد فرومون در مسیر بازگشت به لانه برجای می‌گذارد و این مسیر بوسیله دیگر مورچه‌ها دنبال می‌شود، پس از بازگشتِ مورچه های دیگر با غذا، این مسیر تقویت می‌شود. هنگامی که منبع غذا تمام می‌شود، دیگر رَد جدیدی توسط مورچه‌ها، در مسیر بازگشت گذاشته نمی‌شود و بوی فرومون به آرامی محو می‌شود. این عمل باعث می‌شود که مورچه‌ها با تغییرات محیط خود را هماهنگ کنند. به‌طور مثال هنگامی‌که یک مسیر مشخص شده به سمت منبع غذایی توسط یک مانع سد می‌شود، مورچه‌ها مسیر را رها می‌کنند تا مسیر جدیدی پیدا کنند. اگر مورچه‌ای موفق شود، رَد جدیدی بر جای می‌گذارد که شامل مسیر کوتاه‌تری به لانه می‌باشد. مسیرهای موفق به سمت منبع غذا بوسیله سایر مورچه‌ها دنبال می‌شوند و مسیرهای بهتر تقویت می‌شوند تا در نهایت بهترین مسیر پیدا شود.

مورچه‌ها از فرومون، تنها برای رَد یابی استفاده نمی‌کنند. هنگامی‌که یک مورچه آسیب می‌بیند از خود فرومونِ خطر ساطع می‌کند که باعث می‌شود مورچه‌های اطراف او در حالت تهاجمی قرار بگیرند و همچنین مورچه‌های بیشتری به آن منطقه جذب شوند. برخی از گونه‌های مورچه از فرومون خاصی به نام فرومونِ پروپاگاند استفاده می‌کنند که باعث می‌شود دشمنانشان دچار سردرگمی شده و به یک‌دیگر حمله کنند. فرومون بوسیله ساختارهای زیادی تولید می‌شود که شامل غدد دوفور، غدد سمی و غده‌های موجود در روده، دُم، روده راست، استرنم و درشت نی می‌شوند. فرومون‌ها همچنین بین مورچه‌های لانه رد و بدل می‌شود و این عمل بصورت ترکیب شدن فرومون با غذا و سپس انتقال دادن آن از طریق دهان مورچه‌ای به مورچه دیگر صورت می‌گیرد. این امر به مورچه‌ها کمک می‌کند که بفهمند چه وظیفه‌ای باید انجام دهند(به طور مثال: جمع آوری آذوقه یا نگه‌داری از لانه).

خانم Wadea Omrany در يك كشف علمي-قرآني جديد می‌گوید: ما در سوره نمل آیه 18 کشف جدید علمی کرده‌ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفته و علم امروز نحوه ارتباط مورچه‌ها با یک‌دیگر، مخصوصا زمانی‌که یک خطر محل زندگی مورچه‌ها را تهدید می کند را، کشف کرد.

مورچه‌ها از ارتباط شیمیایی نيز در موقعیت های اخطارو دفاعی و همچنین زمانی كه تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد و نیز زمانی كه با خطری مواجه باشند استفاده می‌كنند. این اخطار معمولا توسط صدور علامت‌های شیمیایی دفاعی مشخص می‌شود. غده‌های دفاعی مسئول ایفای نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه‌هاي استرالیایی وقتی با خطر مواجه می‌شوند، قطرات كوچكی را از غده دفاعی خود ترشح می‌كنند(يا همان فرومون اعلان خطر)، كه این یك فرمان برای دیگر مورچه‌هاست تا فرار كنند و با شاخك‌های خود ارتعاشی ایجاد كنند كه به معنای قرار گیری در موقعیت خطر است.

بر اساس تحقيقات انجام شده، اولین ماده‌اي كه توسط مورچه‌ها شناسایی می‌شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن‌ها می شود. در نتیجه شاخك‌های خود را تكان می‌دهند و بالا می‌برند تا دیگر بوها را نیز بگیرند. وقتی‌كه آن‌ها hexanol(اولین پیغام به شكل الكل بود) را دریافت می‌كنند، موقعیت خطر به خود می‌گیرند و در تمامی جهات م‌ دوند تا منبع مشكل را پیدا كنند. زمانی‌كه undécanone دریافت كنند، مورچه‌ها را به سمت منبع خطر می‌برد و آن‌ها را تحریك می‌كند تا تمام اشیاء خارجی را گاز بگیرند. سپس در نهایت وقتی كه به هدف نزدیك‌تر می‌شوند، butyloctenal را تشخیص می‌دهند كه پرخاشگری و آمادگی آن‌ها را برای قربانی كردن خود افزایش می‌دهد. اگر انتشار مواد توسط مورچه‌ای كه آن خطر را اعلام كرد تعقیب كنیم، می‌بینیم كاری است كه مورچه مورد اشاره در آیه 18 سوره نمل آن‌را انجام داده است كه شرح قرآني آن به‌صورت زير است:

بر اساس يافته‌هاي امروزي، Aldéhydehexanal اولين ماده شیمیایی است كه مورچه‌ها در صورت احساس خطر از خود ترشح نموده و آن‌را می‌توان به‌عنوان آژیر خطر دانست. مورچه‌ها با دریافت این ماده شروع به جمع شدن در یك نقطه نموده و منتظر رسیدن بقیه علامت‌ها می‌شوند و این شبیه اولین مرحله است كه توسط مورچه در جمله« يَا أَيُّهَا النَّمْلُ» در قرآن گفته شده است.

سپس مورچه دومین ماده شییایی hexanol را ترشح می‌كند. با دریافت این ماده مورچه‌ها شروع به دویدن در تمامی جهات می‌كنند تا منبع این ماده را پیدا كنند. مورچه‌ای كه ماده شیمیایی را ترشح می‌كند باید مسیری را كه بقیه مورچه‌ها باید از آن كنار بروند را معین كند و این كاری است كه مورچه متكلم در جريان حضرت سلیمان(ع) انجام داد و از بقیه مورچه‌ها خواست كه وارد لانه‌هایشان شوند و گفت: « ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ» و این دستوری از گوینده است و به بقیه می‌گوید كه به طرف لانه هایشان بروند. بنابراین باید مسیر را مشخص كرده باشد و این شبیه هدایت مورچه‌ها می‌باشد.

Undécanoneسومین ماده‌ای است كه مورچه ترشح می‌كند. این ماده نشان‌دهنده عامل خطراست و چیزی كه مورچه در سومین عبارت گفت: « لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ». در این مرحله مورچه‌ها آماده مواجه با خطر می شوند. پس ماده چهارم چه می شود؟

درمرحله چهارم مورچه اخطار دهنده ماده شیمیایی مخصوصی را ترشح می‌كند كه butylocténal نام دارد. توسط این ماده گوینده دستور دفاع می‌دهد و نوع دفاع را تعیین می‌كند. بنابراین در عبارت آخر می گوید:« وَ هُمْ لَا يَشْعُرُونَ»، با این كار مورچه از وارد شدن بقیه مورچه‌ها به مرحله حمله جلوگیری می‌كند كه می‌توانست منجر به مرگ شود.

در این جا سليمان نبي(ع) خنده‌ای از روی محبت و شكر می‌كند. بنابراين ارتباط شیمیایی مهم‌ترین روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن این خطراست. در این فرایند مورچه‌ها انواع مختلف این مواد كه هر كدام رمز متفاوتی دارد و بیانگر نوع خاصی از صحبت كردن است را، استفاده می‌كنند(1).

اعجاز قرآني در واژه "لَايَحْطِمَنَّكُم"

چند سال پیش عده‌ای از دانشمندان بی دین گردآمدند تا اشتباهی را در قرآن کریم جستجو نموده و بیابند و نادرستی دین اسلام را اثبات نمایند. آن‌ها به کندوکاو و مطالعه آیات قرآن کریم پرداختند. تا آن‌که به آیه شریفه فوق رسیدند که در آن واژه ی "يَحطِمَنَّكُم" به کار برده شده بود. در حالی‌که: این کلمه با مصدر(تحطیم = خرد شدن شیشه) در زبان عربی فقط در مورد شیشه به کار می‌رود، اما مورچه‌ها آن‌را درباره خود بکار برده‌اند. بی‌درنگ شاد و سرمست شدند که چیزی در آن یافتند که به ضرر این دین است. گفتند: «چگونه مورچه‌ها ویران شده و درهم می‌شکنند، حال آنکه از ماده قابل درهم شکستن و خرد شدن ساخته نشده است! بنابراین این واژه در این آیه درست بکار برده نشده است».

آن‌ها شروع به منتشر ساختن نتیجه کنکاش خود نموده و آن‌را بزرگنمایی کردند. چند سال بعد از آن، دانشمندی استرالیایی تحقیقات طولانی و زیادی را روی این مخلوق ضعیف انجام داد. تا جایی که چیزهایی را دریافت که کسی توقعش را نداشت. او پی برد که ساختار بدن مورچه‌ها دارای مقدار قابل توجهی از ماده شیشه مانند به‌نام كيتين است، یعنی حدود 75% از غشای خارجی بدن مورچه‌ها را كيتين تشکیل می‌دهد. بنابراین واژه مذکور در جای درست خود به کار برده شده بود. به‌دنبال این اکتشاف، دانشمند استرالیایی مسلمان شدن خود را آشکار ساخت.

بعد از آن ديگر دانشمندان به‌تازگي كشف كرده‌اند كه بدن مورچه با اسكلت استخواني سختي پوشيده شده كه بدن ضعيفش را از هرگونه آسيبي محافظت مي‌كند. ولي اين پوشش استخواني در حين قراردادن آن زير فشار به راحتي خردشده و مانند يك تكه شيشه مي شكند. حقيقت خرد شدن و له شدن مورچه را كه در حال حاضر كشف شده، قبل از 14 قرن قرآن كريم آن را از زبان يك مورچه براي ما نقل مي‌كند كه اين از اعجازهاي بزرگ علمي قرآن به‌شمار مي‌رود.

در مجموع مي‌توان گفت اسکلت خارجی بدن مورچه‌ها از ماده‌ای بنام کیتین ساخته شده است که به سیلیکون شیشه نیز شباهت دارد و کریستال‌های کربنات کلسیم نیز در آن یافت می شود. کیتین باعث یک نوع استحکام می‌شود که برخلاف سایر جانداران بدن مورچه‌ها در برابر فشار خرد شده و شکسته مي‌شود و اگر شما بتوانیم صدای له شدن مورچه را بشنویم صدایی شبیه خرد شدن و شکستن به گوش خواهد رسيد. بنابراين با نگاه دقيق به كلمه به كلمه عبارت‌هاي قرآني بطور مثال همانند عبارت "لَايَحْطِمَنَّكُم" خود حاوي نكات نغز و دقيق علمي مي‌باشد كه بشر امروزه به حقيقت آن‌ها پي مي‌برد. همان‌گونه كه در مورد ارتباطات فروموني مورچه‌ها نيز دريافتيم، اين ارتباط را مي‌توان گام به گام به آيات قرآني تطبيق داد.

مورد عنكبوت‌ها و اشارات علمي قرآن

نام‏گذاري سوره‌اي از قرآن به‌نام عنكبوت كه واژه‏اي مفرد است، به اين دليل است كه عنكبوت به صورت فردي زندگي مي‏كند، به‌جز مواقع جفت‏گيري يا زماني كه تخم‏ها باز مي‏شوند. اما در دو سوره نمل و نحل، اسم سوره به صورت جمع آمده است تا بر جمعي بودن زندگي اين دو حشره اشاره شود. اما واژه عنكبوت بصورت مفرد استعمال شده و اين خود از اعجازهاي واژگاني قرآن كريم به‌شمار مي‌رود. همچنين در آيه راجع به عنكبوت، صراحت فعل مفرد مونث به‌كار برده و به‌صراحت اشاره مي‌نمايد كه عنكبوت ماده به ساخت خانه اقدام مي‏كند، چرا كه از فعل مونث براي عنكبوت استفاده نموده است. علم امروزي نيز دقيقا ثابت نموده است كه وظيفه ساخت خانه بر عهده عنكبوت ماده است.

آيه قرآني

«مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»«مثل آنان که سوای خدا را دوستان می‌گيرند، مثل عنکبوت است که خانه‌ای بساخت و کاش می‌دانستند هر آينه سست‌ترين خانه‌ها، خانه عنکبوت است»(سوره عنكبوت، آيه‌ 41).

صفات بيولوژيكي عنكبوت‌ها

عنكبوت‌ها از شاخه بندپايان، و از رده آراكنوئيدها(يا عنكبوتيان) هستند. بدن عنكبوت به دو قسمت جلويي و عقبي تقسيم مي‏شود. در قسمت جلو سر و سينه(يا به اصطلاح ناحيه سرسينه) قرار گرفته و قسمت عقبي بدن، شكم را در بر مي‏گيرد. در قسمت جلو چهار جفت پا و دو جفت شاخك حسي و يك جفت شاخك قلاب مانند به شكل گاز انبر يا چنگال‏هايي كه حاوي غدد سمي است وجود دارد. كمر باريك عنكبوت قسمت جلويي بدن او را از قسمت عقبي جدا مي‏كند.

عموما عنكبوت‌ها داراي چشم‏هاي ساده‏اي هستند كه تعداد آن‌ها به هشت عدد مي‏رسد. البته گاهي تعداد چشم‏ها از هشت كمتر است. اين حيوان با شكار كردن حشرات، تغذيه نموده و پوستي ضخيم و پوشيده از مو دارد. اين پوست هفت تا هشت بار مي‏افتد تا به مرحله بلوغ نهايي خود برسد(مرحله پوست اندازي). جانورشناسان امروز، بيش از سي هزار نوع عنكبوت را مورد شناسايي قرار داده‏اند كه از نظر شكل، رنگ و حجم(بين كمتر از يك ميلي‌متر و نود ميلي‌متر) باهم متفاوتند. بيشتر عنكبوت‏ها در خشكي و به صورت فردي(جز در هنگام جفت‌گيري و سر از تخم درآوردن بچه عنكبوت‏ها كه كنار هم هستند) زندگي مي‏كنند. محيط زيست عنكبوت‏ها نيز از سطح دريا تا ارتفاع پنج هزار متري گسترده شده است.

اين حشرات، سه جفت زايده برجسته و متحرك در پايين شكم دارند. اين زايده‏ها سوراخ‏هاي ريزي دارند كه مايع سازنده تارهاي عنكبوت از آن خارج مي‏شود، به‌همين علت به اين سوراخ‏ها دوك گفته مي‏شود. اين مايع كه از طريق دوك‏هاي قسمت عقب بدن از تعدادي غدد ويژه ترشح مي‏شود، به محض آن‌كه در معرض هوا قرار گيرد خشك مي‏گردد. پس از خشك شدن، تارهايي با شكل، طول و استحكام متفاوت ايجاد مي‏شوند. اين تفاوت، ناشي از تفاوت غدد ترشح كننده تارهاست. عنكبوت عموما در خانه‏اش كه همه فعاليت‏هاي حياتي خود را در آن انجام مي‏دهد مي‏ماند. اين حشره غير از اين خانه، مخفي‌گاه ديگري نيز براي خود مي‏سازد كه به وسيله تارِ شكار به خانه متصل شود و در مواقع خطر به اين مخفيگاه پناه مي‏برد.

تارعنكبوت‌ها

اکثر عنکبوت‌ها تار می‌تنند که معمولاً به صورت رشته‌ای پروتئینی از غده‌های تارتنِ انتهای شکم آنها ترشح می‌شود. بسیاری از گونه‌ها از تار برای شکار استفاده می‌کنند. به این صورت که توری یا پرده‌ای می‌تنند که حشرات در آن به دام می‌افتند. اما گونه‌های فراوانی هم وجود دارند که آزادانه شکار می‌کنند. علاوه بر صيد، عنكبوت‌ها از تار برای بالا رفتن از جایی، ایجاد دیوارهای هموار در لانه‌های زیرزمینی، ساختن ساک تخم، درپیچیدن صید و نگهداری موقت اسپرم و تعدادي کارهای دیگر استفاده مي‌نمايند.

تار عنکبوت از نخ‌های ابریشم مانند درست شده است. نخ‌هایی که خودش ایجاد کرده و خودش ریسیده است و از آن نخ‌ها تار را بافته است. عنكبوت تار را به شکل هندسی و محکم در می‌آورد و برای شکار مگس يا ساير جانداران دام قرار می‌دهد. این تار‌ها ابتدا به صورت مایع هستند و به شکل نخ نازکی از بدن عنکبوت خارج می‌شوند و سپس در تماس با هوا خشک شده و مانند نخ می‌شوند. قطر تار عنکبوت حدود یک دهم تار موی انسان است. این تارهای صاف و شفاف، بسیار نرم و سبک و در عین حال بسیار مقاوم هستند. حتی می‌توان گفت تار عنکبوت از فولاد هم‌قطر خود هم سخت‌تر است. پروتئینی که عنکبوت را قادر می‌سازد خود را آویزان کند و همچنین به شکار طعمه کمک می‌کند، نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است. مولکول‌های این پـروتئین بسیار کشسان و قـوی تقریباً ۲۰ برابر از نایلون کشسان‌تر و ۹ برابر از فولاد در قطر مساوی قوی‌تر هستند.

عنكبوت‌ها پل‌هایی نیز می‌سازند که به وسیله آن از جوی‌ها عبور می‌کند و از گودال‌های ژرف می‌گذرد. پل عنكبوت نخی باریک است که خودش آن را ریسیده است و به وسیله باد، دو سوی جوی یا گودال را به هم وصل می‌کند. آنگاه خود را با سرعتی عجیب روی آن می‌لغزاند تا از آن عبور کند. عنکبوت خندق‌های زمینی و پناهگاه‌های محکم نيز می‌سازد و برای آن‌ها درهای محکمی قرار می‌دهد و وسائل گریز از خطر را در آن‌ها آماده می‌کند. توانایی تنیدن تار ارثی است و عنکبوت اطلاعات مربوط به این توانایی را به شکل ماده وراثتی از والدین خود به ارث برده‌است. برخی گونه‌های عنکبوت بسیار سمی و خطرناک‌اند و زهرشان آن قدر قوی است که می‌تواند انسان را بکُشد. عنکبوت بیوه سیاه، عنکبوت تورقیفی سیدنی و... از گونه‌های خطرناک عنکبوت‌ها بشمار مي‌روند.

جنسيت واژه عنكبوت در زبان عربي

«.... كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا»

در فرهنگ لسان‌العرب آمده است: «عنكبوت جانور كوچكي است كه در هوا و بر روي دهانه چاه، تركيبي را مي‏بافد. اين كلمه مؤنث است، اما گاهي در شعر به صورت مذكر هم آمده است. به خانه عنكبوت(عَكدَبَه) گفته مي‏شود. فراء مي‏گويد: «عنكبوت مؤنث است. البته برخي عرب‏ها آن را به صورت مذكر هم مي‏آورند. جمع آن عنكبوتات، عَناكِب و عَناكيب و اسم مصغر آن عُنَيكِب است. اهل يمن به آن عَنكَباه مي‏گويند، گاهي نيز عَنكَباء و عَنكَبوه ناميده مي‏شود». سيبويه با استشهاد به افزودن تاء به عنكبوت آن را عنكباء مي‏نامد و من نمي‏دانم آيا اسم مفرد است يا جمع. ابن اعرابي مي‏گويد: «عَنكَب مذكر است و مؤنث آن عَنكَبة است». گفته شده است عَنكَب اسم جنس عنكبوت است و عنكبوت هم مذكر و هم مؤنث است. (مبرد) مي‏گويد: «عنكبوت مؤنث است، اما مذكر هم آورده شده است»».

در مجموع غالب آن است كه واژه عنكبوت مفرد مؤنث بوده و جمع آن عَناكِب است.

اعجاز علمي در استعمال واژه مفرد عنكبوت

نام‏گذاري اين سوره به نام عنكبوت كه واژه‏اي مفرد است، به اين دليل است كه عنكبوت به صورت فردي زندگي مي‏كند، به‌جز مواقع جفت‏گيري يا زماني كه تخم‏ها باز مي‏شوند. اما در دو سوره نمل و نحل، اسم سوره به صورت جمع آمده است(واژه‌هاي النمل و النحل و واژه نحله و نمله كه به‌صورت مفرد مي‌باشند استعمال نكرده است) تا بر جمعي بودن زندگي اين دو حشره اشاره شود. اما واژه عنكبوت بصورت مفرد استعمال شده و اين خود از اعجازهاي واژگاني قرآن كريم به‌شمار مي‌رود.

دکتر صلاح رشید در تفسير مطلب فوق آورده است: «عنكبوت‌ها، گروهی هستند كه در جهان بیش از سی هزار نوع آنها وجود دارد و در حجم و شكل و روش زندگی متفاوت هستند. روش زندگی فردی همراه دشمنی با یك‌دیگر در آن‌ها غالب بوده و انواع اندكی از آن‌ها یافت می‌شوند كه به‌صورت دسته جمعی زندگی می كنند».

در کل عنکبوت‌ها موجوداتی هستند که به تنهایی زندگی می‌کنند و کم‌تر دارای زندگی اجتماعی بوده و در میان انواع گونه‌هاي عنکبوت‌ها چیزی در حدود 1-5/2 درصد دارای زندگی اجتماعی هستند، و مابقي منفرد زندگي مي‌نمايند.

زندگی انفرادی و تهاجم گونه غالب عنکبوت‌ها به قدری مشهور است که گونه اندکی از عنکبوت‌ها که دارای زندگی اجتماعی هستند، توجه جانورشناسان را به خود جلب کرده و آن‌ها را عنکبوت‌های اجتماعی نامیده‌اند. ولی همان‌طور که گفته شد، اکثر عنکبوت‌ها دارای زندگی انفرادی و نسبت به اعضای گروه و خانواده خود و یک‌دیگر حالت تهاجمی داشته و خصومت شدیدی میان آن‌ها برقرار است.

دکتر صلاح رشید در ادامه می‌نویسد: «جثه عنكبوت‌های ماده(معمولا) از نرها بزرگ‌تر است. غالباً فقط در هنگام جفت‌گيري هم‌دیگر را ملاقات می‌كنند و عنكبوت نر قبل از جفت‌گيري، اقدام به رقص‌ها و حالات مشخصی در برابر عنكبوت ماده می‌نماید كه مقصودش جلوگیری از غریزه دشمنی عنكبوت ماده است. هنگامی كه آمیزش آن‌ها تمام می‌شود، عنكبوت نر غالباً در لانه باقی می‌ماند و اقدام به پنهان شدن از عنكبوت ماده می‌كند، چرا كه می‌ترسد او را بكشد. كشتن عنكبوت نر بعد از تمام شدن آمیزش جنسی، در بین بسیاری از عنكبوت‌ها اتفاق می افتد كه مشهورترین این عنكبوت‌ها «بیوه سیاه» است. در برخی از انواع آن‌ها، عنكبوت ماده، عنكبوت نر را رها می‌كند تا هنگامی‌كه فرزندان از تخم خارج می‌شوند، اقدام به قتل او كنند و او را بخورند. در انواع دیگری از عنكبوت، مادر، اقدام به تغذیه فرزندان كوچكش می‌كند تا این‌كه بزرگ می‌شوند و مادرشان را می‌كشند و می‌خورند».

از این مطالب روشن می‌شود كه نظام اجتماعی و روابط خانوادگی عنكبوت، بر اساس مصالح موقت است، به‌طوری كه هر گاه این مصالح تمام می‌شود، دشمن هم‌دیگر می‌شوند و برخی، برخی دیگر را می‌كشند.

استعمال فعل مونث براي واژه عنكبوت(... اتَّخَذَتْ بَيْتًا)

اين آيه قرآني به صراحت مي‏گويد كه عنكبوت ماده به ساخت خانه اقدام مي‏كند چرا كه از فعل مونث براي عنكبوت استفاده نموده است. علم امروزي نيز دقيقا ثابت نموده است كه وظيفه ساخت خانه بر عهده عنكبوت ماده است كه با غدد ترشح كننده ماده ابريشمي، اقدام به ساخت لانه مي‏كند. بنابراين تنها عنکبوت ماده به وسیله نخ بافته شده‌ای که در انتهای شکم او قرار دارد، اقدام به ساختن لانه می‌کند و این نخ در عنکبوت نر وجود ندارد(5). هرچند در برخي مواقع عنكبوت نر هم در كار ساخت، ترميم يا توسعه او را ياري مي‏كند، با اين حال وظيفه مذكور به‌صورت يك وظيفه محض براي حيوان ماده حفظ مي‏شود.

لازم بذكر است كه عنکبوت ماده تا وقتی‌که بالغ و آماده اجفت‌گيري نشود، اقدام به ساخت خانه نمی‌کند و ساختن لانه عاملی در جذب عنکبوت نر است که قادر به ساختن خانه نمی‌باشد. همچنين عنکبوت ماده با تارهای بافته‌شده که با مهندسی خاص آن‌ها را می بافد، خانه خود را می‌سازد. به‌نوعی که نسبت به هر تحرک خارجی حساس بوده و به ماده لزج و چسبناکی آغشته شده است که هر حشره‌ای به محض این‌که بدان نزدیک شود، به آن می چسبد تا این که عنکبوت ماده برسد و صید را دریافت کند.

در پايان بايد گفت یکی از جاندارانی که در قرآن کریم به آن اشاره شده است و حتی سوره‌ای نیز بنام این حشره نام گرفته شده است، عنكبوت مي‌باشد. اشاره به نام هر جانوري در قرآن خود متضمن نكات جالب و بديعي از اسرار زندگي همان جانور است كه بشر امروزي در قرون معاصر پي به اسرار آن برده است. بايد گفت قرآن كتابي سراسر تعليم و تربيتي براي انسان‌ها بوده اما در لابلاي كلام‌هاي تربيتي خويش از زندگي جانوران نيز در جهت تعليم و تربيتي استفاده نموده كه نمونه‌اي از آن نيز در همين آيه مصداق داشته و از سستي بيت عنكبوت به‌عنوان مثالي تربيتي ياد كرده است.

نتيجه‌گيري

تفسیر قرآن کریم با زبان علم روز، از ضرورت‌های زمان ما به شمار می‌آید که البته باید با رعایت احتیاط و بدون آسیب‌های احتمالی صورت پذیرد و این سلسله مباحث نیز گامی است در این زمینه که در چارچوب علم زيست‌شناسي(علوم جانوري) و با استناد به منابع تفسیری و یافته‌های علمی به‌روز صورت گرفته است.

در اين ميان با نگاه به آيات قرآني در مي‌يابيم كه آيات قرآني در خصوص سه جانور جالب توجه در قرآن حاوي پيام‌ها و اشاراتي است كه نمي‌توان به‌سادگي از كنار آنها عبور كرد. حشرات و در مجموع بندپايان از نظر فرآواني از بيشترين گونه‌هاي جانوري دنيا محسوب مي‌شوند كه در سرتاسر كره خاكي و انواع محيط‌هاي مختلف زندگي مي‌كنند و بيش از 80 درصد گونه‌هاي جانوري نيز متعلق به اين جانوران است. در ميان جانوران مختلف، به سه جانور بندپا(زنبورعسل، عنكبوت و مورچه) در قرآن كريم توجه ويژه‌اي شده است كه در هر مورد نيز چنان اشارات ظريف و دقيق علمي در خصوص زندگي اين جانوران به‌ميان آورده است كه باعث شگفتي انسان است. و جالب آن‌كه تمام اين اشارات علمي كاملا منطبق با يافته‌هاي نوين امروزي است. بطور مثال اشاره به مونث بودن زنبورعسل(كارگر)، معناي علمي وحي نمودن به زنبورعسل، استخراج عسل، لانه‌سازي زنبوران عسل، اشاره به ساختار كيتيني مورچه‌ها، ارتباطات فرموني و صوتي مورچه‌ها و اشاره به زندگي عنكبوت همه و همه از مطالبي است كه بدون شك اكنون نيز نياز به مطالعه دقيق و موشكافانه در مورد آنها احساس مي‌شود و اين خود از اعجاز كتابي است كه 1400 سال قبل بر پيامبر اسلام نازل شده و تاكنون مطلبي از اين كتاب بزرگ با يافته‌هاي علمي مدرن امروزي منافاتي نداشته است.

البته بايد اين را بدانيم كه قرآن كتابي صرفا علمي نيست، قرآن كتابي هدايتگر و انسان‌ساز است كه در لابلاي مطالب الهي خويش، از مطالب و اشارات علمي نيز كاملا در جهت انسان‌سازي و هدايت بشر استفاده نموده است. در اين يادداشت سعي شد در خصوص اشارات علمي قرآن كريم در خصوص سه جانور بندپا سخن به‌ميان آوريم. دقت در اين مطالب مي‌توانند عمق توجه علمي قرآن را در مسايل زندگي و بيولوژيك برخي جانوران را استنباط نماييم. مطمئنا هنوز بشر در شناخت مسايل علمي قرآني به‌خصوص در مورد مسايل زيستي در اوايل راه بوده و مطمئنا در آينده زوايايي ديگري از چهره نوراني قرآن كريم در خصوص مسايل علمي براي بشر روشن خواهد شد.

يادداشت از: تقي قاسمي خادمي، كارشناس ارشد بيولوژي جانوري و محقق قرآني.

منابع:

1) صدر، رضا؛ نشانه‌هایی از او، هنرنمائی عنکبوت، ج ۱ صفحه ۸۶-۸۷.

2) گاهنامه ترنم، وابسته به کانون قرآن وعترت دانشگاه آزاد اسلامی استهبان.

3) عبد الشافي، مجدي، سيستم خود دفاعي مورچه كشف معجزه‌اي جديد در قرآن كريم، مرکز نشر اعتقادات.

4) D'Ettorre P, Heinze J (2001). "Sociobiology of slave-making ants". Acta ethologica 3 (2): 67–82.

5) Detrain C, Deneubourg JL, Pasteels JM (1999). Information processing in social insects. Birkhäuser. pp. 224–227. ISBN 3-7643.

6) Greene MJ, Gordon DM (2007). "Structural complexity of chemical recognition cues affects the perception of group.

7) میترا فرخ نژاد، اشارات و شواهد علمی در قرآن کریم، مشهد، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد و انتشارات سخن گستر، 1390.

منابع:

8) نصیری، علی و محمدرضا، نقدی. 1390. اعجاز و شگفتی‌هایی از قرآن در زیست جانوری. دوفصلنامه تخصصی قرآن و علم، سال پنجم، شماره 8.

9) بصیری، محمدرضا. 1386. اصول اصلاح نژاد زنبورعسل. انتشارات موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی، چاپ اول.

10) طباطبایي، محمد رضا. 1380.صرف ساده، انتشارات دارالعلم، قم، چاپ پنجاه و یكم.

11) قاسمی خادمی، تقی. 1391. زنبوران عسل جهان و ایران. نشر انتخاب، چاپ اول.

12) مطالب برگرفته از سایت زنبورعسل ایران به نشانی: http://www.mellifera.ir

13) فضیل بکر، رضا، وجوه الاعجاز فی آیات النحل لغویا علمیا طبیا، دارالاعتصام، قاهره، مصر.

captcha