هنر در حقیقت مهارت ، ادراک و تجربه امور در زندگی و طبیعت و به کارگرفتن آن در جهت خدمت به زندگی است، هنر خلاقیت بشری و مهارتی است فنی که گویی با الهامی فوق بشری هدایت میشود؛ محصول ذوق و استادی است که بر اساس اصول زیبایی شناسی به کار گرفته شود، هنر بیان زیباییهایی که در هستی است، طبیعت بشری و ذات هستی در زیبایی شناسی و زیبایی گرایی نهاده شده است.
وجود احساس در انسان برای ارتباط با محیط اطرف خویش او را برآن داشته است که آن چه در ما فیالضمیر او در جریان بوده را نه به صورت خشک و بیمایه بلکه با استعانت جستن از احساسات و تجلیات زیباگرایانه در کل آفرینش در قالبی نو و دلربا آن را ارایه دهد، تا اینکه ارتباط انسانها را از رهگذر این فن و این جذبه صد چندان کند، به طبع انسانی که از فطرت و روان سالم برخوردار باشد میل و گرایشش به زیبایی بسیار زیاد خواهد بود.
ظهور هنر اسلامی و تعامل سازنده آن با فرهنگ هنوز چند دهه از ظهور دین مبین اسلام نگذشته بود که هنر اسلامی متولد شد و خیلی سریع وحدتی را در ترکیب خود آشکار ساخت که تا به امروز مایه دوام و بقای این هنر قدسی گردیده است. با گذشت 150 سال از رحلت نبی اکرم(ص) هنری با ویژگیهای اسلامی تثبیت شد و همراه با گسترش نور اسلام در سرزمینهای تازه فتح شده، در آسیا و آفریقا گسترش یافت و محل تلاقی و تعامل سازنده فرهنگ اسلامی با فرهنگ سایر ملل شد؛ شجره طیبه ای که اکنون ریشه در وحی الهی دارد و شاخ و برگ در تحولات مادی و معنوی بیشمار.
ابتدا هنرمندانی که با جان و دل به آیین تازه گرویده بودند، ارزشهای اخلاقی و معیارهای هنری خود را مبانی تازهیی استوار کردند، حاجات تازه مردم نیز برای هنرمندان مسلمان اهمیت داشت و در میان آنها نیاز عبادی نقشی اساسی ایفا میکرد. به همین دلیل ابتدا در معماری اسلامی بود که هنر اسلامی نبوغ خود را به اثبات رساند برای نمونه قبةالصخره در فلسطین اشغالی و مسجد بزرگ اموی در دمشق اولین بناهای اسلامی قابل اشاره هستند.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «هنر اسلامی اساساً غیر از هنر مسلمان است . . .ذهنر اسلامی آن چیزی است که در آن عنصر سازنده اندیشه اسلامی وجود داشته باشد . . . یعنی در قالب هنری آن نه فقط در محتوی، چیزی از اسلام و اندیشه اسلامی وجو داشته باشد».
مرزهای این قلمرو وسیع همان مرزهای ایمان و عقیده بوده و هرکجا دلی در هوای معنویت اسلامی میتپد، آن دلداده بر خاک اسلام ایستاده است. اما از طرفی مرزهای جغرافیایی این اعتقاد نیز از گرجستان و کوههای قفقاز در شمال شرق و قلب آفریقا در جنوب و از افغانستان و شبهقاره هند در شرق تا اسپانیا و پرتقال در غرب امتداد مییابد.
نوآوریهای هنر اسلامی در شیوه بیان هنری که محصول بسط اسلام در سراسر جهان و تعامل سازنده آن با فرهنگ سایر ملل بود، مقبول واقع شد، سبکها و مضامین تازه بدون آنکه تنوعات منطقهای را مانع شود یا ممنوع سازد وحدت زیباشناسانهای در چارچوب جهان اسلام عرضه کرد. گرچه تلاقی اندیشه اسلامی با سنتهای محلی باعث پیدایش مضامین و سبک های تازه میشد. اما بهروهوری هنر اسلامی از این سنتها زیاد نبود و سنت مستقل هنر اسلامی بیشتر بر مفاهیم قرآنی و اعتقادات اسلامی استوار گردید.
هنر اسلامی بر خلاف هنر مدرن غربی ،بین «هنر ناب» یا «هنر برای هنر» که تنها حس زیباشناختی مخاطبان اثر را برمیانگیزاند و «هنرکاربردی» که تنها به درد برآوردن نیازهای پیش پا افتاده می خورد، تمایزی قایل نیست.
هنر اسلامی از تجلّی آیات قرآن در جذب و ارتباط معنوی و روحانی هنر و مفاهیم ناب الهی بهره میگیرد که در حقیقت نقطه ثقل و نقطه پرگار هنر اسلامی که باعث شده در عین کثرت از وحدت بیبدیلی برخوردار باشد حضور پرمعنای قرآن در آن است چه در نقوش آیات در محراب و دیوارهای مساجد چه در لحن حنین قاری قرآن و چه در مضامین قصه پردازی هنری قرآنی، تعالی بخش اصلی این هنر را میتوان قرآن بر شمرد.
جهان بینی قرآنی الهام بخش هنر اسلامیجهان بینی قرآنی پاسخی است به این پرسش که رسالت انسان در این سرای هستی چیست؟ و آمده است که چه اصل و راهی را پیبگیرد؟ و در نهایت عمل او به چه اثری منتهی خواهد شد؟ این یک مبنای اصیل است که در تمامی مفاهیم قرآنی و آثار مرتبط با قرآن ریشه دوانده است هنر اصیل اسلامی در واقع هنری قرآنی است زیرا در تمام آثار اسلامی که توانستهاند شکوه قرآن و جهان بینی آن را عرضه نمایند. این تفکر در آنها به چشم میخورد، چه خوشنویسی، مهماری، موسیقی و هنرهای آوایی و . . . که در حقیقت هدف از ریزنگری ، استادی و فنّان بودنشان را در ارایه این تفکر میبینند.
اصولا آبشخور هنر اسلامی پیام قرآنی و حکمت آن است. هنر اسلامی پیش از هر چیز به دنبال آن است که ارزشهای الهی را در طرح و نقش و رنگ و حجم به نمایش بگذارد. مبنای زیباییشناسی اسلامی را میتوان در احادیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) جستوجو کرد بدین مضمون که «خداوند احسان و حُسن را بر همه پدیدهها نوشته است» و یا «خداوند کمال هر عملی را دوست دارد».
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «شعر و نیز همه قالبهای هنری، موهبت های خداییاند که باید در خدمت خلق خدا و حامل آرمانهای والای خدایی باشند»؛ هنر اسلامی بازتاب تقارن، همآهنگی ،تکرار ،تنوع ،نظم و جلوههای دلنواز قرآن کریم و تناسب و توازن ظریف آیات آن است، هنر اسلامی با آراستن فضای زندگی بر این حقیقت وحدتبخش تاکید کرده و بدین وسیله دلهای مؤمنان را به یکدیگر نزدیک میسازد. هنر اسلامی تبلور احساس و بصیرت هنرمند مسلمان است؛ هنرمند مسلمان هنر را عبادت و وسیلهای برای تقرب به خدای متعال تلقی میکند.
یادداشت از محمد گلشنی