به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، گسترش جوامع شهری، بیشتر شدن تعداد افراد پایتختنشین، افزایش روز افزون خودروها و محدود بودن فضای شهری باعث شده، افراد زیادی هر روزه مقداری از وقت خود را در ترافیک بگذرانند، هر چند استفاده از وسایل نقلیه عمومی نظیر مترو و اتوبوس باعث کمتر در ترافیک ماندن است اما شلوغ بودن بیش از حد و نداشتن فرهنگ درست استفاده از این وسایل دلیل بر دوری از استفاده از آن است.
از آنجا که تأخیر در انجام کارها، افزایش آلودگی هوا، افزایش آلودگی صوتی و خستگی و استرس ناشی از در ترافیک ماندن مشکلاتی است که به هیچ عنوان نمیتوان از آنها به راحتی گذشت باید به فکر راهکارهایی برای حل آنها بود.
یکی از المانهایی که شاید نتوان با آن مسئله را حل کرد اما باعث آرامش و کمتر شدن استرس میشود صبر است، رفتاری که شاید این روزها همه ما آن را فراموش کردهایم و کمتر نقشی در زندگی این روزهایمان ندارد.
زندگی در دنیای ماشینی و مدرن دارای مشکلاتی است که فقط در صورتی که در مقابل آنها صبر و شکیبایی کرد میتوان به اهداف خود رسید و از زندگی لذت برد؛ صبر کردن فقط در ارتباط با زندگی مادی نیست بلکه زمانی که شما به زرق و برق دنیا و جاذبه گناه نه میگویید و بر آن چشم بستهاید یعنی در مقابل آن صبر کردهاید.
صابر بودن یکی از ویژگیهاییست که علاوه بر پیامبران افراد بزرگی همچون حضرت زینب(س) نیز به آن مزین بودهاند و اهمیت آن تا جایی است که در آیه قرآن ذکر شده است خداوند صابران را دوست دارد(آلعمران/146) و یا در آیه دیگری بیان شده است که صابرین دارای پاداش بزرگی خواهند بود. (هود/11)
در این ارتباط کانون خبرنگاران
نبأ گفتوگویی با مجید محمودیان، کارشناس ارشد مشاوره داشته است؛ وی در رابطه با این که بزرگترین معضلات اجتماعی حاصل کم صبر شدن و نهایتاً زیر پا گذاشتن اخلاق انسانی و اسلامی است، گفت: اصولا آسیبهای اجتماعی از جمله ترافیک پدیده مطلوبی نیست و برای افراد مواجه با ترافیک که اتلاف وقت، هزینه، آلودگی هوا و ... را به همراه دارد خوشایند نیست اما مثل همه پدیدههای ناخوشایند نوع مواجه با آن میتواند میزان آسیب را کم کند.
وی افزود: به طور مثال وقتی که ما با اتلاف وقت در ترافیک مواجه هستیم وقت داریم که از این فرصت برای کارهایی مثل ذکر گفتن به جای حرص خوردن و بداخلاقی کردن پشت فرمان استفاده کنیم چرا که هم حالمان بهتر میشود و هم وقتمان تلف نمیشود، ضمن اینکه اگر شخصی از حالت روحی تعادل و نشاط خارج شود، در بدن او هورمونهای آسیبزا ترشح میشود که از نظر فیزیولوژی به او آسیب میزند و در بیرون او منجر به رفتارهایی همراه با پرخاشگری، بوق زدن و تذکراتی که معمولا با لحن خوبی بیان نمیشود، است و یا عجله کردن برای رساندن خود به لاین خالی منجر به بیشتر شدن گره ترافیکی میشود به هر حال میخواهم بگویم نوع مواجه ما با مشکل شاید آن را حل نکند اما میتواند از آسیبی را که به ما وارد میکند، کمتر کند و ما را در شرایط متعادلتری نگه دارد.
وی افزود: کنشهایی که از بیرون به ما میرسد، انتخاب و علاقه ما نیست اما نوع واکنش ما به آنها انتخاب ماست، هر پدیدهای که از بیرون به ما میرسد در کنترل ما نیست اما نوع رفتاری که ما داریم در کنترل ماست، برای مثال موضوع بداخلاقی و رفتارهای نامناسب، بستگی به نوع مواجهای است که ما با پدیده ناخوشایندی مثل ترافیک داریم اگر ما بتوانیم این قدرت را در خود رشد بدیم که مستقل از رخدادهای بیرونی که به ما میرسد و در کنترل ما نیست، رفتار شایسته، سالم و ایمنی را انتخاب کنیم، ساختار درونی روانیما به هم نمیخورد و احساس خوبی نسبت به خودمان بهدست میآوریم و احساس خشم نمیکنیم.
محمودیان در ارتباط با اینکه چگونه میتوان تهدیدهای پیش رو در چنین موقعیتهایی را تبدیل به فرصتهای اجتماعی کرد، توضیح داد: اگر همشهریهای ما این را تمرین کنند که مثلا وقتی با عابر پیاده مواجه میشوند، چند قدم مانده به خط عابر پیاده سرعتشان را کم کنند و اجازه دهند عابران پیاده با آرامش عبور کنند حس آرامشی که نگاه آن عابر پیاده به آنها میدهد کاملاً آنها را تغذیه میکند و احساس نشاط به آنها میدهد حتی اگر شما تمرین کنید قبل از اینکه به خط عابر برسید توقف کنید و عابراین استرس را هم نداشته باشد که آیا شما میرسید یا نمیرسید متوجه میشوید وقتی آرامش را به دیگران هدیه میکنیم خودمان چه آرامشی خواهیم داشت، به هر حال اینها فرصتهایی است که شما میتوانید در همین ترافیک و یا مشکلاتی که با آنها مواجه هستید، برای خودتان ایجاد کنید و به جای این که اضطراب تحمل کنید و اذیت شوید شادی و نشاط را برای خودتان بهوجود بیاورید.
وی در مورد بهبود شرایط پیش رو و افزایش صبر و تحمل جامعه افزود: حوزههای مختلف روانی به هم ربط دارد یعنی اگر افراد در حوزههای فردی، اجتماعی، خانوادگی، شغلی و اقتصادی دچار اضطراب نباشند، میزان مؤفقیت کنترل استرس در زمینههای استرسزا بیشتر هست برای مثال افرادی که روزشان را با حس خوبی شروع میکنند کمتر از ترافیک اذیت میشوند و کنترلشان را از دست میدهند، لذا ما هر چه پیش زمینههای روانی خودمان را با معنویت، محبت و روابط عاطفی که در محیطهای امنی مثل خانواده، همکاران و دوستان بیشتر کنیم آستانه تحمل بالاتر و به هم ریختگی کمتری خواهیم داشت.
مریم یوسفی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در گفتوگویی با کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، در مورد کم صبر شدن افراد در جامعه، گفت: مردم دچار روزمرگی شدهاند یعنی فقط به اندازهای که زنده بمانند کار میکنند؛ مشکلات اقتصادی باعث شده جامعه به سه طبقه، بالا (که از تعداد افراد خیلی کمی تشکیل شده است)، طبقه متوسط و طبقه پایین تقسیم شود که قشر متوسط و ضعیف جامعه در حال ادغام شدن هستند؛ کم بودن درآمدها باعث شده که مردم نتوانند نیازهای اولیه زندگی خود را نیز برطرف کنند و بر جنبههای دیگر زندگیشان تأثیر بگذارد برای مثال سرپرست خانوار فشار زیادی را تحمل میکند و وقتی در موقعیتهایی مثل ترافیک قرار میگیرد یا زمانی که به خانه میرسد آستانه تحملش پایین است و نمیتواند رفتار درست و شایستهای داشته باشد؛ یکی از مسائل دیگری که باعث پایین آمدن آستانه تحمل افراد شده است استفاده از مواد محرک و سیگار است چرا که قشر عظیمی از جمعیت به خصوص جوانان درگیر آن هستند و توهم را به همراه دارد و دیر استفاده کردن یا استفاده نکردن از آن باعث کم صبر شدن و حتی در مواردی منجر به قتل اعضای خانواده شده است.
وی در رابطه با بیحوصلگی و بیاخلاقی افراد در زندگی مدرن گفت: زندگی ماشینی یعنی زندگی صنعتی، زندگی بیاحساس و از خود بیگانگی؛ این نوع زندگی وحدت، اتحاد، همدلی را بین همه افراد جامعه از بین میبرد ولی دلیل عصبانیت این است که شما در کنار زندگی ماشینی که هنوز هم به طور کامل در ایران جانیفتاده است به حداقلهای زندگی هم دست پیدا نمیکنید و شکاف طبقاتی هر روز بیشتر از قبل میشود و این مسائل روی سیستم عصبی افراد تأثیر گذاشته و باعث بیحوصلگی و بیاخلاقی افراد میشود.
یوسفی در رابطه با فعالیتهای جامعهشناسان برای مشکلات اجتماعی اینطور پاسخ داد: جامعهشناسان راهکارهای خود را از طریق سیستم آموزشی به مردم منتقل میکنند اما چون فرهنگسازی بهصورت اصولی انجامنشده و تأثیرپذیری افراد از همسالان خود بیشتر از دبیران و خانوادهها است راهکارهای ما به طور کامل انجام نشده است و تنها راه موفق و اصولی انجام شدن برنامهها این است که فرهنگسازی بهصورت درست انجام شود، تعامل بین مدارس و خانوادهها بیشتر شود، آموزش همگانی باشد نه فقط مختص مدارس و همه اینها صورت نمیگیرد مگر با برنامهریزی دولت.
وی در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان از این مشکلات و تهدیدات فرصت ساخت، گفت: هر کسی بنا به شغل خود میتواند از این وقت استفاده بکند برای مثال کسی که تحلیلگر است میتواند در طول مسیر مسائل مختلف را تحلیل کند و صدای خود را ضبط کند، افراد زیادی هستند که چه در ایران و چه در کشورهای دیگر در زمان استفاده از مترو و اتوبوس کتاب نوشتهاند، البته همه این کارها نیازمند برخی امکانات اولیه است برای مثال در مکانهای عمومی کتاب گذاشته شود یا در مکانهایی مثل فرودگاه برای افراد علاوه بر کتاب، اینترنت یا امکانات دیگری قرار دهند.
وی افزود: مسائل و مشکلات اجتماعی از آن دست مشکلاتی است که باید با برنامهریزیهای بلندمدت و نگاههای همه جانبه چه ازحیث شهرسازی و چه از حیث جامعه شناختی همراه باشد، تنها کاری که ما میتوانیم در مواجه با این قبیل مسائل داشته باشیم این است که با صبر کردن و استفاده درست از مشکلات و تهدیدها را به فرصتهایی برای خودمان تبدیل کنیم.
معصومه رستمی