چرا داستان های قرآن، احسن القََصَص است؟/ تشریح دین آدامسی
کد خبر: 3502158
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۹
آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر عنوان کرد:

چرا داستان های قرآن، احسن القََصَص است؟/ تشریح دین آدامسی

گروه حوزه‌های علمیه: مفسر قرآن کریم با بیان اینکه تعبیر «قَصَص» درست است و نه «قِصص» اظهار کرد: احسن القصص منسوب است زیرا می خواهد تاکید کند که نه تنها در قصه یوسف بلکه همه قصه‌های قرآن به بهترین روش نقل شده است؛ یعنی راست و حکیمانه است و فضولات تاریخی در آن نقل نشده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز نهم خرداد ماه در درس تفسیر خود در مسجد اعظم با اشاره به برخی سؤالات از درس گذشته گقت: درباره آنچه در دعای ماه رمضان که عرض می‌کنیم که خدایا توفیق نصرت دینت را به ما بده و به دیگری نسپار این مسئله از سنخ حسادت نیست.
وی افزود: دعا چند قسم است گاهی انسان بیمار و محتاج است و با ضمیر شخصی و گاهی خانوادگی دعا می‌کند ولی در مسایل اجتماعی طبع اول دعا این است که برای همه افراد جامعه دعا کنیم که در دعاهای ماه مبارک رمضان این مسئله به وفور دیده می‌شود و به نحو موجب کلیه است.
این مرجع تقلید اظهار کرد: در برخی موارد خداوند تهدید کرده که اگر شما دین خدا را یاری نکنید خدا شمار را می‌برد و عده دیگری می‌آورد که دین را به دست آنان یاری کند و دعای فوق نیز همین طور است.
آیت الله جوادی آملی بیان کرد: اگر انسان در معرض آزمون الهی باشد و خداوند بفرماید شما باید از دین حمایت کنید در اینجا تهدید می کند که اگر دین را حمایت نکنید خداوند شما را می‌برد و کسان دیگری می‌آورد که دین را یاری کنند.
این مفسر قرآن با اشاره به تعبیر «لایفقهون الا قلیلا» تصریح کرد: تعبیر«لا یفقهون الا قلیلا» چهار وجه داشت؛ یعنی اینها برخی مطالب را می‌فهمند و برخی را نمی‌فهمند، دوم اینکه اکثر اینها نمی‎فهمند، وجه سوم فهم و سطح ادراک اینها پایین است و فقط بدیهیات را می فهمند و وجه چهارم نیز برابر روایتی است که در بحث منافقان آمده و علامه طباطبایی آن را جزء غرر روایات می‌دانند که در ذیل تعبیر «لا یذکرون الا قلیلا» آمده در حالی که منافق اصلا دینی ندارند که بخواهند اندکی خدا را یاد کنند.
این مفسر قرآن عنوان کرد: در روایات این نکته هست که منافق جز برای دنیا به یاد خدا نیست و دنیا نیز چون متاع اندکی است لذا منافقان نیز جز اندکی خدا را یاد نمی کنند.
وی افزود: فهم این مطلب دقیق تنها با فهم معصومانه فهمیده می شود زیرا منافقان آخرت را رجع بعید و ناشدنی و افسانه اولین می‌دانند؛ کسی که چنین فکری دارد چیزی از خدا درک نکرده است و اگر احیانا به مسلمانان در فتح خیبر می‌گویند ما با شما باشیم برای دست آوردن دنیاست.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: چند وجه برای تبدیل کلام الهی ذکر شده که یک نمونه آن این است که شما منافقان کسانی نیستید که دین را یاری کنید البته نه اینکه بخواهید و نشود بلکه این امر شدنی نیست زیرا توفیق آن را نمی یابید؛ در اینجا مسئله از نوع اخبار غیب است که منافقان توفیق حمایت از دین را نخواهند یافت.
تجلیل از ایثار در حق دیگران
وی ادامه داد: خدا مدینه و اهل آن را با تکریم و تجلیل نام می‌برد زیرا انصار اهل ایثار بودند و ایثار تقدم دیگری بر خود است و قرآن این مردم را با احترام یاد کرده است و در برخی آیات از اعراب نام برده یعنی عده‌ای هستند که ممکن است قابل توبه باشند اما برخی هستند که لا یفقهون الا قلیلا هستند.
آیت الله جوادی آملی عنوان کرد: گروهی از مردم در صدر اسلام منافق بودند و حتی حاضر شدند همسر پیامبر را به افک متهم کنند که از این رسوایی بدتر وجود نداشت پس هر کاری از آنان برآمد انجام دادند همچنین جاسوسی برای مشرکان و ... استدلال امام علی این است که اینها با پیامبر نساختند ولی بعد از رحلت پیامبر(ص) بر روی مذهب اهل سنت منافقی وجود نداشت و به حسب ظاهر کارشکنی نبود و کسانی که با پیامبر نساختند با سقیفه ساختند چون نفاق گونه دور اسلام جمع شده بودند.
وی افزود: علامه طباطبایی نیز در تحلیل این مسئله فرمود در اینجا اگر بگوییم اینها دفعا مردند یا توبه کردند و مانند سلمان و اباذر شدند که این دو موضوع رخ نداد بنابراین با سقیفه ساختند که این تحلیل درست است.
این مفسر قرآن بیان کرد: امام علی(ع) در جایی فرموده اند که هر جا قدرت است عده زیادی هم دنبال آن راه می‌افتند و امام حسین(ع) نیز فرمود«الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم،» چه قدر این سخن زیباست؛ یعنی دین اکثری مردم دین و اسلام آدامسی است لذا استقرار و ثبات در دین بسیار مهم است به همین دلیل در هر وضویی که می‌گیریم از خدا می خواهیم ما را در صراط مستقیم ثابت بدار؛ این صراط برای قیامت نیست بلکه در دنیاست.

راز احسن القصص بودن داستان‌های قرآن
آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه تعبیر«قَصَص» درست و نه«قِصص» اظهار کرد: احسن القصص منسوب است زیرا می خواهد تاکید کند که نه تنها در قصه یوسف بلکه همه قصه‌های قرآن به بهترین روش نقل شده است یعنی راست و حکیمانه است و فضولات تاریخی در آن نقل نشده است.
صاحب تفسیر تسنیم گفت: وجود حضرت پیامبر(ص) حبیب الله است و ایشان محب خدا بود و بعد محبوب خدا شد بنابراین در منطقة الفراغ یعنی نه در مقام ذات و نه صفات بلکه در مقام تجلی و ظهور فعل خدا در دست پیامبر ظهور می‌کند در این صورت من یطع الله کسی است که یطع الرسول است و مفهوم این تعبیر قرآنی روشن و به خوبی فهمیده می‌شود.
captcha