طراحی رشته‌های تلفیقی از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث در مقطع ارشد
کد خبر: 3507058
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۳
عباس پسندیده پیشنهاد کرد:

طراحی رشته‌های تلفیقی از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث در مقطع ارشد

گروه دانشگاه: دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه معتقدم برای دوره کارشناسی ارشد حتماً باید رشته‌ها به‌صورت ترکیبی و تلفیقی از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث باشند، گفت: در غیر این صورت نمی‌توانیم معارف دینی‌ را به جامعه منتقل کنیم و در جامعه اثرگذار باشیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین عباس پسندیده، دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث و رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی دارالحدیث در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، با بیان اینکه برای رشته قرآن و حدیث باید بازار کار تعریف و ایجاد کرد، گفت: سرفصل‌هایی که می‌خوانیم، دنبال آن‌ها هستیم و طراحی کرده‌ایم نیازهای مردم را برآورده نمی‌کنند؛ به عبارت دیگر اینجا مسئله دیگری مطرح می‌شود و آن اینکه ما اگر می‌گوییم مردم به بحث‌های دینی نیاز دارند، آیا تحصیل و سرفصل‌های ما می‌تواند پاسخگوی نیازهای دینی مردم باشد؟ معتقدم که نه!، نمی‌توانم بگویم کلاً نیاز دینی ما را برآورده نمی‌کند، ولی اینگونه هم نیست که کارآمد باشند.

وی ضمن تصریح این مطلب که در رشته‌های علوم قرآنی، بیشتر مباحث و سرفصل‌ها ناظر به علوم پیرامونی قرآن و حتی حدیث است، بیان کرد: مثل اینکه رجال چیست؟ منابع حدیثی چه چیزهایی هستند؟ منابع تفسیری چه هستند؟ انواع قرائات کدام است؟ قرآن چه زمانی جمع‌آوری شد؟ چه زمانی تفسیر شد و مباحثی از این دست؛ اما کمتر به مباحث محتوایی پرداخته می‌شود.

سرفصل‌ها کمتر ناظر به محتوا هستند

دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث عنوان کرد: یک اشکال عمده این است که اصولاً سرفصل‌ها کمتر ناظر به محتوا هستند. در دانشگاه قرآن و حدیث برای اینکه درس‌های معارف حدیثی یعنی درس‌هایی که متن‌محور هستند را وارد سرفصل کنیم، متأسفانه با مقاومت مواجه می‌شدیم؛ مقاومت از سمت کسانی که دانش‌آموخته رشته علوم قرآن بودند و بر اساس آموزش‌هایی که دیده بودند فکر می‌کردند آموزش‌ها فقط باید درباره علوم پیرامونی حدیث باشد و بیشتر بحث‌های روشی و نه محتوایی مطرح شود. البته آنجا درس‌هایی اضافه شد، پس از آن هم در دانشگاه قرآن و حدیث و پژوهشگاه قرآن و حدیث رشته «مطالعات زندگی» را طراحی کردیم که خود رشته بیشتر مباحث مربوط به زندگی و نیازهای زندگی مردم را آموزش می‌دهد ولی متأسفانه به طرح تجمیع رشته‌ها برخوردیم و قاعدتاً دیگر اجازه طرح آن وجود ندارد و تمام رشته‌های علوم قرآن و حدیث به یک رشته تبدیل می‌شوند.


حرکت به سمت آموزش‌های مشترک از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث

وی عنوان کرد: نکته اول آنکه سرفصل‌ها، بیشتر سرفصل‌های علوم قرآنی و علوم حدیثی هستند نه معارف قرآنی و حدیثی. نکته دوم نیز آن است که در حوزه معارف هم که وارد می‌شویم به نظرم باید به سمت آموزش‌های مشترک و ترکیبی از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث برویم؛ یعنی علوم انسانی مانند اقتصاد، مدیریت، روانشناسی و جامعه‌شناسی و چیزهایی از این قبیل باید به‌صورت ترکیبی یا تلفیقی طراحی شوند تا بتوانیم ظرفیت پنهان و نهفته در قرآن و حدیث را به بندرها و باراندازهای علوم انسانی ببریم. به نظرم علوم انسانی مثل بندرگاه‌ها و ساحل‌هایی هستند که کشتی‌های معارف قرآن و حدیث می‌توانند در آنجا پهلو بگیرند؛ در روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، مدیریت، سیاست. این امر وقتی امکان‌پذیر است که علوم قرآن و حدیث و علوم انسانی به‌صورت ترکیبی مورد توجه قرار گیرند. وقتی می‌توانیم نیازها را برآورده کنیم که سرفصل‌ها به‌صورت ترکیبی طراحی و به افراد آموزش داده شوند؛ این اتقاق اگر رخ داد، آن موقع مسئله بازار کار هم یک مسئله تقریباً حل شده است.

ارتباط مشکل بازار کار و ساختار طراحی فصول و سرفصل‌ها

پسندیده بیان کرد: مشکل جدی که در بازار کار داریم، مربوط به ساختار طراحی فصول و سرفصل‌هایی است که با آن مواجه هستیم. به شدت با طراحی رشته‌ها به این شکل مخالف هستم؛ اکنون که زمان طراحی سرفصل‌های جدید بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی فرا رسیده، بهترین موقعیت است.

طراحی رشته‌های تلفیقی از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث در مقطع ارشد

وی ادامه داد: اینکه در دوره کارشناسی رشته‌ها تجمیع شده پذیرفتنی است، اما معتقدم برای دوره ارشد حتماً باید رشته‌ها به‌صورت ترکیبی و تلفیقی از علوم انسانی و معارف قرآن و حدیث باشد، والا نمی‌توانیم معارف دینی‌ را به جامعه منتقل کنیم و از طرفی قادر نخواهیم بود در جامعه اثرگذار باشیم و همچنین بازار کاری برای دانشجویان نخواهیم داشت.

این عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث اظهار کرد: همه رشته‌ها در دوره کارشناسی تجمیع شده‌اند و این مطلب را خیلی بد نمی‌دانم البته معایبی هم دارد؛ به‌طور مثال ما در دانشگاه قرآن و حدیث که علوم حدیث سابق است، امتیازی که نسبت به بقیه دانشگاه‌ها داشتیم این بود که به حدیث بیشتر می‌پرداختیم در حالی که در رشته‌های علوم قرآن و حدیث دانشگاه سراسری، بحث حدیث خیلی ضعیف بود، ولی خوشبختانه مزیتی که ما در دانشگاه قرآن و حدیث داشتیم، تسری پیدا کرده و در سرفصل‌هایی که برای کارشناسی دیده شده، آمده است؛ در واقع آنچه که مزیت ما بود به همه رشته‌ها سرایت کرده است.

وی گفت: حرف بنده این است که دوره کارشناسی را به همین اندازه می‌توانیم بپذیریم، اما در دوره ارشد اگر بخواهیم معارف دین را به دو منظور ـ به این منظور که اولاً معارف قرآن و حدیث را در راستای همان حرکت تولید علم و بومی‌سازی علوم انسانی تئوریزه کنیم و دوماً اگر بخواهیم بازار کار مناسبی برای خروجی‌های این سیستم آموزشی داشته باشیم ـ آموزش دهیم حتماً باید به سمت رشته‌های ترکیبی برویم و متناسب با علوم انسانی در آنجاهایی که در قرآن و حدیث حرف داریم، رشته‌ها را طراحی کنیم والا اگر باز هم بخواهد به همان سمت و سبک پیش برود، بدین معناست که رشته‌های علوم انسانی یک روش و مسیری را طی می‌کنند ما هم در خلأ مسیر دیگری را طی می‌کنیم که این امر نه معارف دین را با دانش روز پیوند می‌زند و نه نیاز مردم را برطرف می‌کند و نه مشکل بازار کار دانشجویان و فارغ‌التحصیلان را رفع می‌کند. به شدت احساس خطر می‌کنم و این را نکته منفی می‌دانم؛ در عین حال الان یک فرصتی پیش آمده که باید مسئولان امر قدری عمیق‌تر بیندیشند، سطحی‌نگری را کنار بگذارند، آینده‌نگر باشند، از این فرصت استفاده کنند و رشته‌های ترکیبی را برای کارشناسی ارشد و دکتری طراحی کنند؛ این مسئله را باید به یک فرصت تبدیل کرد والا رشته‌ها که طراحی می‌‌شوند حداقل تا یکی دو دهه دیگر دست نمی‌خورند و سرنوشت دانشگاه‌ها در حوزه معارف قرآن و حدیث به غلط رقم خواهد خورد. البته در برخی از دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه خودمان بحث‌های مربوط به برخی از دروسی که مربوط به حدیث بوده‌اند را طراحی شده است.

پسندیده در رابطه با اجازه دخل و تصرف دانشگاه‌ها به طور مجزا در سرفصل‌ها نیز گفت: اینکه فلان دانشگاه مصوبه جدایی دارد که می‌تواند این کار را انجام دهد نکته‌ای است، هر چند ما در مجموع آن را بد نمی‌دانیم، ولی در هر حال یک نوع تبعیض می‌تواند بین دانشگاه‌ها به‌وجود بیاید. این نکته قابل قبول است اما نکته مهم آن است که وقتی قرار است طراحی سرفصل‌ها صورت بگیرد باید در یک مرکز بالاتری تجمیع شود و اعضای کمیسیون‌ها خوب انتخاب شوند تا بتوانند سرفصل‌ها را به شکلی عالی بنویسند و از همه ظرفیت‌های علمی کشور استفاده شود.

وی به نقد سرفصل‌های حال حاضر پرداخت و گفت: قطعاً باید تغییر کنند؛ چرا که متناسب با نیازهای ما نیستند.

رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی دارالحدیث در رابطه با اینکه سرفصل‌های کنونی تا چه اندازه پژوهش‌گرپرور هستند؟ بیان کرد: به این سؤال نمی‌شود پاسخ داد. به‌عنوان شخصی که در یکی از دانشگاه‌ها تدریس می‌کنم نمی‌توانم جواب دقیقی بدهم، ولی عموماً دو عنصر اساتید و دانشجویان مهم هستند؛ چندان این مسیر را موفق نمی‌دانم، بخشی از آن هم به‌خاطر این است که سرفصل‌ها مشکل دارد. اگر لازم باشد باید پژوهش میدانی در مورد توانمندی فارغ‌التحصیلان صورت بگیرد؛ در واقع باید عرض کنم که این پرسش را نمی‌شود در خلأ جواب داد.

captcha