به گزارش
خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، با نظر به اهمیتی كه درباره شب قدر وجود دارد بر آن شدیم تا گزارش مختصری از تفسیر سوره قدر و فضیلتهای این شب را كه بر گرفته از منابع روایی و تفسیری به ویژه تفاسیر «المیزان» و «نمونه» است، در اختیار خوانندگان گرامی قرار دهیم، امید است كه زمینه توفیقات روزافزون برای همگان، به ویژه در شبهای قدر فراهم شود!
متنی كه پیش روی خوانندگان گرامی قرار دارد، با اندكی تصرف، برگرفته از تفسیر نمونه، جلد بیست و هفتم، صفحات 181 تا 192 و تفسیر المیزان، جلد بیستم، صفحات 561 تا 568 است.
شب قدر شب نزول قرآناز آیات قرآن به خوبى استفاده مىشود كه قرآن مجید در ماه مبارك رمضان نازل شدهاست: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ» (بقره 185) و ظاهر این تعبیر آن است كه تمام قرآن در این ماه نازل شد.
و در نخستین آیه سوره قدر مىافزاید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، ما آن را در شب قدر نازل كردیم». گر چه در این آیه صریحا نام قرآن ذكر نشده ولى مسلم است كه ضمیر «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» به قرآن باز مىگردد و ابهام ظاهرى آن براى بیان عظمت و اهمیت آن است.
تعبیر به إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ(ما آن را نازل كردیم) نیز اشاره دیگرى به عظمت این كتاب بزرگ آسمانى است كه خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده، مخصوصا با صیغه متكلم معالغیر كه مفهوم جمعى دارد و دلیل بر عظمت است. نزول آن در شب «قدر» همان شبى كه مقدرات و سرنوشت انسانها تعیین مىشود، دلیل دیگرى بر سرنوشتساز بودن این كتاب بزرگ آسمانى است.
از ضمیمهكردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجهگیرى مىشود كه شب قدر در ماه مبارك رمضان است، اما كدام شب است؟ از قرآن چیزى در این مورد استفاده نمىشود، ولى روایات در این باره بحث فراوان كردهاند كه در پایان تفسیر این سوره به خواست خدا در این زمینه و مسائل دیگر سخن خواهیم گفت.
سؤالی که این جا مطرح میشود، این است که چگونه نزول كتاب آسمانى قرآن به طور تدریجى در طول 23 سال با آیات فوق كه مىگوید در ماه رمضان و شب قدر نازل شده، سازگار است؟
پاسخ این است: قرآن داراى دو نزول بوده است. نزول دفعى كه در یك شب تمام آن بر قلب پاك پیغمبر اكرم(ص) یا بیتالمعمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل شد و نزول تدریجى كه در طول 23 سال دوران نبوت انجام گرفت.
خداوند در آیه بعد سوره قدر براى بیان عظمت شب قدر مىفرماید: «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ، تو چه مىدانى شب قدرچیست؟» و بلافاصله مىفرماید: « لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ، شب قدر شبى است كه از هزار ماه بهتر است».
هزار ماه بیش از 80 سال است، به راستى چه شب با عظمتى است كه به اندازه یك عمر طولانى پر بركت ارزش دارد.
در بعضى از تفاسیر آمده است كه پیغمبر اكرم(ص) فرمود: «یكى از بنىاسرائیل لباس جنگ در تن كرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده) جهاد فى سبیلالله بود، اصحاب و یاران تعجب كردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخارى براى آنها نیز میسر مىشد، آیه فوق نازل گشت و بیان كرد «شب قدر از هزار ماه برتر است».
در حدیث دیگرى نیز آمده است كه پیغمبر اكرم از چهار نفر از بنى اسرائیل كه 80 سال عبادت خدا را بدون عصیان انجام داده بودند، سخن به میان آورد، اصحاب آرزو كردند كه اى كاش آنها هم چنین توفیقى پیدا مىكردند آیه فوق در این زمینه نازل شد.
معنای نزول فرشتگان و روح در شب قدردر این سوره درباره نزول فرشتگان و روح چنین میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ، فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدیر هر كار نازل مىشوند»؛ با توجه به اینكه «تَنَزَّلُ» فعل مضارع است، و دلالت بر استمرار دارد، روشن مىشود كه شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اكرم(ص) و نزول قرآن مجید نبوده، بلكه امرى است مستمر و شبى است مداوم كه در همه سال تكرار مىشود.
مراد از روح در سوره قدردر حدیثى از امام صادق(ع) نقل شده است كه شخصى از آن حضرت سؤال كرد: «آیا روح همان جبرئیل است»؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: «جبرئیل از ملائكه است، و روح اعظم از ملائكه است، مگر خداوند متعال نمىفرماید: ملائكه و روح نازل مىشوند»؟ (تفسیر برهان جلد 4 صفحه 481)؛ همچنین مقصود از عبارت «مِّن كُلِّ أَمْرٍ» این است كه فرشتگان براى تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و بركتى در آن شب نازل مىشوند و هدف از نزول آنها انجام این امور است. یا اینكه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیرى را با خود مىآورند.
تعبیر به «رَبِّهِم» كه در آن تكیه روى مسئله ربوبیت و تدبیر جهان شده است. تناسب نزدیكى با كار این فرشتگان دارد كه آنها براى تدبیر و تقدیر امور نازل مىشوند و كار آنها نیز گوشهاى از ربوبیت پروردگار است.
حق مطلب این است كه: مراد از امر، اگر آن امر الهى باشد كه آیه« إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ» تفسیرش كرده، حرف «من» براى ابتدا خواهد بود، و در عین حال سببیت را هم مىرساند، و به آیه چنین معنا مىدهد: «ملائكه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل مىشوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مىكنند و هر امر الهى را صادر مىنمایند».
و در آخرین آیه مىفرماید: «سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ، شبى است آكنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح»؛ در این شب هم قرآن نازل شده، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است، هم خیرات و بركات الهى در آن شب نازل مىشود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مىگردد و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مىگردند بنابراین شبى است سرتاسر سلامت، از آغاز تا پایان، حتى طبق بعضى از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبى است سالم و توأم با سلامت. لذا اطلاق «سَلَامٌ » كه به معنى سلامت است بر آن شب (به جاى اطلاق سالم) در حقیقت نوعى از تاكید است همانگونه كه گاه مىگوییم فلان كس عین عدالت است.
در تفسیر برهان از ابى بصیر روایت كرده كه گفت: با امام صادق(ع) بودم كه سخن از پارهاى خصائص امام در هنگام ولادت به میان آمد، فرمود: وقتى شب قدر مىشود امام مستوجب روح بیشترى مىگردد. عرضه داشتم فدایت شوم مگر روح همان جبرئیل نیست؟ فرمود: روح از جبرئیل بزرگتر است، و جبرئیل از سنخ ملائكه است، و روح از آن سنخ نیست، مگر نمىبینى خداى تعالى فرموده: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ» پس معلوم مىشود روح غیر از ملائكه است.
در حدیثى آمده است كه از امام باقر(ع) سؤال شد: «آیا شما مىدانید شب قدر كدام شب است؟ فرمود: كیف لا نعرف و الملائكة تطوف بنا فیها. «چگونه نمىدانیم، در حالى فرشتگان در آن شب در گرد ما دور مىزنند»! (تفسیر برهان، ج 4، ص488)
سلام فرشتگان و لذتی که با تمام دنیا برابری نمیکند
در داستان ابراهیم(ع) آمده است كه چند نفر از فرشتگان الهى نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند براى او آوردند و بر او سلام كردند(هود- 69) مىگویند لذتى كه ابراهیم(ع) از سلام این فرشتگان برد با تمام دنیا برابرى نداشت، اكنون باید فكر كرد وقتى گروهگروه فرشتگان در شب قدر نازل مىشوند و بر مؤمنان سلام مىكنند چه لذت و لطف و بركتى دارد؟! وقتى ابراهیم(ع) را در آتش نمرودى افكندند، فرشتگان آمدند و بر او سلام كردند، و آتش بر او گلستان شد، آیا آتش دوزخ به بركت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر «برد» و «سلام» نمىشود؟
در خصوص وجه نامگذاری شب قدر احتمالات گوناگونی مطرح است:
1. شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده كه جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مىشود، شاهد این معنى سوره دخان است كه مىفرماید: إنا أنزلناه فی لیلة مباركة إنا كنا منذرین فیها یفرق كل أمر حكیم، ما این كتاب مبین را در شبى پر بركت نازل كردیم، و ما همواره انذار كننده بودهایم، در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظیم و تعیین مىگردد» (دخان- 3 و 4).
این بیان هماهنگ با روایات متعددى است كه مىگوید: در آن شب، مقدرات یك سال انسانها تعیین مىگردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور دیگر، در آن لیله مباركه تفریق و تبیین مىشود. البته این امر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسئله اختیار ندارد، چرا كه تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهاى افراد و میزان ایمان و تقوى و پاكى نیت و اعمال آنها است. یعنى براى هر كس آن مقدر مىكنند كه لایق آن است، یا به تعبیر دیگر زمینههایش از ناحیه خود او فراهم شده، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد و بلكه تاكیدى بر آن است.
2. آن شب را از این جهت شب قدر نامیدهاند كه داراى قدر و شرافت عظیمى است. (نظیر آنچه در آیه 74 سوره حج آمده است ما قدروا الله حق قدره «آنها قدر خداوند را نشناختند»).
3. به خاطر آن است كه قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل شد.
در اینكه «لیلة القدر» در ماه رمضان است تردیدى نیست، چرا كه جمع میان آیات قرآن همین معنى را اقتضا مىكند، از یك سو مىگوید: قرآن در ماه رمضان نازل شده(بقره- 185) و از سوى دیگر مىفرماید: در شب قدر نازل شده است.
در این زمینه تفسیرهاى زیادى شده، از جمله شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بیست و یكم، شب بیست و سوم، شب بیست و هفتم، و شب بیست و نهم.
ولى مشهور و معروف در روایات این است كه در دهه آخر ماه رمضان و شب بیست و یكم یا بیست و سوم است، لذا در روایتى مىخوانیم كه در دهه آخر ماه مبارك پیغمبر اكرم(ص) تمام شبها را احیا مىداشت و مشغول عبادت بود.
در روایتى از امام صادق(ع) آمده است كه «شب قدر شب بیست و یكم یا بیست و سوم است»، حتى هنگامى كه راوى اصرار كرد كدامیك از این دو شب است و گفت: اگر من نتوانم هر دو شب را عبادت كنم كدامیك را انتخاب نمایم؟! امام(ع) تعیین نفرمود و افزود: «چه آسان است دو شب براى آنچه مىخواهى»!(نور الثقلین، ج5 صفحه 625) در روایات متعددى كه از طرق اهل بیت(ع) رسیده است، بیشتر روى شب بیست و سوم تكیه شده، در حالى كه روایات اهل سنت بیشتر بر روى «شب بیست و هفتم» دور مىزند.
در روایتى از امام صادق(ع) نیز نقل شده كه فرمود: «تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، و تحكیم آن در شب بیست و یكم، و امضاء در شب بیست و سوم است( نور الثقلین، جلد 5، صفحه 626)».
ولى به هر حال هالهاى از ابهام شب قدر را به خاطر جهتى كه بعدا به آن اشاره مىشود، فرا گرفته است.
در تفسیر مجمعالبیان آمده است كه ابن عباس از رسول خدا(ص) روایت میكند كه فرمود: وقتى شب قدر مىشود ملائكهاى كه ساكن در سدرةالمنتهى هستند و جبرئیل یكى از ایشان است نازل مىشوند، در حالى كه جبرئیل به اتفاق سایر سكان نامبرده پرچمهایى را به همراه دارند، یك پرچم بالاى قبر من، و یكى بر بالاى بیتالمقدس، و پرچمى در مسجدالحرام و پرچمى بر طور سینا نصب مىكنند، و هیچ مؤمن و مؤمنهاى در این نقاط نمىماند مگر آنكه جبرئیل به او سلام مىكند، مگر كسى كه دائمالخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوك و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.
حكمت پنهان ماندن شب قدربسیارى معتقدند مخفى بودن شب قدر در میان شبهاى سال، یا در میان شبهاى ماه مبارك رمضان براى این است كه مردم به همه این شبها اهمیت دهند، همانگونه كه خداوند رضاى خود را در میان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همه طاعات روى آورند، و غضبش را در میان معاصى پنهان كرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفى كرده تا همه را احترام كنند، اجابت را در میان دعاها پنهان كرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند، و وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند.
چگونگی برتر بودن شب قدر از هزار ماه ظاهر این است كه بهتر بودن این شب از هزار ماه، به خاطر ارزش عبادت و احیاى آن شب است، و روایات فضیلت لیلةالقدر و فضیلت عبادت آن كه در كتب شیعه و اهلسنت فراوان است این معنى را كاملا تایید مىكند.
علاوه بر این، نزول قرآن در این شب، و نزول بركات و رحمت الهى در آن، سبب مىشود كه از هزار ماه برتر و بالاتر باشد. در حدیثى از امام صادق(ع) آمده است كه به على بن ابى حمزه ثمالى فرمود: «فضیلت شب قدر را در شب بیست و یكم و بیست و سوم بطلب، و در هر كدام از این دو یكصد ركعت نماز بجاى آور، و اگر بتوانى هر دو شب را تا طلوع صبح احیا بدار و در آن شب غسل كن». ابو حمزه مىگوید: عرض كردم: اگر نتوانم ایستاده اینهمه نماز بخوانم؟ فرمود: نشسته بخوان، عرض كردم: اگر نتوانم؟ فرمود: در بستر بخوان، و مانعى ندارد در آغاز شب خواب مختصرى بكنى و بعد مشغول عبادت شوى، درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است، و شیاطین در غل و زنجیرند و اعمال مؤمنین مقبول است و چه ماه خوبى است ماه رمضان»؟!(نور الثقلین» جلد 5 صفحه 626)
دلیل نزول قرآن در شب قدرقرآن چون یك كتاب سرنوشتساز است، و خط سعادت و خوشبختى و هدایت انسانها در آن مشخص شده است باید در شب قدر شب تعیین سرنوشتها، نازل گردد، و چه زیبا است رابطه میان قرآن و شب قدر؟ و چه پر معنى است پیوند این دو با یكدیگر؟
آیا شب قدر در مناطق مختلف، یكى است؟مىدانیم آغاز ماههاى قمرى در همه بلاد یكسان نیست، و ممكن است در منطقهاى امروز اول ماه باشد و در منطقه دیگرى دوم ماه، بنا بر این شب قدر نمىتواند یك شب معین در سال بوده باشد، چرا كه فى المثل شب بیست و سوم در مكه ممكن است شب بیست و دوم در ایران و عراق باشد، و به این ترتیب قاعدتا هر كدام باید براى خود شب قدرى داشته باشند، آیا این با آنچه از آیات و روایات استفاده مىشود كه شب قدر یك شب معین است سازگار است؟! پاسخ این سؤال با توجه به یك نكته روشن مىشود و آن اینكه: شب همان سایه نیمكره زمین است كه بر نیمكره دیگر مىافتد، و مىدانیم این سایه همراه گردش زمین در حركت است، و یك دوره كامل آن در 24 ساعت انجام مىشود، بنابراین ممكن است شب قدر یك دوره كامل شب به دور زمین باشد، یعنى مدت 24 ساعت تاریكى كه تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار مىدهد، شب قدر است كه آغاز آن از یك نقطه شروع مىشود و در نقطه دیگر پایان مىگیرد.
شب زندهداری در شب قدراز حضرت رسول(ص) درباره شب زندهداری شب قدر نقل است كه فرمودند: كسی كه شب قدر را شب زندهداری كند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد؛ امام موسی بن جعفر(ع) نیز درباره شب قدر فرمودند: كسی كه در شب قدر غسل كرده و تا سپیده صبح، شب زندهداری كند، گناهانش آمرزیده میشود.
تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند كه برخی مقدرات و پاداشها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه كار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم میخورد. در شب قدر به خواندن دعاهایی از جمله «جوشنكبیر»، «دعای افتتاح» و «ابوحمزهثمالی» سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بیپایان خدای مهربان او را در كنار و دستگیر خویش میبیند و نور امید در دلش میدرخشد.
سوال علامه حسنزاده آملی در مورد شب قدر«بیش از یك سال در روایات لیلةالقدر زحمت كشیدم و آنها را از جوامع روایى فریقین جمع آورى كردهام، و در فهم آنها بسیار فكر نمودهام، ولى آن نكته كه اصل بود ناگفته بماند و مشكل حل نشده بود؛ مثلا با خود مىاندیشیدم كه شبى در هند كه مشرقى ایران است، شب بیست و سوم ماه مبارك رمضان و شب قدر بوده باشد و شب قبل آن در تهران، پس لیلة القدر واقعى كدام شب است كه إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ؟ به حضور استاد آیة اللّه حاج شیخ محمّد تقى آملى رسیدم و كارم را درباره لیلةالقدر بدیشان ارائه دادم، و در فهم لیلةالقدر ابراز حاجت نمودم و از ایشان مدد خواستم. در جوابم فرمودند: در آن روایتى كه امام صادق، جدّهاش فاطمه زهراء را لیلةالقدر خوانده است دقّت كنید. من این حدیث را در جوامع روایى ندیده بودم، از اشارت استاد آملى حالت هیمانى شگفت به من روى آورد. نخستین بار همین معنى كه تازگى به عرض رساندهام به ذهنم آمد، تا حدیث را در تفسیر فرات كوفى یافتم و از تدبّر در آن فیض فیاض على الإطلاق فائض شده است ففاض ثم فاض. (هزار و یك كلمه، ج6، ص: 42)»
در تكمیل سخن علامه حسنزاده آملی، تفسیر فرات كوفى چنین آمده است: «فرات گوید محمد بن قسم بن عبید به اسناد خویش از ابىعبداللَّه علیهالسلام ما را حدیث كرد كه آن حضرت فرمود: انا انزلناه فى لیلةالقدر. لیله فاطمه است و قدر اللَّه است، پس آنكس كه فاطمه را آنگونه كه سزاست بشناسد لیلةالقدر را ادراك كرده است. علت نامگذارى وى به فاطمه آنست كه خلایق از معرفت فاطمه محروم و بریده شدند.
چه ارتباطی میان حضرت زهرا (س) و شب قدر استالبته سخن تفصیلی درباره تفسیر عرفانی این حقیقت كه چه ارتباطی میان حضرت زهرا (س) و شب قدر است، از حوصله این مختصر خارج بوده و باید در نوشتاری دیگر گفته آید. تا یار چه خواهد و دلدار چه پسندد!
و من الله التوفیق و علیه التكلان
محمدعلی وطندوست، استاد دانشگاه فردوسی مشهد