علیاکبر ضیایی، رایزن فرهنگی ایران در مالزی در یادداشتی اختصاصی برای
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به مناسبت سالروز شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) آورده است:
«اگر نامه امام علی(ع) به مالک اشتر را خوب مطالعه و مورد بررسی قرار دهیم، مشاهده خواهیم کرد که بسیاری از اصول حکومتداری بر اساس نظام دینی در همه ارکان به بهترین وجه تبیین شده است و این نامه میتواند اساس و بنیانی محکم برای شالوده نظام اسلامی در همه مذاهب قرار گیرد.
خوب است در کوران حوادث سیاسی و اجتماعی کشورمان گاهی به رهنمودهای آن حضرت بازگردیم و به عملکرد خود از منظر امام شیعیان بنگریم و با همت و تلاش مسئولان و مردم اساس ظلم و بیعدالتی را از جامعه خویش از ریشه و بن برکنیم. در این نامه امام میفرماید که در دوران ما دین ابزار طلب دنیا شده است و به تعبیر آن حضرت «این دین در دست بدکاران اسیر است. از روی هوا و هوس در آن عمل میکنند و آن را وسیله طلب دنیا قرار دادهاند». موشکافی در این عبارت موجز حضرت، مسئولان جامعه را به بازنگری در نظام آموزش دینی و کارکرد واعظان و مبلغان و مداحان اهل بیت(ع) وامیدارد، بدین معنی که اگر وعظ و خطابه و مداحی وسیله معاش قرار گیرد در آن صورت بنا به فرمایش آن حضرت این گوهر ارزشمند الهی ابزار کسب معاش قرار گرفته و سبب تباهی دین میشود.
سنت دیرینه پرداخت شهریه به طلاب دینی که امری پسندیده بوده و آنان را در کسب دانش و علم کمک مینموده است به مرور زمان از مسیر واقعی خود منحرف شده و برخی اندک از طالبان علوم دینی تا واپسین ایام عمر خویش از این یارانه بهره میجویند و زندگی خویش را بر آن استوار ساختهاند و بر همین اساس تبلیغ و وعظ و خطابه آنان به گونهای بر همین اساس بنیان گذاشته شده و از بیان حقائق امور و مقابله با انحرافات اعتقادی عوام و ایستادن در برابر خواستههای مردم عصر خویش طفره میروند و افرادی که میتوانند مسیر تشیع را به سمت و سوی تعالی سوق دهند اسیر نان، شهریه، حق الزحمه وعظ، خطابه، مداحی و تبلیغ میشوند. بسیاری از علمای وارسته و پیرو امام علی علیه السلام هستند که معاش خود را بر کشاورزی و تدریس و انجام حرف و پیشههای مختلف قرار داده و میدهند و هیچگاه در مقابل وعظ و خطابه و تبلیغ اجری طلب نمیکنند و اگر هم به اصرار به آنان چیزی داده شود در راه مستمندان و فقرا صدقه میدهند. این رهنمود حضرت یکی از مهمترین راههای محافظت از ارزشهای دینی و مقابله با قرار گرفتن دین به عنوان ابزار کسب معاش به شمار میآید.
نکته دیگر امام در نامه خود به مالک اشتر میفرماید: «در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار، نه به سبب دوستی با آنها و بی مشورت دیگران به کارشان مگمار، زیرا به رأی خود کار کردن و از دیگران مشورت نخواستن، گونهای از ستم و خیانت است. کارگزاران شایسته را در میان گروهی بجوی که اهل تجربت و حیا هستند و از خاندانهای صالح، آنها که در اسلام سابقهای دیرین دارند اینان به اخلاق شایستهترند و آبرویشان محفوظتر است و ازطمعکاری بیشتر رویگرداناند و در عواقب کارها بیشتر مینگرند».
یکی از آفات حکومت اسلامی باندبازی، رانتخواری و گماشتن دوستان و اقارب و خویشاوندان در مسئولیتهای مهم کشوری است که آن حضرت از آن نهی کرده و دستور دادهاند که مدیران باید دارای تجربه کاری بوده باشند و داشتن صرف دیانت کافی نیست، همچنان که تخصص و تجربه صرف نیز به کار نمیآید و باید مسئولان کشوری هر دو را با هم داشته باشند.
شاید بیتناسب نباشد که در این روزها شاهد انتشار تعداد زیادی از فیشهای حقوقی مسئولان و مدیران ارشد جامعه و ظهور بیاعتمادی به نظام اداری کشور هستیم و اگر این روند همچنان ادامه داشته باشد، ممکن است با بحرانهای جبرانناپذیری در کشوری مواجه شویم، زیرا تعداد زیادی از جوانان دارای شغل و زندگی نیستند و از شنیدن چنین اخباری اراده و خویشتنداری خود را از کف میدهند و ناامید از اصلاح نظام اداری و پرداختهای بیرویه به روشهای غیر مسئولانهای متوسل شوند. اگر خواسته باشیم نگاهی منصفانه به این نوع پرداختها داشته باشیم امام علی(ع) میفرمایند که حقوق و مزایای مسئولان مهم کشوری و لشگری و قضات باید به اندازهای باشد که آنان را از طمعکردن در مال و منال مردم بازدارد، بنابراین شاید یکی از وظایف مسئولان ذیربط کشورمان تبیین این حقیقت برای عموم مردم باشد که اختلاف در پرداخت حقوق امری ضروری و اجتنابناپذیر است، اما این اختلاف نباید به اندازهای باشد که با عرف جامعه نیز ناسازگار باشد و مایه نگرانی و ظلم و تعدی به حقوق مردم شود.
امام میفرماید: «در ارزاقشان بیفزای، زیرا فراوانی ارزاق، آنان را بر اصلاح خود نیرو دهد و از دستاندازی به مالی که در تصرف دارند، باز میدارد و نیز برای آنها حجت است، اگر فرمانت را مخالفت کنند یا در امانت تو خللی پدید آورند».
یکی دیگر از توصیههای امام به مالک اشتر این است که مسئولان کشوری و مدیران باید در کارهای زیر دستان خود کاوش کنند و اگر خللی در آنها دیدند به اصلاح آنها همت گمارند و این بدین معنی است که هیچ مسئولی در کشور نمیتواند خود را از خطاها و رفتارهای مجرمانه زیردستان خود مبرا داند و بر همین اساس مدیر ارشد نیز در این جرم مدیر خود شریک است، مگر آن که از مجاری حقوقی و قانونی اقدامات لازم جهت اعاده حقوق مردم و رفع ظلم انجام داده باشد. برای این منظور امام میفرماید که مأموران اطلاعاتی را برای کاوش در زیردستان و مجریان خود بگمار که راستگو و وفادار به اسلام و حکومت علوی باشند، از این گفتار به خوبی میفهمیم که دستگاه امنیتی نظام باید دارای دو رکن اساسی: «وفاداری به ولایت» و «صداقت و راستگویی» را سرلوحه کار خود قرار دهند و اگر خللی به یکی از این دو رکن حاصل گردد تمامیت نظام با فساد روبرو خواهد شد. امام میفرماید: «پس در کارهایشان تفقدکن و کاوش نمای و جاسوسانی از مردم راستگوی و وفادار به خود بر آنان بگمار».
والسلام علی من اتبع الهدی