سیدعباس پیغمبری، عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه امام حسین(ع) در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با اشاره به بحث جهاد علمی اظهار کرد: بحث جهاد علمی همانطور که مستحضر هستید یکی از موضوعات بسیار گستردهای است که نیازمند کتابها و مقالات بسیاری است، اجازه بدهید معنی لغوی دو کلمه جهاد و علم را خیلی کوتاه بگویم؛ جهاد یعنی تلاش کردن با تمام نیرو، تلاش همراه با فداکاری، درباره معنی جهاد به همین مقدار کوتاه اکتفا میکنم. در مورد علم نیز همانطور که میدانید یعنی کشف قواعد و قوانین حاکم و جاری در پدیدهها. حال میخواهیم این دو واژه را در کنار هم به کار بگیریم، در قرآن کریم از واژه جهاد در صیغههای مختلف و به اشکال مختلف بیش از 40 بار نام برده شده است یا از واژه علم بیش از 300 بار استفاده شده است. حال این دو واژه مقدس جهاد و علم در قرآن به نظر میآید که با یکدیگر یک معنی کاملتری را میتواند به ما منتقل کند؛ تلاش فداکارانه در راه دستیابی به فرمولها و قواعد حاکم بر پدیدهها. مشخصاً میخواهیم اینجا جهاد علمی را در حوزه علوم انسانی یا آزاداندیشی به کار ببریم.
وی افزود: اساس هر حرکتی به نوع نگاه ما به جهان و بشر برمیگردد؛ به عبارتی جهانبینیهای ما در تعریف موضوعات و دستیابی به آن اهداف بسیار نقش تعیینکنندهای دارد. اگر نگاهمان به جهان یک نگاه مادیگرایانهای باشد این واژهها معنی دیگری پیدا میکنند، اهداف و ابزار رسیدن به آن اهداف نیز تفاوت میکند، ولی وقتی نگاه ما یک نگاه آسمانی، دینی، معنویتگرایانه و حقیقی بود، اینجا هم واژه معنی دیگری پیدا میکند و هم هدفی که ما دنبال میکنیم و هم راه و وسیلهای که برای رسیدن به آن هدف باید کسب کنیم. اینجاست که به نظر میآید میخواهیم جهاد علمی را با نگاه الهی و آسمانی یا جهانبینی دینی دنبال کنیم.
نگاه مبناییمان در جهانبینی ما تأثیرگذار استاستاد مدعو دانشگاههای رجایی، تهران و شهید بهشتی در رابطه با پیشفرضهای تحقق جهاد علمی، بیان کرد: اولین پیشفرض این است که انسان را مجزا از جهان نبینیم. دوم جهان را در ماده خلاصه نکنیم، این دو یعنی انسان و جهان را معبر و محل عبوری برای یک هدف والاتری بدانیم؛ لذا اولین پیشفرض در جهاد علمی بهعنوان یک انسان مسلمان این است که باور کنیم که تلاشها، کارها و برنامهریزیهایمان برای هدفی بالاتر از مسائل مادی است؛ لذا خیلی تفاوت میکند، آن وقت خود جهان با همه امکاناتش یک ابزار، وسیله و یک راه میشود وقتی که ابزار شد و هدف والاتر و بلندتری را برای خودمان تعریف کردیم، طبیعتاً دیگر در حق دیگران، انسانها و حتی موجودات اجحاف نمیکنیم. اینکه گفته میشود نگاه مبناییمان در جهانبینی ما تأثیرگذار است همین است؛ نگاه مادی همه چیز را در همین جهان خلاصه کرده و محصول آن ویرانی کره زمین و از هم پاشیدگی اخلاقی جامعه بشری میشود، چون همه چیز را در ماده و انسان مادی تعریف کرده است؛ به همین خاطر مبانی و نگاه ما به جهان و خلقت تأثیرگذار است؛ لذا اولین پیشفرض این میشود که همه اینها ابزاری برای هدف والاتر و بزرگتری به نام انسان کامل است.
وی در مورد انسان کامل و هدف متعالی انسان نیز گفت: انسان کامل یعنی انسانی که استعدادهای او بروز پیدا کرده است، اگر استعداد انسان را، چه انسان به شکل فردی و چه به شکل اجتماعی کشف کنیم و ابزارهای شکوفا شدن این استعدادها را فراهم کنیم، زندگی انسانی و طیبی که قرآن در این منظر تأکید دارد معنی پیدا میکند؛ ولی متأسفانه چون نگاه به انسان از این زاویه کم اتفاق افتاده است نتوانستیم راه و ابزارهای لازم را فراهم کنیم، استعداد انسان فقط این نیست که چند ابزار برای کشتن همدیگر، نابود کردن محیط زیست، چپاول دیگران و اجحاف در حق دیگران تهیه کند، استعداد انسان این است که بتواند به ایدهآلهای آرامش فردی و اجتماعی و هم امنیت دنیوی و اخروی انسان دست پیدا کند، این یکی از شاخصههای جامعه کامل یا انسان کامل است.
تنها انسانهای آزاد اندیش میتوانند جهاد علمی را به معنی واقعی مد نظر قرآن دنبال کننداین عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه امام حسین(ع) با اشاره به ارتباط جهاد علمی و آزاداندیشی با یکدیگر، عنوان کرد: اندیشه از ویژگیهای انسان است، هیچ موجود دیگری از این قدرت و نعمت برخوردار نیست. اندیشه، بخشی از همان استعداد انسانی است که اشاره کردم. اگر یک انسان آزاداندیش بود یعنی در مسیر شکوفایی این استعداد قدم برمیدارد؛ ولی اگر استعداد انسانی را با عمق آن دریافت نکرد اصلاً این انسان آزاد نیست و در قید و بند است؛ لذا آزادی و آزاداندیشی دو واژه مقدسی است که میبینیم مکاتب و حکومتهای مختلف پیرامون آن کارهای بسیاری را انجام دادهاند. واژه مقدس آزادی و آزاداندیشی به نظرم تنها و تنها با جهانبینی دینی قابل تعریف و سازگار است، با نگاه مادی آزاداندیشی اتفاق نمیافتد، اولین محدودیت آن این است که انسان را در ماده محدود کردهاند و هر موجود مادی قید و بند و محدودیت خاص خودش را دارد؛ لذا بین آزاد اندیشی و جهاد علمی به نظرم رابطه کاملاً تنگاتنگی وجود دارد و تنها انسانهای آزاد اندیش میتوانند جهاد علمی را به معنی واقعی مد نظر قرآن دنبال کنند.
پیغمبری در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه آزاد اندیشی تا حدی در دانشگاهها مغفول مانده و رهبر معظم انقلاب نیز روی آن تأکید بسیاری دارند، آیا این مغفول بودن آزاداندیشی میتواند اثر منفی روی تحقق جهاد علمی داشته باشد؟ اظهار کرد: کاملاً، رهبری معظم انقلاب چندین بار مسئله تشکیل کرسیهای آزاداندیشی را مطرح کردند، بحث جهاد علمی را مطرح کردند، بحث ضرورت تحول در علوم انسانی را مطرح کردند، علت آن است که همه این موضوعات به یک شکلی مرتبط با هم هستند، به عبارتی دیگر، پازلی را باید ترسیم کنیم که هر یک از واژهها و موضوعاتی که اشاره شد بخشی از این پازل را تکمیل میکند.
وی ادامه داد: مغفول ماندن موضوع آزاداندیشی در دانشگاهها باعث شده که به آن جهاد علمی که قرآن کریم به ما گوشزد و یادآوری میکند دست پیدا نکنیم؛ چون از همان جریانات مادیگرایانهای که 200، 300 سال است در غرب پیدا شده و امروز میتوانیم بگوییم که در همه کشورها مستولی شده است، تأثیر پذیرفتیم. تا زمانی که این مانع اصلی یعنی نوع نگاه به جهان و تعریف جدید از جهان را نداشته باشیم تحول در علوم انسانی اتفاق نمیافتد، چون مبنای علوم انسانی اول این است که انسان یک موجود آزاد اندیش به معنای واقعی باشد نه با قید و بندهای مادی خودش را محصور کند و بعد هم بگوید من میخواهم یک جامعه مطلوبی را بهوجود بیاورم، اینها یک مقداری با هم در تعارض و تناقض است.
این استاد مدعوی دانشگاه تهران در رابطه با آمادگی به منظور موفقیت در عرصه جهاد علمی، گفت: رهبری معظم انقلاب صحبتی در این زمینه دارند، اتفاقاً مشغول مطالعه که بودم دیدم از چند سال پیش موضوع جهاد علمی، تلاش علمی و ایجاد یک جامعه مطلوب را در دیدارهایی که رهبری معظم انقلاب با اساتید و فرهیختگان جامعه دارند را پیگیر هستند، خیلی جالب بود که میدیدم در دیداری که سال 89 داشتهاند خطاب به دانشگاهیان فرمودند دانشگاه موتور پیشرفت کشور است و اگر ملت، عزت، استقلال، اقتدار و ثروت میخواهد باید دانشگاه را تقویت کند. میبینیم همین تعریف، صحبت و همین تأکیدی که ایشان سال 89 داشته مجدداً با ادبیات دیگری و به شکل دیگری در دیدار اخیر و چند روز پیش خودشان با اساتید داشتند، یعنی ما اگر میخواهیم یک جامعه ایدهآلی را بهوجود بیاوریم که این جامعه ایدهآل هم یقیناً از مسیر دانشگاه میگذرد و عناصر دانشگاه هم اساتید، هیئتهای علمی و دانشجویان هستند باید به مقدمات آن برگردند، مقدمات آن چه چیزهای هست؟ پایبندی به ارزشها و اصولی که اسلام مشخص کرده است، در همین صبحتهای اخیر ایشان فرمودند انضباط اخلاقی، خویشتنداری دینی، بصیرت سیاسی، احساس هویت و افتخار، از الزامات بهوجود آوردن جامعه مورد نظر است یا به طور مثال فرمودند که ما باید در دانشگاهها انسانهای عالم، صبور، مجاهد فی سبیل الله، کار بلد و شجاع را تربیت کنیم، اینها الزامات به وجود آوردن و رسیدن به این اهداف است.
وی افزود: در مورد علم غربی یا هر علم دیگری بهطور مشخص گفته نشده که باید آن را رد کنیم، گفته شده بررسی کنید آنچه مبتنی بر معیارهای عقلی و منطقیست را نه تنها نباید رد کنیم بلکه باید بهدنبال آنها برویم، روایت داریم «اُطلبوا العلم ولو بالصين« دنبال علم بروید حتی اگر در چین باشد، دهها و صدها آیه و حدیث در مورد علم است، این به معنای نقض و انکار یک حقیقتی که در دست افرادی باشد نیست، اگر آن حقیقت منطبق بر علم باشد و منطبق بر جهانبینی دینی باشد نه تنها نقض نمیکنیم بلکه یک تکلیف شرعی و وظیفه است که آن را کسب کنیم، آن چیزی که نفی شده که آنها را نگیریم، همان نگاههای ناقص و ضعیف است که به خصوص در این دو سه قرن اخیر با نگاههای مادیگرایانه در غرب بنیان همه چیز را از جمله علوم انسانی منحرف کردند، وقتی بخش عظیمی از انسان که معنویت است انکار شد خروجیهای آن هم دچار ضعف میشود؛ لذا دستاوردهای مثبت و منفی غرب نفی نمیشود بلکه آن نگاه ناقص به انسان است که نفی میشود. این را به این شکل میخواهم اصلاح کنم که ما نه تنها دریافت علم از غرب بلکه از هر کشوری و هر ملت دیگری که دستاوردهایی دارد که از راه تجربه و علم ثابت شده را نه تنها انکار و نفی نمیکنیم بلکه در حد توان و تمام توان باید از آن استفاده و استقبال کنیم.
دستیابی به قدرت محصول خودباوری علمی استپیغمبری با اشاره به چالشهای خودباوری علمی و جهاد علمی و فاصلهای که هماکنون میان این دو هست؟ عنوان کرد: چالشی که هماکنون داریم همین خودباوری است، میبینیم افراد و جریاناتی که خودباوری دارند با کمترین امکانات بیشترین دستاوردها را دارند. دو مصداق میگویم، به طور مثال اگر امروز در حوزه فناوری هستهای حرفی برای گفتن داریم، محصول تلاش چه کسانی است؟ تلاش امثال احمدی روشنها که خودباوری دینی و ملی به معنی واقعی را دارد؛ لذا با یک وسیله ابتدایی و پیکان مدل پایین خود بین تهران و نطنز را اینقدر رفت و آمد میکند که میگویند با این مسافت میشد چند بار کره زمین را دور بزند، محصول این خودباوری، دستیابی به قدرت میشود. یا مصداق دیگری، خدا حسن طهرانیمقدم را رحمت کند، آن زمانی که به ما موشک و آر پی جی نمیدادند این خودباوری دینی بود که طهرانیمقدمها را وادار کرد با مهمترین مشکلات و چالشها دست و پنجه نرم کنند و ایران را به جایی برسانند که میتواند موشکهای قاره پیما تولید کند؛ بنا بر این چالشهایی که هست در همین خود باوری است، خودباوری هر جا و بهوسیله هر گروهی در عمل دنبال شده، توانستهایم بر چالشها فائق بیایم، هر کجا این خودباوری نبود و یک نوع خود کوچکبینی و احساس حقارت بود، حتی اگر ما بیشترین امکانات و بالاترین ثروتها را هم داشته باشیم به نظر میآید کار خاصی نمیتوانیم انجام بدهیم، این ارتباط بین چالشها و اهداف است.
وی در این باره که چطور میتوانیم جهاد علمی را بهصورت فرهنگ دربیاوریم؟ بیان کرد: نهادینه کردن اینها یا بهصورت فرهنگ درآوردن اینها از دوران کودکی، از دبستان و بخصوص از خانواده شروع میشود. به نظرم در این دو جایگاه یعنی هم در خانواده و هم در مقطع دبستان تا امروز یک مقدار قصور و درنگ کردهایم. به نظر میآید که این دو پایگاه و این سنگر یک مقداری توسط دشمن اشغال شده است، یعنی وقتی یک کودک در دبستان خودباوری را در خودش نتواند بهوجود بیاورد و یا وقتی در خانواده میآید و میبیند والدین یا اعضای خانواده یک نوع یأس، ناامیدی و ولنگاری فرهنگی را دنبال میکنند، این کودک دیگر نمیتواند یک انسان خودباور و مقتدر باشد؛ لذا لازمهاش این است که به این دو مجموعه یعنی خانواده و مقطع تحصیلی دبستان توجه بیشتری کنیم، همهمان، هر کسی در هر جایگاهی که هست.
لزوم تربیت کودکان با باورهای قرآنیپیغمبری اظهار کرد: در این رابطه به همه افرادی که برای میهن و دین دلشان میتپد توصیه میکنم کودکانمان را از مدرسه و از خانواده انسانهای دینباور و متکی به باورهای قرآنی بار بیاوریم و اگر این قدم را برداشتیم میتوانیم تمام موانعی که امروز در مسیر رسیدن به اهداف و آرمانهایمان داریم را برطرف کنیم؛ ولی اگر در این دو جا کوتاه آمدیم حتی امکانات هم در اختیار ما باشد ابزار و پول هم باشد آزادی هم به شکلی که غربیها میگویند باشد، به نظر میآید یک مقداری دستیابی به آن هدف ممکن نخواهد بود. تأکید میکنم مجدداً از خانواده و مقطع دبستان خودباوری مبتنی بر دین و قرآن ایجاد شود و این تنها راه رسیدن به آرمانهاست.
لیلا شرف