با نوعی بی‌‌سوادی در رشته علوم قرآن و حدیث روبه‌رو هستیم
کد خبر: 3511063
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵
قاسم بستانی:

با نوعی بی‌‌سوادی در رشته علوم قرآن و حدیث روبه‌رو هستیم

گروه دانشگاه: مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه با نوعی بی‌‌سوادی در رشته علوم قرآن و حدیث روبه‌رو هستیم، به تشریح عوامل مؤثر در عدم پرباری و غنی نبودن تربیت دانشجویان قرآن و حدیث پرداخت.

قاسم بستانی، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران اهواز در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، با بیان اینکه با یک نوع بی‌‌سوادی در رشته علوم قرآن و حدیث روبه‌رو هستیم، گفت: دلیل این امر آناست که این رشته بسیار زیاد گسترده شده و ورودی‌های ما و دانشجویانی که به مقطع لیسانس ورود پیدا می‌کنند و در آینده نیز در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل می‌دهند، در موارد زیادی دانشجویانی هستند که اولویت اول آن‌ها علوم قرآنی نبوده و از اتفاق دانشجوی لیسانس این رشته شده‌اند.

سطح علمی دانشجویان به کارهای کلاسی محدود است

وی افزود: با گرفتاری‌های زیاد و کم‌کاری‌هایی که پیش می‌آید، در مقطع لیسانس دانشجویانی که خیلی زبده، قوی و پرانگیزه باشند را کم داریم. در فوق لیسانس نیز این مسئله بازتاب پیدا می‌کند؛ لذا تقریباً سطح علمی دانشجویان ما به کارهای کلاسی محدود است؛ بیشتر به بحث لغت‌شناسی، مفهوم‌شناسی و گاهی هم نقد و بررسی احادیث ورود پیدا می‌کنند، انتخاب موضوعات به روز یا خیلی فنی و سنگین برای پایان‌نامه‌ها را از سوی دانشجویان کمتر داریم و نسبت به موضوعات دیگر، درصد آن بسیار پایین است.

دانشجویانی که می‌خواهند کمتر استاد را ببینند

مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه چمران در پاسخ به این سؤال که این طور نبوده که گروه برای دانشجویان موضوع پایان‌نامه تعریف کند و برنامه پژوهشی داشته باشد؟ بیان کرد: بعضی اوقات، دانشجو‌یان و اساتید همفکری می‌کنند، با توجه به اینکه استاد توانایی دانشجو را می‌شناسد و خودش هم موضوع خوبی داشته باشد، سعی می‌کند به دانشجو کمک کند، ولی این مطلب همیشه صادق نیست، در اکثر دانشجویان نه اساتید تز دارند که به آن‌ها بدهند و نه خود آن‌ها خیلی آمادگی دارند و بعضی‌ها هم می‌خواهند به هر شکلی درسشان را تمام کنند و بروند و سعی می‌کنند موضوعاتی باشد که خیلی آن‌ها را درگیر و معطل نکند و رفت و آمدشان دچار بی‌نظمی نشود، دانشجویان می‌خواهند کمتر بیایند و کمتر استاد را ببینند و کمتر درگیر باشند. متأسفانه این عدم حضور و فرار از آمدن به کلاس در دانشجویان ما خیلی رواج پیدا کرده است.

وی در رابطه با استفاده دانشجویان این دانشگاه از طرح حمایت از طرح‌های پژوهشی و پایان‌نامه‌‌های قرآنی که مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش آموزش علوم قرآنی متولی آن است، گفت: این امور از طریق معاونت پژوهشی و تحصیلات تکمیلی در بُرد دانشگاه اعلام می‌شود و برخی از دانشجو‌یان نیز استفاده می‌کنند. تا آنجایی که اطلاع دارم تاکنون موارد اندکی حمایت شده‌اند، حداقل من دانشجویی نداشتم که انتخاب کند و بخواهد از این طریق اقدام کند، ولی اساتید دیگر دانشجویانی داشته‌اند.

بستانی همچنین در رابطه با بازنگری سرفصل‌ها، اظهار کرد: نزدیک هفت و هشت ماه است که مدیر گروه هستم و دعوت خاصی از ما در ابن باره نشده است. قبلاً سرفصل‌ها را به ما داده بودند که خودمان سرفصل‌ها را تعریف کنیم، تا الان سرفصل‌هایی که خود گروه تعیین کرده تدریس می‌شده است.

مزیت بازنگری سرفصل‌ها در رفع سردرگرمی دانشجویان

وی ادامه داد: بازنگری سرفصل‌ها بسیار کار خوبی است، بخصوص برای دانشجویانی که انتقالی می‌گیرند و دانشجویانی که بعداً می‌خواهند فوق لیسانس و دکترا شرکت کنند. در کل دنیا سؤالات و امتحانات به‌طور متمرکز برگزار می‌شود، در این صورت در کل ایران می‌دانند که چه چیزی خوانده‌اند و چه چیزی از آن‌ها انتظار می‌رود، اما اگر هر دانشکده‌ای برای خودش یک سرفصلی بنویسد و بخواهد واحدهای درسی خاصی را اعمال کند، آنگاه یک نوع سردرگمی نیز برای امتحانات فوق و دکتری ایجاد می‌شود، اگر یکدستی باشد خیلی عالی است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران با بیان اینکه اگر بازنگری جهت تخصصی کردن هر چه بیشتر گرایش‌ها باشد ما استقبال می‌کنیم، اظهار کرد: اما اگر جهت عمومی کردن سرفصل‌ها باشد واقعاً ضربه سنگینی می‌خوریم و همه دچار آسیب می‌شوند، هم رشته کاملاً از بین می‌رود و هم شدیداً تضعیف می‌شود و هم اینکه اساتید ما بی انگیزه می‌شوند، مگر اینکه اینها با این کار اول بخواهند مقاطع فوق و دکتری را تقویت کنند، به همه دانشگا‌ها و گروه‌ها فوق و دکتری را بدهند و از همه بخواهند که الزاماً مقطع دکتری و فوق لیسانس را داشته باشند والا اینگونه اگر می‌خواهند سرفصل‌های عمومی بگذارند، مفید نخواهد بود. یکسری از درس‌ها صرف و نحو و این طور چیزهاست، مواردی که همه به گروه‌های غیر تخصصی و غیر علوم قرآنی محول می‌شود و اساتید هم از نظر درس و هم انگیزه کارشان به‌طور کلی افت پیدا می‌کند.

وی با اشاره به احتیاط در طرح نظریات جدید قرآنی، دلیل این احتیاط را بازتاب‌های پیدا شده، دخالت‌های افراد خارج از دانشگاه و ... می‌داند.

بستانی ادامه داد: در بحث‌های علوم قرآن، حدیث و فقه، در یکسری مسائل ممکن است افرادی دخالت ‌کنند که در اداره جامعه دخالت دارند، آنگونه نیست که استاد آزاد باشد سر کلاس حرف بزند و نظریه بگوید، در خیلی از موارد امکان آن نیست و به شکل‌های مختلف جلوگیری می‌کنند. به‌گونه‌ای شده که استادها به‌دنبال مطالب و نظریه‌های جدید نمی‌روند همین حرف‌های اتقان، سیوطی، معرفت و ... را سر کلاس‌ها می‌گویند و یا اگر می‌‌خواهند چیز جدیدی بگویند خیلی در لفافه و با احتیاط و با هزار دعا و صلوات می‌گویند.

دریافت هزینه‌های زیاد پردیس‌ها از دانشجویان اصلاً منطقی نیست

عضو هیئت علمی دانشگاه چمران با اشاره به آینده کاری متزلزل دانشجویان، گفت: رشته ما خیلی گسترده و وسیع شده، یک مدتی در پردیس هم پذیرش دانشجو داشتیم که حذف شد چون کسی استقبال نکرد. پردیس‌ها اصرار دارند که هزینه‌های بسیار سنگینی را از دانشجویان دریافت کنند در حالی که به نظرم اصلا منطقی نیست، در عوض آن، دانشگاه آزاد دانشجوی زیادی پذیرش می‌کند اما دانشگاه دولتی با اینکه تمام امکانات آن وجود دارد، هم کلاس، هم تشکیلات و ... و نیاز به اضافه کردن امکانات جدیدی نیست اما نزدیک دو برابر و شاید بیشتر، هزینه برای دانشجوی پردیسی نسبت به دانشگاه آزاد در نظر گرفته می‌شود.

وی ادامه داد: ما یک دوره فوق لیسانس داشتیم که هشت نفر به این دوره آمده بودند، از این هشت نفر فقط برای یک نفر رشته علوم قرآنی کارایی داشت، البته او هم شغل دیگری داشت ولی با علوم قرآنی مرتبط بود، ما دوره فوق لیسانس داشتیم که هشت نفر آمده بودند و برای هفت نفر از آن‌ها این رشته مورد نیاز نبود، کارشان چیز دیگری بود و فقط مدرکی برای تقویت حقوق و ارتقای کاری می‌خواستند، ما در لیسانس و فوق لیسانس چنین مواردی کم نداریم.

گسترده شدن بسیار زیاد رشته علوم قرآن و حدیث و ظرفیت کاری محدود کشور موضوع دیگری بود که بستانی به آن اشاره و اظهار کرد: معمولاً فارغ‌التحصیلان یا باید در آموزش و پرورش مشغول شوند و یا استاد دانشگاه شوند، تحصیل را که صرفاً برای مطالعه آزاد نمی‌‌خواهند، برای شغل می‌خواهند، معمولاً بانوان شرایط سنگین‌تری هم دارند، آموزش و پرورش که جذب نمی‌کند و اگر هم جذب کند معلم قرآن و معلم دینی می‌شوند، خود این موضوع انگیزه را از بین می‌برد و آن اینکه معلم دینی شدن، دیگر فوق لیسانس و دکتری نمی‌خواهد؛ به هرحال وضعیت کاری متزلزل است. شخصی که در این رشته است امکانش را ندارد که به راحتی کار پیدا کند مگر اینکه شخص علاقه‌مند باشد و بخواهد تحقیق کند، نظریه‌پرداز و پژوهشگر شود و از تحصیلات خود استفاده کند.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا در این رابطه می‌توانیم سرفصل‌ها را دخیل بدانیم؟ اینکه دانشجویان را پژوهشگر تربیت نمی‌کند و دانشجویان برای ورود به بازار کار توانمند نمی‌شوند؟ گفت: به آن معنا ربطی به سرفصل‌ها ندارد، رشته گستردگی زیادی دارد، از سوی دیگر عوامل مختلفی دانشجو را جذب این رشته می‌کند، بخصوص در هر مقطعی که بروید دلیلی دانشجویان را وارد دانشگاه می‌کند؛ یک عده برای اینکه دیرتر سربازی بروند، عده‌ای می‌خواهند مدرکی داشته باشند، عده‌ای می‌خواهند هر روز در دانشگاه حضور داشته باشند، یک تعدادی لیسانس رشته دیگر را دارند و برای فوق لیسانس به این رشته می‌آیند. عوامل مختلفی ممکن است وجود داشته باشد. تعداد محدودی دانشجو نیز هستند که با عشق و علاقه به خود رشته مشغول تحصیل در رشته علوم قرآن و حدیث می‌شوند.

عوامل مؤثر در پربار و غنی نبودن تربیت دانشجویان قرآن و حدیث

بستانی اظهار کرد: در مقطع لیسانس می‌بینید که کلاس یک دست نیست، دانشجو حوصله آمدن به سر کلاس را ندارد، اگر استاد حضور و غیاب نکند اصلاً دانشجو پیدایش نمی‌‌شود، تعطیلات زیاد است؛ قبل از عید، بعد از عید، تابستان و اول مهر، دانشجو از کمیت و کیفیت درس می‌زند، خود استاد هم احساس می‌کند با حقوقی که دریافت می‌کند و با این اوضاع و احوال مالی که وجود دارد، انگیزه زیادی برای کار کردن ندارد. می‌بینید همه دانشجویان در دوره لیسانس با نمره 17 و 18 قبول می‌‌شوند ولی اگر عملاً بخواهید امتحان بگیرید هفت، هشت نفر یا پنج، شش نفر در هر کلاسی نمره حقیقی می‌گیرند، بقیه با ارفاق یا تقلب، ساده کردن درس و سؤالات ساده نمره گرفته‌‌اند و از دانشگاه رفته‌اند. خود به خود به خاطر این عوامل متعدد دانشجو خیلی پر بار و غنی تربیت نمی‌شود.

لیلا شرف

captcha