به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی،17 مردادماه به یاد محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که در سال ۱۳۷۷ به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان توسط نیروهای افراطی طالبان به شهادت رسید، به عنوان روز خبرنگار نامگذاری شده است.
روزخبرنگار، روزی است که گویی قلم، این مقدسترین عامل سوگند آسمانی که قرآن به آن قسم خورده است ،«ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ» باردیگر به مظهر درخششی تبدیل شده که حکایتگر زندگی تابناک رهپویانی میشود که همواره با قلم پیوندی جاودانه بستهاند.
خبرنگاران به عنوان وجدانهای بیدار جامعه، یاد گرفتهاند که بمانند حتی با دستهای زخم خورده و بمانند حتی با قلم شکسته و بمانند با روح مجروح و آزاردیده ... یاد گرفتهاند که درهیاهوی خبر، گزارش، گفتگو، نقد، یادداشت و مقاله فریاد آزادیخواهی مردم را بشنوند.
همه ساله خبرنگاران زیادی در گوشه و کنار جهان برای انعکاس رویدادهای مهم خبری جان خود را از دست میدهند، صدها خبرنگار در تمام کشورهای دنیا خالق داستانهای واقعی تکان دهندهای میشوند، صدها خبرنگار و گزارشگر در دنیا همگام با مردم سراسرجهان فریاد آزادیخواهی را درکلام و بیانی مینویسند که آزادی جلوهگاه آن است.
روز خبرنگار با انبوهی از مشکلات و مطالبات که سالهاست بر زمین مانده، برخلاف همه وعدههایی که از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس و وزارت ارشاد بارها شنیده شده اما هنوز بسیاری از آنها خانه و کاشانهای ندارند، بسیاری از دفاتر مطبوعات و خبرگزاریها عموماً استیجاری هستند و حمایتهای دولتی نیز از مطبوعات آنقدر ناچیز است که به چشم نمیآید.
هرساله در روز خبرنگار جلساتی نمادین برگزار میشود که در آن با سخنرانی مسئولان و اهدای لوحهای تقدیر یا اهدای هدایایی که ارزش مادی آن ناچیز است میخواهند مرهمی بگذارند بر دردها و آلام کهنه قشری که دائما از کاستیها و مشکلات مردم شهر و جامعهشان مینویسند و مشکلات خود را فراموش کردهاند.
بزرگترین اجحافی که به این قشر شده در نظر نگرفتن خبرنگاری به عنوان یک شغل است. بسیاری از خبرنگاران با وجود اینکه سالها در این عرصه فعالیت میکنند و سختی و ناملایمات آن را با عزم و هدف خود تحمل میکنند اما در هیچ جایی نامی از آنها برده نمیشود و تا همیشه گمنام میمانند.
حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که تنها نهاد حمایتی خبرنگاران است و باید خانه این افراد در هر استان و شهری باشد گاهی در مقابل خبرنگاران ایستاده و به جای حمایت و آموزش از ابزار بیاعتنایی و گاه تهدید استفاده میکند و حتی بعضی رؤسای ادارات ارشاد حتی معنای خبرنگار و خبرگزاری را هم نمیدانند.
فضای نقد در شهرهای کوچک برای خبرنگاران وجود ندارد و بعضی مسئولان برخلاف شعار آزادی و انتقاد در کشور، به جای حل مشکلات، رفع نقایص و شفافسازی فعالیتهای خود با تهدید، رفتارهای غیراخلاقی و توهین سعی میکنند خبرنگاران را متهم به سیاه نمایی کنند و به ویژه مطبوعات و خبرگزاریهای محلی را به خود سانسوری سوق داده و با وعدههای دروغ بعضی خبرنگاران را ملعبه دست خود میکنند.
حمایت دولت از قشر خبرنگاران نیز به هدایای ناچیز در مناسبتهای خاص محدود است و درکل بسیاری از علاقمندان فعالیت در این عرصه، بدلیل درآمد بسیار پایین و مشکلات بیشمار دیگر از ادامه فعالیت در این حرفه منصرف میشوند و بیشتر کسانی در این راه فعالیت دارند که دو شغله هستند.
انتظار میرود حال که خانه مطبوعات در استان مرکزی بعد از سالها تشکیل شده برای تامین رفاه، حمایت حقوقی وتأمین مسکن و بیمه خبرنگاران حمایت عملی انجام دهد.