به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) رضا پدیدار، از کارشناسان و استادان صاحب کرسی و نظریهپرداز دانشگاهی است که بنا به گفته خودش رشته تحصیلی وی در مقطع دکترا، تحقیق در عملیات بوده است. وی علاوه بر تحقیقات گسترده در حوزه رسانه و فرهنگسازی رسانهای، نظریههایی نیز در مباحث اقتصادی و چالشهای پیش روی این حوزه ارائه کرده است.
با توجه به ابلاغ سیاستهای کلان خانواده از سوی مقام معظم رهبری، با رضا پدیدار در مورد نقش رسانه و مشخصاً رسانه ملی در راستای تبیین و تبلیغ چنین منویاتی، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید؛
ـ بندهای سیاستهای کلان ابلاغی رهبر معظم انقلاب در مورد خانواده را واجد چه ویژگی و ابعادی میدانید؟
: این مقوله را میتوان از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد و در عرصه علوم مرتبط با مطالعات فرهنگی، سیاستهای ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب چندبعدی است، اما این میان نکته مهمی که وجود دارد اینکه معظمله در بندهای سیاستهای ابلاغی مورد نظر، قانون اساسی کشور را ملاک نظر قرار دادند و بر این اساس سیاستهایی را به سران سه قوه و حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند که خلاصه و چکیده آن رسیدن به نقطهای است که در آن جامعهای خانوادهمحور با ارکان و مبانی تقویت شده و تحکیم یافته مورد نظر است.
ـ مهمترین مؤلفه در نیل به چنین جامعهای از فحوای منویات مقام معظم رهبری چه مورد یا مواردی است؟
: بعد
مهمی در رسیدن به یک جامعه خانوادهمحور که در آن تکریم اعضای خانواده یک اصل است
وجود دارد و آن بحث نظام رفتاری است و از آنجا که جامعه ایرانی و مردم ایران
معمولاً مبانی ارزشی جامعهای را که در آن زیست میکنند بر پایه اصول اعتقادی و
ارزشی بنیان میگذارند، این رویکرد در عرصه دیگر مؤلفههایی که در سنجش یک جامعه
آرمانی از منظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ...مورد توجه است، به عنوان یک اصل مهم
و در اولویت نخست مورد طرح قرار میگیرد. نظام رفتاری و پیاده شدن آن براساس مبانی
اخلاقی و اسلامی منظری متفاوت به مقوله خانواده را مورد توجه قرار میدهد و آن
توجه به پایداری و استمرار ارزشهای تبیین شده در کانون مقدس خانواده است.
ـ ظرفیتهای بالقوه چنین ابلاغاتی تا چه حد قابلیت بالفعل و تبدیل شدن به یک مدل اجرایی را دارد؟
: از منظر رسانهای ابلاغ چنین سیاستهایی در قالب یک دستورالعمل، نوعی ارائه پیام است که موجب ایجاد تحرک فکری و رفتاری در جامعه میشود. بروز چنین پیامی به منظور پایداری در نهاد هر انسان گیرنده پیام، ابتدا وارد قسمت راست مغز وی، یعنی کانون تعقل شده و پس از تحلیل دادهها، وارد قسمت چپ مغز که کانون تصورات است میشود و به این واسطه میان تعقل و تصور در ادراک انسان، موازنهای به وجود میآید؛ چنین تجزیه و تحلیلی به شناخت معیارهایی منجر شده که برآیند آن در قالب آموزش و تربیت بروز پیدا میکند؛ به طور قطع نقش رسانهها در تحلیل و آنالیز چنین دادههایی در قالب پیامهای فرهنگی بسیار حائز اهمیت است. دغدغه رهبری در ابلاغ این سیاستها، بازنگری در الگوهایی است که به اصلاح آنچه که از آن به نظام رفتاری در خانوادهها تعبیر شد منتج میشود؛ برای تقریب ذهن بیشتر مثالی میزنم.
تصور کنید برای تردد در یک ساختمان، آسانسور مشکل فنی پیدا کرده باشد و لذا ناگزیر به بالا و پایین شدن از پلکان باشیم. در نظام مهندسی ساختمان تأکید بسیاری بر نظم در طراحی پلکان ساختمان مطرح میشود، ابعاد پلهها، ارتفاع و شیب آنها نسبت به هم و مواردی از این دست که به ذهن عابران نوعی نظم و هارمونی میبخشد و موجب القای یک حرکت موزون شده که این مثال ساده را میتوان به حرکتی موزون و منظم در جامعه نیز تعمیم داد.
ابلاغ این پیام که رسانه باید در قالبهای مختلف به ارائه و تبیین آن بپردازد موجب خواهد شد که مردم در اقشار مختلف با اطلاع و آگاهی قبلی پیشزمینهای داشته باشند که در روندی اصلاح شده نسبت به رفتارهای بروز یافته از خود مراقبتی سازنده و ارشادی داشته و آن را به الگوی رفتاری استاندارد در زندگی منطبق با باورهای بومی، دینی و فرهنگی خود که از دیرباز در جامعه ایرانی مطرح بوده است نزدیک کنند و از تقلید کورکورانه نسبت به یک باور غلط فرهنگی در جریان زندگی خود اجتناب نمایند. اگر به این اطلاعات و آگاهیهای از پیشتعیین شده مجهز باشیم که نقش رسانه در اشاعه آنها بیبدیل است آنگاه با توجه به مقولات و اتفاقات غیرمترقبه که نمیتوان آنها را پیشبینی کرد، تنها تا 25 درصد در برابر پدیدههای ناگوار و ناهنجار در زندگی آسیبپذیر خواهیم بود.
ـ رسالت و نقش رسانه در بیان و تبلیغ چنین اطلاعات و آگاهیهایی به جامعه چگونه معنا میشود؟
: در یک واژه میتوان آن را تعبیر و تفسیر کرد و آن «فراهمآوری زمینه شناخت» است که برای زمینهسازی و فراهم آمدن بستر لازم برای آن نیاز به دو نیروی فکر و احساس است که با در اختیار داشتن زمینه شناخت درست، قادر به تبدیل کردن فکر و احساس به قالب نو و پیشرو هستیم که در نهایت همان گونه که عرض شد جریان موزون و هدفمند در نظام رفتاری خانواده را به دنبال خواهد داشت.
ـ با این تفاصیل آیا رسانههای حاکم بر جامعه ایرانی و به ویژه رسانه ملی تاکنون قادر به فراهمآوری زمینهای که به تعبیر شما به شناخت درست افراد جامعه بدل شود موفق بودهاند؟
: خیلی متقن و مطمئن نمیتوان بر این توفیقات صحه گذاشت و یا نسبت به خلأ چنین توفیقاتی اظهارنظر کرد. مباحث مطرح شده در این مورد حیاتی در نظام فرهنگی ایران بسیار پیچیده است و نیاز به بررسی ابعاد گوناگون آن در قالب برگزاری یک همایش علمی دارد، اما عجالتاً میتوان موضوعات گوناگونی را در توفیق و عدم توفیق رسانه در تحقق بسیاری از برنامهها و دستورالعملهای فرهنگی لازمالاجرا در جامعه دخیل دانست؛ از فرهنگسازی و ارزشگذاری که در یک نظام، از جمله مقولات جانبی آن به منظور تکمیل کردن وضع قوانین و مقررات هستند تا ساز و کارهای تشویقی و حمایتی که فرهنگسازی را از شکل تحکمی آن که قطعاً موضعگیری منفی از سوی مخاطبان در اقشار جامعه را موجب میشود، همگی در شکل ارائه محتوای آموزشی و تربیتی رسانه در تحقق این مهم نقش بسزایی دارند. به طور قطع همان گونه که اشاره شده فراهمآوری زمینه برای شناخت کامل و جامع از موضوع مورد بحث که رسانه میتواند در وهله نخست به طرح آن مبادرت ورزد، بستری را برای آسیبشناسی اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه رفع نواقص موانع احتمالی در وهله بعد، این بار هم در قالب برنامهسازی رسانه فراهم خواهد آورد.
امیرسجاد دبیریان