خصوصیات انسانی و الهی رهبر استراتژیک در قرآن کریم
کد خبر: 3533363
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰

خصوصیات انسانی و الهی رهبر استراتژیک در قرآن کریم

گروه اندیشه: محمدرضا محمدزاده در پایان‌نامه خود به رهبری استراتژیک در قرآن پرداخته است. وی معتقد است می‌توان خصوصیات انسانی و الهی این نوع رهبری در قرآن را چراغ راهی برای مدیریت جهان امروز قرار داد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، محمدرضا محمدزاده از پایان‌نامه خود با عنوان «بررسی رهبری استراتژیک در قرآن کریم؛ بر مبنای داستان حضرت موسی(ع) در قرآن کریم»، شنبه (3 مهر) در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران دفاع کرد. به همین مناسبت، وی در گفت‌وگو با ایکنا به صورت تفصیلی، درباره محتوای این اثر تحقیقی خود توضیح داد. وی در چکیده این پایان‌نامه نوشته است:
محیط انجام این تحقیق قرآن کریم است و از تفسیر المیزان به‌عنوان یک تفسیر آیه به آیه در جهت تبیین و استخراج مفاهیم استفاده شده است. در این پژوهش محقق پس از مشخص کردن کلمات کلیدی جهت دستیابی به سیاق آیات مربوط به حضرت موسی(ع) و قوم بنی‌اسرائیل، تعداد 1152 آیه را از طریق تفسیر المیزان بررسی کرده است که در مرحله اول تعداد 391 کد، در مرحله دوم و پس از دسته‌بندی اولیه تعداد 538 عدد کد و در مرحله سوم و پس از دسته‌بندی مجدد تعداد 286 کد برای محقق مشخص شد. درنهایت و پس از بررسی و انجام دسته‌بندی مجدد، محقق به ویژگی‌های رهبری استراتژیک حضرت موسی(ع) و روش و ابزارهای مورد استفاده ایشان در فرایند هدایت دست‌یافت که ویژگی‌های انسانی 6 مورد و ویژگی‌های الهی 7 مورد شناسایی شد.همچنین برای روش‌ها و ابزارهای انسانی استفاده شده توسط ایشان در امر هدایت 11 مورد و برای روش‌ها و ابزارهای الهی 7 مورد مشخص ساخته است. نتیجتا محقق رهبران استراتژیک الهی و غیر الهی را به عنوان رهبران استراتژیک مثبت و منفی، معرفی کرده و همچنین توانست در رابطه با نوع روابط بین رهبر استراتژیک الهی و پیروان الگویی نظری ارائه دهد که البته باید در پژوهش‌های بعد بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد. همچنین بر طبق داده‌ها و نتیجه پژوهش، نمودار رخ داد زمانی فرایند هدایت به دست آمد که اتفاقات مهم و مراحل متفاوت رخ داد فرایند رهبری استراتژیک حضرت موسی(ع) را  مشخص می‌کند و در نهایت این مدل برای رهبران امروز تعمیمی مدیریتی یافت.
در پی متن کامل گفت‌وگو با این پژوهشگر را ملاحظه می‌کنید:

ایکنا: مرادتان از رهبری استراتژیک در پایان‌نامه‌تان چیست؟
ما از لحاظ قرآنی تعریفی برای رهبری استراتژیک نداشتیم و کسی نیامده است رهبری استراتژیک را از لحاظ قرآن و سنت معصومین بررسی کند. اما در ادبیات غرب رهبری استراتژیک توانایی تلفیق تفکر استراتژیک و عمل استراتژیک و انتقال آن به یک مسیر و انجام تغییری استراتژیک است و در این جا بحث چشم انداز بسیار مورد تاکید است.
روش ما در رجوع به قرآن این بوده است که بدون هیچ پیش فرضی این کار را انجام دهیم و چیزی را بر قرآن تحمیل نکنیم و ما از پیش فرض کرده‌ایم که پیامبران، رهبرانی استراتژیک هستند. همه خبرگان مدیریتی و قرآنی بر این مسئله صحه می‌گذارند. ما در ادامه با بررسی تعاملات بین حضرت موسی(ع) و پیروانشان مدل یک رهبری استراتژیک را عنوان کرده‌ایم.
ایکنا: آیا اینکه شما پیامبران را رهبرانی استراتژیک در نظر گرفته‌اید نوعی پیش‌فرض و بر خلاف روشتان نیست؟
من در این پایان‌نامه در خدمت استاد مرادی‌زنجانی بودم که ایشان معتقدند دو نوع مراجعه به قرآن وجود دارد. برخی معتقدند که در مراجعه به قرآن باید با دست پر به قرآن رجوع کنند و از طرف دیگر برخی با دست خالی به قرآن رجوع کرده و با دست پر برمی‌گردند. تمام تلاش ما این بوده است که با دست خالی به قرآن رجوع کنیم. ما تلاش کرده‌ایم که از ادبیات غربی در تحقیق استفاده نکنیم.
بسیاری از پژوهش‌ها از ادبیات غربی در خصوص رهبری استراتژیک کلیدواژه استخراج می‌کنند و بعد کلیدواژه‌ها را به زبان عربی و قرآنی باز می‌گردانند و می‌گویند رهبری یعنی هدایت و امامت و همین را در قرآن جستجو می‌کنند که ما این کار را انجام نداده‌ایم. اینکه ما از پیش فرض کرده‌ایم پیامبران رهبرانی استراتژیک هستند، نوعی تحمیل نیست زیرا پیامبران بر اساس قرآن رهبرانی فوق‌العاده بوده‌اند که ما ایشان را استراتژیک می‌دانیم و ممکن است نام دیگری را برای ایشان انتخاب ‌کنند. پیامبران دارای چشم‌انداز و به دنبال تغییراتی کلی بودند و رهبرانی استراتژیک بودند که شما می‌توانید این تحقیق را بررسی مدل رهبری در قرآن کریم نیز بدانید و ما تاکیدی بر واژه استراتژیک نداریم.
ایکنا: مسئله محوری شما در این پایان‌نامه چیست و شما چرا به سراغ این موضوع رفته‌اید؟
مسئله اصلی بنده به عنوان دانشجوی مقطع ارشد که دغدغه مذهبی دارم این بوده است که باید در بحث نظام‌سازی به دنبال نظریه‌هایی باشیم که در این زمینه می‌تواند وجود داشته باشد و بتوان بر این اساس قوانین بالادستی را تدوین کرد. ما در زمینه‌های مدیریتی تا نیاییم و بر اساس مبانی اسلامی و مبانی تعاریف را تولید کنیم، نخواهیم توانست مراحل بعد را تولید کنیم. ادبیات غربی بر مبانی اومانیستی استوار است و در این صورت خداوند در حاشیه قرار می‌گیرد.
ایکنا: آیا ادبیات غربی بعد معنوی انسان را در نظر نمی‌گیرد؟
وقتی در غرب انسان به دو بعد مادی و معنوی تقسیم می‌شود، بعد معنوی اصیل و ناب نیست و تنها سطحی بالاتر از ماده است. غرب معنویت را به معنای آرامش در نظر می‌گیرد. شما اگر معنویت و آرمانی داشته باشید، کافی خواهد بود. عرفان‌های کاذب نتیجه محوریت همین اومانیسم است. انسان در منابع اسلامی با خدا تعریف می‌شود. بعد معنوی انسان تنها قسمتی است که به خدا اتصال پیدا کند و نه هر معنویت کاذبی و در این صورت با قبول این بحث رویکرد امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری مبنی بر تحول در علوم انسانی که بارها تکرار شده است تحقق نخواهد یافت. یافتن مبنایی برای نظام‌سازی اسلامی بیشترین انگیزه برای من بوده است.
ایکنا: فرمودید از نظر قرآن پیامبران رهبرانی فوق‌العاده هستند، چرا شما عنوان استراتژیک را برای رهبران قرآن استفاده کرده‌اید؟
اینکه رهبری استراتژیک انتخاب شد به این خاطر بود که من در قرآن به پیامبران نگاه کرده و ایشان را رهبرانی فوق‌العاده یافتم. من تلاش کردم این رهبران را ذیل یک عنوان بگنجانم که دیدم می‌توان ایشان را ذیل رهبری آرمانی و یا استراتژیک جمع‌بندی کرد. دغدغه ما این بود که ما بر اساس مبانی علوم انسانی اسلامی و در راستای نظام اسلامی گام برداریم.
ایکنا: نتایجی که می‌توان از بحث رهبری استراتژیک در قرآن به دست آورد، چیست؟
 ما به سه نتیجه اصلی رسیده‌ایم و ذیل هر نتیجه روابطی کشف شده است. این پژوهش در نهایت توانست به یاری قرآن ویژگی‌های حضرت موسی(ع) را استخراج کند. ویژگی‌های رهبری ایشان شامل رفتاری است که ایشان در طی فرایند هدایت قومشان داشتند و نیز ابزارهایی است که ایشان در این فرایند مورد استفاده قرار داده‌اند.
ویژگی‌های حضرت موسی(ع) به دو دسته ویژگی‌های انسانی و الهی تقسیم می‌شوند. در ابزارهای ایشان نیز برخی از وسایل انسانی و برخی دیگر الهی بوده است. پرسش می‌شود که چرا به جای تقسیم خصوصیات و لوازم به مادیات و معنویات این امور را به انسانی و الهی تقسیم کرده‌ایم؟ مثلا ما در ویژگی‌های انسانی ایشان می‌بینیم که ایشان اهل تعامل و مدارا با مردم بودند. ما به این ویژگی نمی‌توانیم بگوییم ویژگی مادی، مراد من در این پایان‌نامه از انسان همه توانایی‌های اوست. تنها داشتن امید و آرمان، معنویت نیست. حضرت موسی(ع) روحیه جهادی داشته است. همچنین ایشان تربیت صحیح داشتند.ویژگی‌های الهی رهبری ایشان را می‌توان تربیت، هدایت و حمایت الهی دانست که از ویژگی‌های رهبری الهی است و انسان نمی‌تواند به تنهایی به این ویژگی‌ها را دست بیاورد. الا اینکه به خود خدا وصل باشد، اگر شما در مختصات توحیدی زندگی کنید به این خصوصیات دست می‌یابید. در انقلاب خودمان حضرت امام خمینی(ره) این‌ ویژگی‌ها را داشتند و برای مثال در بعد انسانی ایشان دارای تعامل و ارتباط با مردم بودند.
همچنین امام خمینی(ره) ویژگی‌های الهی نیز داشتند و برای مثال در حادثه طوفان طبس، بدون کمک خداوند نمی‌توانستند به پیروزی دست پیدا کنند. حضرت موسی(ع) هم در کنار ویژگی‌های انسانی و الهی ابزارهایی انسانی و الهی نیز داشتند. برای مثال استفاده از گفت‌وگو و تدبیر کلامی از ابزارهای انسانی حضرت بود. برنامه‌ریزی‌های کوتاه و بلند مدت نیز از ابزارهای انسانی ایشان بود یا ما می‌بینیم که حضرت روش‌های الهی دارند و برای مثال ایشان از معجزه استفاده می‌کردند و اگر معجزه‌ای در کار نبود، خیلی جاها کار حضرت پیش نمی‌رفت، همچنین حضرت موسی(ع) از تورات و امدادهای الهی استفاده می‌کردند.
ما در نتیجه دیگر، علاوه بر روش‌های حضرت موسی(ع) نتیجه گرفتیم رهبر استراتژیک امروزی باید ویژگی الهی را نیز داشته باشد و از روش الهی در کنار روش انسانی استفاده کند، که نمونه بارز این مسئله امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری است. ما می‌توانیم بگوییم رهبری استراتژیک مثبت و منفی داریم که اولی الهی و دیگری شیطانی است. ما در این که رهبران استراتژیک الهی هستند شک نداریم که پیامبران هستند و این بدان معناست که رهبران الهی تا کسب رضایت الهی، پیروان خود را رهبری می‌کنند. در رهبر استراتژیک منفی نیز کسی فرد را تا رساندن به عذاب الهی در جهان آخرت رهبری می‌کند و ما این را در قرآن و در آیه «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ...: ]ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مى‏ خوانيم...» (اسراء،‌71) می‌بینیم که نشان‌دهنده این است که رهبران استراتژیک منفی وجود دارند که در راس آن‌ها شیطان قرار دارد. رهبران استراتژیک منفی عمدا و یا غیرعمد می‌توانند انسان را گمراه کنند. برای مثال شیطان به عمد انسان را گمراه می‌کند. در سوره صاد شیطان چند نکته را در این خصوص مطرح می‌کند و این عمدی بودن را بیان می‌کند.
نتیجه دوم ما این است که ما تاثیر ابعاد وجود رهبری استراتژیک  و پیروان را بر هم بررسی کرده‌ایم. پیروان دارای شاخصه‌های معنوی و انسانی و رهبران دارای مشخصه‌های الهی و انسانی هستند. شاخصه‌های الهی پیامبر بر شاخصه‌های انسانی و نیز شاخصه‌های انسانی ایشان بر شاخصه‌ انسانی‌شان تاثیر می‌گذارد، اما شاخصه‌های انسانی بیشتر تحت‌تاثیر شاخصه‌های الهی می‌باشد. برای نمونه وقتی حضرت موسی بر اساس ویژگی انسانی در حال ترسیدن است، خداوند به او می‌گوید نترس و به او آرامش می‌دهد و در نتیجه ویژگی‌ انسانی‌ او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در خصوص تاثیر ویژگی انسانی بر الهی ما می‌بینیم که خداوند مقام امامت را به هر کسی نمی‌دهد و فرد باید ویژگی‌هایی داشته باشد.
نکته اساسی در این میان تاثیر ویژگی‌های الهی پیامبران بر شاخصه‌های معنوی پیروان است، در اینجا خدایی که در اسلام معرفی می‌شود، بر خلاف خدای نشسته مسیحیت پروتستان، خدایی فعال است. آیه «يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ: هر كه در آسمان‌ها و زمين است از او درخواست مى‌‏كند هر زمان او در كارى است» (الرحمن، 29) در همین راستاست و قرآن خداوند را همواره فعال معرفی می‌کند و استجابت دعا در قرآن این مسئله را نشان می‌دهد.
حدود 1152 آیه درباره حضرت موسی بررسی شده است. ما متوجه اتفاقات مهم و بازه‌های مهم در فرایند هدایت حضرت موسی(ع) شدیم. تولد یک پیامبر در یک خانواده پیامبرزاده صورت می‌گیرد. دو اتفاق مهم دیگر لحظه رسیدن به نبوت و اعلام این پیامبری است. حضرت موسی(ع) پیش از ابلاغ رسالت تواناهایی را از خداوند طلب می‌کند. ما این الگو را تعمیم داده و بیان کرده‌ایم که مرحله اول تربیت و پروش حضرت موسی است، در گام بعدی مسئله دریافت مسئولیت رهبری است و سپس آغاز انجام ماموریت با ابلاغ شروع می‌شود و در نهایت غلبه بر موانع و اعلام برنامه استراتژیک، مراحل رهبری استراتژیک در قرآن است.

گفت‌وگو از میثم قهوه‌چیان
captcha