یحیی نیازی، مدیرگروه مطالعات اجتماعی مرکز تحقیقات جنگ، در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، با اشاره به نقش فرماندهان در جنگ گفت: فرماندهان دفاع مقدس را میتوان به دو بخش مردمی و نظامی تقسیم کرد، فرماندهان مردمی افرادی بودند که همراه با نیروهای مردمی وارد جبهه شدند و در بدنه این نیروها استعدادهای خود را بروز دادند.
وی بابیان اینکه نیروهای مردمی به صورت خودجوش به جبهه روانه میشدند و هیچ اجباری برای حضور آنها در کار نبود، اظهار کرد: فرمانده نیروهای مردمی از چندین روش از جمله داشتن سوابق نظامی، آگاهی از اصول اولیه رزمی، پیشکسوت از لحاظ سنی و تحصیلات برای مدت کوتاهی انتخاب میشد، با گذشت زمان اندکی مشخص میشد که آیا این فرمانده از خرد رزمی و نبوغ نظامی برخوردار است یا اینکه اطلاعات و توان کافی در حوزه فرماندهی را ندارد، در حالت اول به کار خود ادامه میداد و در حالت دوم فرماندهی به شخصی دیگر واگذار میشد.
حضور نوابغ رزمی در دفاع مقدسنیازی ادامه داد: در آن ایام افرادی که دارای استعداد خارقالعاده و نبوغ فکری غیرقابل توصیفی بودند به صحنه جنگ وارد شدند و فرماندهی عملیاتها را برعهده گرفتند، فرماندهان جنگ در حوزه نیروهای مردمی از جمله باقری، همت، زینالدین و... در این فرصت توانستند از استعدادهای خود به نحو احسن استفاده کنند و مدیریت برخی از لشکرها را عهدهدار باشند و فعالیت خود را در بدنه نیروهای مردمی آغاز کردند.
بهگفته وی هیچکدام از نیروهای مردمی که به عنوان فرمانده عملیات و لشکر انتخاب میشدند برای فرماندهی نیامده بودند، هدف آنها فقط برای رضای خداوند و خدمت به خلق بود، فرماندهان تنها به دلیل نبوغ فکری و استعداد خوبی که در رزم داشتند به عنوان فرمانده انتخاب میشدند.
مدیرگروه مطالعات اجتماعی مرکز تحقیقات جنگ افزود: در کنار فرماندهان مردمی، بخشی از جنگ نیز قطعاً با حضور فرماندهان نظامی مجرب و متعهد هدایت میشد این فرماندهان که از قبل در بدنه ارتش یا سازمانهای دیگر فرماندهی کرده بودند در ایام جنگ نیز فعالیت خود را آغاز کردند، از جمله فرماندهان نظامی جنگ شهید کلاهدوز است که آموزشهای لازم را در ارتش دیده بود و پس از پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه به این مرکز نظامی پیوست و به عنوان فرمانده کل سپاه مشغول به فعالیت شد که در هفتم مهر ماه در بازگشت از عملیات ثامنالائمه(ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
اشتراکات فرماندهان مردمی و نظامینیازی در بخشی از سخنان خود به تبیین وجه اشتراک فرماندهان مردمی با فرماندهان نظامی پرداخت و اظهار کرد: هر دو گروه فقط آمده بودند خدمت کنند و دِین خود را به اسلام و انقلاب ادا کنند، دوم اینکه هر دو گروه جوان بودند، فرماندهان ارشد ارتش در زمان طاغوت با پیروزی انقلاب از کشور گریخته بودند و در آن برهه زمانی جنگ به دست فرماندهان جوانی بود که با آموزشهای نظامی آشنا و از نبوغ و استعداد رزمی نیز برخوردار بودند.
وی ادامه داد: جوانان در جبهه با آموزشهای عملی نظامی آشنا شدند و با گذر زمان نیز استعدادهای آنها شکوفا میشد، این افراد به مرور زمان جزو افراد تأثیرگذار در جنگ میشدند که توانستند برای حملات استراتژیکی و تاکتیکی طرح و نقشه ارائه دهند، شهیدان صیاد شیرازی، نامجو، فکری، بابایی، ستاری در ارتش و شهیدان بقایی، باقری، مهدی زینالدین، باکری، خرازی و ... از این دست فرماندهان بودند.
نیازی در کنار هم بودن و وحدت بین فرماندهان نظامی ارتش، سپاه و نیروهای مردمی را از شاخصه مهم فرماندهان ایرانی دانست و افزود: فرماندهان دفاع مقدس به طور میانگین کمتر از سیسال داشتند، در قوانین نظامی دنیا، نظامیان باید 23 سال خدمت کنند، آموزشهای رزمی را به خوبی بیاموزند تا بتوانند 7 سال پایانی دوران خدمت خود را فرمانده لشکر باشند، طبق این قانون اگر فردی در سن 20 سالگی جذب ارتش شده باشد حدود 43 سالگی میتواند فرماندهی را عهده دار شود اما فردی مانند شهید زینالدین با 23 سال سن به عنوان فرمانده لشکر علیبن ابیطالب(ع) که تجمیع نیروهای استانهای مرکزی، سمنان و زنجان بود انتخاب شد و لشکر را هدایت میکرد از این دست فرماندهان زیاد بود.
وی تصریح کرد: افرادی مانند احمد کاظمی، حسین خرازی و ... با سن کمتر از 30 سال در آغاز جنگ تجارب نظامی به معنای خاص نظامگری نداشتند، اما به دلیل اشتیاق به خدمت و به حکم ضرورتی که در ایام جنگ بود، هم زمان با حضور در جبهه، دنبال آموزشهای خاص نظامی نیز میرفتند و خود را از این امر مستثنی نمیدانستند.
نویسنده «تاریخ شفاهی ارتباطات در جنگ»، وحدت بین ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس را چشمگیر خواند و ابراز کرد: ارتشیها که از قبل با فنون نظامی در دانشکدهها آشنا شده بودند تجارب خود را در اختیار نیروهای سپاه، بسیج و مردمی قرار دادند و سعی کردند نیروهای اعزامی را با خود همراه کنند.
تفاوت دفاع مقدس با سیستم نظامی سایر کشورهانیازی در ادامه وجه تمایز فرماندهان دفاع مقدس با سایر کشورها را اینگونه بیان کرد: فرماندهان ما هرچه کردند برای خدا و مردم بود، هیچ وقت برای ارتقای درجه و افزایش حقوق نجنگیدند، فرماندهان فقط به معنویت و انجام درست امور فکر میکردند، در تمام لحظات جنگ تکلیفمدارانه عمل کردند تا امروز ما در آسایش و آرامش زندگی کنیم.
وی تصریح کرد: فرمانده با چنین ویژگیهایی، دارای تصمیمات منحصر بفرد میشود، تصمیمات آنها منطبق بر اطلاعات کافی از موقعیت دشمن بود مثلاً شهید حسن باقری تا نیروهای حاذق خود را برای شناسایی موقعیت دشمن اعزام نمیکرد و از آرایش نظامی آنها مطلع نمیشد وارد عمل نمیشد، اکثر قریب به اتفاق عملیاتها حساب شده و برنامهریزی شده بود.
نویسنده کتاب «بچههای کرکوک» آیندهنگری و عاقبتاندیشی فرماندهان را از دیگر ویژگیهای دفاع مقدس دانست و افزود: یکی دیگر از ویژگیهای فرماندهان جوان و مردمی تصمیمگیریهای گروهی بود، سیستمهای نظامی دنیا معمولاً به تصمیمات گروهی توجه نمیکنند، فرمانده امر و نهی میکند و بقیه فرمان را اجرا میکنند، اما در دوران دفاع مقدس افراد صاحبنظر و فرماندهان ساعتها در مورد یک موضوع بحث میکردند تا به نتیجه برسند.
وی به نمونهای از همدلی بین نیروهای ارتشی و سپاهی و استفاده از خرد جمعی اشاره کرد و افزود: شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش و محسن رضایی فرمانده کل سپاه دو گروه فعال با زیرشاخههای مشخص را تشکیل دادند، زیر مجموعههای این دو در خصوص مباحث رزمی و عملیاتی ساعتها با یکدیگر بحث و مراوده داشتند، تمام ابعاد را بررسی میکردند و در نهایت برای تصمیمگیری نهایی به شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی مراجعه میکردند، استفاده از خرد جمعی در بسیاری از موارد کارساز بود و انجام این امور یعنی خلاف سیستم نظامی جهان.
نیازی کارساز بودن شیوه خرد جمعی را در قالب شیوه فرماندهی اقناعی تعریف کرد و گفت: در این شیوه هر فرماندهی نسبت به مأموریتش کاملاً قانع میشد و میدانست که اگر در این مسیر حرکت کند قطعاً پیروز است و پس از اطمینان خاطر وارد عمل میشد.
وی تأکید کرد: باید گذشته را برای ساختن آینده به کار گیریم، اینکه در گذشته بمانیم و فقط حرف آن دوران را بزنیم راهی به سمت موفقیت ندارد، اگر بنا باشد فرماندهان امروز از دفاع مقدس استفاده لازم را ببرند باید موارد فرماندهی و ستاد هشت سال جنگ برای آنها کاملاً آنالیز شود.
نیازی ادامه داد: مواردی مثل تهدید نبردهای دفاع مقدس در خیلی از دانشکدهها در حال تدریس است، اما به نظر بنده انسجام لازم را نداریم، باید در سطح فرماندهان عالی به خصوص تجاربی که داشتند از افرادی نظیر محسن رضایی، علی شمخانی، رحیم صفوی، غلامعلی رشید، محمد باقری، حسین علایی، عزیز جعفری و احمد غلامپور استفاده کنیم.
وی بابیان اینکه باید زندگی فرماندهان جنگ بازخوانی و شبیهسازی شود، گفت: بدون شک نمیتوانیم جنگ را دوباره به وجود آوریم تا فرماندهان دوران طلایی دفاع مقدس را به نوجوانان و جوانان بشناسانیم، اما میتوانیم زندگینامه و تصمیمات آنها را در قالب مانور به سمع و نظر مردم برسانیم.
وی تصریح کرد: نه تنها برای فرماندهان شهید دفاع مقدس بلکه درباره کلیت دفاع مقدس هم اثر فاخر جدی نداریم متأسفانه در حوزه هنر به ویژه در فیلمسازی نتوانستهایم کار جدی برای دفاع مقدس انجام دهیم دو اثر آخرین روزهای زمستان و ایستاده در غبار تا حدی توانستند برخی مسائل را پوشش دهند اما مهم این است که نتوانستیم در قالب هنر به ویژه سینما دفاع مقدس را منعکس کنیم.
نویسنده کتاب «جاده استراتژیک» ادامه داد: توان و انگیزه فرماندهان امروز کمتر از دوران دفاع مقدس نیست اما باید بتوانیم آن دوران طلایی را جمعبندی و در اختیار فرماندهان امروز قرار دهیم برخی از فیلمهای ساخته شده در حوزه دفاع مقدس دارای افراط و تفریط است که قابل استفاده نیست یا با واقعیت جنگ مطابقت نمیکند.
وی افزود: اختصاص یک هفته به نام دفاع مقدس و روز بزرگداشت شهدای فرمانده با چندین مصاحبه، همایش، مطلب رسانهای کافی و زیبنده آن ایام نیست هر روز باید سرآغاز اتفاقات جدید در حوزه دفاع مقدس باشد، باید نقاط قوت، تهدید و فرصتها را بررسی کنیم و در گردهماییها با حضور محققین و پژوهشگران تبدیل به متونی شود که بعدها بتوان با استناد به این متون کتاب نوشت فیلم ساخت و در اختیار جوانان قرار داد.
نیازی در پایان گفت: در هر شهرستان و استان باید فیلم فرماندهان همان منطقه ساخته شود تا جوانان نسبت به بزرگان دفاع مقدس آگاهی پیدا کنند بهتر است از فیلمهایی که توانستهاند تا قدری موفق عمل کنند مانند ایستاده در غبار حمایت شود و در ایام دفاع مقدس یا مناسبتها بلیط نیم بها عرضه شود.