به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)،
بیست و دومین دیدار جامعه قرآنی به دیدار خانواده شهید احمد شعبانی اختصاص داشت.
در این مراسم که عصر امروز، 14 مهرماه، برگزار شد؛ از خانواده این شهید عالی مقام
تجلیل به عمل آمد.
در ابتدای این دیدار رحیم قربانی، رئیس
سازمان قرآن و عترت بسیج تهران ضمن تسلیت فرا رسیدن ایام شهادت ابا عبدالله
الحسین(ع) اظهار کرد: همه شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم به تأسی از امام
حسین(ع) راه آزادگی را که همان شهادت بود در پیش گرفتند و با این کارشان امنیت و
آسایش را به ملت عزیز ایران هدیه دادند. جامعه قرآنی به نمایندگی از تمام فعالان
قرآنی هر هفته با بازدید از یکی از خانواده شهدای قرآنی راه و آرمان آنها را گرامی
میدارد.
وی افزود: سازمان قرآن وعترت بسیج تهران
سعی کرده با برگزاری یادواره شهدای قرآنی، ساخت مستندهای شهدای قرآنی و ... آرمانهای
شهدا را برای جوانان ایران اسلامی الگوسازی کند به ویژه در شرایط فعلی معتقدیم که
معرفی الگوهایی چون شهید احمد شعبانی میتواند به جوانانمان راه و مسیر درست را
نشان دهد.
قربانی ادامه داد: شهدای ما به این دلیل به
فیض عظیم شهادت نائل آمدند که قرآن را به عنوان سرلوحه زندگی خود انتخاب کردند.
برای همین جوانان ما باید بدانند که چه الگوهای انسانسازی در اختیارشان است البته
بیش از همه برای رسیدن به این خواسته خانواده شهدا میتوانند ما را یاری رسانند.
در ادامه این مراسم داماد خانواده شهید
شعبانی در سخنانی اظهار کرد: شهید احمد شعبانی از همان کودکی پای منبر بزرگان مینشست
و این همنشینی سبب شد تا وی در اوج جوانی به پختگی لازم برسد. بهترین محل آمد و
رفت شهید شعبانی مسجد بود و هیچگاه این همنشینی با قرآن و مسجد تا پایان عمر
فراموش شهید شعبانی نشد.
وی اضافه کرد: جالب است بدانید شهید شعبانی
با وجود سن کم جزو مبارزان انقلاب اسلامی بود. وی بارها از سوی ساواک دستگیر شد اما
هر بار باز هم به مبارزه خود با رژیم ستم شاهی ادامه میداد. برای مثال خاطرهای را
تعریف میکنیم؛ یکبار ساواک پدر و برادر شهید شعبانی را دستگیر کرد و گفت تا زمانی
که شهید شعبانی خود را تسلیم نکند آنها را آزاد نخواهد کرد وقتی احمد(شهید شعبانی)
از موضوع خبردار شد بلافاصله خود را تسلیم کرد تا پدر و برادرش دچار آزار و اذیت
نشوند.
وی درباره تعلقات قرآنی شهید شعبانی
اینگونه توضیح داد: شرکت در کلاسهای قرآن تنها علاقه و عشق شهید شعبانی بود برای
همین هر جا که مجلس قرآنی میدید در آن حضور مییافت. از توصیههای بسیار مهم شهید
شعبانی به خانوادهاش این بود که هیچگاه خود را از قرآن جدا نکرده و در تمامی امور
زندگی از قرآن کمک گیرند. در ضمن خواندن نماز در اول وقت یکی دیگر از تعلقات شهید
شعبانی بود و همیشه توصیه میکرد که نماز را به جماعت برگزار کنیم.
وی در انتهای سخنانش تاکید کرد: احترام به
پدر و مادر یکی دیگر از توصیههای این شهید بود و خودش نیز هیچگاه از این امر غافل
نمیشد چون معتقد بود یک مسلمان واقعی آن کسی است که پدر و مادرش از وی راضی
باشند.
در بخش دیگری از این مراسم یکی از خواهران
شهید شعبانی در سخنانی تاکید کرد: برادر شهیدم به اندازهای والا مقام بود که پس
از سالها نمیتوانم خاطره خوش وی را فراموش کنم در طول مدت حیات برادر شهیدم یکبار
هم ندیدم که وی نسبت به پدر و مادرش تند خویی داشته باشد. برای همین پدر و مادرم تا
موقعی که زنده بودند برای وی دعا میکردند.
وی اضافه کرد: برادرم در عملیات کربلای
چهار مفقودالاثر شد و ما تا 15 سال نمیدانستیم که وی شهید شده است. همین مسئله
سبب شده بود که مادرم هر گاه صدای در میشنید به این تصور که احمد آمده است به سمت
در میرفت اما نهایتا سال 80 پیکر وی به میهن اسلامی بازگردانده شد.
خواهر شهید شعبانی در بخش دیگری از سخنانش
بیان کرد: برادرم در اوج جوانی به شهادت رسید اما این طول عمر کوتاه در نهایت پر
باری برای یک انسان سپری شد.
وی ادامه داد: برادرم در مبارزات انقلابی
علیه نظام شاهنشاهی حضور داشت و زمانی که جنگ تحمیلی نیز آغاز شد در جبههها حضور
پیدا کرد. احمد هر بار که از جبهه به خانه میآمد بی تاب بازگشت به خط مقدم بود چون
معتقد بود که خدا را در جبهههای جنگ احساس کرده است؛ برای همین در وصیت نامهاش
نیز آورده بود «کاش هزار جان داشتم تا در راه خدا تقدیم میکردم».
خواهر شهید شعبانی درباره نیکوکاری برادرش
اظهار کرد: وی در یک کارخانه مشغول به کار بود اما حقوقش را هر ماه که به روستاهای
اطراف قزوین میرفت، صرف کمک به فقرا میکرد. درباره برادر شهیدم باید
این نکته را اضافه کنم که امر به معروف و نهی از منکر از دیگر تعلقات برادرم بود
چون باور داشت که یک مسلمان واقعی نباید نسبت به جامعه پیرامونش بیتفاوت باشد.
این خواهر شهید در ادامه سخنانش خاطرهای
از برادرش تعریف کرد و گفت: یک بار با برادر شهیدم بیرون رفته بودیم و وی در صف
نانوایی با فردی که یک لباس بسیجی به تن داشت احوالپرسی کر.د از وی پرسیدم که آن
فرد که بود؟ در پاسخ گفت ایشان بابائی، خلبان مشهور ایران است که در اوج سادگی
در بین مردم زندگی میکند.
وی ادامه داد: برادرم همیشه ما را توصیه میکرد
که ساده زیستی را سرلوحه زندگیمان قرار دهیم و دل به تعلقات دنیا نبندیم چون آن
چیزی که در نهایت از ما باقی خواهد ماند، نام و کردار خوب است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به فعالیتهای
قرآنی برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: احمد صدای بسیار خوبی داشت و قرآن را با صوت
نیکو قرائت میکرد. اما وی معتقد بود در کنار قرائت قرآن باید به دستورات آن نیز
عمل کرد یکی از این فرامین و دستورات آموزش قرآن به دیگران است؛ کاری که برادرم با
جدیت آن را پیگیری میکرد.
این خواهر شهید در بخش دیگری از سخنانش به
توصیههای برادرش اشاره کرد و گفت: رهنمودهای برادرم تنها به خانوادهاش خلاصه نمیشد؛
بلکه با هر کسی که ارتباط داشت به نوعی وی را تحت تاثیر رفتار اسلامیش قرار میداد.
حتی در فرازهایی از وصیتنامه این شهید به مسئولان نظام توصیه کرده که هیچگاه از
خدمت به مردم شهیدپرور ایران غافل نشوند.
وی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد:
انجام فرایض واجب دینی یکی دیگری از توصیههای شهید شعبانی بود. حتی وی بیشتر
روزهای سال را روزه میگرفت. این شهید معتقد بود یکی از ویژگیهای انسان روزهدار این
است که فرد را از گناه دور نگاه میدارد. در ضمن کمک به یتیمان یکی دیگر از علائق
برادرم در طول زندگی پر بارش بود.
این خواهر شهید به تمام جوانان ایران
اسلامی توصیه کرد: تا زمانی که ما الگوهایی چون شهدا را داریم، احتیاجی به تقلید از
الگوهای غربی نداریم چون رفتاری که شهدا به ما توصیه میکنند، هم سعادت این دنیا را
برای ما در پی خواهد داشت و هم در آخرت ما را سربلند خواهد کرد.
در ادامه این مراسم خواهر دیگر شهید شعبانی
تأکید کرد: سالها از شهادت برادرم میگذرد اما خاطرات وی هنوز همانند روز اول
برایم زنده و پویاست. حتی برخی مواقع که به عکسش نگاه میکنم لحظهای تصور میکنم
که وی با من حرف میزند. پدرم دو سال پیش از دنیا رفت و مادرم 5 سال قبلتر دار
فانی را وداع گفته بود. اما آنها هیچگاه یاد و خاطره احمد را فراموش نکردند و تا
پایان حیاتشان از خصائل اسلامی برادرم به نیکی یاد میکردند.
این خواهر شهید با تأکید بر اینکه توصیه
همیشگی برادرش همزیستی با قرآن بود، اظهار کرد: احمد همیشه به ما میگفت یک راه
برای سعادت انسان وجود دارد آن هم عمل به دستورات قرآن است. حتی وی میگفت که از
کودکی به فرزندان خود قرآن خواندن را بیاموزید به همین دلیل هر گاه به منزل ما میآمد
برای بچههایم قرآن تلاوت میکرد.
وی تأکید کرد: ما ساکن قزوین بودیم برای
همین اگر امروز هم پس از سالها به محله قدیمی در قزوین سری بزنید تمامی مردم از
خصلت نیکوی برادرم برای شما تعریفهای بسیار خواهند کرد.
وی همیشه به دوستانش یک توصیه بسیار جدی
داشت آن هم اینکه هیچگاه فکر، چشم و دست خود را به گناه آلوده نکنند حتی وی از به
زبان آوردن شوخیهای ناپسند هم خودداری میکرد چون باور داشت یک مومن واقعی باید
کلامش نیز پاک باشد.
خواهر شهید درباره کسب روزی حلال و اهمیت
آن برای برادرش اینگونه توضیح داد: احمد به شدت به کسب روزی حلال اهمیت میداد؛ وی به
ما میگفت همین که ذرهای از مال حرام وارد زندگی هر انسانی شود، راه گناه برای آن
آدم باز خواهد شد این ویژگی اخلاقی برادرم سبب شد ما نیز به عنوان خانواده وی سعی
کنیم با جدیت این توصیه گران بهاء را در زندگی خود رعایت کنیم.
وی در انتهای سخنانش تاکید کرد: خوشرویی
دیگر خصلت احمد بود؛ وی همیشه خنده به لب داشت و به ما میگفت پیامبر اسلام ما را
به خوشرویی توصیه کرده است برای همین هرگاه وی در جمع حضور داشت. تمام مشکلات
فراموش میشد. در انتهای سخنانم باید بر روی این امر تاکید کنم که شهدا ثروتی
گرانقدر برای ملت ایران هستند پس بیایید بیشتر راه و سیره آنها را در زندگی خود
پیدا کنیم.
در خاتمه این مراسم، هادی موحد امین، قاری بینالمللی کشورمان، که اخیرا در مسابقات بینالمللی کرواسی در رشته قرائت مقام اول را کسب کرده است، آیاتی از کلامالله محید را قرائت کرد.
همچنین لوح تقدیر توسط وی به خانواده شهید شعبانی اهدا شد.
حسن ختام این برنامه نیز مدیحهسرایی یکی از مداحان اهل
بیت(ع) در مدح مقام سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع) بود.
گزارش تصویری مربوط به دیدار را اینجا ببنید.