نظریه کوانتوم مشکلی برای برهان نظم ایجاد نمی‌کند
کد خبر: 3539288
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۱
حجت‌الاسلام خسروپناه مطرح کرد؛

نظریه کوانتوم مشکلی برای برهان نظم ایجاد نمی‌کند

گروه شبکه‌های اجتماعی: عبدالحسین خسروپناه طی مطلبی که در شبکه اجتماعی تلگرام منتشر کرده است، تلاش می‌کند به شبهه‌ای که برخی بر اساس نظریه کوانتوم بر برهان نظم وارد می‌کنند، پاسخ دهد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه طی مطلبی در کانال تلگرام تلاش می‌کند به شبهه‌ای که برخی بر اساس نظریه کوانتوم بر برهان نظم وارد می‌کنند، پاسخ دهد. در ادامه این متن به تفصیل باز نشر می‌شود.
 مکانیک کوانتوم، شاخه‌ای از فیزیک نظری است که در مقیاس اتمی و زیر اتمی به جای مکانیک نیوتنی و دقیق، توصیف‌گر جهان میکروسکوپی و چگونگی ذرات بر اساس حساب احتمالات است.
فیزیک کوانتوم مدل منظومه‌ای الکترون‌ها را نمی‌پذیرد و نظریه دوگانگی موج ـ ذره را مطرح می‌کند و الکترون در فیزیک کوانتوم هم به صورت ذره و هم موج توصیف می‌شود و یک الکترون، یک کوانتوم به معنای یک بسته است و موج و ذره بودن آن به ناظر بستگی دارد.
حال آیا وجود بی‌نظمی و آشفتگی در جهان اتمی و زیر اتمی که کوانتوم مطرح می‌کند و فروریختن تلقی رایج از نظم باعث فقدان طرح و برنامه کلان در جهان میکروسکوپی نخواهد شد؟
خلاصه پرسش این است که: عدم قطعیت، نتیجه عدم تعیّن در طبیعت است یا صرفا اقرار به جهل بشر است؟ آیا به این معنی است که قوانین دقیقی در جهان حاکم نیست یا هنوز ما به کشف آن قوانین نائل نیامده‌ایم؟ به عبارت دیگر، عدم قطعیت ذاتا عینی است یا ذهنی؟
سه دسته پاسخ داریم: یک، عدم قطعیت مربوط به جهل فعلی بشر است و قوانین دقیق بعدا کشف می‌شوند، دو، عدم قطعیت، منسوب به محدودیت‌های درونی تجربی یا مفهومی، چه از نظر مشاهده گرچه سیستمی مربوط است و اتم همیشه برای بشر دسترس‌ناپذیر است و سه عدم قطعیت به عدم تعیّن در خود طبیعت است‌، یعنی در جهان اتمی بالقوگی‌های بدیل یا جانشین شونده وجود دارد.
تحلیل
 دیدگاه اول و دوم تعارضی با برهان نظم ندارد اما تفسیر سوم با برهان نظم دچار مشکل است ولی نمی‌تواند بر برهان نظم و اثبات وجود خدا خدشه وارد کند زیرا:
اولا: تفسیر هایزنبرگ تنها تفسیر کوانتومی نیست. ثانیا: معادلات کوانتومی، پیش‌بینی قطعی را برای کل‌های بزرگ را تأمین می‌کند (در مورد یک کوانتوم رادیواکتیو است نه درباره گروه‌های اتم رادیواکتیو)، ثالثا: علیت یک اصل بدیهی است که انکارش مستلزم تناقض است. رابعا: فیزیک کوانتوم بر حسب منطق احتمالات است که مبتنی بر اصل علیت است و نفی علیت مستلزم نفی فیزیک کوانتوم است. خامسا: اگر اتفاقات و تغییرات در جهان اتمی به ناظر و مشاهده‌گر بستگی دارد و اگر فیزیک کوانتوم ، مبتنی بر ایدئالیسم معرفتی یا عقل گرایی انتقادی است، چگونه عدم تعین به واقعیت طبیعت نسبت داده می‌شود. سادسا: چرا طرفداران نظریه از عدم تعین کوانتومی به جای بی‌نظمی در جهان مهار طبیعت به مدد مشیت الهی را نتیجه نگرفته‌اند.
captcha