به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله مهدی هادوی تهرانی امروز چهارم آبان ماه در ادامه تفسیر سوره انبیاء گفت: مشهور مفسران مراد از «من عنده» در آیه «وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ» را ملائکه گفتهاند ولی علامه طباطبایی ملائکه و یا غیر ملائکه را به عنوان کسانی که به مقام قرب رسیدهاند در نظر گرفته و مطرح کرده است.
وی افزود: خداوند در این آیه بحث وجود و عدم را عنوان فرموده و ادامه داده است همه موجودات آسمان و زمین از سمت و جهت یدی الهی خود استکباری از عبادت خدا ندارند و در عین وابستگی و بندگی هستند و کبر و بزرگی برای آنان معنا ندارد و از این بندگی و تسبیح نیز هیچگاه خسته نمیشوند که البته این دید به عنوان یک احتمال از سوی بنده مطرح است؛ یعنی تمام عالم و موجودات بدون هرگونه تکبر تسبیحگوی خداوند هستند و اگر انسان به این باور برسد در این صورت نوع نگاه او به زندگی و اهدافش نیز عوض خواهد شد.
وی با بیان اینکه مفهوم زندگی از مباحث مهم فلسفه در غرب است تصریح کرد: این نوع نگاه یعنی اینکه بدانیم عالم یکسره در حال تسبیح خداوند است مفهوم زندگی را تغییر میدهد و دنیای فردی که باور به این موضوع دارد دنیای متفاوتی خواهد شد.
تفسیر سوره مومنون
وی همچنین در تفسیر سوره مومنون گفت: خداوند در آیات 18 تا 22 این سوره به نعمتها اشاره کرد که عاملی برای تقویت ایمان است و در آیه 23 داستان نوح را آغازکرده است.
هادوی تهرانی اظهار کرد: ما در مباحث اعتقادی میگوییم انبیاء اولو العزم چند نفرند از جمله حضرت آدم ولی برخی معتقدند که آدم جزء انبیاء اولی العزم نیست و در قرآن نیز سخنی از ارسال «آدم» عنوان نشده است؛ علامه طباطبایی نیز به این گرایش دارد که داستان آدم در قرآن تمثیلی است و آدم شخصیت است و شخص نیست.
وی بیان کرد: اولین پیامبر به عنوان اولی العزم و صاحب شریعت، نوح(ع) است و شروع داستان نوح، بعد از بیان نعمات مادی، شاید توجه به این نکته است که ای مردم شما معبود دیگری غیر از خدا ندارید بنابراین جز او را نپرستید، یعنی اولین پیامبری که ارسال شد میخواست مردم را نسبت به یک حقیقتی آگاه کند که از تدبر در عالم آفرینش به دست میآید.
هادوی تهرانی اظهار کرد: «ملا» و بزرگان قوم نوح از او برتافتند و برای عدم تبعیت خود نیز استدلالهایی از جمله اینکه او هم مانند ما انسان است و باید خداوند فرشته برای هدایت ما میفرستاد آوردندکه خداوند آن را رد کرده است.
این استاد تفسیر حوزه با بیان اینکه البته از سیاق آیات معلوم است که اینها(کفار) خدا و فرشتگان را قبول دارند ولی باز هم کفر بر آنان اطلاق شده است تاکید کرد: این موضوع بیانگر این است که انسانها عمدتا منکر خالقیت خدا نیستند بلکه مشکل آنان در عبادت خداوند و توحید ربوبی است؛ اینها به الهههای متعدد چنگ می زنند ولی انبیاء آمدند بگویند آنچه در زندگی شما موثر است فقط خداست و فقط هم او سزاوار خضوع و خشوع است.
این استاد تفسیر حوزه عنوان کرد: این آیه به ما می آموزد که زندگی شما دست رئیس و حزب و مردمی که به شما رای میدهند نیست و اینقدر برای این مسایل دست و پا نزنید؛ بدانید کفار کسانی هستند که غیر خدا را در زندگی موثر میدانند و به جای خدا دنبال کسب رضایت رئیس و حزب و مردم و ... هستند.
وی تاکید کرد: این موضوع بسیار مهم است و گاهی یک عمر زمان می برد تا انسان باور کند که آن کسی که مرا نماینده، وزیر و ... کرده، پول سرمایهداران و رای مردم نبوده بلکه خدا بوده است؛ نگوییم همه چیز دست خداست و تعارف کنیم در حالی که ما در زندگی واقعی خودمان، هیچ چیزی را دست خدا نمیدانیم و تصور میکنیم اگر جلوی مردم بازیگری می کنیم جلوی خداوند هم میتوانیم این کار را بکنیم.
هادوی تصریح کرد: البته گفتن این مسایل آسان است ولی آیا در عمل هم آسان است و به آن باور داریم؟ آیا واقعا دیگران در زندگی ما اثر ندارند و ما مطلقا به قدرت الهی باور داریم.