به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشستی با موضوع «سرانجام اختلافات ایران و عربستان» امروز، چهارشنبه، 5 آبانماه، با حضور محمدصادق کوشکی در سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
محمدصادق کوشکی در این نشست با اشاره به ساختار درونی عربستان اظهار کرد: این ساختار بهگونهای است که کمترین اطلاعات از داخل این کشور به بیرون درز میکند؛ چرا که حکومت استبدادی و بسته است و نمیتوان از این کشور اطلاعات دقیق داشته باشیم و حتی در متون غربی اطلاعات تخمینی است و گاه اطلاعاتی از سوی معارضان و شهروندان سعودی که در کشورهای آمریکایی و اروپایی زندگی میکنند به دست آمده است.
وی گفت: عربستان جزو مجموعه کشورهایی است که پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی طبق قراردادی بین انگلیس و فرانسه تأسیس شد.
کوشکی خاطرنشان کرد: عثمانی پیش از جنگ جهانی اول همه کشورهای عربی و اسلامی را در تصرف داشت و بعد از شکست عثمانی انگلیس و فرانسه متصرفات عربی عثمانی را بین خودشان تقسیم کردند.
وی با اشاره به نفود نیروهای اطلاعاتی انگلیس به قبیلههای عربستان گفت: افسران انگلیسی توانستند در قبایل چادرنشین و بدوی منطقه نجد نفوذ کنند و با آنها در ارتباط باشند؛ در این دوره انگلیس موفق میشود از بین قبایل یارانی را جمع کند که این قبایل بعدها اسامی مشهوری میشوند.
کوشکی ادامه داد: یکی از این قبیلهها قبیله آلصباح بود که الان در کویت حکومت میکند؛ یکی از این قبیلهها آلثانی بود که قطر را در اختیار دارد؛ یکی دیگر از این قبایل آلنهیان بود که مالک کشور امارات هستند و قبیله دیگر آل سعود هستند. در این ارتباط انگلیس به قبایل وعده داد که اگر کمک کنند تا عثمانی شکست بخورد، کشوری ایجاد کرده و در اختیار آنها قرار میدهد که همین اتفاق افتاد؛ پس از شکست عثمانی انگلیس به پاس زحمات این قبایل کشورهایی ایجاد کرده و در اختیار آنها گذاشت.
وی گفت: 1922 میلادی کشور عربستان را تأسیس میکنند و در اختیار آل سعود قرار میدهد که در این کشور همچنان ماهیت عشیرهای و قبیلهای خود را حفظ کرده است؛ این حکومت به صورت درونقبیلهای قدرت را در دست میگیرد و حکومت به صورت موروثی در آن جریان پیدا میکند.
کوشکی اظهار کرد: طبق برخی اسناد ملک عبدالعزیز 18 همسر داشته که فرزندان متعددی از آنها به جا میماند؛ در نتیجه بین هر یک رقابتها و اختلافات شدیدی وجود پیدا میکرد.
وی افزود: به دلیل اینکه ساختار دولتی در نظام آل سعود از جایی گرفته نشده و قبیلهای بود، تقسیم قدرت نیز به همین شکل اتفاق افتاد و قانونی در این دولت وجود نداشت؛ در زمان ملک فهد قانونی نوشته شد که دستورالعمل پادشاهی است و نمیتوان به آن قانون اساسی اطلاق کرد برای همین ساز و کار انتخاب پادشاه بعدی مشخص نیست در نتیجه پیشبینی آینده قدرت در این کشور کار سختی است.
کوشکی با اشاره به سیر پادشاهی در عربستان سعودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: زمانی پیروزی انقلاب اسلامی، پادشاه عربستان ملک خالد بود که نسبت به دیگر برادرانش آرامتر بود؛ پس از وی، ملک فهد آمد که خشنتر بود و سپس قدرت به ملک عبدالله رسید که در ابتدا اینگونه وانمود شد که میخواهد با ایران همکاری کند اما به تدریج نیروهای درونی عربستان این فضا را تغییر دادند؛ پس از ملک عبدالله نیز شاهد به قدرت رسیدن ملک سلمان بودیم.
وی ادامه داد: با مریضی امیر نایف به عنوان ولیعهد پادشاه، ملک سلمان پسر جوان خود را به عنوان ولی ولیعهد پادشاه منصوب کرد؛ اتفاقی که برای اولین بار در عربستان رخ داده است. با توجه به بیماری ملک سلمان و امیر نایف، محمد بن سلمان به عنوان جوانترین شخصی که در بافت حکومتی عربستان دیده شده، اختیارات فوقالعادهای را از پادشاه دریافت کرده است.
کوشکی خاطرنشان کرد: با توجه به این وضعیت چالش جدی در رابطه با آینده پادشاهی عربستان به وجود آمده؛ از یک طرف محمد بن سلمان با انگلیس و آمریکا رایزنی میکند تا خود به قدرت برسد و از طرف دیگر سایر برادران و نیز فرزند ملک عبدالله در حال رایزنی هستند بنابراین شاهد یک جنگ قدرت پیچیدهای در درون خاندان آل سعود هستیم.
وی با بیان اینکه بافت داخلی عربستان برخلاف تصورها بافت به شدت ناهمگنی است و 4 گروه در این کشور بر علیه حکومت فعالیت میکنند، گفت: اولین گروه، گروه غربگرا هستند؛ در عربستان افرادی هستند که به جوامع غربی تمایل دارند و به شدت به ارزشهای غربی علاقهمند هستند و میخواهند که عربستان به کشوری سکولار و دموکرات تبدیل شود که این گروه در ساختار قدرت آمریکا و اروپا طرفدارانی دارد.
کوشکی افزود: این گروه تعدادشان زیاد نیست اما قدرتمند هستند چرا که با مراکز قدرت اروپا و آمریکا پیوند خوردهاند و به عنوان آزادیخواهان و دموکراسیخواهان عربستان حمایت میشوند.
وی اظهار کرد: گروه دوم، گروهی هستند که مشکل اقتصادی با حکومت دارند؛ بر اساس آمارهایی که در نشریه واشنگتنپست منتشر شده حدود 5 میلیون شهروند سنیمذهب عربستان زیر خط فقر هستند و خواستار این هستند که از درآمد سرشار عربستان سهمی داشته باشند که این امر تحقق پیدا نکرده است.
کوشکی با بیان اینکه گروه سوم کسانی هستند که به دلیل مسائل اعتقادی مشکل دارند، گفت: این گروه وهابیون افراطی هستند؛ تا زمان ملک فهد ساختار روحانیت وهابی زیر نظر پادشاه عمل میکردند و عملاً قدرت وهابیت زیر نظر پادشاه اداره میشد اما از زمان ملک عبدالله دوگانگی قدرت ایجاد شده به این معنا که بخشی از وهابیون روحانیون و علمای وهابی و شبکههای مردمی هستند که با حاکمیت مشکل دارند و حاکمیت را به خروج از دین و نشان دادن رفتارهای غیر دینی متهم میکنند.
وی خاطرنشان کرد: این گروه موفق شد از بخش فقیرنشین جامعه نیروهایی را جذب کنند؛ از سال 2000 به بعد این ماجرا شدت پیدا کرد به صورتیکه توانستند خانههای تیمی ایجاد کنند و سلاح در اختیار داشته باشد و کار مسلحانه و نظامی انجام دهد؛ عربستان نیز به دلیل ناتوانی در مقابله با این گروهها از آمریکا کمک گرفت و حدود 4 سال با آنها جنگید تا توانست خانههای تیمی آنها را شناسایی و با آنها مقابله کند.
کوشکی همچنین گفت: گروه چهارم مخالفان حکومت آل سعود، شیعیانی هستند که در مناطق شرقی عربستان زندگی میکنند که خودشان شیعیان آل سعود را چهار میلیون تخمین میزنند اما آمارهای دولتی آنها را 2 و نیم میلیون نفر اعلام کرده است؛ این گروه از حقوق مدنی برخوردار نیستند و حکومت آنها را به رسمیت نمیشناسد و به حسب سلیقه ممکن است برخوردهایی با آنها صورت گیرد.
وی با بیان اینکه آل سعود به دلیل اینکه پایگاه مردمی ندارد ناگزیر است برای تداوم حکومت از 2 ابزار استفاده کند، اظهار کرد: یکی از ابزارها حمایت خارجی است که به همین دلیل از ابتدای تأسیس روابط گستردهای با انگلیس و آمریکا داشتند و نکته دوم اینکه عربستان روی نیروهای مسلح سرمایهگذاری کردند که این مسئله بعدها برای خودشان دردسرساز شد.
کوشکی افزود: آل سعود به دنبال ایجاد ارتش منسجم بود تا پشتوانه این حکومت باشد اما بعدها به این نتیجه رسید که داشتن یک ارتش منسجم مسلح قوی خطر بزرگی برای حکومت است و ممکن است علیه نظام کودتا کند بنابراین ارتش حالت منسجم خود را از دست داد و نیروهایی تبدیل شدند که هر یک فرماندهان مجزای خود را دارند.
وی گفت: یکی از ویژگیهای ارتش عربستان این است که بدنهاش بدنه مردم نیست و ترجیح داده شده به جای مردم عربستان از نیروهای خارجی به عنوان نظامی مزدور استفاده کنند؛ البته این ارتش به عنوان بزرگترین ذخیره نظامی غرب آسیا محسوب میشود چرا که طبق آمارها بیش از 38 درصد از درآمد سرانه خود را به نیروهای مسلح خود اختصاص دادهاند.
کوشکی در بخش دیگری از سخنان خود به دیدگاههای متفاوت هیئتحاکمه آمریکا نسبت به آینده عربستان اظهار کرد: بخشی از آمریکاییها معتقدند عربستان را به شکل نظام استبدادی فعلی حفظ کنیم منافع آمریکا در منطقه تأمین خواهد شد؛ دسته دیگری معتقدند این نظام استبدادی است و با شعار دموکراسیخواهی ما سازگار نیست و دیر یا زود سقوط میکند در آن زمان نظام جایگزین با آمریکا مشکل پیدا خواهد کرد بنابراین بهتر است از گروههای دموکراسیخواه حمایت کنیم.
وی با بیان اینکه بخشی از آمریکاییها معتقدند باید عربستان تجزیه شود، گفت: عدهای معتقدند پتانسیل عربستان در آینده مشکلی برای آمریکاییها خواهد بود، بنابراین نباید این کشور یگانه باشد و تجزیه شود؛ در این زمینه دو الگو دادند که عربستان به پنج کشور تقسیم شود.
کوشکی افزود: از سال 2010 به بعد آل سعود با جناحی که معتقد است باید ساختار فعلی عربستان حفظ شود با یکدیگر مرتبط شدند و برای اینکه ثابت کنند وجود آل سعود منافع و امنیت آمریکا و اروپا را تأمین میکند وارد جنگ نیابتی شدند تا بتوانند موج بیداری اسلامی، ایران و مقاومت را مهار کند که در این زمینه به موفقیتهایی نیز دست یافتهاند؛ در مصر دولت مرسی سرنگون شد، در لیبی اجازه ندادند دولت مستقل مردمی تشکیل شود، در تونس دولت اسلامی شکست خورد، در یمن انقلاب مردمی به نتیجه نرسید و الان به بحران سوریه وارد شده است.
وی تصریح کرد: آل سعود برای بقای خود حاضر شده وارد این مسیر بیسرانجام مقابله با موج انقلاب اسلامی در منطقه شود و از اینجاست که نقطه اختلاف ایران و عربستان شکل میگیرد؛ ایران طی 38 سال گذشته به دلایل متفاوتی سعی کرده روابط خود را با آل سعود در حد مطلوب نگه دارد و حتی در این مسیر امتیازات فراوانی دادیم در حالی که طرف سعودی هیچگاه تمایلی از خود نشان نداده است.
کوشکی با اشاره به دشمنیهای آل سعود با جمهوری اسلامی ایران گفت: در جنگ تحمیلی بر اساس آمارها عربستان 38 میلیارد دلار به صدام کمک کرده است در حالیکه برخی گزارشها از جمله گزارش شبکه بیبیسی مدعی شده این رقم حداقل دوبرابر بوده است؛ در کنار این مسئله سرویسهای دیگری دادند از جمله ربودن دو جنگنده ایرانی، در اختیار گذاشتن بخشی از خاک عربستان برای حمله به جزیره سیری، کمک به فضای پروازی به جنگندههای عراقی و درگیری جنگندههای سعودی با جنگنده ایرانی اما علیرغم همه این موارد ایران هیچگاه رفتار خصمانه با آل سعود از خود نشان نداد.
وی با اشاره به کشتار حجاج در سال 66 گفت: امام خمینی(ره) راهبردی را در مورد آل سعود مطرح کردند که این راهبرد مورد توجه هیچیک از دولتها قرار نگرفت؛ اما در آن مقطع اعلام کردند که «ما اگر از صدام بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت»؛ این مسئله نشان میدهد که تا جایی که چنین نظامی وجود دارد این نظام اهرم فشار علیه ما و انقلاب السلامی خواهد بود و این اهرم باید از دست آمریکا خارج شود.
کوشکی خاطرنشان کرد: بعد از رحلت امام دولتهایی که شکل گرفت با اشتیاق زیاد سعی کردند گذشته را به فراموشی بسپرند و سطح روابط را با آل سعود در حد مطلوب نگه دارند.
وی با بیان اینکه در عرف دیپلنماتیک رفت و آمد در سطح متوازن نشانه تمایل برای حفظ رابطه است، گفت: جمهوری اسلامی بیشترین میزان سفر رئیسجمهورهای چهار دولت به یک کشور را به عربستان داشتهایم اما طرف مقابل حتی یکبار هم در حد ولیعهد به ایران سفر نکرده است که این مسئله بیتمایل محض عربستان برای رابطه با ایران را نشان میدهد و در این رابطه ما مقصر نیستیم.
کوشکی ادامه داد: حتی بعد از کشتار حجاج در منا در سال گذشته شاهد تلاشهای دولت فعلی برای حغظ رابطه با عربستان بودیم و حتی یکبار وزیر امور خارجه مطرح کردند که ما مایلیم با برادران سعودی رابطهمان حفظ شود و حتی توسعه پیدا کند و این پیامی به طرفهای سعودی بود که ما منا را یک حادثه تمامشده میدانیم اما در مقابل سعودیها واکنشی نشان ندادند تا اینکه مسئله سفارت عربستان اتفاق افتاد و بهانهای شد برای قطع رابطه سعودیها با ایران.
وی با بیان اینکه جناحی که درآمریکا طرفدار حفظ حکومت آل سعود بود بر بقیه جناحها غلبه کرد، گفت: آنها معتقد بودند اگر محمد بن سلمان که خصوصیاتی شبیه به صدام دارد به عنوان یک سرعتگیر بزرگ در مقابل ایران قرار بگیرد، ایران در منطقه درگیر میشود در این صورت نخواهد توانست در بحث فناوریهای علمی و نظامی، بهبود وضعیت اقتصادی و تبدیل شدن به قطب فرهنگی و فکری منطقه رشد کند.
کوشکی گفت: به همین دلیل است که در طول چهار سال گذشته درگیر بحران خشنی با سعودیها در سوریه و یمن به صورت نیابتی شدهایم و از سال گذشته سعودیها به صورت مستقیم وارد میدان شدند و 2 مانور نظامی سنگین را برگزار کردند؛ البته وقتی ایران نسبت به آن واکنشی نشان نداد ژنرال کالین پاول به آل سعود هشدار داد که اگر با ایران درگیری نظامی پیدا کنید حداکثر یک هفته دوام میآورید.
وی با بیان اینکه توان نظامی عربستان در جایگاه مقابله مستقیم با ایران نیست، اظهار کرد: ارتش عربستان از سال 1922 تا به امروز 2 جنگ داشته است؛ ابتدا در سال 1391 میلادی بود که صدام پس از اشغال کویت به خاک عربستان ورود کرد و 21 موشک اسکات به ریاض و مراکز نفتی عربستان شلیک کرد که در مواجهه با این حمله ارتش عربستان قفل کرد و نتوانست واکنشی از خود نشان دهد؛ تنها اقدامی که از سوی آلسعود صورت گرفت تماس تلفنی با آمریکا برای خارج کردن نیروهای عراقی از خاک این کشور بود.
کوشکی ادامه داد: دومین جنگی که ارتش عربستان در آن ورود کرد، در سال 1389 بود که دولت وقت یمن از ارتش عربستان برای سرکوب نیروهای انصارالله دعوت کرد؛ عربستان با تمام قوای خود وارد این جنگ شد و سه ماه درگیر بود اما نتوانست به هدفی دست پیدا کند بنابراین از این جنگ عقب نشینی کرد و امروز هم نتوانسته پس از دو سال در یمن به نتیجهای برسد.
وی با بیان اینکه مصلحت جهان اسلام و منطقه درگیر شدن با عربستان نیست، گفت: در کشور ما در مورد نحوه برخورد با عربستان اختلاف جدی وجود دارد؛ یک دیدگاه این است که به دلیل ماهیت قبیلهای آل سعود، رفتار مدنی و ملایم را حمل بر ضعف شما میداند و اگر کسی میخواهد با عربستان رفتاری داشته باشد که به نتیجه برسد باید برخورد سرد و خشن داشته باشد یعنی همان برخوردی که سال گذشته رهبر معظم انقلاب در دانشگاه نظامی نوشهر داشتند و به نتیجه رسید؛ راه دوم این است که با دیپلماسی لبخند پیش برویم که این راهکار 38 سال گذشته حواب نداده است.