محمدمهدی بحرینی، استاد خط و خوشنویسی خط معلی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، ضمن تبیین نقش خوشنویسی در معماری ابنیه اسلامی، گفت: نمود باطنی اسلام بر مبنای کلام الهی و اعجاز پیامبر(ص) که همان قرآن است انجام میپذیرد و هنر خوشنویسی وجه مکتوبی از آن را در ساختار ابنیه اسلامی به نمایش گذاشته است که ابنیه اصیل اسلامی را بر قامت این کلام بنا میکند.
وی ادامه داد: معماری دینی محدود به دین اسلام نبوده و سایر ادیان نیز به گونههای متفاوتی از این طریق به نشر معارف و ارزشهای دین خود پرداختهاند، برای مثال در کلیساها و عبادتگاههای سایر ادیان از هنرهای تجسمی، هنر نقش و تصویر برای معرفی شمایل بزرگان خود و متصور ساختن بهشت و جهنم استفاده شده است.
خوشنویسی؛ کاملترین نمود دینی در ابنیه اسلامی
وی با بیان اینکه خوشنویسی کاملترین نمود دین در ابنیه اسلامی است و این بر اساس کلام الهی صورت گرفته است، افزود: وجه مکتوب قرآن در ابنیه اسلامی باعث بقا و ماندگاری این ابنیه شده و برای محفوظ ماندن کلام الهی در میان جامعه اقدام به تجسم کلام الهی در ابنیه اسلامی میشود، این بناها بر قامت کلام خداوند استوار میماند.
بحرینی ادامه داد: خط و خوشنویسی همواره بیانگر شرایط باطنی انسان و جامعه پیرامون او است، استفاده از خطی مثل خط ثلث که نماد عظمت، بزرگی و استحکام است سبب میشود تا در جامعهای که نیاز استحکام در معارف اسلامی حس میشود، این خط مانند کمربند قیام، برای گرهزدن معارف الهی عمل کرده و این استحکام در معارف را به نمایش گذارد و آن را از هرگونه خدشهای حفظ کند.
ابداع خطهای جدید با نظر به شرایط باطنی انسانها
وی اضافه کرد: ابداع و ایجاد هر خطی دلیل و کاربردی خاص داشته و همه اینها برخاسته از همان شرایط باطنی انسانها است، با نگاهی به اعصار مختلف اسلامی میتوان دلیل به وجود آمدن هر یک از آنها را فهمید، برای مثال وجود خط نسخ در ابتدای ظهور و گسترش اسلام به دلیل آموزش راحتتر این کلام و پیشرفته نبودن خط آن زمان بوده و به همین دلیل آموزش مراحل ابتدایی خواندن قرآن نیز بر اساس این خط انجام میشود.
وی با اشاره به اینکه تغییرات ایجاد شده در خط بیانگر اتفاقات رخداده در جوامع اسلامی است، بیان کرد: کاربرد خط بر اساس وقت و شرایط حاکم بر هر زمانهای متفاوت میشود، منظور و مفهومی را که مراد آن زمان است بیان میکند.
بحرینی افزود: رسیدن به خط نستعلیق که میرداماد ابداعکننده آن است، بیانگر دوران اقتدار تشیع و ثبات اسلام بوده، نوع نگارش و رقص قلم در این خط تجلی الفاظی است که به وضوح ولایت و امامت را نشان میدهد.
وی با اشاره به پیدایش خط شکستهنستعلیق، گفت: این خط همان مسیر خط نستعلیق را با شیدایی و به کمال رسیدن عشق ادامه داده، با نمایش الفاظ و ادبیات عاشقانه نمایشی از انطباق احولات انسانهای آن زمان را به تصویر میکشد.
بحرینی با تأکید بر منطبق بودن خط بر احوالات و باطن هر جامعهای، ادامه داد: از پنج قرن گذشته تا زمان فعلی، ابداع خط ماندگاری را شاهد نبودهایم و دلیل آن تمام شدن حجت و نبودن حرف جدید در حوزه معرفت انسانها است، تا اینکه در دهه 70 شمسی خط معلی توسط استاد عجمی ابداع شد که عبارات مذهبی معروف و مورد توجه مثل سلامها و تحییات بر ائمه(ع) با این خط نگارش میشود.
جدایی جامعه از وجوه باطنی؛ باعث به حاشیه رفتن خوشنویسی
استاد خوشنویسی خط معلی با هشدار نسبت به جدایی و فاصله گرفتن جامعه نسبت به وجوه باطنی و معنوی، اضافه کرد: ایجاد چنین فاصلهای سبب میشود تا خط به عنوان یک هنر مانند سایر هنرهای موجود در سطح جامعه، بدون محتوا و مفهوم معرفی شود، در صورتی که خوشنویسی یک جهانبینی و بیانگر رویکردهای اسلام است.
وی با بیان اینکه در ابنیه اسلامی گذشته نمود ارتباط جامعه با اسلام به خوبی دیده میشد، افزود: رعایت ارتباط باطنی و معنایی مردم با خوشنویسی باعث میشد تا این تناسب در ساخت ابنیه اسلامی نیز رعایت شود، اما جدایی بین مردم و ارزش و معنای هنر خوشنویسی سبب شده تا دیگر شاهد آن اصالت و تناسب حتی در ابنیه اسلامی نیز نباشیم.
عدم ثبات و بقا در سازههای جدید اسلامی
این استاد درجه یک خوشنویسی بیان کرد: جدایی از معنا و باطن خط، عدم رعایت تناسبات خطی در جامعه سبب میشود تا ثبات و بقایی برای سازههای دینی جدید اتفاق نیافتد، آن حس خوبی که با حضور در ابنیه اصیل اسلامی و حتی مخربههای آنها شاهدش بودیم دیگر تجربه نشود.
بحرینی به ظاهر و صورت گرویدن در جامعه را مضر توصیف کرد و گفت: این رفتار تجملی سبب میشود تا ما در زندگی خود بدون توجه به مفهوم و معنویت عمل کرده و دچار کثرت رنگها شویم، در نتیجه اگر به سمت نگارش خط هم رفتیم بدون توجه به محتوا به مسیر خود ادامه دهیم و این باعث میشود تا خوشنویسی جایگاه خود را از دست بدهد.
وی ادامه داد: این ظاهرنگریها سبب ایجاد فاصله بین کارها و ارزش آنها شده و هنری مثل خوشنویسی را مهجور میکند، سبب میشود تا خطاطی تهی از مفهوم در جامعه رواج یابد، آنگاه اثر آن را در معماریهای جدید ابنیه اسلامی باید شاهد بود که چگونه بدون توجه به مفهوم کتیبهای بیارتباط معنایی و ظاهری را به صرف کتیبه بودن در جایی مثل مسجد به کار میبرند زیرا هدف همان تقلید از ابنیه قدیم است.
بحرینی افزود: در این شرایط است که حاشیهها وارد متن شده و اصل و اساس واقع میشود، از اصول به حاشیه میروند و از نی که خالق آثار فاخر خطی بوده چیزی جز شی زینتی، نمایشی باقی نمیماند و آنچه خواهیم دید نفوذ این جریان به ابنیه اسلامی و بیهویت شدن معماریهای ما خواهد بود.
سازههای جدید حرم رضوی؛ نمونهای از جدایی معنویت
وی سازههای جدید حرم رضوی را نمونهای از فاصله گرفتن از معنویت و اصول کار دانست و گفت: هر فردی بدون داشتن تخصص در زمینههای هنری و معماری با قیاس دو بافت قدیم و جدید حرم رضوی به خوبی متوجه میشود که ابنیه جدید حال باطنی او را تحت تأثیر نمیگذارد، فاصله وجوه باطنی سازههای جدید و قدیم حرم را حس میکند.
بحرینی ظاهرگرایی در ساخت بناهایی مثل حرم رضوی و مصلیها را غیرمطلوب خواند و اضافه کرد: ساخت چنین بناهای نامتناسب و نگاه رفع نیاز کننده بودن به این سازهها سبب میشود تا اهداف اصلی مورد غفلت واقع شده و این بناها وجه جاودانگی خود را از دست بدهند.
وی بیان کرد: شاید در زمان فعلی متوجه نتیجه کار ساخت و سازهای نامتناسب به خصوص در ابنیه اسلامی نباشیم اما چنان که سازههای اصیل اسلامی در تاریخ ثبت شده است عملکرد ما نیز در تاریخ خواهد ماند و نسلهای بعد میزان غفلت ما در این زمینه را قضاوت خواهند کرد.