به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) اسماعیل آذر، استاد ادبیات دانشگاه تهران و شاعر عصر معاصر، یکی از محققان و تلاشگران در زمینه ادبیات آیینی و مذهبی است که سالها در صدد بوده تا بتواند در زمینه تأثیر دین و کتاب آسمانی قرآن در ادبیات کشور مطالبی را جمعآوری کند. سالها بود که در این مورد پراکنده کاریهایی صورت میگرفت اما کتاب مرجعی در این راستا جمعآوری نشده بود، همین امر باعث شد تا آذر با کمک محمد فلاحتیان، سرمایهگذار طرحهای فرهنگی و دینی تحقیقات جدیدی را آغاز کند، از محصولات این تحقیق و تلاش میتوان به مجموعه چهار جلدی «قرآن در ادبیات پارسی» اشاره کرد، وی در جمعآوری مطالب برای این مجموعه رهبری گروهی 32 نفره را برعهده داشته تا تحقیقات بهتر و نتیجه بخشتر باشد. در مدت تحقیق برای نگارش این مجموعه، افراد گروه شبانهروز با حضور در کتابخانهها به بررسی ابعاد مختلف اشعار و همچنین آیات قرآن پرداختند، این تیم آثار 400 شاعر را مورد بررسی قرار داد، به گفته خود اسماعیل آذر یکی از نتایج جالب به دست آمده از این تحقیق، این بود که دین مبین اسلام بر کسی تحمیل نشده است و تمام شاعران، برای پارهای از اشعارشان از آیات قرآن کریم با عشق و علاقه استفاده کرده است.
از این رو گفتوگویی با اسماعیل آذر، گردآورنده مجموعه چهار جلدی «قرآن در ادبیات پارسی» داشتیم و او به تحقیقات برای جمعآوری این مجموعه پرداخت و گفت: این مجموعه میتوانست چند جلد دیگر نیز داشته باشد، برای مثال فردوسی بیش از هزار بار از مفاهیم قرآن مجید در اشعار خود استفاده کرده است، حافظ و مولانا، تمام ذهنشان با قرآن کریم پیوند داشته است، در قرن پنجم نیز شاعری مانند انوری که شخصاً در مورد او تحقیق کردهام، دقیقاً 83 بار از مفاهیم قرآن بهره گرفته است با اینکه در آن زمان هنوز این ماجرای ادبیات جاودانگی و عرفان مطرح نبود و عاشق همان عاشق و معشوق همان معشوق بود و در غزلیات، خداوند و ائمه(ع) به جای معشوق قرار نگرفته بود. رودکی، پدر شعر ادبیات فارسی نیز بارها از قرآن بهره گرفته است.عشق شاعران به قرآن؛ نشانه پذیرش دیناستاد ادبیات دانشگاه آزاد در مورد نشانههای تحمیلی نبودن دین بر ایرانیان میگوید: یکی از نتایج جالب به دست آمده از این تحقیق، این بود که دین مبین اسلام بر کسی تحمیل نشده است. چراکه اگر دین تحمیل میشد شاعران اشعار آیینی نمیسراییدند، در حالی که تمام شاعران کم و بیش در پارهای از اشعارشان قرآن را مأخذ قرار دادهاند. مرثیه گفتن پیرامون انبیاء الهی و پیرامون پاکان کار دل است. هیچ کسی نمیتواند شاعر را مجبور کند که برای عاشورا مرثیه بگوید، بلکه شاعر با دل خودش و با وجودش مرثیه را تأمین میکند و مینویسد. این نشان میداد که حالا ما تا 400 شاعر را یافتهایم البته حتماً شاعران دیگری هم هستند و واقعاً جا داشت این اثر سه جلد، چهار جلد، دیگر هم باشد.
یک آیه، صد بیت شعروی ادامه میدهد: گاهی به موضوعاتی میرسیدیم که شاعران متعددی در طول تاریخ به آنها پرداختهاند، برای نمونه؛ آیه قرآن که به تفسیر میفرماید:«اگر به تو شادمانی رسید بگو خداوندا این را از تو دارم، اگر غمی به تو رسید خداوند را شکر کن چراکه خیر تو در این بوده و غم و شادی همه از سوی خداوند هستند» حافظ در این مورد سروده است؛ گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم، نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند، با لفظی سادهتر فردوسی در مورد این آیه سروده است؛ بد و نیک هر دو ز یزدان بود، لب مرد باید که خندان بود، و یا سعدی سروده است؛ از خدا دان خلاف دشمن و دوست، که دل هر دو در تصرف اوست، هاتف اصفهانی نیز این آیه را این چنین ترجمه کرده است؛ ز تو گر تفقد و گر ستم، بود این عنایت و آن کرم، همه از تو خوش بود ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی. همه این اشعار فقط از یک آیه برداشت شده است.
قرآن؛ علت جاودانگی شاعرانآذر به تاریخچه ادبیات دینی اشاره و بیان میکند: بعد از سنایی، غزنوی که لغات در اشعار وی معنای دیگری میداد، غزلی بهوجد آمد که غزل عرفانی نام گرفت، من نام این جریان را جاودانگی گذاشتم، اکنون در جهان نیز ادبیات جاودانه داریم، ادبیاتی که همیشه هست، در حقیقت ادبیات ما بعد از قرن ششم به سوی جاودانگی رفت و این جاودانگی در یک آیه بسیار کوتاه قرآن نهفته است مانند؛ «آنچه به خداوند وصل میشود صحیح است و باقی خواهد ماند» حال ما میبینیم اگر حافظ ماندگار شده است به این دلیل است که به این مخزن الهی وصل شده است، این مخزن باقی و مانگار است.
وی به چگونگی جاودان شدن اشعار بزرگان عرصه ادبیات میپردازد و میگوید: مشکل بزرگ انسانها محدودیت آنها است، همواره انسان دوست دارد که محدودیتها را بشکند و پشت سر بگذارد، هر کس را در بهترین و بزرگترین کاخها قرار دهیم بعد از چند ماه دوست دارد از آن کاخ خارج شود و محدوده آن را از بین ببرد، دلیل شهرت مولوی نیز همین شد که محدودها را برای انسانها از بین برد و انسان محدود را به نامحدود وصل کرد و گفت؛ غصه در آن دل بود از هوس او تهیست، غم همه آنجا رود کان بت عیار نیست، هر گاه خداوند را از دل بیرون کنید سیاهی و پلیدی شیطان در آن جا میگیرید.
این محقق ادبیات فارسی با اشاره به تأثیر قرآن در جاودانه شدن اشعار به خصوصیات شاعران در این زمینه پرداخته و تصریح میکند: اگر به دفتر شاعران جاودانه بنگریم متوجه حضور آیات الهی در اشعار آنها میشویم و به عمق اتصال آنها با خداوند پی میبریم، به همین دلیل است که اگر از من زمان زندگی حافظ پرسیده شود میگویم؛ حافظ در ازل به دنیا آمد و در ابد فوت کرد.
وی میافزاید: اگر شاعری شعرش از قرآن تأثیر پذیرفته است به دلیل این است که شاعر با قرآن در هم پیچیده شدهاند، ما نمیتوانیم شاعر باشیم و ذهن ما با قرآن یکی نشده باشد و شعرهایمان از قرآن تأثیر پذیرفته باشد.
آذر با تأکید بر نقش دین بر احوالات انسان ادامه میدهد: کارشناسان روانشناسی دین را یکی از عوامل شادی پایدار دانستند چراکه دین سعی دارد تا انسان را به نامحدودها وصل کند، قرآن کریم وظیفه دارد که انسان را به خداوند وصل کند و وقتی انسان محدود به خداوند نامحدود وصل میشود، به آرامش میرسد.
شاعری که همیشه با قرآن بودنویسنده کتاب «شکوه عشق» به خاطرهای از مرحوم سید حسن حسینی، شاعر معاصر کشور اشاره میکند و در مورد همنشینی این شاعر با قرآن میگوید: مرحوم حسینی با من همکلاس و دوست بود و در هفته حتماً یک شب دیدار داشتیم. به خاطر دارم ساعت 16 یا 17 به میدان ولیعصر(عج) میآمد و من نیز به دنبال او میرفتم و باهم به منزل ما میرفتیم و گاهی تا 5 صبح بیدار بودیم و کنار هم مینشستیم و کار میکردیم و شعر میسرودیم. حسن حسینی قرآن را خوب میدانست یعنی در زیباشناسی قرآن فراوان اهتمام کرده بود و از واوهای نهج البلاغه خبر داشت و با اینکه از من جوانتر بود، من در این زمینه خیلی چیزها از او آموختم. یک شب من زودتر خوابیدم حدود ساعت 2 یا 3 صبح بود، ولی مرحوم حسینی در آن اتاقی که مطالعه میکرد بیدارماند. نزدیکیهای نماز صبح بود بیدار شدم و دیدم چراغ اتاقی که در حسینی در آن بود هنوز روشن است خوشحال شدم، رفتم در اتاق و دیدم حسینی پشتش به زمین است دستهاش باز است و یک گوشی در گوش دارد و خوابیده، خدا میداند یک نقطه پس و پیش نگفتم! رفتم چراغ را خاموش کنم و یک چیزی زیر سرش بگذارم، گوشی رادیو را درآوردم با خود فکر میکردم کجا را گوش میکند و متوجه شدم او از طریق رادیو قرآن گوش میداد. این خاطره را آوردم که هم از این شاعر بزرگ معاصر خودمان صحبتی به میان آورده باشم و هم بگویم با قرآن درآویختن یک شاعر یعنی وقتی که خوابیده باشد نیز آیات قرآن در گوشش صوت ایجاد میکند و این صوت در ذهن او ادامه دارد. بنابر این مؤلفههایی که شاعر باید برای شعر قرآنی داشته باشد؛ با قرآن انس گرفتن، قرآن را دوست داشتن است و شاعر باید قرآن را در کنارش ببیند.
تجسس معانی در ترجمه بزرگانآذر در ادامه به تحقیق در قرآن برا جمعآوری مطالب مجموعه «قرآن در شعر پارسی» اشاره و تصریح میکند: وقتی ما میخواستیم قرآن را تحقیق کنیم باید یک فقه اظهار نظر میکرد و حتماً هیچ فقهی برتر از مقام معظم رهبری نیست. من با آیات الله محمدیگلپایگانی صحبت کردم و از او خواهش کردم رسماً به ما این مترجمهای قرآن را اعلام کنند و ایشان با کمال تواضع دو ترجمه را معرفی کردند ضمن اینکه گفتند همه ترجمهها خوب است ولی به نظر میرسد برای این کار ترجمه آیتالله مکارمشیرازی بهتر باشد و ما رفتیم دنبال ترجمه آیتالله مکارم شیرازی، چراکه این ترجمه سی دیهای آماده داشت و به این ترتیب آن ترجمه را مبدع کار ترجمه قرآن قرار دادیم.
امیر صالحی