«ولایت عشق» تنها کار نمایشی است که با محوریت امام رضا (ع) در تلویزیون تولید شده است. این سریال که توانست در زمان پخش، مخاطبان کثیری را به سمت خود جذب کند، ساخته کارگردان کهنه کار سینما، مهدی فخیم زاده است که پیشتر سریالی چون «تنهاترین سردار» را تجربه کرده بود. «ولایت عشق» را از چند منظر می توان دگر باره ارزیابی کرد، زیرا این سریال هنوز هم پس از سالها دیدنش خالی از لطف نیست.
این بحث را از بازیگران این سریال آغاز می کنیم. انتخاب بازیگران در «ولایت عشق» به عقیده نگارنده، یکی از امتیازات سریال است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت به ویژه در نقش های اصلی ما اتفاقات بسیار خوبی را در این کار شاهد هستیم. انتخاب رامبد جوان، داود رشیدی، اکبر زنجانپور، محمد صادقی مثال روشنی در این زمینه هستند. در کنار این نقش نمی توان، از بازی دانیال حکیمی یا فتحعلی اویسی نیز غافل بود.
البته هدف ما از این یاداشت نقد و بررسی این سریال نیست، چون هر آنچه که می بایست در این حوزه گفته شود، بیان شده، اما حرف آنجاست که چرا ما نباید از تجربه موفق «ولایت عشق» بهره بریم تا کارهای خوب دیگری در این حوزه تولید کنیم، آیا تنها با تولید چند سریال نظیر «مختارنامه»، «ولایت عشق» و... باید تولید این دست آثار متوقف شود؟ جواب این سوال زمانی اهمیت بیشتر پیدا می کند که بدانیم در سینمای غرب به طور متوسط سالانه پنج فیلم با محوریت حضرت «مسیح» ساخته می شود، اما هیچگاه آنها از ساخت فیلم هایی با این محوریت دست بر نمی دارند!
نکته قابل تامل در این بحث، توجیهات مالی است که برای ساخته نشدن سریالی نظیر «ولایت عشق» یا «مختارنامه» آورده می شود، اما در این میان یک سوال پیش می آید؛ آیا بودجه ای که صرف ساخت کاری چون «معمای شاه» شده کمتر از «مختارنامه» است؟ این سوال وقتی شکلی جدی تر پیدا می کند که بدانیم سیما نتوانسته با حربه های مختلف تعداد تماشاگران این سریال را به اندازه یک کار معمولی سیما هم افزایش دهد؟ پس چگونه است که کاری نظیر «سلمان فارسی» باید سالها در انتظار بودجه باشد؟
نکته دیگری که در این بحث می بایست به آن اشاره کرد کم کاری دیگر نهاد ها و سازمانهاست، چون اینگونه باب شده که برای تولید فیلم ها و سریال ها تنها سیما مسئول است، درصورتیکه با توجه به کمبود بودجه ای که سیما دارد این اتفاق ممکن نیست، بلکه نهادهای دولتی هم می بایست بخشی از بودجه های فرهنگی خود را صرف تولید آثار سینمایی یا تلویزیونی کنند به ویژه آستان قدس رضوی به عنوان متولی بارگاه امام هشتم(ع) قادر است کمک بسیار خوبی در این حوزه باشد.
نکته دیگر در این بحث به اولویت بندی کارهای تلویزیونی یا سینمایی بر می گردد به این معنا که، برای تولید آثاری با محوریت امام رضا(ع) بهتر است به روی سینما تمرکز شود یا تلویزیون؟ جواب این سوال کمی دشوار است، چون با جهانی شدن شبکه های تلویزیونی، سریال ها تنها مخاطب داخلی ندارند، بلکه در سراسر جهان هم می توان کارهای تلویزیونی را در معرض دید جهانیان قرار داد، ولیکن به هر حال فکر می کنم سینما زبانی جهانی تر برای تبلیغ آموزه های شیعی و قرآنی دارا است.
مطلب پایانی که در این بحث حتما باید به آن اشاره کرد، این مهم است که ساخت فیلمی تاریخی ـ مذهبی در کنار اعتقاد و باور دینی سازنده نیازمند دانش سینمایی لازم است چه اینکه سینماگرانی نظیر میرباقری نشان داده اند در کنار باور، دانش لازم را هم دارا هستند، برای همین نتیجه کارشان نیز همیشه ستودنی بوده است.