حجتالاسلام والمسلمین حسین علویمهر، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)
گفت: تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) یکی از تفاسیر قرن سوم با عنوان
التفسیر الامام العسکری از محمد بن جعفر دقاق روایت شده و او نیز این تفسیر
را از دو نفر به نامهای محمدبن قاسم استرآبادی، ابو یعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابوالحسن علی بن محمد بن یسار یا سیار نقل کرده است. وی
ادامه داد: مرحوم استرآبادی که در نزدیکی گرگان زندگی میکردند با خانواده
خود به سامراء مهاجرت و هفت سال از محضر امام بهره میبردند و محصول آن
همین تفسیر است که تفسیری کاملا روایی است و از سوره حمد تا آیه 283 بقره
را شامل میشود و با تفسیر «وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا
كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا
فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ
وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ
قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ» خاتمه مییابد و بیانی
نورانی از امام در ذیل این آیه هست که فرمودند «آثم قلبه» یعنی کافر قلبه و
تفسیر تمام میشود و در مابقی موجود نیست.
علویمهر
در مورد ارزش و اعتبار این تفسیر بیان کرد: در اعتبار و ارزش این تفسیر
اختلاف وجود دارد؛ برخی افراد روی دو نفر راوی نظر دارند که مجهولالحال
هستند و در کتب رجالی شیخ طوسی و کشی و نجاشی نیز سخن چندانی از این تفسیر
نیست و تنها کسی که آن را نقل کرده است ابن غضائری است.
این
قرآنپژوه تصریح کرد: ابن غضائری از محدثان و رجالیون تند شیعه است و
بسیاری از افراد را جرح و رد کرده است و کسانی مانند ابوالحسن شعرانی،
علامه حلی، محمدجواد بلاغی، محمدتقی تستری این تفسیر را ضعیف میدانند و
آیت الله خویی نیز آن را مجعول میداند.
علویمهر
عنوان کرد: آیتالله معرفت نیز دو سخن مختلف دارند یعنی در التفسیر و
المفسرون تمایل به تضعیف تفسیر دارند ولی در اواخر عمر که ما خدمت ایشان
میرسیدیم فرمودند من نظر اعتدالی دارم و آن را رد نمیکردند.
این
قرآنپژوه با بیان اینکه کسانی مانند مقدس اردبیلی نیز از مخالفان انتساب
تفسیر به امام هستند گفت: یکی از مهمترین دلایل ایشان نقل این تفسیر از
طریق ابن غضائری و تضعیف وی درباره تفسیر است اما دلیل دیگری نیز که اقامه
کردهاند و آن عدم سازگاری برخی از بخشهای تفسیر با شان امامت است.
علویمهر
با بیان اینکه شیخ صدوق و سیدهاشم بحرانی و شیخ حرعاملی احادیث زیادی از
این تفسیر را نقل کردهاند و ابومنصور طبرسی در احتجاج و علامه سیدمحسن
امین و آقا بزرگ تهرانی و شهید ثانی و محقق کرکی و ... نیز از موافقان این
انتساب هستند گفت: دلیل ایشان هم آن است که اگرچه ابن غضائری در تضعیف روات
تند است ولی تضعیف او تضعیف اصطلاحی نیست و نمیتوان همه کتاب را رد کرد.
وی
افزود: اصولیون و فقهای بزرگ نیز به برخی روایات مندرج در این تفسیر
استناد فقهی کردهاند و از همه مهمتر روایت مربوط به رجوع به فقها در دوره
غیبت است که اساس تداوم امامت در قالب ولایت فقیه است و وقتی چنین بهره و
کاربردی میتوان از چنین تفسیری داشت نباید به راحتی آن را کنار گذاشت
همانطور که کسانی مانند شیخ انصاری به این روایت استناد کرده است.
عضو
هیئت مدیره انجمن قرآنپژوهی تصریح کرد: بنده معتقد به برخورد اعتدالی با
این کتاب هستم و معتقدم روایاتی که از نظر محتوا میتواند مورد بهره قرار
گیرد باید مورد استفاده قرار دهیم و بپذیریم ولی اگر مواردی با اصل دین و
اخلاق و قرآن و سنت و سیره معصومان(ع) تفاوت آشکار داشت آن را کنار
بگذاریم.
وی با بیان
اینکه همه اصولیون برای جواز تقلید از فقها به روایتی در این تفسیر یعنی
«فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا
لهوی ...» استناد دارند و از طرفی این اثر دارای صدها روایت اخلاقی، علمی،
علوم انسانی و ... است چرا باید کنار گذاشته شود.
علویمهر
تصریح کرد: از این تفسیر میتوان نکات ارزنده زیادی در زمینههای مختلف
علمی و اخلاقی و تربیتی و فقهی و علوم انسانی و اسلامی استخراج کرد لذا
باید روایات بررسی شود و اگر از لحاظ متن و سند مشکل داشت کنار بگذاریم ولی
اگر مشکلی نداشت از آن بهره ببریم.
وی
تاکید کرد: متاسفانه در حوزه علمیه به این کار پرداخته نشده است و یکی از
مشکلات کنونی ما با وجود همه زحماتی که کشیده شده این است که ما از روایات
تفسیری آن طور که در فقه بهره بردهایم در تفسیر مورد استفاده قرار نگرفته
است.
علویمهر تاکید
کرد: به خصوص از این تفسیر در زمینه علوم انسانی و اسلامی میتوان بهره برد
ولی تا جایی که بنده اطلاع دارم تک تک نزدیک به 400 روایت این تفسیر مورد
بررسی دقیق قرار نگرفته است و معتقدم این بررسی میتواند نکات خوبی را در
زمینه علوم انسانی در اختیار ما قرار دهد.